ایران تئاتر به بهانه فرارسیدن هفته وحدت بررسی میکند
ظرفیتهای هنر تئاتر در پرداختن به اشتراکات دینی و فرهنگی

ایران تئاتر: در همه ادیان و مذاهب مفاهیم مشترکی داریم که استخراج این مفاهیم مشترک و انعکاس آن در قالب هنر میتواند تقریب مذاهب را در رسیدن به اهداف خودش یاری کند و پر واضح است که بسیاری از این مفاهیم با استفاده از ابزار هنر به سهولت و سادگی میتواند انتقال و انعکاس پیدا کند.
ضرورت توجه به جهت فرهنگ سازی و نزدیکی اقوام ،ادیان و مذاهب همواره اولویتهایی را تعیین میکند و به نظر میرسد توجه به این مسئله در تئاتر، به واسطه گفتمان محور بودن ذات آن میتواند تأثیر گذاری مثبتی بر روی اقشار مختلف جامعه داشته باشد. وسعت جغرافیایی و قومیتی کشورمان ایران در عین حال که از دیرباز و همواره با تنوع دینی و مذهبی همراه بوده، اما به عنوان نمونه منحصر به فردی از همزیستی قومیتها و ادیان هم محسوب میشود؛ مردمانی که با نژاد، زبان و مذاهب مختلف در شمایل یک ملت ظاهر میشوند و با تمام تضادها توانستهاند در طول تاریخ این یکپارچگی را حفظ کنند.
در همه ادیان و مذاهب مفاهیم مشترکی داریم که استخراج این مفاهیم مشترک و انعکاس آن در قالب هنر میتواند تقریب مذاهب را در رسیدن به اهداف خودش یاری کند و پر واضح است که بسیاری از این مفاهیم با استفاده از ابزار هنر به سهولت و سادگی میتواند انتقال و انعکاس پیدا کند. هنر تئاتر به واسطۀ ظرفیتهای متکثر در انتقال مضامین و مفاهیم میتواند نقش قدرتمندی را در این ارتباط ایفا کند و در ایجاد ارتباط بین اقوام،مذاهب و گرایشهای مختلف تاثیرگذاری قابل توجهی را به دنبال داشته باشد. فرارسیدن هفته وحدت بهانه خوبی را فراهم آورده تا پرسشهایی را در خصوص اینکه هنر تئاتر تا چه اندازه از این ظرفیتها سود جسته است به میان آوریم؟ همچنین اینکه بهره گیری از این ظرفیتها را در چه جنبهها و ابعادی میتوان دنبال کرد و چه مصداقهایی از مفاهیم را در این ارتباط میتوان جستجو کرد؟
تمرکز بر اشتراکات دینی؛ یک مقولۀ راهبردی
محمد امین قانعی راد جامعه شناس ورییس سابق انجمن جامعه شناسی ایران، معتقد است؛ به عنوان نمونه موضوع تفاوتهای شیعه و اهل سنت در ایران جز مواردی معدود مورد توجه قرار نگرفته است و ما تابه حال در حوزههای تئاتر و سینما آثاری را که مشخصاً به این موضوع بپردازند، نداشتهایم. توجه به چنین موضوعاتی در حقیقت بسیار راهبردی است و توانسته نظر اندیشمندان حوزههای مختلف را برانگیزد. امیدواریم توجه سیاست گذاران عرصه تئاتر به این ظرفیت به عنوان رفتاری راهبردی سبب ساز تقویت توجه به چنین مفاهیمی در فعالیتهای تئاتری شود.
علی محمد رادمنش بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر نیز با بیان اینکه مضمونهای مبتنی بر اشتراکات دینی و فرهنگی به اندازه کافی در تولیدات تئاتری ما مورد توجه قرار نگرفته، اظهار کرد: آثار نمایشی و تئاتر در دنیا به سمت ارزشها گرایش پیدا کرده و هنرمندان به دنبال این هستند که چنین مفاهیمی را دوباره در آثار خود بیافرینند. برای نگارش نمایشنامههای شایسته در این حوزه ، نمایشنامه نویس باید زمانی را برای تحقیق و پژوهش در حوزه دینی و مذهبی اختصاص دهد و موضوع را از جنبههای مختلف تحلیل کند اما متاسفانه برخی از نویسندگان و کارگردانان تئاتر از موضوعات مهم مذهبی به صورت گذرا عبور کرده و باورهای عمیق مذهبی را در آثار خود به صورت سطحی بیان کردهاند و در حقیقت این باورها را آنگونه که در زندگی ما جریان دارند، مورد توجه قرار نداده و در آثار خود به نمایش نگذاشتهاند. ما باید چنین مفاهیمی را در زندگی جاری و در کنشهای حقیقی بین افراد جامعه مطرح کنیم در صورتی که مدام سعی داریم ارجاع مستقیم به این مفاهیم داشته باشیم و به این ترتیب نتیجه لازم را در این حوزه نخواهیم گرفت.
هنرهای دراماتیک و اقتضائات تعیین کننده درپرداختن به مقولۀ وحدت
عباس سلیمی نمین پژوهشگر وروزنامه نگار در اراتباط با اقتضائاتی که در پرداختن به اشتراکات دینی و فرهنگی میتواند مورد توجه قرار بگیرد، میگوید: ما ایرانی داریم که در آن گرایشها، اقوام و اعتقادات مختلف وجوددارد،مثل دیگر نقاط جهان و برای استحکام بخشی و یکپارچه کردن این جامعه قطعاً هنر نقش به سزایی دارد.هرچند که خوشبختانه رشد فرهنگی در جامعه تا به حال به گونه ای بوده که مانع این شده که بدخواهان جامعه ایران بتوانند بین اقوام مختلف اختلاف ایجاد کنند. در معدود تجربههایی که در این عرصه صورت گرفته قابل مشاهده است که از طریق هنر زنده ای مثل تئاتر میتوان در این ارتباط طرح مسئله کرد، همچنین پاسخهای مناسبی به مخاطب ارائه کرد.
سعید موید فر جامعهشناس در ارتباط با اقتضائاتی که در زمینۀ پرداختن به اشتراکات دینی و فرهنگی باید در نظر گرفت، میگوید: آثار هنری به ویژه در عرصه هنرهای دراماتیک در ارتباط با این مقوله با پیچیدگیهایی روبه رو هستند که این پیچیدگیها حاصل ایدئولوژیهایی است که تلاش میکنند جامعه را تا حد زیادی بخش بخش کنند. اما واقعیت این است که تمامی جوامع دارای هویتهای ملی و مذهبی خاص خود بوده و علیرغم این قرنها در کنار هم زندگی کردهاند. متاسفانه در این میان تفکراتی هم شکل میگیرد که سعی دارند این بخشهای مختلف جامعه را به صورت یک قلعه نفوذ ناپذیر توصیف کنند و آدمها را متمایز از هم نشان دهند؛ و یا بخشهایی راکه زمانی در هم ادغام بودهاند و یک موجودیت کلی را به نام جامعه میساختند از هم جدا کنند. چنین تفکراتی در حقیقت اشائۀ مفهوم خودی و غیر خودی ر آ دنبال میکنند که حاصل آن چیزی جزایجاد شکاف و جدا شدن گروههای مختلف جامعه نمیتواند باشد.
«هاشم غزال»، کارشناس تئاتر اهل کشور سوریه با تاکید بر نقش بیدارگرانه تئاتر در جهان اسلام و در تحولات منطقه میگوید: تئاتر در میان اقوام اسلامی به آنچنان پختگی رسیده است که از آن میتوان به عنوان سمبلی در مقابله با تجاوز و تعارض دشمنان اسلام استفاده کرد، مهم در این مسیر آن است که امت اسلامی به پاسخی روشن در مقابل این پرسش برسند که ما از تئاتر چه توقعی داریم، قطعاً وجوه مشترک اعتقادی و ایمانی میان امت اسلام وجود دارد که میتواند دستمایه تولید تئاتر برای رسیدن به اتحاد و یکپارچگی میان همه امت اسلامی قرار گیرد.
ظرفیتهای رسانه هنر در وحدت آفرینی میان جوامع
جلال جلالی زاده استاد دانشگاه تهران نیز در خصوص ظرفیتهای رسانههای هنری در ایجاد وحدت میان تفکرات و اعتقادات دینی درجوامع میگوید: ابزار هنر در احیای عواطف واحساسات انسانی و متلاشی نمودن حصارهای پوشالی نقشی غیرقابل انکار دارد؛ حصارهایی که تحت عناوین مختلف مقابل دیدگان انسانها را گرفته وآنان را با واقعیتهای فطری وبرگرفته از عالم علوی بیگانه میسازد. هنر که از مقوله عشق وعالم لطافت و ظرافت است با گره زدن ریزترین وباریکترین و در عین حال محکمترین تارهای محبت ودوستی پیوند قلبها وجدا کردن انسان از وابستگیهای زمینی وبه بالا کشیدن شعورها واندیشه ها اثرگذار است؛ به نحوی که یک اثر هنری قادر است به اندازه بیست سال کنفرانسهای هزینه بر چنین دردهایی را بیان کند و علاوه بر این نشان دهد که میتوان در کنار هم زندگی اجتماعی را بر اساس تفاهم ،مراعات حقوق یکدیگر ودرک موقعیت بدون تحت تأثیر قرار گرفتن دیگران ادامه داد.
جواد آرین منش، نماینده اسبق مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی نیز در ارتباط با قدرت تاثیرگذاری رسانههای هنری در انتقال مفاهیم وحدت بخش میگوید: اگرچه انتقال پیام از طرق گوناگون میسر است اما واضح است که هیچ پیامی جاودانه نمیشود مگر اینکه ابزار هنر و را به درستی و به نحو مطلوب مورد استفاده قرار داده باشد. بنابراین هنر میتواند در اشکال گوناگون آن اعم از تصویری، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، سینما و سایر اشکال هنری ابزار بسیار مناسبی در انتقال پیام تقریب و تفاهم و وحدت و همدلی در سطح جهانی و ملی قرار بگیرد. مفاهیمی چون تحقق عدالت، آزادی و رفع ظلم و فساد جزو مشترکات همه ادیان آسمانی و الهی و در حقیقت فصل مشترک همه مذاهب الهی است. بر این اساس و تاکید و توجه دادن به این عناصر میتواند اقوام، ادیان و مذاهب گوناگون و متولیان امور را در ادیان و مذاهب گوناگون به یکدیگر نزدیک کند.