مروری برفعالیتهای نمایشی به بهانه روز تجلیل از اسرا ومفقودان
دریغ از یک متن ماندگار درباره آزادگان

ایران تئاتر:سیام شهریور، روز تجلیل از اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی است والبته فرصتی برای مرور رشادتهای این غیور مردان است.
شوربختانه و با همه دردها و آلامی که در دوران اسارت این آزادگان وجود دارد، هنوز آن طور که باید و شاید به این آدمها و دوران اسارتشان در شکنجه گاههای بعث عراق پرداخته نشده است؛ در حالی که تجربه هر یک از این آدمها می تواند بیانگر یک تراژدی اندوهبار و تاثیرگذار قلمداد شود. اینکه پرداخته نشده است حتما دلایلی دارد اما اینکه همین تعداد انگشت شماری هم که خلق شده نمی تواند ما را متاثر کند شاید به این دلیل هست که از آن ژرفای درد و اسارت هنوز دور هستند و از خود آزادگان نیز اهل قلمی نبوده که خودش مستقیما بخواهد نمایشنامه ای بنویسد در حالی که در میان آنها و در دوران اسارت برخی بوده اند که نمایشنامه هایی را می نوشته و اجرا می کرده اند.
دوران اسارت و تئاتر
دوران اسارت، واژهای که شکنجه و شرایط سخت را در ذهن تداعی میکند، دورانی که به خودی خود فشارهای روحی و روانی بسیاری را به همراه دارد بنابراین در این شرایط نیاز به یافتن راهی برای کاستن این فشارها است کاری که اسرای کشورمان در زمان جنگ انجام میدادند که یکی از آنها اجرای تئاتر بود.
محسن جهانبانی، بازیگر سینما و تلویزیون و هنرمند آزاده تئاتر، در آثاری همچون فیلم سینمایی «اخراجیها ۲»، سریال تلویزیونی «بهترین تابستان من»، «حضرت یوسف» و «آرام میگیریم» و فیلم سینمایی «نفوذی» فعالیت داشته است. او سالها در اسارت رژیم بعث عراق بوده است، در این خصوص می گوید: ما نمایش های زیادی در اردوگاههای بعثی برای اسرای ایرانی اجرا کردیم. در هنگام این کار متوجه شده بودیم که تئاتر انگیزه زیادی برای انجام فعالیتهای سازنده در میان بچههای اسیر ایجاد میکند. اسرا با دیدن نمایشها حال خوبی پیدا میکردند. در نتیجه تئاتر بهانهای بود که بتوانیم بسیاری از مشکلات موجود در اردوگاه را حل کنیم. به همین منظور هر مناسبت ملی و مذهبی به طور جدی کار میکردیم تا بتوانیم نمایشی را اجرا کنیم. این موضوع برایمان بسیار مهم بود. همچنین گاهی موضوع نمایشهای اجرا شده جدی و گاهی هم کمیک بود. بخشی از این متنها را از روی آثاری که صلیب سرخ در اختیارمان میگذاشت، اقتباس میکردیم. با تغییراتی این نمایشنامهها را به آثاری مورد نیاز اسرا تبدیل و اثری دوست داشتنی از نظر اسرا، به اجرا درمیآوردیم. موضوع پایان نامه دانشگاه من بررسی همین نمایشها بود که البته بهترین نمره را هم گرفت. در حقیقت ما کار تئاتر درمانی میکردیم. در این مسیر بسیاری از دلتنگیها و ناامیدیها و ایرادات رفتاری را در اردوگاه توسط تئاتر از بین بردیم.
جهانبانی افزود: متاسفانه قصههای قشنگ و دوست داشتنی خودمان را به رشته تحریر درنیاوردیم و یا به مقوله دفاع مقدس آنچنان که باید نپرداختهایم. بهتر است در این زمینه حرفهایتر و تخصصیتر اقدام کنیم. در مورد اسارت و آن دوران و روزگاری که امثال ما داشتهاند هم باید حرفهایتر و تخصصی تر عمل کرد. این اقدام باید هم در زمینه فیلم و فیلمنامه و هم در زمینه نمایش و نمایشنامه به شکل جدی پیگیری شود.
باقرعباسی اهل محلات است. دوره نوجوانی و جوانی اش با روزهای پر التهاب انقلاب و بعد شروع جنگ گره خورده است، اما اسارت حدوداً ۹ ساله به عنوان میهمان ناخوانده، زندگی او را به یغما می برد، می گوید: من در این بین از روحیه شادی برخوردار بودم به همین دلیل به عنوان بازیگر و کارگردان طنز معرفی شدم. دستور حاج آقا ابوترابی بود. خودم نمایشنامه می نوشتم و خودم هم اجرا می کردم. بدین ترتیب سعی می کردم فضای اردوگاه را از رخوت و کسلی بیرون بیاورم.
او می افزاید: اکثر نمایشهای ما سیاسی بود حتی از خود صدام، برنامهها و اخبارهای عراق نمایش برگزار میکردیم لذا بیشتر این کارها پنهانی بود و زندانبانان به خصوص در ایام دهه فجر ده روز به صورت آماده باش بودند و هر حرکت ما را زیر نظر داشتند، طوری که اگر گیر میافتادیم مانع اجرای برنامهها شده و برای اسرا مشکل ساز میشد.
تاریخ نمایشنامه نویسی جنگ
در طول تاریخ ، بشر شاهد جنگ های بسیاری بوده است . از جنگ های سنتی گرفته تا جنگ های تمام عیار امروزی . مطالعه جنگ هایی که در طول تاریخ اتفاق افتاده است و بررسی جنبه ها و جلوه های نمایشی آنها پنجره ای دیگر را فراروی ما می گشاید که با نگاهی دیگر به مقوله جنگ و تئاتر بپردازیم . به هر حال هنرهای دراماتیک از دیر باز تا کنون ، جنگ را یکی از مضامین غالب خود قرار داده است. از درام های باستانی یونان تا آثار مدرن تئاتر امروز ، همواره نشانه ها و دستمایه هایی از جنگ ، مفهوم آن و پیامدهای خوش و ناگوار آن را در برداشته است . جنگ آتن و تروا ، جنگ ایران و یونان ، جنگ کارتاژ ، روم و یونان و جنگ های قبیله ای میان اقوام اروپایی ، جنگ های صلیبی ، و دست آخر جنگ های جهانی اول و دوم ، همگی زمینه هایی تاریخی بوده اند که درام در عرصه گسترش خود ناگزیر می بایست درباره آنها آثاری را خلق می کرده است.
در عرصه تئاتر نیز نمایشنامه نویسان توانسته اند آثار در خور توجه ای را خلق کنند. "آنتیگونه" اثر "سوفوکل"، "ایفی ژنی" اثر "اوریپید" نمونه هایی از این نمایش ها هستند و همچنین "ایرانیان" اثر " اشیل" نمایشنامه ای با مضمون جنگ است . این نمایشنامه که در سال 427 پیش از میلاد نوشته شده جنگ "سالامیس" را ترسیم می کند که در آن سپاه آتنی ، خشایارشا و سپاه ایرانیان را شکست روبرو می کند. "ایسخیلوس" (اشیل) نویسنده نمایشنامه که خود در جنگ شرکت داشته است، هشت سال بعد از جنگ این تراژدی را می نویسد . از این نمایشنامه می توان لااقل این دو نکته را دریافت. نخست اینکه جنگ و جلوه های نمایشی آن می تواند منابعی غنی برای ادبیات نمایشی باشد که البته پرداختن بدان و روی صحنه تئاتر بدون تغییر و تبدیل عملی نمی شود.
داوید لسکو " در کتاب ارزشمند خود ـ هنر نمایشنامه نویسی جنگ ـ می نویسد:« نمایشنامه نویسی جنگی در دو شکل امروز رخ نشان می دهد . » و سپس هر یک از این دو نوع را از یکدیگر متمایز و تفکیک می کند و بر آنها نمایشنامه نویسی " عمل جنگی " و نمایشنامه نویسی " حالت جنگی " نام می نهد و اشاره می کند که امروزه شکل دوم آن بیشتر در روی صحنه می آید . او همچنین معتقد است : « شکل دوم نمایشنامه نویسی جنگ ـ یعنی نمایشنامه نویسی حالت جنگی ـ خود جنگ را روی صحنه نشان نمی دهد بلکه فرآیندهای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی که شرایط جنگ را فراهم می آورند، نشان می دهد.
دوران اسارت موجب تغییر در زندگی آدم ها می شود:
بازگشت رزمنده ای از اسارت، خانواده دوست شهیدش را از انتظار بیرون می آورد، در نمایشنامه ی "آیینه وقت آفتاب"
دختر کوچکی در انتظار پدر اسیرش ذهنیت پردازی می کند، در نمایشنامه ی "زنگ خاطرات نرگس"
کودکی برای یافتن پدر اسیرش به جستجوی ذهنی می پردازد، در نمایشنامه ی "ماهی سرخ سیب گل"
رزمنده ای از اسارت بازگشته امام همچنان در گذشته ی خود زندگی می کند، در نمایشنامه ی "ناگهان پنجره سرد"
رزمنده ای از اسارت برگشته و ناگفته هایی را از گذشته آشکار می کند، در نمایشنامه ی "چرخ هشتم".
نخستین متن
برای نخستین بار در قالب نمایش به زندگی «سید آزادگان» در سال 92 پرداخته شد. در این رویداد مهم، نمایشنامه خوانی «من زندهام» نوشته عبدالحی شماسی و کارگردانی مژده ساعی روز جمعه 11 بهمن 92 در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
مژده ساعی نمایشنامه «من زندهام» را در سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در بخش نمایشنامهخوانی کارگردانی کرد. نمایشنامه «من زندهام» نوشته عبدالحی شماسی درباره زندگی سیدعلیاکبر ابوترابی که به «سید آزادگان» معروف است، مربوط میشود. این نمایشنامه به دوران زندگی دوران اسارت ایشان و برخی از اسرای دیگر است.
50 شخصیت نمایشنامه را 12 بازیگر نقشخوانی میکنند. این خود حرکتی تلقی شد که انگار طلسمی شکسته شده باشد و من بعد بتوانیم شاهد اجراهایی با موضوع اسارت باشیم.
دیگر نمایش ها
پس از این موعد نیز چند متن دیگر نیز نوشته و اجرا شده اند و با آنکه هیچکدام متن در خور تامل و به لحاظ ساختاری از جایگاه معتبری برخوردار نبوده اند اما این مسیر باز شده که همچنان در این خصوص تجربیات دیگری نیز آزموده شود بلکه در نهایت آن متن های در خور نوشته و اجرا شود.
مثل هیچکس: نمایش مثل هیچکس با موضوع اسارت به نمایش در آمد.
طراحی صحنه این نمایش را سعید نجفیان و موسیقی آن توسط شروین عباسی تنظیم شده بود.
نمایش صحنه ای"مثل هیچ کس" از تولیدات مدیریت هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود که از 16 تا 30 آذر در فرهنگسرای بهمن تالار تجربه اجرا شد.
من هنوز اینجام، کلاغ لعنتی: تئاتر «من هنوز اینجام، کلاغهای لعنتی» » به کارگردانی «مهتاب عسگری» و نویسندگی «سیدعلی تدین صدوقی» با موضوع اسارت یک امدادگر زن تا ۱۵ اسفند 94 در سالن سرو اجرا شد.
«من هنوز اینجام، کلاغهای لعنتی» نمایش دفاع مقدسی است که اسارت 17 ساله یک زن را به تصویر میکشد. در این داستان دختری امدادگر به همراه نامزدش «حسین» که رزمنده است، به جبهه میرود؛ وی سپس شهادت حسین را در جبهه میبیند و با صحنهای مواجه میشود که کلاغها پیکر همسرش و دیگر مجروحان را نوک میزنند. در اینجا کلاغ نماد نیروهای رژیم صدام است.
صدای این کلاغها برای همیشه در ذهن امدادگر میماند؛ اسم تئاتر «من هنوز اینجام، کلاغهای لعنتی» نیز برگرفته از این اتفاق است. بعد از این جریان، امدادگر توسط یک درجهدار رژیم بعثی به اسارت گرفته شده و به مدت 17 سال در خانه این درجهدار اشرافی حبس میشود. در ادامه این تئاتر به آزار و اذیت این امدادگر پرداخته شده است تا اینکه بعد از جنگ آمریکا در عراق اتفاقاتی میافتد که وی میتواند از این اسارت جان سالم به در ببد
6410: نمایش 6410 به نویسندگی محسن عظیمی و کارگردانی علی برجی که راوی زندگی شهید سرلشگر حسین لشگری است در اردیبهشت 97 در تماشاخانه سرو به روی صحنه رفت.
این نمایش به زندگی شهید سرلشگر حسین لشگری میپردازد. شهید حسین لشگری؛ آخرین اسیر ایرانی است که بعد از ۱۸ سال اسارت از زندانهای رژیم بعث عراق آزاد شد اما سال ۸۸ به واسطه شدت جراحات وارده دوره اسارت به فیض شهادت نائل آمد.
پایانه
قصه ها و خاطراتی نوشته شده و در دسترس همگان هست و نمایشنامه نویسان می توانند از آن به عنوان منبع الهام خود استفاده کنند و برای مثال می توان به آزاده سیدناصر حسینی پور نویسنده کتاب " پایی که جا ماند " که درباره دوران اسارتش کتابی نوشته است، اشاره کرد.
او درباره انگیزه و چگونگی خلق کتاب "پایی که جا ماند" می گوید: در یکی از آخرین روزهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سن 16 سالگی، از ناحیه یک پا مجروح شدم و به دلیل قطع پا، حدود یک ماه در بیمارستان الرشید بغداد به سر بردم. خاطرات 880 روز اسارتم را در مدت 20 سال، در کتاب پایی که جا ماند، به عنوان آیینه زندگی اسرای مخفی تکریت و بیانگر وضعیت سخت زندگی اسرای مجروح در کنار اسرای سالم، نوشتم. این کتاب را به ولید فرحان، خشنترین گروهبان بعث عراق تقدیم میکنم! مردی که مرا سالها در همسایگی حرم مطهر جدم شکنجه کرد. مردی که هر وقت اذیتم میکرد، نگهبان شیعه عراقی، علی جارالله در گوشهای مینگریست و میگریست. شاید اکنون فرحان شرمنده باشد. این کتاب را به او تقدیم میکنم، به خاطر آن همه زیبایی که با اعمالش آفرید و آنچه بر من گذشت جز زیبایی نبود.
این رمان می تواند برای یک نمایشنامه تراژیک بهره وری شود و حتما مثال های این چنینی بسیار هست که با تمرکز و تعهد به آنها می شود از آن موقعیت های نمایشی ژرفی را آفرید.
برای جمع بندی بهتر دیدیم، به نقل از جهانبانی بگوییم: هنرمندان تئاتر که تجربه حضور در جبهههای جنگ و اردوگاههای زندان بعثیها را دارند، باید خودشان دست به کار شوند. اگر بخواهند به امید اینکه شخص و یا سازمانی برای زنده نگه داشتن خاطرات و موقعیتهای ناب نمایشی به سراغ آن ها بیاید اشتباه میکنند. قشر جبهه رفته و اسیر شده هنرمند تئاتر که امروزه از فضای هنری فاصله گرفته باید به میدان بیاید. بهترین راه هم یافتن همردیفهای خود در میان هنرمندان است. بهتر است برای زنده نگه داشتن و ماندگاری خاطرات و موقعیتهای داستانی دوران اسارت همدیگر را دریابیم. چرا که هیچکس به جز خودمان نمیتواند در میان موجودات هستی کمکمان کند. باید همان طور که در دوران اسارت ایستادگی کردیم در حال و آینده هم ایستادگی و فعالیت کنیم تا آنچه حق دوران اسارت و تئاتر دفاع مقدس است به خوبی ادا شود.
منابع:
لسکو، د، 1383، هنر نمایش نویسی جنگ، ترجمه: ن،همدانی،تهران، نشر قطره.
بابایی ربیعی، محسن (به کوشش و ویرایش)، کتاب نت گمشده، مجموعه مقالات چهارمین همایش پژوهشی تئاتر مقاومت، نشر انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس.
جهانبانی، محسن، گفتگو با پایـگاهخـبریحـوزههـنری.
عباسی، باقر، گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران.