در حال بارگذاری ...
مهدی میامی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد

در تئاتر امروز اعتقاد دارند بازیگر سلطان صحنه است

ایران‌تئاتر: یک مرد قانون، یک مرد مجرم و چالش بین این دو نفر درام اصلی نمایش مردی به نام دایک را شکل می دهد. نماینده قانون که قرار است مجری عدالت باشد با رفتارهای بیمار گونه اش حس سمپاتی در مخاطب به وجود نمی آورد، اما مرد مجرم با دیدگاه و حرف‌هایش حس سمپاتی مخاطب را به خود جلب می کند. نمایش مردی به نام دایک یک اثر پلیسی کلاسیک است که میامی تلاش می کند که تضاد و تعارض بین قانون و مجرمیت را در صحنه در پیش چشم مخاطب قرار بدهد.

مهدی میامی را اغلب با بازی‌های خوبش در سینما به خصوص در همکاری با محمد علی سجادی در فیلم هایی مثل گزل و چون باد می‌شناسند. تئاتر یکی از دغدغه‌های کاری میامی است و او سابقه همکاری با بزرگانی نظیر علی رفیعی و بهرام بیضایی در نمایش‌هایی مثل  مجلس تشبیه در ذکر مصائب دکتر ماکان را در کارنامه کاریش در کنار بازی در نمایش هایی مثل سووشون و جنایات و مکافات دارد. در خلاصه داستان این نمایش آمده: فردی قتلی مرتکب شده اما نام واقعی او فاش نشده است. این قضیه برای زندان‌بان او که قصد دارد تا یک ساعت آینده او را اعدام کند، امتیاز منفی محسوب می‌شود و در تلاشند تا هویت واقعی این فرد کشف شود. نمایش مردی به نام دایک به نویسندگی هال ورثی‌هال و روبرت میدل‌مس، ترجمه جمشید شامحمدی و کارگردانی مهدی میامی آذرماه ساعت 19:30 در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است و بازیگران آن کریم اکبری‌مبارکه، حمیدرضا نعیمی، سودابه جعفرزاد، طیبه میامی و شهرام پوراسد هستند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: طراح صحنه: رضا کیانیان، طراح لباس: بهناز نازی، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، طراح نور: رضا حیدری، طراح پوستر و بروشور: جواد آتشباری، موسیقی: سروش قهرمانلو، دستیار اول کارگردان: علی زارعی، دستیار دوم کارگردان: سارا سعادت‌نیا، منشی صحنه: طیبه میامی، روابط عمومی: علیرضا عباسی، مشاور رسانه‌ای: الهه حاجی‌زاده و احمد حجارزاده و عکاس: بابک برزویه. با مهدی میامی در باره اجرای نمایش مردی به نام دایک گفت وگویی انجام داده ایم.

 

نمایش بر اساس نوشته ای از هال ورثی و روبرت میدل میس روی صحنه آمده است؛ چقدر به متن اصلی وفادار بودید؟

این نمایش اثر معروف و شناخته شده ای است و بر اساس آن فیلمی در هالیوود با بازی همفری بوگارت ساخته شده و چند جایزه اسکار هم به دست آورده است. در اجرای این نمایش به متن تا حد زیادی آن وفادار بوده‌ام اما از آنجا که این نمایشنامه حدود 70- 80 سال پیش نگاشته شده است تغییرات بسیار جزئی دارد که مربوط به دوره و زمانه آن است.

 

بر اساس چه ویژگی این داستان پلیسی را برای اجرا انتخاب کردید؟

اعتقاد ندارم که مردی به نام دایک یک اثر صرفا پلیسی است.

 

بیشتر یک کار پلیسی با تم درام روانشناسانه است؟

بله و در این ساختار پیسکو درام یک داستان پلیسی هم وجود دارد.

 

در کارهای پلیسی هم همواره یک پلیس و یا کارگاه در تقابل با مجرم و مجرمانی قرار می گیرند و در نمایش مردی به نام دایک این تقابل وجود دارد؟

بله، موضوع مرتبط با ژانر پلیسی در این نمایش قابل بازخوانی است و مخاطب هم کارهای پلیسی را دوست دارد. یکی از مهم ترین دلیلی که باعث شد برای اجرا انتخابش کنم بازیگر محور بودن فضای داستان بود و به نظرم هر 4 شخصیت نمایش به درستی پرداخته شده بودند و اگر بازیگران توانایی در نمایش بازی نمی کردند با نمایشی ضعیف روبه رو می شدیم و به نظرم رفتن به سمت متن های این نوعی از نیازهای اصلی تئاتر مان است.

 

نمایش های بازیگر محور برای تماشاگران هم دارای جذابیت بیشتری است؟

در تئاتر امروز اعتقاد دارند بازیگر سلطان صحنه است و کارگردان و سایر عوامل در درجه بعدی اهمیت قرار دارد و بازیگر هم محور نمایش است.

 

در تیم بازیگری نمایش حضور شهرام پور اسد بازیگر مطرح و نام آشنای سینما در دهه هشتاد، حمید رضا نعیمی کارگردان و بازیگر خوب تئاتر و کریم اکبری مبارکه بازیگر پیش کسوت گروه متفاوتی را رقم زده است. بازیگران را بر اساس چه ویژگی هایی انتخاب کردید؟

من اولین بازیگردان و یا به عبارتی انتخاب کننده برای فیلم‌ها در سینما هستم. موقعی که آقای شامحمدی قصد ساخت سریال شلیک نهایی را داشت من مسئول انتخاب بازیگر بودم و بنابراین در این حوزه تجربیات زیادی دارم. شهرام پور اسد بازیگر بسیار خوب و متفاوتی است و در نمایش قبلیم برگشتی در کار نیست نیز حضور داشت و از میزان  توانایی هایش شناخت کاملی داشتم؛ حضور حمید رضا نعیمی  در نمایش برایم یک سعادت بود.

 

اینکه بخواهید یک کارگردان توانایی مثل نعیمی را کارگردانی کنید آیا کار دشواری نبود؟

نه، اتفاقا خیلی راحت بود و پیش خودم فکر می کردم که اگر سه بازیگر دیگرم هم کارگردان بودند چه بهتر بود. بازیگرانی از جنس نعیمی که سابقه کارگردانی دارند متوجه مسئولیت سنگین و خطیر کارگردان می شوند. کریم اکبری مبارکه را از سال های دور و از دهه پنجاه می شناسم و کارهای مشترک زیادی داشته‌ایم و می دانم چه بازیگر توانایی است و هر دویمان گروه تئاتری کوچه را تشکیل دادیم. حضور و انتخاب سودابه جعفرزاد در نقش زن نمایش هم بسیار موفقیت آمیز بود. ایشان را 15 سال قبل و بازیش را در جشنواره تئاتر منطقه ای دیدم. در آن دوران داور جشنواره بودم و وی را به عنوان بازیگر برگزیده انتخاب کردیم. بعد از اینکه به تهران آمد از وی برای بازی در این نقش دعوت کردم و بابت این انتخابم راضی هستم.

 

نقطه اصلی درام را بازی موش و گربه وار بازپرس و محکوم است. بر اساس چه ویژگی هایی بازپرس علی رغم اینکه جرم مجرم ثابت شده است تاکید دارد که او حتما نام واقعیش را ابراز کند؟

بازپرس با قاطعیت می‌گوید که نام واقعی مجرم جیمز دایک نیست. درنهایت تماشاگر متوجه می‌شود نام واقعیش جو است و خیلی راحت و روان ادامه متن شکسپیر را که دختر به آن اشارت دارد می خواند و متوجه واقیعت های این شخصیت می شویم.

 

در نمایش شخصیت مجرم بد و یا منفی مطلق نشان داده نمی شود؟

منطق قصه و نویسنده اش بسیار درست بوده است و در ابتدای نمایش بازپرس می گوید تا به حال بیش از چهار هزار نامه به دفتر ارسال شده که همه شان اذعان دارند این مجرم پسر یا برادر و یا همسرشان است و او را جزئی از فامیل خودشان می‌دانند. از نگاهی هر کدام از این آدم‌ها گمشده شان را در وجود دایک می بینند.

 

در نمایش به نظر می رسد آدمی را که دایک کشته است آدم منفوری بود، اما به طور صریح چنین اشاره ای وجود ندارد؟

به نظرم اهمیت زیادی ندارد که  دایک چه کسی را کشته است و همانطوریکه اشاره کردید آدمی که به قتل رسیده، آدم موجهی نبوده و دیگر لزومی ندارد که بخواهیم گل درشت به این موضوع بپردازیم.

 

آیا دایک یک آدم آرمان خواه و روشنفکر است؟

یکی از دوستان نمایش را روز قبل دیده و استنباط جالبی داشت و گفت من دوتا در در صحنه می بینیم؛ از یکی ورود دارند و از دیگری خارج می شوند و این را عین تولد و مرگ می بینم و به نظرم تعبیر زیبایی است و علاقه ای ندارم که خودم به شخصه ویژگی و یا خصلتی را به شخصیت های نمایش الصاق کنم و تعبیر شما در باره روشنفکر و ایده آلیست بودن دایک هم می تواند در جای خودش درست باشد.

 

گفت وگو از احمد محد اسماعیلی

 




نظرات کاربران