نگاهی تحلیلی به جشنواره سراسری کانونهای نمایش
اگر قرار است که نسبت به فعالیت فرهنگی جوانان، شهرداریهای کل کشور حساس بشوند، باید به این منظور سرمایهگذاری کنند. مکان، پول، مربی و هر آنچه که برای آموزش افراد و شکلگیری گروههای تئاتری نیاز است، آماده شود.
رضا آشفته:
زمانی که به اسامی کارگردانهای حاضر در دو بخش صحنهای و نمایش عروسکی ششمین جشنواره سراسری کانونهای نمایش نگاه می کنیم، در مییابیم که عموماً کارگردانهای آماتور و تجربی در این فهرست حضور دارند.
یعقوب صدیقجمالی از تبریز با نمایش"آن سوی پل" و میترا کریمخانی از تهران با نمایش عروسکی"لم شیر، شیر شکار" دو کارگردان حرفهای و شناخته شده این جشنواره هستند، علاوه بر این دو نفر نیما گودرزی از تهران با نمایش"روزگار و نغمههایش"، مینا حبیلی از تهران با نمایش "پر از برگ، پر از پرنده"، امین آبان از کرج با نمایش"به موازات" در بخش صحنهای و جواد تولمی با نمایش عروسکی"مبارک و دیو سفید" با آن که هنوز به عنوان کارگردان حرفهای شناخته نشدهاند، اما در این سالها نمایشهایی را در تالارهای حرفهای اجرا کرده و یا در برنامههای روخوانی نمایشنامه حضور پر رنگ داشته اند.
با این ترتیب، جشنواره کانونهای نمایش، جشنواره کارگردانها و گروههای آماتور و تجربی است که در ابتدای راه هستند، و میخواهند در ادامه مسیر خود را به عنوان کارگردان حرفهای مطرح سازند.
با توجه به 5 نمایشی که در ایام جشنواره دیدم و در پی برگزاری دوره ششم جشنواره، حال و هوای کارها نیز خبر از ابتدایی بودن مجموع کارها میداد. کارهایی که هنوز با مفهوم میزانسن، تحلیل، شیوهپردازی درست و بازیهای بیعیب و نقص سر و سامان نگرفتهاند.
در اینجا مساله "آموزش" مطرح میشود، اگر قرار است که نسبت به فعالیت فرهنگی جوانان، شهرداریهای کل کشور حساس بشوند، باید به این منظور سرمایهگذاری کنند. مکان، پول، مربی و هر آنچه که برای آموزش افراد و شکلگیری گروههای تئاتری نیاز است، آماده شود. شاید برخی از این افراد دورههای آکادمیک و دانشجویی را هم تا مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، گذراندهاند اما این افراد نیاز به مکانی دارند تا با تمرینهای مداو م و تشکیل یک گروه منسجم تعلیمات خود را به شکل عملی سر و سامان دهند.
به هر تقدیر نفس برگزاری جشنواره قابل تحسین است چنانچه شکرخدا گودرزی، دبیر این جشنواره دلسوزانه اعلام میکند که با توجه به تعطیلی انجمنهای نمایش در شهرستان در صدد برآمدهایم تا با فعالسازی کانونهای نمایش شهرداریها این خلا را پر کنیم، تا جوانان شهرستانی مستعد شناسایی شوند و امکانات لازم و ضروری را برای فعالیت آنان آماده کنند.
تولید و اجرای نمایشهای مطلوب برای عموم مخاطبان در فرهنگسراهای شهرداریهای تهران و شهرستانها هم میتواند یکی از اهداف درازمدت باشد که میتواند از طریق برگزاری جشنواره سراسری کانونهای نمایش پیگیری شود. وقتی عدهای از کارگردانان و بازیگران تحت آموزشهای صحیح قرار گرفتند، در مسیری قرار خواهند گرفت که رفتهرفته تبدیل به چهرههای حرفهای خواهند شد و محصولات هنری آنان میتواند از طریق فرهنگسراها در اختیار مردم قرار گیرد. به همین دلیل توجه به موضوعات و مسایل و ناهنجاریهای عمومی در جامعه میتواند تضمین کننده حضور مردم در تالارهای نمایشی باشد. مثلاً در سالهای اخیر استفاده از قرصهای هیجانزا و توهمزا و مواد مخدری مانند کراک شیوع بسیار داشته است و برخی از بیماریها مانند ایدز هنوز هم افراد جامعه- به ویژه جوانان- را تهدید میکند، توجه به چنین اتفاقات و مضامینی در پیشگیری و درمان این معضلات راهگشا خواهد بود، وظیفهی شهرداری سالمسازی جامعه شهری است و تئاتر میتواند به عنوان یک وسیله فرهنگی و کارآمد در اختیار فرهنگسراها و دیگر مراکز فرهنگی قرار بگیرد، تا با پرداختن به مضامین مد نظر، اهداف والای فرهنگی نیز در جامعه دنبال شود.
جشنواره کانونهای نمایشی زمانی میتواند مدعی متفاوت بودن باشد که با اهداف عالیه خود، در فعالسازی تئاتر در فرهنگسراها و شهرداریها موفق عمل کند. اینکه بنا بر ضرورت شهرداری امروز تبدیل به یک مرکز عمده حمایت کننده از تئاتر باشد، این وظیفه در ابتدا اعتبار شهرداریها را بالاتر میبرد. البته هدف باید رسیدن به یک تئاتر مطلوب باشد و این تئاتر مطلوب نباید با جُنگها و شوهای سبک، جلف و مبتذل اشتباه گرفته شود. بدیهی است تئاتر بر پایه یک متن دقیق نمایشی، کارگردانی متفکر و بازیگری سنجیده به نتیجه میرسد، و هدف هم تزکیه روحی آدمهاست. جُنگها و شوها نه تنها تزکیهای را در پی نخواهند داشت که خود عامل بروز برخی از ناهنجاریهای رفتاری و گفتاری در جامعه خواهند شد، و تئاتر راستین ضمن رعایت ضوابط اخلاقی، در پی اصلاح اشتباهات فردی و عمومی خواهند بود.
ارتباط با حرفهایها
یکی از راههای اعتلای فعالیتهای تئاتری کانونهای نمایش، مراجعه به آثار نمایشی نمایشنامهنویسان حرفهای داخل و خارج کشور است. در جشنواره امسال شاهد اجرای متنهایی از اکبر رادی(پلکان)، بهرام بیضایی(مرگ یزدگرد)، محمد چرمشیر(روزگار و نغمههایش، رضا موتوری)، امیررضا کوهستانی(قصههای درگوشی)، جمشید خانیان(آه از دست این ویکتور هوگو)، حمیدرضا نعیمی(امشب مهرههای پشتم نیلبک میزنند)، علیرضا حنیفی(شکل پنجم آفرینش)، داود فتحعلیبیگی(رام کردن زن سرکش)، جواد ذوالفقاری و شادی مهدیپور(خرمشیر) و داود میرباقری(معرکه در معرکه) بودیم. همچنین از میان خارجیها، نام تنسی ویلیامز(نمیدون فردا چی میشه)، داریو فو(بیدار خوابی، مردان بیوه)، لین ناتیج(پوف) و ساموئل بکت(دست آخر) دیده میشود.
متن باید در اولین گام مطمئن انتخاب شود، متنهای ضعیف و پر از اشتباه نمیتواند باعث ثبات تئاتر شود بنابراین لازم و ضروری است که در کتابخانههای فرهنگسراها بهترین متنهای نمایشی تالیفی و ترجمه گردآوری شود تا کمبود متن مانع از جریان یافتن یک تئاتر قوی نشود.
به هر تقدیر، برگزار جشنواره سراسری کانونهای نمایش، با هدف شناسایی علاقهمندان و مستعدین هنر نمایش، آموزش آنان، دادن امکانات و فعالسازی این هنرمندان جوان و آتیهدار و تولید نمایش های جذاب و اندیشمند و ارائه این آثار برای مخاطبان سنین مختلف در درازمدت شهرهای ما را از گزند نابهنجاریها دور خواهد ساخت، و نتیجه اینکه بودن چنین کانونهای فعالی برای هر شهری لازم و ضروری است.