باید ها و نباید هاى حضور اسپانسر در تئاتر
روزنامه شرق گلاویژ نادرى «جواد ذوالفقارى» و «سیمین امیریان» که هر دو از نویسندگان و کارگردانان نمایش عروسکى هستند نیز با حضور تهیه کننده خصوصى در تئاتر موافقند. ذوالفقارى مى گوید: «در تمام دنیا بسیارى از نمایش ها و حتى ...
روزنامه شرق
گلاویژ نادرى
«جواد ذوالفقارى» و «سیمین امیریان» که هر دو از نویسندگان و کارگردانان نمایش عروسکى هستند نیز با حضور تهیه کننده خصوصى در تئاتر موافقند. ذوالفقارى مى گوید: «در تمام دنیا بسیارى از نمایش ها و حتى جشنواره هاى مختلف با کمک اسپانسرها برگزار مى شود و آنان بهترین راه تبلیغ کالاهاى خود را حمایت از محصولات فرهنگى مى دانند.» او معتقد است که اهمیت دادن به حضور بخش خصوصى در تئاتر در این سال ها محسوس نبوده و از طرفى کوتاه بودن زمان اجراى نمایش ها، نبود گروه هاى حرفه اى، نبود سالن هاى نمایش خصوصى و اجراهاى شتابزده را از دلایلى مى داند که جایى براى حضور اسپانسر در تئاتر باقى نمى گذارد. ذوالفقارى مى گوید: «با شرایطى که در حال حاضر وجود دارد و معلوم نیست یک نمایش چه زمانى و در چه مدتى روى صحنه برود اسپانسرها حاضر به حمایت از یک نمایش نمى شوند چون آنان با اطمینان از برگشت سرمایه و برنامه ریزى مطمئن به دنبال یک گروه مى روند که چنین شرایطى در تئاتر ما وجود ندارد.»«قطب الدین صادقى» نویسنده و کارگردان تئاتر مى گوید: «کارى که من انجام مى دهم فرهنگى و ضدتبلیغى است. اسپانسرها در نمایش اعمال نفوذ خواهند کرد و از طرفى بعید مى دانم که حمایت کنندگان مالى به سوى تئاتر بیایند. آنان به دنبال ۲۵ میلیون ببیننده هستند نه ۲۰ هزار تماشاگرى که به دیدن نمایش ها در سالن هاى کوچک مى آیند.» صادقى جذب تماشاگر و تربیت آن را بزرگترین وظیفه خانواده تئاتر مى داند و مى گوید: «اگر نتوانیم تماشاگر جذب کنیم موفق نبوده ایم نمایش هاى بد، بازى و کارگردانى بد باعث عدم ارتباط تماشاگر و نمایش مى شود. نمایش باید آنقدر نیرومند باشد که تماشاگر را تکان بدهد.» کارگردان «دخمه شیرین» یارانه را حق مشروع تئاتر عنوان کرده و تاکید مى کند: «همان طور که به نان و بنزین سوبسید مى دهند باید به هنر و فرهنگ هم بدهند. اگر نمایشى نتواند تماشاگر را جلب کند سوبسید دادن به چنین نمایشى حرام است کارگردانان چنین نمایش هایى باید ابتدا کار خود را یاد بگیرند و زمانى که توانستند کار باارزشى را ارائه دهند از دولت سوبسید بگیرند.»بهروز غریب پور نویسنده و کارگردان تئاتر نیز مى گوید: «تا زمانى که شیوه نامه و پشتوانه هاى قانونى براى حضور بخش خصوصى در تئاتر وجود نداشته باشد این حمایت ها تنها جنبه تسکین دهنده دارند.»کارگردان «اپراى عروسکى رستم و سهراب» با اشاره به حضور اسپانسرهاى مهم در تئاتر دنیا ادامه مى دهد: «بنیاد راکفلر و کارخانجات ماشین سازى فورد، تئاتر آمریکا را زیر پوشش خود گرفتند. با این حال دولت آمریکا نیز حمایت خود را از تئاتر قطع نکرد و حتى حضور این اسپانسرها را قانونمند کرد و اجازه نداد آنان در تئاتر اعمال نفوذ کنند.»به گفته غریب پور «تئاتر برادوى» حاصل حضور اسپانسرهاى بزرگ است که دولت آنان را وادار مى کند بخشى از سود حاصل از درآمدهاى خود را صرف فعالیت هاى فرهنگى کنند.او ادامه مى دهد: «در ابتدا باید ببینیم دولت تا چه اندازه خود را موظف به حمایت از تئاتر مى داند و تا چه اندازه مایل است بخش خصوصى از تئاتر حمایت کند. اگر حمایت ها بدون ضابطه و تعریف نشده باشد هستى تئاتر از بین خواهد رفت. بدون برنامه ریزى حضور اسپانسر در تئاتر موفقیت تلقى نمى شود و در روند رشد آن تاثیرى نخواهد داشت.» «تا مبناى تفکر خصوصى سازى نزد سیاستگزاران فرهنگى جا نیفتد با حمایت هاى بخش خصوصى نمى توان تئاتر را نجات داد.»اینها را نادر برهانى مرند یکى دیگر از نویسندگان و کارگردانان تئاتر مى گوید. از نظر برهانى خصوصى سازى در تئاتر مقدمات زیادى مى خواهد که در شرایط فرهنگى امروز این امر امکان پذیر نیست و صاحبان سرمایه راضى نمى شوند در گرفتگى بوروکراتیک فرهنگى جامعه امروز خود را درگیر کنند. کارگردان «تیغ کهنه» ادامه مى دهد: «در شرایط حال جامعه آنقدر چوب لاى چرخ اسپانسرها در حوزه سیاستگزارى و نظارت فرهنگى خواهند گذاشت که آنان از کار خود پشیمان خواهند شد. اعتماد به بخش خصوصى در نزد سیاستگزاران فرهنگى ما اتفاق نیفتاده است.»با این حال او معتقد است که وقت آن رسیده که به معناى درست کلمه خصوصى سازى در حوزه هاى فرهنگى اتفاق بیفتد و مى گوید: «تئاتر مشترى نمى خواهد، بلکه مخاطب مى خواهد. کدام سالن تئاتر را ساخته ایم که بخواهیم از آن بازده اقتصادى داشته باشیم؟ اگر رویاهاى آنچنانى براى جلب مخاطب داریم باید امکانات اولیه اش را فراهم کنیم. تبلیغات جزیى از تئاتر است که هیچ وقت جدى به آن فکر نشده است اما با تمام اینها مسئولان خودشان را به بى خبرى مى زنند و تئاتر را متهم به نداشتن تماشاگر مى کنند. در حالى که فقط کافى است در این مورد به آمار مراجعه کنند و ببینند که هنرمندان تئاتر با امکاناتى که دارند مشکل مخاطب ندارند.»سیمین امیریان کار مدیر روابط عمومى سالن هاى نمایش را در امر اطلاع رسانى نمایش ها مثبت ارزیابى مى کند اما مى گوید: «با مشکلات مالى که در حال حاضر تئاتر با آن دست و پنجه نرم مى کند، امکان بستن قرارداد با فردى به عنوان مدیر روابط عمومى گروه وجود ندارد.»اما حسین مسافر آستانه با اشاره به حضور مدیر روابط عمومى مربوط به هر گروه مى گوید: «از آنجایى که نمایش هایى که روى صحنه مى روند امکان رویارویى با قشر عظیمى را ندارند با حضور یک مدیر روابط عمومى، با رسانه ها و مطبوعات ارتباط خوبى برقرار خواهد شد و نویسندگان مطبوعات نقش مهمى در تثبیت فعالیت هاى گروه و تاثیر گذارى آن خواهند داشت.»پرى صابرى با اشاره به تجربیات خود از کشور هاى دیگر مى گوید: «در کشور هاى دیگر دنیا عده اى موظف هستند که هر ماهه به مدارس و نهاد هاى مختلف مراجعه کنند و با اعلام برنامه هاى سالن هاى نمایش از این سازمان ها آبونمان دریافت کنند. تئاتر هم یک کالاى فرهنگى است.» صابرى تاکید مى کند: «غم انگیز است در کشورى که ۷۵ درصد آن را جوانان تشکیل مى دهند، نتوانیم سالن هاى نمایش را پر کنیم.