در حال بارگذاری ...
علی اتحاد در گفت و گو با ایران تئاتر عنوان کرد

با تئاتر کار کردن احساس پویایی می‌کنم

ایران تئاتر: علی اتحاد کارگردان مستعد، نوگرا وهنرمندی است که در کارهایش می کوشد مسائل جدیدی را در قالبی مدرن به مخاطبش ارائه کند و سال قبل نمایش بانویی از اسلو را در یک خوانش متفاوت در تالار حافظ اجرا کرد.

علی اتحاد طی سال‌های گذشته با رسانه‌های متنوعی همچون پرفورمنس آرت، ویدیو آرت، اینستالیشن آرت، اودیو آرت، دیجیتال مدیا، ویدیواینستالیشن، عکاسی، موسیقی و تئاتر کار کرده است. علی اتحاد عمده‌ فعالیت‌اش را بر مسئله‌ نوشتار و ادبیات در تعامل با رسانه‌های هنری قرار داده واز این راه کار تولید آثارش را پی می‌گیرد و در آثارنمایشیاش به پرفورمنس تئاتریکال رویکرد دارد. مرثیه‌ای برای کتاب سوزی‌ها و خانه بوشاسب درازدست از جمله کارهای مهم کارنامه کاری علی اتحاد هستند.

او در گفت وگو با ایران تئاتر درباره فعالیت های جدید کاریش گفت: مثل همیشه بیش از آن که مشغول اجرا باشم؛ درگیر و دار نوشتن‌ هستم. فعالیت‌های ماه‌های اخیر من هم، هنوز بیش از هر چیز متمرکز بر نوشتن است. بخشی از این نوشتار به صورت تک‌گویی‌های پرفورماتیو این سو و آن سو اجرا می‌شود و بخش دیگر مستقلا به صورت کتاب منتشر می‌شود. در مورد اجراها باید بگویم که از اسفند سال پیش تا حالا سه تک گویی اجرا شده است٬ اولی با عنوان در جستجوی دیو شکن در گالری چهار و در مجموعه اجرایی با عنوان آب‌هایی که نیستند که با حضور علیرضا امیر حاجبی، کریستف رضاعی، نادر مشایخی، نیما زاغیان، محمد شیروانی و من برگزار شد.

این کارگردان در ادامه سخنانش افزود: اجرای بعدیم در پروژه‌ای با عنوان ایران ایران ارائه شد. عنوان اجرای من گله‌های پراکنده‌ی غول‌ها بود. این پروژه با کیوریتوری و مدیریت آنیما احتیاط و سانیا نوری در تماشاخانه‌ دا برگزار شد. در آن پروژه‌ گروهی محمدرضا اصلانی، سودابه فضائلی، نادر مشایخی، نیما زاغیان، کورش ادیم، هومن داوودی،  مونا زاهد، فواد علیجانی، فرشاد فدائیان، دانیال کلانتری، محمود مکتبی، سولماز نراقی، نازنین والاجم، ح. هاتف و هستی هیچ حضور داشتند.  اجرای سوم با عنوان شکوفه‌های سنگی دست‌های تو که در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد و در این رخداد نادر مشایخی، علیرضا امیرحاجبی، نیما زاغیان، ایرج ضیایی، م.ب ضیایی و من حضور داشتیم.

این روزها هم خودم را برای اجرای چهارم آماده می‌کنم. پس از آن که این چهار اجرا به پایان رسید کتابی با متون و تصاویر این چهار اجرا تدوین و منتشر خواهد شد. این اجراها عمدتا بر مسئله‌ خاطرات فردی تکیه دارند؛ خاطراتی که از ذهن نویسنده سر ریز می‌کند و اندک اندک با خاطرات اجتماعی همپوشان می‌شود. این همپوشانی روایت‌های عامیانه، اساطیر و حماسه‌های ما را بیدار می‌کند و همه‌ی این اجزاء دست در دست هم مجموعه‌ای می‌سازند که میان هذیان و بیانیه و رویا در نوسان است. این مدل متنی برای من تازگی دارد و بسیار از تجربه کردن‌اش لذت می‌برم. متون این چهار اجرا بی واسطه‌‌‌اند و در شکل اجرایی هم مداوما مخاطبان اجرا را خطاب قرار می‌دهند. با آن که متن هر اجرا از پیش نوشته شده و حاضر و آماده است اما گفتگوی با مخاطبان حین اجرا امکانیست که به سختی می‌توانم از آن بگذرم. یعنی در هر متن مداخلی در نظر گرفته می‌شود که به واسطه‌ی آن بشود با مخاطبان گفتگو کرد، از ایشان چیزهایی پرسید و آن‌ها در صحنه‌ اجرا بدل به اجراگران همراه شوند. درست به همین دلیل فرم تک گویی را انتخاب کرده‌ام تا به این واسطه مخاطبان به بازیگران مکمل بدل شوند. البته باید بگویم که در دو اجرا از چهار اجرای یاد شده اجراگر همراه هم داشته‌ام که در بخش گفتاری همراه نبودند اما وجوه دیگر اجرا را تکمیل می‌‌کردند. در گله‌های پراکنده‌ی غول‌ها سمیرا خلیلی و در شکوفه‌های سنگی دست‌های تو مهگل صفدری در کنار من بودند.

به جز این‌ها تابستان امسال متن اجرایی دیگری را منتشر کردم. دیوآب متنی اجرایی است که برای هشت اجراگر نوشته شده. این متن را نشر محترم اتفاق منتشر کرده که به زودی چند عنوان کار تازه با ایشان منتشر می‌کنم. پس از سه سال همکاری با انتشارات شناخته شده‌ اختران، حالا با نشر اتفاق که نشری جوان است همکاری می‌کنم و این همکاری برای من بسیار مطبوع و دلپذیر است. دیوآب اسطوره‌ای ساختگی است. به این معنا که از تمامی عناصر روایات اسطوره‌ای خاورمیانه بهره دارد و در عین حال به کلی متنی ساختگی و تازه است. این متن در بستر بی زمان و بی مکانی می‌گذرد که در آن جهان دچار خشکسالی شده. شش نفر در یک شب، شش کابوس می‌بینند و پیر قبیله‌شان این کابوس‌ها را اینطور تعبیر می‌کند که پیرمرد خودْ خواهد مُرد و این شش زن و مرد باید جسد او را به دریا برسانند تا خشکسالی از میان برداشته شود. کل روایت سفر هراسناک این شش نفر است. سفری که با آغاز آن خورشید غروب می‌کند و دیگر طلوع نمی‌کند و شبی بی پایان آغاز می‌شود. ترجیح می‌دهم بیش از این قصه را لو ندهم. این روزها نخستین رمان‌ام را به پایان رسانده‌ام. رمانی با عنوان نامه‌هایی بر دوش تندباد که به نشر اتفاق سپرده‌ام و خیال می‌کنم که به زودی زود مراحل‌ نشر‌ش را طی خواهد کرد.

 

علی اتحاد درباره اینکه هنرمند پست مدرنی است عنوان کرد: قطعا هنرمندی مدرن نیستم. در‌باره پست مدرن بودن یا نبودن‌ هم می‌شود بحث کرد. اما ترجیح می دهم از عبارت هنرمند معاصر استفاده شود. درسال‌های گذشته با مدیوم‌های مختلفی کار کرده ام و کارهایم همگی ایده محورند. یعنیکارهمیشه با ایده‌ کلی شروع می‌شود و آرام آرام به شکل اجرا یا متن یا … در می‌آید. با تئاتر کار کردن احساس پویایی می‌کنم و به این نو شدن نیاز دارم. تئاتر زنده است و با افزایش سن‌ام چیزهایی درون‌ام تغییر می‌کند که مرا به این نوبه نو شدن نیازمند می‌کند. عمده کارهایم در سالهای قبلکارهای انفرادی بوده است و حالا می خواهم اندکی از این فضا فاصله بگیرم.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران