تماشاخانه های ایران در دورۀ معاصر؛ از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون( بخش سوم)
تجربه های موفق برای مدلسازی
ایران تئاتر- ناصر حبیبیان : مبنای مجموعه مقالۀ چهار بخشی که بخش سوم آن در پی می آید برگرفته از پروژۀ پژوهشی بزرگی با نام فرهنگ جامع تماشاخانه های ایران نوشتۀ ناصر حبیبیان و غزال رحمان پور است که از سال ۱۳۹۴ آغاز و تا کنون ۲۲ جلد از آن، تدوین و صفحه آرایی شده و چندی پیش، برای نخستین بار در درگاه ایران تئاتر به صورت نسخۀ الکترونیکی منتشر شد و در دسترس عموم قرار گرفت. ا
این پژوهش به صورت میدانی و متکی بر ثبت ارقام و یادداشت های حضوری و جزئی نگر در بیش از 520 تالار نمایش کشور انجام شده است. همچنان از اسفندماه 1396 به دلیل پاره ای ملاحظات و مشکلات اداری، کار 9 جلد پایانی این پژوهش کاربردی، ناتمام باقی مانده است که امیدواریم انجام پذیرد.
در ادامه و در این بخش به عنوان نمونه به مرور مشاهدات میدانی امکانات و سالنهای نمایشی چند شهر کشور می پردازیم :
تماشاخانه ها؛ سرایدار
فسا، سیرجان و بندرگناوه از جملۀ شهرهایی هستند که ظرفیت های کم نظیری برای تئاتر دارند. به عنوان مثال در بازدیدی اتفاقی، ۱۳ پلاکارد مختلف بر دیوار تالار اجرای تئاتر فسا شمرده شد که همگی اسپانسر تئاتر این شهر هستند. گروههای تئاتر فسا گاهی در روز ۶ سئانس اجرا میروند. مقابل تالار پررونق فردوسی در سیرجان هر شب صف های طولانی برای دیدن تئاتر تشکیل می شود. قاعدتا چنین ظرفیت هایی می تواند الگوهای مناسبی برای تئاتر امروز ایران ارائه کند.
از سویی دیگر در بسیاری از شهرهایی که ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، تالاری در اختیار ندارد یا مناسب اجرای تئاتر نیست و یا به اماکن اجرای بیشتری نیاز دارند تالارهای دولتی قابل توجهی وجود دارد که به دلایل بسیار ساده ای در دسترس هنرمندان قرار نمیگیرد. این تالارها عموما تحت تملک نهادهایی نظیر آموزش و پرورش، شهرداری، فرمانداری و یا استانداری قرار دارند و به علت محدودیت های اداری در تأمین نیروی انسانی برای انتظامات تالار در شیفت عصرگاهی مورد استفاده مستمر هنرمندان قرار نمی گیرد. پایان زمان کاری این نهادها، معمولا ساعت 16 است و پس از این ساعت، به کارگیری نیروی انسانی انتظامات برای تالارها با دشواری ها و مشکلات عدیده ای همراه است. می دانیم که به طور مرسوم، اجرای تئاتر در همۀ نقاط جهان، از این ساعت به بعد رونق دارد.
نگاهی به تجربه دیگران
اما در خصوص یک راهکار کلی برای برخی مشکلات جاری تماشاخانه ها شاید بد نباشد در همینجا نظری مختصر به تجربۀ انگلستان داشته باشیم. سال 1355 خورشیدی در مجلس این کشور طرحی با نام "تراست" مصوب شد که هدف اصلی آن این بود تا "اطمینان حاصل شود نسل های کنونی و آینده به تئاترهای با کیفیت و خوب دسترسی پیدا کنند. تئاترهایی که زندگی فرهنگی مردم انگلستان را نشان می دهند و مکان های الهام بخش برای لذت بردن از تئاتر ارائه می دهند." از آن زمان تا کنون این مصوبه شامل ارائۀ برنامه های گسترده ای از مشارکت مردم بصورت کمک های داوطلبانه و خیریه در کنار اهتمام دولت برای مراقبت و نگهداری و مرمت و بازسازی معماری بسیاری از ساختمان های تئاتر در انگلستان شده است. فراموش نشود که این کار اشتغالزایی گسترده ای را بوجود آورده است.
اما در ادامه، برای آشنایی با وضعیت تماشاخانه ها در اقصی نقاط کشور، به مرور وضعیت تماشاخانه های برخی شهرها و استانها می پردازیم. این مرور به صورت اجمالی و جزئی نگر ارائه می شود تا گویای شمای کلی تئاتر در این مناطق باشد.
تماشاخانه ها؛ استان خراسان شمالی
(زمان بازدید از تماشاخانه های استان خراسان شمالی، پاییز 1395 بوده است).
در خراسان شمالی، تالار گلشن بجنورد در میان تالارهای قابعکسی استان از بقیه خوش ساختتر است و امکانات بیشتری برای هنرمندان تئاتر در اختیارشان میگذارد. وجود راهروی پشت صحنه برای ارتباط طرفین صحنه و فضای مناسب اتاق های گریم و استراحت پشت صحنه، امکانات و شبکۀ نورخان(سقف صحنه) دو جایگاه فالو اسپات در کنارههای سن، میلههای نوری تالار تماشا، آکوستیک نسبتا مناسب و شیب حساب شدۀ جایگاه تماشا از نقاط قوت آن محسوب میشود.
پلاتو شمس بجنورد از نظر نوع صحنه، شکل بلک باکس، و وسعت آن در استان خراسان شمالی بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است که وجود آن، غنیمتی کم نظیر در سطح تماشاخانههای استانهای مختلف کشور محسوب میشود. خوشبختانه بهرهبردار این پلاتو در حال حاضر انجمن نمایش است که گروههای نمایش هم در آن، با توجه به پتانسیلهای مناسب تئاتر بجنورد، فعالیتی درخور و شایسته دارند. با اینحال پلاتو شمس در معماری و ساخت برای اجرای نمایش برخی ایرادات جزئی و کلی هم دارد؛ دید محدود اتاق فرمان به صحنه، مسیر غیرمستقیم اتاق گریم به صحنه، عدم برخورداری از راهروی پشت صحنه و عدم وجود فضای مناسب برای عوامل نمایش در پشت صحنه به هنگام اجرا از جملۀ مشکلات آن به شمار میرود.
باز در بجنورد ساخت تالار داریوش توسط مالک خصوصی در مجموعۀ هتل داریوش را میتوان جزو رویدادهای خوش یمن برای گروههای هنری بویژه گروههای موسیقی و تئاتر این شهر و استان دانست. گذشته از اینها در اسفراین هم به نظر میرسد یک تجربۀ موفق از شکلی دیگر روی داده است.
مجتمع فرهنگی و هنری اسفراین مدتی است به یک بهرهبردار خصوصی دانشآموختۀ رشتۀ تئاتر، آقای مرتضی صفامنصوری، سپرده شده است. در این مجتمع علاوه بر پخش فیلم، گروههای تئاتری و سایرین هم فعالیت پررونقی دارند. بهرهبردار خصوصی علیرغم مشکلات عدیده، با ذوق و رویکردی فرهنگی در این مجتمع توانسته توازنی در خور میان مثلث بخش خصوصی، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و هنرمندان بوجود آورد. در تالار اصلی این مجتمع بطور منظم پخش فیلم نیز به عنوان تنها تالار سینمای شهر صورت میگیرد.
تاسیس یک پلاتوی بلک باکس به اهتمام بهرهبردار فعلی، از دیگر بهرهمندیهای مجتمع اسفراین است که در میان شهرستانهای خراسان شمالی کاملا برجسته مینماید. این موضوع بیش از هر چیز، میتواند نشانگر این مسئله باشد که در صورت واگذاری مجتمعها و تالارهای دولتی به بهرهبردارِ خصوصی، برای نیل به یک تجربۀ موفق، در نظر گرفتن شاخص دانش آموختگی در رشتههای تئاتر و سینما و در عین حال اشتغال به فعالیت هنری و ذوق فرهنگی-هنریِ بهرهبردار، بسیار حائز اهمیت و مؤثر خواهد بود. شاید ذکر این نکته بد نباشد که در تجربۀ بررسی چندین مجتمع دولتی در استانهای دیگر که در اختیار بهرهبرداران خصوصی قرار داشت عدم در نظر گرفتن همین نکته باعث بروز آسیبهای جدی فرهنگی در سطح شهر و منطقه شده بود علیرغم اینکه گفت و گلایههای بسیاری از سوی هنرمندان و فعالان انجمن نمایش نیز به گوش میرسید.
علیرغم این رویداد خوب در اسفراین، مجتمع فرهنگی هنری ارشاد شهر جاجرم که از سال 1386 شروع به ساخت شده قریب 8 سال است که بصورت نیمه کاره متروک مانده. تقریبا همین وضعیت برای مجتمع نیمهساز گرمه هم وجود دارد. تالار اصلی اداره ارشاد جاجرم و گرمه و فاروج از نظر ساخت و نوع صحنه و تالار، با اغماض در برخی جزئیات، تقریبا مشابه یکدیگرند. این سه تالار از نظر تجهیز و امکانات و عدم در نظر گرفتن ویژگیهای اولیه معماری و فنی برای یک آمفیتئاتر تا حد ناکارآمد و غیرقابل استفادهای باقی مانده اند. شاید عینیترین تعریفی که از آنها بتوان ارائه داد وجود سکویی به عنوان سن، داخل یک تالار با دیوارهای گچی، بدون صندلی ثابت باشد. از میان این سه تالار در این سه شهر اما گروههای تئاتری گرمه فعالیت درخور و قابل توجهی نسبت به سایرین دارند که آثار و فعالیتهای آنان اجبارا در همین تالار به صحنه میرود و البته به اهتمام و خلاقیت خودشان هم این تالار نسبت به آن دو رونقدارتر شده است. تعداد تالارهایی که در استان خراسان شمالی قابلیت اجرای نمایش برای عموم دارند 12 تالار است که از این تعداد در حال حاضر 8 تالار در زمینۀ اجرای نمایش فعال محسوب میشوند و یکی هم آماده فعالیت است. از این مجموع 4 تالار در بجنورد فعال است.
تماشاخانه ها؛ استان قم
(زمان بازدید از تماشاخانه های قم، اسفند 1395 بوده است).
از سال 1375 و نخستین دورۀ جشنواره استانی، تئاتر قم با شوری تازه و نسلی پرکار جانی دوباره یافت. با این وجود هنوز تالارهای نمایش قم از استانداردهای مناسبی برخوردار نیست. عمدهترین مشکل تالار آوینی برای اجرای تئاتر، عمق کم آن است. به نظر تالار ماه سازمان ورزش و جوانان با اینکه از نظر امکانات مهجور افتاده اما بیش از بقیۀ تالارها برای اجرای تئاتر مناسب است. البته احداث تالار مرکزی غنیمتی درخور برای تئاتر قم محسوب میشود چه اینکه بناست تئاترشهر قم نیز باشد. تالار مرکزی این بنا با معماری منحصر بفرد و فضاهای متعدد صحنه و پشت صحنه و جایگاه تماشا امکانات ویژهای برای تئاتر خواهد داشت. همچنین تالار میدانی که در طبقۀ زیرزمین همین بنا واقع شده، بسیار با سلیقه و زیبا، با سن گرد، آکوستیک و طراحی شده که تا کنون نظیرش در تئاتر ایران سابقه نداشته است. با این حال بنای تالار مرکزی هنوز بهرهبرداری نشده و زمزمههای واگذاری آن به بخش خصوصی باعث بروز نگرانی هنرمندان و مسئولان ارشاد قم شده است. سایر تالارهای قم با اینکه، از نظر معماری، چندان مناسب اجرای تئاتر نیستند اما در حال حاضر تنها اماکن نمایش این شهر محسوب میشوند.
تماشاخانه ها؛ لرستان
(زمان بازدید از تماشاخانه های لرستان، زمستان 1395 بوده است).
تعداد تالارهای فعال نمایش نسبت به جمعیت و وسعت این استان بسیار کم است. بخش عمدهای از مجتمع فرهنگی هنری کوهدشت به علت اجاره به دانشگاه علمی کاربردی، از فضای فرهنگی هنری مجتمعهای مرسوم ادارات فرهنگ و ارشاد و فعالیتهای آنها فاصله گرفته است و کمتر در اختیار هنرمندان قرار دارد. نکتۀ قابل ذکر اینست که کوهدشت سینما هم ندارد. بلاتکلیفی سیزده سالۀ تنها بنای تالار تئاتر مجتمع دورود مجالی برای گروههای هنری و از جمله تئاتر این شهر باقی نگذارده. این تالار از سال 1382، شروع به ساخت شده اما از آن سال تا کنون هنوز نیمه کار مانده است. البته با همین وضعیت نیمه کار محل تمرین گروههای تئاتری این شهر است. علیرغم فعالیت گروههای هنری در شهرهای ازنا، دلفان و الشتر ایشان از وجود یک تالار بلک باکس نیز بیبهرهاند. مسیر تردد شبکۀ فلزی نورخان(سقف صحنه) تالار آوینی خرمآباد برای نصب پرژکتور، فاقد ایمنی است و تا کنون بارها حادثهساز شده. همچنین تجهیز و تعمیر تالار کمال الیگودرز، تجهیز و تعمیر پلاتو و تالار زرینکوب بروجرد و افزودن یک بلک باکس مجهز، غیر از پلاتو شیدا، به فضای مجتمع مرکز استان، به نظر لازم و ضروری میرسد.
تماشاخانه ها؛ استان گیلان
(زمان بازدید از تماشاخانه های گیلان مربوط به زمستان سال 1395 بوده است).
استان گیلان مرطوبترین استان کشور است. میانگین رطوبت نسبی در این استان حدود 80 درصد برآورد شده است. وسایل الکتریکی عموما برای رطوبتی تا حدود 50 یا حداکثر 60 درصد ساخته شدهاند. در تالارهای استان گیلان، پوسیدگی عایقها، زنگ زدگی کیت و پایه خازنها، اتصال سیمپیچیها، بروز اتصال کوتاه و تکیدگی لامپها از جمله مشکلاتی است که عمدتا بواسطۀ هوای مرطوب باعث سوختگی، از کار افتادگی و یا عمر کوتاه دستگاههای فنی اتاق فرمان و تجهیزات نور و صدا میشود. رطوبت بالای گیلان باعث میشود تا تجهیزات فنی نظیر میکسر صدا، دیمر، پرژکتورها، یوپی اس و پاورها در معرض آسیبی بیش از سایر مناطق ایران با هوای معتدل و یا سرد و خشک باشند. آمار و ارقام نشان میدهد عامل رطوبت هوا باعث شده تا ابزارها و دستگاههای فنی عموم تالارهای استان گلستان حدود 60 درصد بیش از سایر استانها در معرض آسیب باشند. بدین ترتیب همواره اغلب پرژکتورها سوخته، میکسرهای صدا کار نمیکند و دیمرها نیاز به تعمیر دارد. وجود درزها و عدم پوشش مناسب سقف عمدۀ تالارهای استان گلستان، علاوه بر بروز صدمه به وسایل الکتریکی سقف، در تابستان و زمستان باعث اتلاف انرژی گرمایشی و خنککنندگی بسیار زیادی میشود.
تالار سردار جنگل، یا همان تالار امینالضرب، قدیمیترین تالار شهر رشت بازمانده از دوران گذشته است. با طولانی شدن روند بازسازی، بیم آن میرود که بر سرعت استهلاک این بنای ارزشمند افزوده شود. ساخت تالار مرکزی رشت، به مساحت حدود 13 هزار متر مربع، سال 1386 خورشیدی آغاز شده است و با اینکه از آن به عنوان مجهزترین تالار شمال کشور یاد شده اما هنوز به بهرهبرداری نرسیده. در شهر رشت با توجه به عدم امکان بهرهبرداری از تالار سردار جنگل و تالار مرکزی و نبود تالارهای مناسب دیگر، سالهاست که شرایط بیشترین تراکم اجرا و تمرین بر تالار شهید انصاری مجتمع خاتم الانبیا حکمفرماست. از اجرای کنسرت و تئاتر تا ویژه برنامههای مختلف عمدتا در این تالار برگزار میشود و این مسئله بر سرعت استهلاک آن هم میافزاید. تالار رحمدل هم جزو مجموعۀ خاتمالانبیاست اما از استاندارهای لازم برای اجرای تئاتر برخوردار نیست.
باید اذعان داشت فعالیت گروهها و هنرمندان تئاتر در عمدهای از شهرستانهای استان گیلان، نظیر فومن، بندرانزلی، صومعهسرا، آستانه، رودسر و لنگرود بسیار قابل توجه است اما به نظر میرسد عدم تأمین هزینههای حفظ و نگهداری تالارها در این شهرستانها مشکلات اساسی بر سر راه هنرمندان ایجاد کرده است. طرفه آنکه وضع امکانات تالارهای برخی شهرستانها نظیر تالش، املش و سیاهکل حتی نسبت به سایرین در مضیقۀ بیشتری قرار دارد. تالارهای شهرستانهایی نظیر بندرکیاشهر و طاسکو و گوراب زرمیخ عملا فعالیت چندانی در زمینۀ نمایش ندارند و به نظر، این مکانها پتانسیلهای فراموش شدهای هستند که نه هنرمندان در آن فعالند و نه رغبتی برای کار در آنها وجود دارد. تالار بندر کیاشهر با وجود فضای قابل توجه و مناسبش سالهاست بلااستفاده و متروک افتاده در حالی که این شهر هیچ تالار سینمایی ندارد و این تالار هم امکان پخش فیلم و هم یک دستگاه پخش سینمایی مجهز دارد.
شهرستان لاهیجان با اینکه مأمن گروهها و هنرمندان زیادی است حتی در حد تالار بلااستفادۀ بندرکیاشهر هم جایی برای اجرا ندارد. مجتمع فرهنگی هنری لاهیجان سالهاست که در حال ساخت است ولی هنوز به بهرهبرداری نرسیده. البته هنرمندان و مسئولان ارشاد لاهیجان در نتیجۀ سیاستگزاری به جا و شایستهای، سالهاست که لاهیجان را به عنوان یکی از قطبهای مهم تئاتر خیابانی کشور شناساندهاند و تا کنون عدم بهرهمندی از تالار مناسب اجرا باعث توقف فعالیت گروههای تئاتری این شهر نشده است. باز تالار رضوانشهر هم جزو مجتمع فرهنگی هنری این شهر در حال ساخت است و هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
در شهرستان آستارا، تالار مجتمع فرهنگی هنری با اینکه سال 1394 افتتاح شده، با هر بارندگی، سقفش چکه میکند. کنتر برق ندارد. یک دو باری که برنامههای مناسبتی در این تالار برگزار شده برای همان چند ساعت اداره برق شهرستان روشناییاش را تأمین کرده است. این در صورتی است که، تالار آستارا بزرگترین و در عین حال نوترین تالار استان گیلان به شمار میرود. به هر حال وضعیت نامناسب این تالار هم عملا باعث بلااستفاده ماندن و عدم کاربریاش شده است.
تماشاخانه ها؛ آذربایجان شرقی
(زمان بازدید از تماشاخانه های آذربایجان شرقی مهرماه 1396 بوده است).
تالار تربیت سال 1346 در تبریز ساخته شد و بعد از انقلاب به نام شهید مدنی تغییر یافت. این مجموعه در سال 1390 رسما به تئاترشهر تبریز تبدیل شده است. تئاترشهر در حال حاضر 4 تالار فعال در زمینه اجرای نمایش دارد که عبارتند از تالار تربیت، تالار پایاب، تالار صادقی، تالار قبه زرین. از جمله بخشهای مختلف تئاتر شهر تبریز علاوه بر این 4 تالار دفتر انجمن نمایش، دفتر انجمن تئاتر خیابانی، دفتر تئاتر عروسکی یونیما، آرشیو لباس، آرشیو نور و یک کتابخانه تخصصی کوچک است. تا پیش از این مهمترین مشکل این مجتمع، فرسوده بودن شیروانی و چکه کردن سقف تئاتر شهر بود که خوشبختانه چندیست تعویض شده است.
همچنین نصب کفپوش های ضد خش و ضد آتش برای تالار اصلی تئاتر شهر، تعمیر و رنگ آمیزی دیوارهای فرسوده، خرید و نوسازی سیستم صوتی تالارهای سه گانه تئاتر شهر، تعمیر صندلی های تالار اصلی، تعویض پرده های قدیمی، تعمیر و نوسازی سیستم های نورپردازی و خرید برخی تجهیزات مورد نیاز از جمله اقدامات صورت گرفته اخیر در این مجموعه بوده است. همچنین با همکاری سازمان زیباسازی شهرداری تبریز دو سازه آماده برای تبلیغ آثار نمایشی در مقابل ساختمان تئاتر شهر نصب شده است.
تالار خانه هنر تبریز فعلا در زمینۀ اجرای نمایش غیرفعال است. تالار صیامی مجتمع 22 بهمن و تالار اقبال-آذر مجتمع 29 بهمن از دیگر تالارهای باکیفیت و مناسب برای اجرای تئاتر محسوب می شود. تالار هنرستان اقبال آذر و هنرستان میرک هم با اینکه مختص هنرستان و فضای آموزشی است اما واجد شرایط مناسبی برای برخی اجراهای تئاتری به شمار میرود. تالارهای مبین، زیر نظر شهرداری و معلم، تحت مالکیت آموزش و پرورش جزو اماکنی هستند که گاهی به مناسبت جشنواره ها به اجراهای تئاتر اختصاص یافته اند و باز تالار معلم از قدمت بیشتری برخوردار است. با اینحال در اثر بازسازیهای صورت گرفته شکل آنها طوری تغییر یافته که بیشتر مناسب برگزاری همایش و سخنرانی به نظر میرسد.
وجود رشتۀ تئاتر در دانشگاه نبی اکرم تبریز بر رونق فعالیتهای تئاتری این شهر افزوده است. سال 96 "دوزادهمین جشنواره تئاتر دانشجویی پودس" به اهتمام این دانشگاه برگزار شد. پلاتوی رادی این دانشگاه هم به اجراهای دانشجویی اختصاص دارد.
در شهرستانها، فعالیت تئاتری مراغه، مرند، میانه و اهر نسبت به سایر شهرهای این استان رونق و جلوۀ بیشتری دارد. مرند از جمله شهرهایی است که همواره حضور فعالی در عرصه تئاتر و جشنوارههای سراسری تئاتر داشته است. سال 96 چهاردهمین دوره جشنواره تئاتر جوان مرند در سطح کشوری برگزار شد. تالار قاب عکسی مجتمع فرهنگی هنری مرند در حال حاضر به بخش خصوصی سپرده شده و طبیعتا ایشان به فعالیتهای سینمایی و درآمدزایی از این طریق بیشتر مایلند و بنابراین مجال فعالیت گروه های تئاتر در آن کمتر شده است. پلاتو این مجتمع شاید تنها مکان مفید و مؤثر تئاتری به شمار آید که از جمله واجد امکانات نوری و اوضاع نسبتا مناسبی است اما عدم وجود جایگاه تماشاگران یکی از مشکلات فعلی آن است.
تالار صوفی مراغه از نظر معماری و ساخت و بویژه نقاط واضح دیداری از منظر تماشاگران یکی از تالارهای کم نظیر شهرستانها محسوب می شود که در اختیار انجمن نمایش قرار دارد و اجراهای تئاتری آن نیز رونق در خور توجهی دارد. تالار عبدالقادر مراغه ای با اینکه نوتر است و بیش از چند سال از احداث آن نمی گذرد و وسعت و ظاهر بزرگتر و پر زرق و برق تری نسبت به تالار صوفی دارد اما بواسطۀ اتصالات و ایرادات سیم-کشی فاقد پرژکتور و منابع نوری مورد احتیاج است و روشنایی تالار تنها با نورهای سقفی تأمین می شود که لامپهای آنهم در اثر سوختگی، مدام بایست تعویض شود. در عین حال این تالار برای اجرای تئاتر به هیچ وجه کیفیت صوتی و دیداری تالار صوفی را ندارد.
میانه جزو شهرهای نسبتا فعال محسوب میشود که سه تالار نمایش دارد. تالار فجر میانه واقع در اداره فرهنگ و ارشاد، میز کنترل نور و نورافکن سالم ندارد. باقی امکانات فنی آن هم بسیار فرسوده و از رده خارج است و نیاز به تعمیر و تجهیز اساسی دارد. تالار کتابخانه ثامن الحجج هم که قبلا کتابخانه شماره 2 بوده امروز نه تنها مورد استفاده گروههای تئاتری و هنری نیست بلکه در وضعیت حاضر متأثر از کل مجموعه کتابخانه، بسیار کم رونق و بی آمد و شد است و حتی به ندرت مورد استفاده جلسات و نشستهای اداری قرار می گیرد. تالار سینما فرهنگ مجتمع فرهنگی هنری میانه از بقیه تالارهای این شهر سر و شکل بهتری دارد که در حال حاضر به بخش خصوصی واگذار شده و بیشتر از اجرای تئاتر هم به پخش فیلم اختصاص یافته است. گفتنی است این شهر تالار سینمای دیگری هم ندارد.
در شهر اهر هنوز هم آثار ویرانی زلزله سال 1391 در ترک دیوارها و خرابی تجهیزات فنی تالار قرچه داغی قابل مشاهده است. بنای اولیۀ تالار اهر سال1390 ساخته شد با اینحال در اثر زلزلۀ سال بعد به طور کلی ویران شد و از بین رفت. تالار فعلی، سال 1394 توسط بنیاد مسکن ساخته شده است و با توجه به تجربۀ قبلی به نظر میرسد استحکام قابلی دارد. انجمن نمایش شهرستان اهر فعال است و با کمک اداره فرهنگ و ارشاد این شهرستان تا مهر 1396 میزبان و برگزارکننده یازده دوره جشنواره سراسری تئاتر کوتاه ارسباران بوده است. در تالار قرچه داغی و پلاتوی محب اهری این شهر به طور متوسط سالانه بیش از 10 تئاتر اجرای عموم میروند. پلاتو محب اهری هم در مجموعه اداره فرهنگ و ارشاد هرچند با محدودیت امکانات زیادی مواجه است اما کم رونق نیست. رونق تئاتر بناب گرچه به پای شهرهای پیش گفته نمیرسد اما نسبت به ملکان و عجشیر و آذرشهر چشمگیرتر است.
تالار سراب فعالیت چندانی ندارد با اینحال نسبت به بستان آباد رونق بیشتری دارد. فعالیت تئاتری در شهرهای هریس، ورزقان، ملکان، آذرشهر و شبستر نیز در همین وضعیت یا حتی رده های پایینتر قرار می-گیرد. جلفا و کلیبر و هشترود و بقیه شهرها هم گزارش فعالیت تئاتری قابل ذکری ندارند. تعداد تالارهایی که در استان آذربایجان شرقی از طریق منابع موثق و بصورت میدانی شناسایی شد 64 تالار است که از این تعداد 34 تالار به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تعلق دارد. از مجموع تالارهای این استان در حال حاضر 21 تالار در زمینۀ اجرای نمایش فعال محسوب میشوند.