سعید خیراللهی کارگردان حاضر در تئاتر صاحبدلان:
من جغرافیایم را فراموش نمیکنم
سعید خیراللهی که با دو نمایش «سوز کمانچه در عصر یخبندان» و «کارنامه تجدیدی» در تئاتر صاحبدلان شرکت کرده در گفت و گو با ایران تئاتر به تشریح این دو نمایش و حضور در تئاتر صاحبدلان پرداخت.
سعید خیراللهی در گفتوگو با خبرنگار ایران تئاتر درباره «سوز کمانچه در عصر یخبندان» گفت: سوز کمانچه در عصر یخبندان دربارهٔ سه داستان و سه اپیزود مرتبط است. مردی عراقی که در یک روز خاص از خواب بیدار میشود و با غریبهها در خانهاش روبرو میشود. یک دانشجوی موسیقی و نوازندهٔ کمانچه که برای مینیابی انتخاب میشود و پیرمرد و پیرزنی که نمیدانند چه طور به کربلا رفتهاند و نمیدانند کجایند.
او ادامه داد: پیرمرد و پیرزن درواقع پدر و مادر آن دانشجوی شهیدند که پسرشان در عملیات مینیابی شهید شده است و مرد عراقی همان کسی است که مینها را کاشته است.
او در رابطه با کوشش برای مطابقت اثر با شرایط امروزه توضیح داد: منطقهٔ ما یک منطقهٔ جنگی است. من سعی نکردم ادبیات کلیشهای جنگ را به صحنه ببرم. سعی کردم واقعی و رو صحبت کنم و نگاهی هم به لایههای زیرین کار بیندازم.
خیراللهی افزود: بهعنوانمثال از فضای سورئال برای این کار بهره بردم و برای فرشتهٔ مرگ بهجای یک چهرهٔ زمخت و خشن چهرهای زنانه با لباس رزم انتخاب کردهام. زن نماد شکلی است که تلاش میکنند جنگ را نشان بدهند. لطیف و زیبا. ولی همه میدانیم که این طور نیست. هنوز جنگ برای مردم من ادامه دارد و کشته میدهد.
این کارگردان دربارهٔ اثر دیگرش در تئاتر صاحبدلان با عنوان «کارنامهٔ تجدیدی» گفت: کار یک نمایش خیابانی است دربارهٔ یک مسئول که مرده و در انتظار کارنامهٔ عملش نشسته است. متوجه میشود که اعضای دیگر انسانها از او شکایت کردهاند. انسانی قلبش از او شاکی ست و انسانی دیگر کلیهاش.
خیراللهی محتوای آثار خود توضیح داد: ما اگر در نمایشهای مذهبی رک و واضح حرف بزنیم مخاطب دلزده میشود. اگر اعتقادی وجود نداشته باشد بهجای بازخورد مثبت ما با بازخورد منفی روبرو خواهیم شد. ما در این نمایش به رذایل اخلاقی از نگاه دین پرداختهایم. ریا، دروغ، نداشتن وفای به عهد و انتقادات اجتماعی و بعضاً سیاسی رویکرد اصلی کار ما بوده است. بعضی اوقات برخی دین را دستمایهٔ ریاکاری و دروغ میکنند و این مشخص است اما ما جرئت نداریم به آنها اعتراضی کنیم. ولی به نظر من این حرفها باید گفته شود.
سعید خیراللهی دربارهٔ استقبال تماشاگران از کارنامه تجدیدی گفت: استقبال تماشاگران خوب بوده است. احساس میکنم از آن جایی که یک صراحت لهجه در کار وجود دارد مردم حس میکنند با کار نزدیکاند و موضوع نمایش را از خودشان میدانند و یک اشتراک ویژه بین انسانها و موضوع وجود دارد.
او دربارهٔ مطابقت این نمایش با شرایط امروز ما گفت: پیش از به روز رسانی به درد بخور بودن این موضوع است که اهمیت دارد. ما در این روزها در فضای اقتصادی شاهد نوسان قیمت دلار و ارز بودهایم. ولی چقدر نگاه دینی به ما کمک کرد تا در این دوره به درستی عمل کنیم؟ خیلی از ما ها این نگاه دینی را از پایه درون خودمان نداریم و تنها در ظاهر آن را گسترش دادهایم. اگر این طور نبود ما شاهد اتفاقاتی که افتاد نمیبودیم.
او دربارهٔ تئاتر امروز توضیح داد: تئاتر امروز ایران نه فقط در تهران بلکه در شهرستانها هم گرفتار فن و تکنیک شده است. اغلب آثار زرق و برق پیداکرده است و اغلب سعی میکنند که تئاتر خوشگل باشد و از نظر فرم زیبا. کمتر کسی به محتوا توجه میکند. اغلب مخاطبان تئاتر همان کسانی هستند که تئاتر کار میکنند.
او ادامه داد: تئاتر را اگر ساندویچی مثال بزنیم هر قدر هم که ساندویچ زیبا باشد تا زمانی که محتوایی ندارد ارزش غذاییای که باید را ندارد. تئاتر غذای روح است. ما دربارهٔ ضرورتهای جامعه و مشکلات مردم چیزی نمیدانیم. چند درصد از تئاترها به ضرورت اجتماع میپردازند؟ تئاتر باید به درد مردم بخورد و یک کالای کاربردی باشد و نه یک کالای تزئینی.
او دربارهٔ تلاشش برای بیرون کشیدن تئاتر از تکنیک گرایی صرف و رسیدن به محتوای امروزی گفت: من در کارهایم جغرافیایم را فراموش نمیکنم. من همیشه تلاش میکنم دربارهٔ منطقهٔ خودم و جغرافیای خودم و نزدیکانم بنویسم. به گذشته نمیپردازم و امروز را با نگاهی به آینده بررسی میکنم. هر نویسندهای جغرافیای خاص خودش را دارد. ما تنسی ویلیامزی داریم که باغ وحش شیشهای را از روی خودش و خواهرش نوشت و اکبر رادیکه با وجود ترک شمال نوشتههایش هنوز همان عطر و بو را دارد.
سعید خیراللهی دربارهٔ اهمیت تئاتر صاحب دلان در تئاتر امروز میگوید: من خیلی خوشحالم که با صاحبدلان امکان دسترسی به تئاتر برای تمامی مردم ولو در مناطق محروم پدید آمد. من با اینکه در کار مذهبی رقابت وجود داشته باشد مخالفم. به نظرم همهٔ کارها باید اجرا بشود و مقایسهای در این میان نباشد. برنده و بازنده داشتن در تئاتر مذهبی نفس مقدس آن را زیر سؤال میبرد.
صاحبدلان به ما کمک کرد که در شهر خودمان و برای مردم خودمان اجرا کنیم و نه اینکه به مانند باقی رویداد ها دیگر به تهران بیاییم و تئاتر تنها برای تهران وجود داشته باشد.
سوزکمانچه در عصر یخبندان هر روزه در دو اجرا از 15 تا 20 مهرماه و کارنامهٔ تجدیدی، در تئاتر صاحبدلان از تاریخ 15 مهر تا 20 مهر در شهرستان دهلران هر روز اجرا رفته است.