هرکس باید داستان خودش را تعریف کند

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 2

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 3

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 5

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 6

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 7

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند 8
دومین کلاس آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز پنجشنبه بیست و دوم آبان در تالار چارسوی تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) استاد این کارگاه بود که سابقه تدریس در دانشگاه پاریس هشت، عضویت خانه علوم انسانی پاریس، مدیریت موسسه تحقیقاتی سنتهای بازیگری با شراکت آرین منوشکین و بازیگری گروه تئاتر خورشید به سرپرستی آرین منوشکین را در کارنامه خود دارد.
در این کارگاه ژان-فرانسوا دوسین مانند کارگاه روز گذشتهاش از هنرجویان خواست تا یک واقعه، یک رویداد جهانی یا یک داستان شخصی و تخیلی اما بسیار مهم را به یادآورند دوسین اشاره کرد باید این واقعه و رویداد برای شما مهم باشد برخی واقعهها خوشآیند و برخی دیگر آزاردهنده است هرکس باید داستان خودش را تعریف کند و یک داستان جدید وجهانی خلق کند او افزود هرکدام از شما با دیگری تفاوت دارد و بدون شک تجربه متفاوت و جذابی دارید ما درنهایت میخواهیم ارتباط این داستانهای شخصی را برقرار کنیم.
ژان-فرانسوا دوسین که کارگاههایش را با درس گفتار آغازمی کند به این نکته اشاره کرد که برای بازیگر آگاهی نسبت به سه نکته بسیار مهم است شخصیت هنرمند ،شخصیت (پرسوناژ) وشخصیت نقشی که هنرمند بازی میکند .
هنرپیشه میتواند به این سه وجه داخل شود ولی نکتهای که بسیار مهم است اینکه هنرپیشه باید باشخصیت خودش کار کند و در این فضا که میتواند بزرگ یا کوچک باشد پیش برود. هنرپیشه حتی میتواند در خیابان همبازی کند ولی لازمه این کار این است که بتواند در فضا و زمان متمرکز باشد . شخصیت هنرمند ماجراجویی میکند کشف میکند.
نقشها اکسیون (عمل دراماتیک ) هستند که یک هنرمند با درنظرگرفتن هدف انجام میدهد. بین هدف نقش (کاراکتر) و روشی که کاراکتر برای رسیدن آن انجام میدهد تفاوت وجود است.
هر کاراکتر هدفی دارد و از روشهایی استفاده میکند که به آن هدف میرسد بسیاری از هنرپیشهها تفاوت این نکته مهم رانمی دانند. مثال میزنم:به نظر شما هدف دون ژوان در نمایشنامه مو لیر چیست؟ من اغلب وقتی این پرسش را مطرح میکنم هنرپیشهها پاسخ اشتباهی را میدهند .اغلب جواب میدهند هدف دون ژوان دلربایی از زنان است .این هنرپیشهها دچار اشتباه میشوند ونمی تواند میان هدف دون ژوان و روشی که او برای رسیدن به این هدف انجام میدهد تفاوت قائل باشند.
هدف دون ژوان مثل شکارچی گردآوری زنان است ولی روشی که او برای رسیدن به این هدف پی گیری میکند دلربایی از زنان است .
دون ژوان دلربایی میکند دلربایی روش دون ژوان برای رسیدن به هدفش است .اما دون ژوان همیشه دلربا نیست و گاهی برای رسیدن به هدفش رفتاری خشن دارد .دون ژوان تظاهر به دلربایی میکند ولی دون ژوان در مواجه با یک دختر دهاتی دلربایی نمیکند.
شخصیت پرسوناژ که در متن (نمایشنامه ) وجود دارد ادبی است وقتیکه هنرمند نمایشنامه رامی خواند احساس قوی از متن به هنرپیشه سرایت میکند اما تماشاگر با دیدن نمایش احساس متفاوتی را تجربه میکند . مواجه هنرپیشه با نقش با مواجه تماشاگر با نقش متفاوت است .هیجان هنرپیشه در هنگام خواندن نمایشنامه با هیجان تماشاگر در هنگام دیدن اجرا تفاوت دارد. هیجان هنرپیشه بیانگر آن چیزی نیست که تماشاگر در مواجه با تماشای نمایش آن را تجربه میکند. برای روشن شدن مقصودم مثال میزنم :من نمایشی بازی میکردم که در این نمایش به موضوع استقلال هندوستان وجدایی هند از پاکستان میپرداخت . من در این نمایش دو نقش را ایفا میکردم نقش محمدعلی جناح و نقش یک روستایی فقیر هندی که این روستایی در مرز پاکستان هندوستان زندگی میکرد.
روستایی آرزو داشت با ماهاتما گاندی ملاقات کند و درباره مشکلاتش صحبت کند اما گاندی هر بار این ملاقات را به تأخیرمی انداخت گاندی بارها به روستایی میگفت یک روز میآیم درنهایت زمانی گاندی به دیدار روستایی میرود که مرد روستایی با جدا شدن کشورش زندگی ،همسر و مزرعهاش را ازدستداده بود .من وقتی نمایشنامه را خواندم منقلب شدم و در تمام تمرینها نقش روستایی دردمندی را بازی کردم که قربانی بیعدالتی بود .من دچار اشتباه شده بودم و باید هیجان خود را نادیده میگرفتم و اکسیون (عمل دراماتیک ) کاراکتر را اجرامی کردم .استادم این نکته را به من گوشزد کرد و گفت: فرد قربانی بهجای نالیدن معترض است این کاراکتر به گاندی میگوید من به شما اعتماد کردم اما شما به من خیانت کردید.
ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne)در ادامه درس گفتارش از هنرجویان خواست تا بر اساس تجربههای ذهنی واقعی یا تخیلی یک داستان شخصی را در قالب یک تکگویی کوتاه ودر چند جمله بیان کنند او مثال زد : 12 سپتامبر روز تولد تام است و این تجربه برای تام مهم است .سپس هنرجویان به جملهسازی پرداختند این جملهها وتک گویی های درونی (مونولوگ ) درنهایت به لحاظ موتیف (عناصر تکرارشونده ) با یکدیگر پیوند خورد.
دوسین گفت ما از مجموع این داستانهای شخصی میخواهیم به پرسوناژ (شخصیت) هایی که از الهام و تجربههای شخصی شما وام گرفتهشده یا از تصورات شما به وجود آمده است برسیم اما به علت محدودیت زمان آنچه شما به وجود آوردهاید را به اشتراک میگذاریم و آنچه درون شما وجود دارد و ارتباط آن با گذشته در فضای دیگر و اینکه آن واقعهی گذشته شمارا شاد یا ناشاد میکند حائز اهمیت است .
هنرجویان مانند روز گذشته با جامهدانها(چمدان) و کولهبار شخصی خود به روی صحنه آمدند با توجه به اشیاء کولهبار و با تمرکز به گذشته خود شروع به واگو یه وبیان مونولوگ کردند.
استاد پس از تماشای تمرین هنرجویان خشنود بود و گفت :شما باهم ارتباط برقرار کردید همانگونه که بهخوبی به خود توجه کرده بودید شما خوب گوش کردید و یک دنیای غنی درست کردید کشمکش میان شما خوب بود و باید بر روی ایدهها متمرکز باشید
تکمله :
محمدعلی جناح:( زاده ۲۵ دسامبر ۱۸۷۶ کراچی - درگذشته ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۸ کراچی) از سیاستمداران سدهٔ بیستم و بنیانگذار کشور پاکستان بود. وی رهبر حزب مسلم لیگ پاکستان و نخستین فرماندار کل آن کشور بود.( ویکیپدیا)
ماهاتما گاندی : (زاده ۲ اکتبر۱۸۶۹ - درگذشت ۳۰ ژانویه۱۹۴۸ (رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را درراه آزادی از استعمارامپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیاش استفاده از هر نوع ترورو خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد.(همان منبع)