گفت و گو با بهروز غریب پور کارگردان اپرای عروسکی خیام نمایش حاضر در هفدهمین جشنواره نمایش عروسکی
اپرای خیام؛ عظیمترین نمایشی است که تا امروز کار کردهام

بهروز غریب پور

بهروز غریب پور

بهروز غریب پور
ایران تئاتر: پنجمین اُپرا از اُپراهای عروسکی دکتر بهروز غریبپور با محوریت چهرههای فرهنگی و ادبی ایرانزمین در روز چهارم و پنجم(۴ و ۵ شهریور) هفدهمین جشنواره بین المللی نمایش عروسکی ساعت ۲۱ در تالار فردوسی به صحنه می رود. به همین مناسبت گفت و گو با کارگردان نمایش را بازنشر می کنیم.
اپرای عروسکی خیام به گفته غریبپور بزرگترین پروژه گروه تئاتر عروسکی آران تا به امروز بوده که تولید آن بالغ بر سه سال طول کشیده.کارگردان این اثر نمایشی، اندیشهها و بخشهایی از زندگی حکیم عمر خیام را دستمایه قرار داده تا ضمن معرفی هرچه بهتر و بیشتر این عالم برجسته جهان اسلام، به رفع برخی تناقضها و سؤتعبیرهایی که سالهاست در اذهان عمومی و دوستداران خیام شکل گرفته بپردازد. روایت اپرای خیام از نقطهای آغاز میشود که او به بلوغ فکری فلسفی و علمی میرسد و اندیشههایش در تقابل با جهان پیرامون و جنبش حسن صباح قرار میگیرد. خیام به عنوان انسانی اعتدالگرا، به دور از تعصبات در حال کشف و شهود جهان پیرامون خود است. همچنین با توجه به وسعت نفوذ خیام در اروپا و آمریکا، در اپرای عروسکی خیام تلاش شده از خوانندههای خارجی استفاده بشود و اشعاری از این شاعر و دانشمند به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و کردی خوانده میشود. یکی از واپسین شبهای تمرین گروه، به پشت صحنه این نمایش سر زدیم و نتیجه کار و زحمت سهساله آنها را به تماشا نشستیم؛گروهی که پیش و بیش از هر چیز نظم و یکپارچهگی آن زبانزد عام و خاص و هنردوستان است و ما این نظم را حین تمرینها دیدیم. هر فرد در گروه تئاتر عروسکی آران به وظیفه خود مسلط است و بیآنکه نیاز به دستور یا کنترل رهبر گروه، استاد غریبپور باشد،کارش را به بهترین شکل ممکن انجام میدهد تا خللی در اجرا به وجود نیاید. تمرینهای اپرای عروسکی خیام، به لحاظ کیفی و تکنیکی،کمترین تفاوتی با اجراهای عمومی برای مخاطبان ندارد. همه چیز درست و هماهنگ است؛ نور، صدا، صحنه، بازیدهندهگان عروسکها و غیره. پس از اتمام تمرینها، فرصتی دست داد تا گپوگفت کوتاهی با دکتر بهروز غریبپور درباره محتوا و شیوه تولید این نمایش داشته باشیم.
ابتدا بفرمایید تولید پروژه اپرای عروسکی خیام از چه زمانی و چگونه در ذهن و فهرست برنامههای شما جا گرفت؟ آیا این اثر دنبالهیی بر پروژههای پیشین گروه تئاتر عروسکی آران نظیر اپراهای سعدی، حافظ و مولوی است؟
بله، طبعاً. من پنجگانهیی از شعرای نامدار ایران را مد نظر داشتم که فردوسی با نگاهی به داستان رستم و سهراب اجرا شد و حضورش را در آن اپرا بیشتر کردم با این توجیه که یک مولف بر سرنوشت قهرمانانی که خودش آفریده گریه میکند. به همین دلیل میتوانم بگویم آن اثر هم اپرای فردوسی بود، در عین حال که اپرای رستم و سهراب هم بود اما در ادامه به مولوی، حافظ و سعدی پرداختم.گرچه در این میانه گریزی هم به یک شاعر کمتر شناختهشده، ولی شاعری فوقالعاده ارزشمند زدم و به زندگی محتشم کاشانی هم پرداختم و آخرین نفر از این فهرست پنجگانه حکیم عمر خیام بود.
تفاوت یا دشواری کار شما در پرداختن به شخصیت و اندیشههای خیام در این اثر چه بوده؟
دشواری این اثر بیشتر آن بود که نوع نگاه به خیام، نگاه غلطی است و این نگاه غلط، هم در زمانه او بوده و هم پس از ترجمه دیوان رباعیاتش به زبان انگلیسی توسط فیتز جرالد آغاز شد که ترجمه آزادی بود و با آنکه خیام را مشهور کرد اما متاسفانه او را به مِیگساری و زنبارهگی مشهور کرد و علت اقبال عمومی به اشعار و شخصیت خیام در غرب نیز همین است. در حالی که خیام فیلسوف مسلمانی است که هم در حوزه ادبیات و هم حوزه علوم واقعاً از قلل اندیشه جهانی است. از نظر علمی، خیام چهار قرن پیش از پیر پاسکال، نیوتن و دکارت به یک رشته دستاوردهای علمی رسیده و این نشان میدهد او فردی است با عمری نسبتاً طولانی،83 سال و تمام زندگیاش را صرف کشف مجهولات کرده. از نظر باورهای دینی هم او یک انسان متعارف نیست. غشی نیست. احاطه به قرآن دارد. در بروشور اپرای خیام هم اشاره کردهام که او به نوعی ترور شخصیت شده. پس از اپراهای مولوی، حافظ و سعدی که آنجا هم سعی کردم نگاه خودم را به نمایش بگذارم، در مورد خیام بیشتر متعهد بودم این چهره غلطِ «یک دست جامِ مِی و یک دست کمر یار» را از خاطرهها و ذهنیت جاری میان خیامدوستان و حتا خیامشناسان پاک بکنم؛ خیامی که در یک دوره پرآشوب و پر از فِرق غشیگری و جنبشهای به ظاهر میهنپرستانه و میهندوستانه، دغدغهاش کشف مجهولات است، چه مجهولات کیهانی، چه مجهولات زمینی و چه مجهولات آفرینش. تمام تلاشم در این راستا بود.
به نظر میرسد اینجا در پرداختن به وجه مذهبی اندیشههای خیام، نگاه شما به این مساله خیلی عرفانی است و حتا صوفیگری را هم به آن اضافه کردهاید.
البته چون میان تصوف و عرفان همواره خلط مبحث میشود، باید اشاره بکنم که در اپرای خیام من سعی کردم بگویم او مثل سیارات میگردد. او مثل کهکشانها در حال سماع است. او عین زمین که به دور خورشید میگردد، به گِرد جهان و آفرینش میگردد. سماع او از نوع سماع عالمانه است. مثل دانشمندی که رصد میکند و به وجد میآید و انباشته از پرسش میشود و بنابراین سرگشته میشود. سرگشتهگیاش تبدیل به سماع میشود و سماع او، یک سماع باشکوه و متفاوت است.
فکر میکنم در اپرای خیام برای نخستینبار، سعی کردهاید نمایش را با روح زمانه در هم بیامیزید و زبان آن را معاصرسازی کردید. مثل اشارههایی که به جنگ دوم جهانی داشتهاید یا داعش و برداشتهای افراطی که از دین وجود دارد. این ایده معاصرسازی چطور وارد اپرای خیام شد؟
این ایده به آن علت است که خیام واقعاً معاصر است. وقتی الان اتفاقی میافتد، شما میتوانید با یک رباعی از خیام آن را بیان کنید، یعنی فضایی که امروز ما در آن قرار گرفتهایم، فضای پُر از خشونت و تعصب و غشیگری و به نام اسلام عدهیی کشتار راه میاندازند و زمانی که همه چیز را نابود میکنند، فریاد اللهاکبر سر میدهند. در حالی که اسلام اصلاً این را نخواسته و نمیخواهد و میبینید که یک اسلامستیزی هم در جهان جاری شده. طبیعی است که من میخواهم بگویم مسلمان ما کسی است که پیش از گالیله بر او حرام نبوده که بگوید کرات آسمانی وجد دارند و زمین و سیارات دیگر گِرد هستند. بنابراین اگر اینگونه آزاداندیشی در جهان اسلام وجود داشته باشد، ما باید به آن مباهات بکنیم. پس کسانی مثل حسن صباح هستند که چهره خونخوارانهیی از اسلام ارائه دادهاند و بالاخره معاصربودن اون امروز هم کارآیی دارد. اپرای خیام امروز هم میتواند مثل رباعیاتش و دیوانش زایلکننده تصور غلطی باشد که از اسلام و مسلمین وجود دارد.
جناب غریبپور، پروسه تولید اپرای عروسکی خیام از زمان نگارش متن تا ساختهشدن عروسکها و تمرینها و اجرای عمومی، چقدر طول کشیده و در این اپرا از چه تعداد عروسک استفاده شده؟
نزدیک به 150 عروسک در اپرای خیام به کار برده شده. 12 صحنه داریم. در هر صحنه دکورهای جدید و متفاوتی به کار میبریم و تنوع تصویری نمایش هم بیشتر است. بنابراین میتوان گفت عظیمترین نمایشی است که تا امروز کار کردهام و از این حیث نسبت به آثار پیشین ما، غنیتر است. از نظر پژوهش نیز، پژوهش مفصلتری انجام شده.کل پروژه خیام تا این لحظه که در آغاز اجراهای عمومی آن هستیم، سه سال طول کشیده، به اضافه آنچه قبلاً خوانده شده، دیده شده، یادداشتبرداری کردم و دائماً به طرف خیام رفتهام و برگشتم. هر بار احساس کردم نه، الان وقتش نیست. بنابراین در مورد خیام تلاش سهسالهیی صورت گرفته. از متن و پژوهشها بگیرید تا ساختن عروسکها و صحنهها و تمرینهایی که کردهییم. امیدوارم این بار سهساله را با موفقیت روی صحنه برده باشیم و تماشاگر لذت ببرد.
استفاده از زبانهای مختلف مانند انگلیسی، آلمانی و کُردی در اپرای عروسکی خیام بر چه مبنایی بوده است؟
خیام یکی از نادرشعرای ایرانی است که اولاً 32 بار رباعیاتش به زبان انگلیسی و 35 بار به زبان روسی منتشر شده و در مجموع نزدیک به چهل زبان جهان ترجمه شده است. با استفاده از زبانهای مختلف در این اجرا میخواستم بگویم که دنیا دارد به خیام نگاه میکند. دو اسقفی که در اجرا به اشتباه رباعیات او را کفرآمیز تلقی میکنند، در حالی که در سنگر سربازان جنگ دوم جهانی دیوان رباعیات خیام است. بر این اساس، از زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و کُردی بعلاوه زبان فارسی استفاده کردهام که این جهانشمولبودن خیام را به نمایش بگذارم.
برای اولینبار طی 14 سال ما سیستم صوتی و تصویری و تغییرات بیرون و درون تالار فردوسی را با حمایت بنیاد فرهنگی هنری رودکی انجام دادیم و خوشبختانه امروز کیفیت صدای نمایشهایمان خیلی بهتر است. همینطور کیفیت تصاویرمان. امیدوارم که این تحول باعث بشود تالار فردوسی عمر درازتری داشته باشدر.
گفتگو از احمدرضا حجارزاده