در حال بارگذاری ...

تئاتر شهرستان‌ها از منظر کارشناسان تئاتر

مسئله عدم توجه علمی به تئاتر نه تنها در شهرستان بلکه در تهران منجر به نابودی کلی تئاتر می‌شود و واژه‌هایی نظیر تئاتر تجربی و ملی واقعاً کمر تئاتر را می‌شکند و انعکاس این قضیه در شهرستان‌ها بدتر و بیشتر است.

مهرنوش حیدری: تئاتر شهرستان‌ها از دیرهنگام در هاله‌ای از ابهام قرار داشته است برای آنکه تئاتر در کشورمان هنوز به حد قابل باور و مطلوبی نرسیده است و با آنکه پتانسیل لازم به لحاظ استعدادهای خلاق و هنری و تماشاگران علاقمند در همه جا به چشم می‌آید متاسفانه هنوز اقدام مؤثری برای شکل‌گیری تئاتر به مفهوم واقعی آن در هیچ جای کشور صورت نگرفته است. به همین منظور با تعدادی از کارشناسان و هنرمندان تئاتری که از نزدیک با تئاتر شهرستان‌ها آشنا شده‌اند، گفت‌وگو کرده‌ایم تا از ماحصل آن بتوانیم یک گزارش اجمالی درباره وضعیت تئاتر شهرستان‌ها به لحاظ کمی و کیفی ارایه کنیم.
یک فرزند خوانده
بهزاد فراهانی بازیگر و کارگردان تئاتر، درباره وضعیت تئاتر شهرستان‌ها از لحاظ اختصاص امکانات و تجهیزات گفت:« در مراکز استان‌ها معمولاً حداقل یک سالن برای اجرای تئاتر وجود دارد. اما در واقع این مسئله یک نوع تبعیض رعب‌آور تاریخی برای تئاتر است که در همه کشور دیده می‌شود. در کشور وسیعی مثل ایران با بیش از 300 شهرستان و با وجود استعدادهای خوب بازیگری متاسفانه از داشتن سالن‌های فنی و مناسب بی‌نصیب هستیم.»
وی ادامه داد:«در گذشته سالن‌های کوچکی معروف به ایتالیک در کشور وجود داشت که علاوه بر سخنرانی احزاب در آنجا تئاتر هم اجرا می‌شد و شاید در آن دوران این مسئله طبیعی بود. اما اکنون وضعیت و شرایط اجرای تئاتر عوض شده است و تئاتر برای اجرا و نمایش سالن مخصوص خود را می‌خواهد که متاسفانه هنوز هم سالنی فنی و علمی جهت این کار نداریم و سالن نمایش تئاتر برای 200 منظور دیگر ساخته می‌شوند.»
وی تاکید کرد:« در ایران کمترین دانش فکری و عملی در زمینه معماری تئاتر که برای این کار لازم و ضروری است، رعایت نمی‌شود و تالارهایی ساخته می‌شوند که به درد هیچ کاری نمی‌خورند. در صورتی که شهرستان‌ها باید از یک تئاتر نو، زنده، پیکارگر و چالش‌گر بهره‌مند شوند اما به جای اختصاص و فراهم آوردن این شرایط طبق سیاست کلان به تئاتر به چشم یک فرزند خوانده نگاه می‌شود.»
بهزاد فراهانی تصریح کرد:« سال‌هاست که درباره وضعیت تئاتر شهرستان‌ها نعره می‌کشم اما متاسفانه گوش کسی به این مسئله بدهکار نیست و سالن‌های مختص تئاتر شهرستان‌ها به درد هیچ کاری نمی‌خورد. زیرا سالن‌های خوب و مناسب جهت کارهای دیگر مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند. مثلاً در شیراز سالنی وجود دارد که در اختیار وزارت آموزش و پرورش است و با وجودی که از هر نظر برای اجرای نمایش مناسب است جهت برگزاری مراسم عروسی اجاره داده می‌شود و یا در خیابان ولیعصر(ع) بالاتر از مدرسه سابق رازی، سالنی وجود دارد که توسط فرانسوی‌ها ساخته شده که جزو یکی از زیباترین سالن‌هاست که آن هم از سوی وزارت آموزش و پرورش برای هر کاری جز اجرای تئاتر اجاره داده می‌شود. همچنین سالن انجمن سابق ایران ـ آمریکا که هم اکنون در اختیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، سالنی است که از نظر فنی و کاربردی در خاورمیانه تک است که در اختیار سینمای کودک قرار گرفته است.»
این هنرمند پیشکسوت در ادامه افزود:«در استان مرکزی قبل از انقلاب سالنی متعلق به سازمان پیشاهنگی وجود داشت که پس از انقلاب در اختیار نهادهای دولتی قرار گرفت و کاربردهای تئاتری خود را از دست داده و سبب شده که در اراک سالن مشخص برای اجرای نمایش‌ها وجود نداشته باشد. در کشور ما به طور کلی از یک سو سینماها بسته شده‌اند و از سوی دیگر سالن‌های تئاتر.»
وی درباره وضعیت فعلی تئاتر شهرستان‌ها از نظر کیفی گفت:«در کشور بیش از هزار درام نویس وجود دارند که اکثر آنها در شهرستان هستند و ما باید در شهرستان‌ها جنبش تئاتر و فرهنگ مربوط به آن را گسترش دهیم و باید با القاء اندیشه و درک این مسئله که آیا تئاتر ابزار درستی است و به درد فرهنگ سازی می‌خورد یا خیر و یا اینکه در زمینه روانشانسی اجتماعی گامی برمی‌دارد و آیا از دوران کودکی می‌تواند در تربیت اخلاقی نقش داشته باشد؛ به پیشرفت و گسترش تئاتر شهرستان‌ها کمک کنیم.»
وی در پایان تاکید کرد:« در چند سال اخیر اقدام خانه تئاتر در زمینه برگزاری مسابقه گزینش آثار نمایشی برتر بسیار بزرگ بوده است و این مسئله سبب می‌شود که بتوانیم درام‌نویسان شهرستانی را افزایش دهیم.»
تشنه یادگیری
حمید سمندریان به عنوان یکی دیگر از پیشکسوتان عرصه تئاتر کشور و کسی که تئاتر شهرستان‌ها را دنبال می‌کند، درباره وضعیت تخصیص امکانات به تئاتر شهرستان‌ها بر این باور است:« تئاتر تهران به عنوان جایی که مرکز تجمع هنرمندان است و زیر نظر و دید دولتمردان قرار دارد وضعیت نامساعدی را دارد چه برسد به وضعیت تئاتر شهرستان‌ها. در حالی که در شهرستان‌ها یک عده جوان علاقمند و پرشور تشنه یادگیری حضور دارند که معمولاً به هنگام حضور اساتید و هنرمندان پیشکسوت حرفها را می‌بلعند و تشنه فراگیری و آموزش هستند که متاسفانه امکاناتی در اختیار آنها نیست و سالن مناسبی ندارند. همچنین مسوولان نیز جلوی اجرای تئاتر را می‌گیرند و همیشه نگرانند که اجتماع هنرمندان و هنردوستان تئاتری سیاسی نشود، و زن و مرد از هم جدا باشند. در صورتی که روح هنر این مسائل را طلب نمی‌کند و همین مسائل سبب می‌شوند که تئاتر شهرستان‌ها ایستا شوند.»
وی در ادامه افزود:« در شهرستان‌ها علاوه بر عدم امکانات مخصوص اجرا می‌توان به عدم وجود کتاب و فیلم‌های خوب و مناسب و عدم امکان تجمعات هنری نیز اشاره کرد.»
سمندریان درباره وضعیت تئاتر شهرستان‌ها از نظر کمی توضیح داد:« وضعیت تئاتر شهرستان‌ها بسیار ضعیف است. زیرا هنر فکر واحد می‌خواهد. هنر نمایش در اصل یک هنر چند بخشی است که شامل هنرپیشگی، متن، کارگردانی، تولید و تهیه کنندگی می‌شود که باید همه با هم هماهنگ باشند که اگر جز این باشد در اصل نتیجه ضد و نقیض می‌شود و اشکالی ندارد که به سادگی رفع شود. در عین حال باید خوش بین بود که در آینده هنر تئاتر در شهرستان‌ها سر و سامانی بگیرد که این هدف مسلماً با پیگیری جوان‌های شهرستانی محقق می‌شود به شرطی که آنها نخواهند به هر قیمتی”پیس“ را روی صحنه ببرند بلکه با شناساندن توقعات خود به صورت مستقیم یا با نامه‌نگاری به مسوولان و استمداد از علمای قم بخواهند که فکری به حال تئاتر شهرستان‌ها شود.»
وضعیت مورثی
محمودرضا رحیمی، کارگردان تئاتر درباره وضعیت تئاتر شهرستان‌ها توضیح داد:« وضعیت تئاتر شهرستان‌ها به لحاظ وضعیت سالن‌ها و امکانات و هم وضعیت کمی خود تئاتر آشفته و نابسامان است و در آ‌نجا تئاتر به معنای خاص و نه به معنای علمی پیگیری می‌شود و در شهرستان‌ها جز در جاهایی که دانشگاه وجود دارد و شاید در آنجا سالنی وجود داشته باشد، پیگیری نمی‌شود تئاتر کشور وضعیت موروثی دارد و نسل جوان به تبعیت از تئاتر نسل قبل سعی دارد به ضمانت و تضمین تماشاگر برسد زیرا معتقد است که از شیوه کار پیشینیان استقبال می‌شده است.»
وی در ادامه تصریح کرد:« مسئله عدم توجه علمی به تئاتر نه تنها در شهرستان بلکه در تهران منجر به نابودی کلی تئاتر می‌شود و واژه‌هایی نظیر تئاتر تجربی و ملی واقعاً کمر تئاتر را می‌شکند و انعکاس این قضیه در شهرستان‌ها بدتر و بیشتر است. در مورد تئاتر هیچ گاه استنباط علمی صورت نمی‌گیرد بلکه به صورت استنباط‌های شخصی و باری به هر جهت است و تئاتر امروز تحت تاثیر مناقشات سیاسی به سخره گرفته شده است.»
وی افزود:«در شهرستان‌ها به لحاظ شرایطی که دارند در صحنه تئاتر نمی‌توانند از نور، موسیقی، لباس و به اصطلاح منظر نمایش بهره‌مند شوند و مسئله ایجاد نشانه‌ها در صحنه رو به فراموشی است و هم چنین شیوه داستان گویی نمایش‌ها سبب تنبل شدن تماشاگر شده و او را تبدیل به شنونده یک داستان کرده است که سبب شده مردم با تئاتر واقعی به صورت یک پدیده ناشناخته برخورد کنند. البته در شهرستان‌ها به لحاظ عدم ارتباط با اساتید درجه یک تئاتر مسئله حادتر می‌شود به اضافه اینکه در تهران نیز این مسئله وجود دارد. متاسفانه در جامعه به دلیل نبود امکانات تئاتر خلاق را این روزها با بی‌چیزی(همه چیزی) مترادف می‌دانند.»
رحیمی تاکید کرد:« بی‌امکاناتی لطمات زیادی به پیکره تئاتر می‌زند و سبب شده که بسیاری بتوانند هر ایده و طرحی را بدون توجه به پشتوانه تاریخ تئاتر روی صحنه بیاورند. در شهرستان که بیشتر تئاتر داستان‌گو است به سراغ کارهای شعاری می‌روند و از تئاتر به عنوان تریبون استفاده می‌کنند و صحنه تئاتر را مکانی برای شعار دادن می‌پندارند.»
وی درباره وضعیت فعلی حاکم بر تئاتر شهرستان‌ها از نظر آموزش گفت:« متاسفانه عده‌ای از کارشناسان که به شهرستان‌ها فرستاده می‌شوند درست عمل نمی‌کنند مثلاً چندی پیش یکی از همین کارشناسان به یک گروه شهرستانی گفته بود فرض کنید تماشاگر بز است تا بتوانید خوب بازی کنید. مسلماً وقتی کارشناس با این دید به شهرستان فرستاده می‌شود نمی‌توان به آینده و بهبود شرایط تئاتر کشور امیدوار بود.»
وی در این خصوص تاکید کرد:« برای تغییر و بهبود این وضعیت بهتر است که هر کسی را نفرستند تنها به این بهانه که لقمه نانی به دست آورد. زیرا شهرستانی‌ها بسیار حساس هستند و بدون هیچ گونه امکانات زیر فشارهای بسیار زیاد عصبی کار می‌کنند. ما باید در شهرستان‌ها بسیار محتاطانه کار کنیم زیرا آنها در عین وجود بی‌امکاناتی کار کرده و با زحمت فراوان اثری را آماده نمایش می‌سازند. در این راستا بهتر است کارشناس و کسی را به آنجا نفرستیم که کاردان نباشد زیرا بدآموزی در کار بچه‌ها انعکاس پیدا می‌کند. وقتی امکانات فنی و آموزشی نباشد آنها از کجا باید یاد بگیرند که کار خوب ارائه دهند و از نور، موسیقی، لباس و صحنه به درستی بهره ببرند.»
محمودرضا رحیمی با اشاره به نقش و وظیفه تئاتر گفت:« تئاتر نشان دهنده معایب اجتماعی است و بازیگر نیز در قالب نقش این معایب را به بیننده نشان می‌دهد. تئاتر تنها نشان دهنده معضلات اجتماعی است که انسان با آن دست به گریبان است و در پی آن است که تماشاگر خود چاره‌ای برای این معضلات بیاندیشد. تئاتر در اصل تجویزگر نیست بلکه این تماشاگر است که با دیدن اثر راه‌حلی را تجویز می‌کند.»
وی در پایان تاکید کرد:« با بالا بردن سطح آموزش تئاتر شهرستان و اعزام گروه‌های مختلف نمایشی به روستاها و ایجاد بسترهای مناسب اقتصادی و مادی برای هنرمندان در جهت حفظ استقلال و شرافت حرفه‌ای می‌توان به بهبود شرایط تئاتر کشور امیدوار بود.»