در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با مهناز غمخوار بازیگر نمایش «فاندو و لیز»:

درشرایط کنونی اجتماع ما آدم‌ها حرف‌ همدیگر را نمی‌فهمند

ایران تئاتر:بازی در نمایش هایی مبتنی بر سبک ابزورد توانایی خاص بازیگری را نیاز دارد. مهناز غمخوار بازیگر با تجربه تئاتر در نقش لیز دختری افلیج و تشنه محبت و در عین حال آسیب پذیر بازی روان و درستی با استفاده از توانمندی هایش در آواز ارائه می کند. بازیگری که توانایی نقش ها متفاوتی در کارهایی مثل دوشیزگان باغ لیمو و نیرنگ اورنگ را دارد.

از جمله کارهای غمخوار  می‌توان به آثار زیر اشاره کرد. بچه تابستان (حسن حامد، تئاتر شهر) تهران، تئاتر شهر، سالن شماره 2؛ 1371- 1370 ‌، شازده کوچولو (داور رستمی وند) تهران، تئاتر شهر، سالن شماره 2؛ 1372‌ ‌، شهرزاد (امیر دژاکام) تهران، تئاتر شهر، سالن اصلی؛ 1374- 1373 ‌، شمس (امیر دژاکام) تهران، تئاتر شهر، سالن اصلی؛ 1377، امشب باید بمیرم (نصرا... قادری) تهران، تئاتر شهر، سالن چهارسو؛ 1384 ‌ ‌، یک شاخه گل سرخ (وفا طرفه)؛ 1387 ‌ ، رویاهای خلیج فارس (امیر دژاکام) تهران، تئاتر شهر، سالن اصلی؛ 88، خانه مهر (جواد افشار) شبکه 1؛1380 ‌ ‌،خانه‌ای در تاریکی (سعید سلطانی) شبکه 3؛ 1382‌ پروانه‌ای در دام آهنگساز: حمید فلاحی،‌ موسیقی جشن کارگردانان خانه هنرمندان؛ 1385 ‌. غمخوار به خاطر بازی در نمایش بچه تابستان جایزه بهترین بازیگر خردسال را از جشنواره تئاتر فجر به دست آورده است.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: فاندو به همراه نامزد افلیج خود رهسپار شهری به نام تار است. در راه با سه مسافر دیگر همراه می‌شوند. بازیگران این اثر نمایشی پرستو کرمی، میثم یوسفی، مهناز غمخوار، علی طاهری و سیاوش خادم حسینی هستند. دیگر عوامل این نمایش عبارت‌اند از:

تهیه کننده:گروه تئاتر زمان، دستیار کارگردان: محمدرضا حزینی، دستیار دوم کارگردان: فاطمه موسایی، طراح لباس: سیما سامانی، طراح دکور: هوشمند هنرکار، طراح گریم: شقایق برهمتی، طراح پوستر: سهیلا علی پور، طراح نور: هوشمند هنرکار، عکاس: ابراهیم حسینی، مدیر روابط عمومی: سمیه علی پور، سرپرست تبلیغات: امیررضا هرمزی و منشی صحنه: شیرین کاظم زاده. با مهناز غمخوار درباره بازیش در نمایش «فاندو ولیز» گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

در سال‌های قبل‌تر در ژانرهای مختلف آئینی و سنتی «نیرنگ اورنگ» و رئالیستی «دوشیزگان باغ  لیمو» ایفای نقش کرده بودید. بر اساس چه ویژگی‌هایی پیشنهاد بازیگری را قبول می‌کنید؟

بازیگر انتخاب می‌شود و برخی از موارد ناچار می‌شود نقشی را بازی کند. مدتی به واسطه پرداختن به موسیقی و آواز از بازیگری فاصله گرفته بودم و پیشنهاد‌هایم منحصر به کار موسیقی شده بود. در حالی که شغل اصلی من بازیگری است  و در این حدفاصل چند نمایش برای بازی پیشنهاد شد که علاقه‌ای به آنها نداشتم و قبولشان نکردم.

 

احاطه و دانش موسیقی شما چقدر باعث شد برای ایفای نقش لیز در نمایش فاندو و لیز انتخاب شوید؟

هوشمند هنرکار را از سال‌های قبل می‌شناختم و فرصت همکاری مشترک را به دست نیاورده بودم. ایشان روی در خانه تئاتر من را دیدند و عنوان کردند که می‌خواهند نمایشی را روی صحنه اجرا کنند و من را برای بازی در نظر دارند.

 

آیا آواهایی که در نمایش لیز می خواند خودتان طراحی کردید؟

بله، بر اساس ویژگی‌های متن و جنس نقش اینکار را انجام دادم و طراحی کردم. البته با توجه به اسپانیایی بودن آرابال در وهله اول آواهایی اسپانیایی را برای کارگردان اتود زدم و ایشان بر اساس آواهایی که قبلاً خوانده بودم و ریشه عربی داشت از من خواستند طراحیم را در این حوزه انجام بدهم و استدلالشان برای چنین رویکردی بین‌المللی بودن فضای نمایش بود.

 

آیا بازی در نمایش‌های ابزورد تفاوت‌های زیادی با سایر گونه‌های تئاتری دارد؟

تفاوت‌های زیادی دارد. در اوایل شروع تمرین کارگردان مرتب تأکید داشت که بازی رئال انتظار دارد و من تلاش کردم خودم را با خواست کارگردان هماهنگ کنم و البته کار سختی بود و با تمرین و تمرکز زیاد به شرایط درست رسیدم. جنس شخصیت‌های این نمایش به گونه‌ای است که انگاری تکلیفشان با خودشان مشخص نیست.

 

دچار یک سرگشتگی شده‌اند؟

بله، در یک دور تسلسل دچار سرگردانی و سرگشتگی هستند و به همین رفتارهای متفاوتی دارند. گاهی می‌خندند و گاهی غمگین هستند.

 

زمانی که نمایش‌نامه را خواندید چه ویژگی‌های شخصیتی لیز برایتان جذاب بود؟

لیز یک انسان است و قلب و احساس دارد و فاندو و سه شخصیت دیگر نمایش  فاقد احساس و قلب هستند.

 

فاندو آدم احساساتی و برون گرایی به نظر می‌رسد؟

می‌خواهد احساسات داشته باشد و تلاشش را انجام می‌دهد، اما خمیر مایه چنین مسئله‌ای را ندارد. انگاری فاندو و سه شخصیت دیگر ربات هستند.

 

سه شخصیت نمایش مدام با یکدیگر در حال ردو بدل کردن کلمات پوچ و تکراری هستند؟

فقط و فقط حرف می‌زنند و حرف‌های همدیگر را نمی‌فهمند و مثل ربات‌ها مدام حرف‌های مشخصی را تکرار می‌کنند. درست مثل شرایط اجتماع ما که آدم‌ها حرف‌های همدیگر را نمی‌فهمند و به همین دلیل دچار چالش در روابط می‌شوند.

 

آیا برداشت‌ها و استنباط‌ها شما از شخصیت لیز با نظر کارگردان یکسان بود؟

همه بازیگران نمایش نظرات خاص خودشان را داشتند و با کارگردان که صحبت کردم تقریباً برداشت‌های مشترکی از شخصیت لیز داشتیم و متفاوت از سایر شخصیت‌ها دیدیم.

 

به خاطر هم تفاوت است که در آخر نمایش قربانی می‌شود؟

بله، چون قلب دارد از شرایطش لطمه می‌بیند و می‌میرد. لیز به زیبایی زندگی را لمس کرده است و از شرایط موجود و نرسیدن به شهر تار قلبش جریحه‌دار می‌شود.

 

رابطه پر نوسان و عجیب و غریبی بین فاندو و لیز وجود دارد. دلیل چه رابطه‌ای چیست؟

فاندو علاقه بیمار گونه‌ای به زجر دادن لیز دارد و بارها هم از این کار احساس پشیمانی می‌کند اما بار دیگر حتی با خشونت بیشتر تکرارش می‌کند. این دو نفر همدیگر را دوست دارند.

 

اما این دوست داشتن موجب آزار و اذیت یک طرف است؟

به عبارتی باعث آزار همدیگر می‌شوند. شاید هم طرز درست ابراز عشق و محبت کردن را بلد نیستند و حرف یکدیگر را متوجه نمی‌شوند و لیز گلایه می‌کند که فاندو هیچ وقت حرفش را گوش نمی‌دهد.

 

معلولیت لیز چقدر باعث آسیب پذیریش شده است؟

خیلی تأثیرگذار است. لیز خطاب به فاندو می‌گوید یادت هست موقعی که من فلج نبودم من را به تخت می‌بستی و با کمربند کتک می‌زدی و این نکته را اشاره می‌کند که بر اثر کتک‌های فاندو فلج شده است. در حالی که لیز همه چیزش را برای زندگی با فاندو گذاشته و انتظار این میزان خشونت را ندارد.

 

 

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی