در حال بارگذاری ...
...

نقد نمایش«بنگاه تئاترال» به کارگردانی نسیم تاجی

تئاترال بودگی

ایران تئاتر – هومن نجفیان : بنگاه تئاترال نمایشی است پیرامون نمایش .نمایشی است که هم‌زمان به نمایش و نمایشگران آن می‌پردازد. از این‌رو بنگاه تئاترال یک متادرام Metadram است نمایشی در بطن نمایشی دیگر .از سوی دیگر شیوه اجرا بر اساس نمایشگری است. نمایش بنگاه تئاترال از واقع‌گرایی (رئالیسم) اجتناب می‌کند و به تئاتریکالیسم گرایش دارد.

خسروامیری تئاتریکالیسم را این‌گونه تعریف می‌کند:«پرهیز از بازنمون طبیعت و عدم پرداخت به روزمرگی‌ها در ساختار هنر تئاتر که بعدها جریانی با عنوان «تئاتریکالیسم» ایجاد کردند.»

خسروامیری در مقاله بیومکانیک به سه تن از بنیان‌گذاران تئاتریکالیسم اشاره می‌کند و نام این سه تن را در دیباچه مقاله‌اش می‌نویسد  و سه ولد امیلوویچ مه‌یر هولد (۱۸۷۴ـ۱۹۴۰) آنتوان آر تو (۱۸۹۶ـ ۱۹۴۸) و یرژی گروتفسکی (۱۹۵۹ـ ۱۹۶۵) بودند.

مؤلفه‌هایی که امیری برای تئاتریکالیسم بیان می‌کند و تعریفی که او بیان می‌کند برای این نقد نوشت کاربرد دارد اما آنجا که امیری به این سه تن اشاره می‌کند دیگر هوده ای برای من ندارد.

 آنچه من در جستجوی آنم تأکید بر نمایشگری و اجراست. نمایشگری (تئاتریکالیسم ) عنصری است که در نمایش بنگاه تئاترال که مبتنی برنمایش های سیاه‌بازی می باشد واجد کارکرد است. ازاین‌رو واژه تئاتریکالیسم را با جسارت تمام می‌دزدم. من برای این دزدیدن هم سند تاریخی دارم نام این نمایش بنگاه تئاترال است و استاد نصیریان درنامگذاری نمایشنامه اش به تئاترال بودن این نمایش تأکید دارد .

در نمایش بنگاه تئاترال  هرآنچه که به تجسد و جسمیت بازمی‌گردد به فضا تبدیل می‌شود و طراحی صحنه به فضاسازی تبدیل می‌شود .در فضا یی که از هرگونه شکل‌پذیری اجتناب می‌کند ازاین‌رو فضایی خالی جولانگه نمایشگران می‌شود. فضای خالی که بارها متکثرمی شود و فضاهای نمایش را بازنمایی می‌کند. فضایی که به‌عنوان ابزاری در خدمت تئاتریکالیسم نمایش قرار می‌گیرد. این فضاها پیاپی دچار انکسار و شکست می‌شوند .مثال می‌زنم بازیگری نقشی را ایفا می‌کند نقش را باکار پرداخت کلاسیک اجرا   می کند ناگهانه این فرم می‌شکند و فرم اجرا به‌صورت رفتارواقعگرایانه  تبدیل می‌شود کورئوگرافی (طراحی حرکت) بازیگران ناگهان از حرکت بازمی‌ایستدوما شاهد حرکات و رفتار روزمره آنها هستیم این شکست‌ها بارها شکل می‌گیرد و هربار به‌گونه‌ای ازنومی آغازد . این نوگرایی باعث ایجاد هیجان در مخاطب می‌شود و او را به وجد می‌آورد.این ویژگی تئاترال بودن این نمایش است که ریشه در نمایش‌های سیاه‌بازی دارد.

متادرام :

فرید میرشکار متادرام را این‌گونه تعریف می‌کند:" Metadram از ترکیب یک پیشوند یعنی Meta وdram تشکیل می‌شود  متا  Meta،در فرهنگ آریانپور جلد چهارم چنین آورده شد :«پیشوند/راوی ،در پس ،ماورا ،فرا،فراتر ،دگرa/Met:"(متادرام .فرید میرشکار.ص12)

"متادرام نمایشی است درباره کارکرد نمایش ،یعنی نمایشی که چگونگی اثر نمایش در دنیای واقعی بر روی مخاطبین رانشان می‌دهد مثل نمایش تله‌موش که در هملت اجرامی شود و به‌خوبی این کارکرد رانشان می‌دهد"(همان .ص 16)

اما بنگاه تئاترال چیست ؟ بنگاه تئاترال بنگاهی است که کارورزان نمایش‌های شادی‌آوری به کارورزی می‌پردازند. محل آمدوشد‌ها و حضور مشتریان که خواهان این خدمات نمایشی هستند .نمایش بنگاه تئاترال هم‌زمان به زیست این مطرب‌ها می‌پردازد و از سویی دیگر نمایشگر ،نمایش‌هایی است که این هنرپیشگان پدید می‌آورند.ازاین‌رو بنگاه تئاترال به‌عنوان رویدادگاهی است که متادرام را پدید می‌آورد.

 سرگروه این نمایشگران پهلوان کچل است. پهلوانی کچل از همان آغاز ما را به نمایش‌های خیمه‌شب‌بازی ارجاع می‌دهد . پهلوان کچلی که نمایش سازو نمایش‌پرداز است و خود یک شخصیت نمایشی است .

علی نصیریان نویسنده این نمایشنامه  از همان آغاز می‌خواهد با ارجاعات پیاپی به نمایش‌های سنتی پلو اره‌ای بسازد نصیریان از سوی با آمیزش نمایش وزندگی به فراگیر بودن نمایش تأکیدمی‌کند.نسیم تاجی نیزبرای تحقق اندیشه های نصیریان  پیوسته دیواره چهارم رامی شکند دیواره‌ای که مرزنمایش و تماشاگر ،نمایش واقعیت است .

در نمایش بنگاه تئاترال نمی‌توان میان حقیقت واقعیت ،زندگی بازنمایی آن تمایز گذاشت . از سویی دیگر نصیریان به آشنایی‌زدایی از نمایش‌های سنتی و داستان‌های ایرانی می‌پردازد و روایت‌های کلان و داستان‌های ایرانی را ازنو تعریف می‌کند .به‌عنوان‌مثال شیرین و فرهاد دیگر آن اصالت کهن را ندارند شیرین یک دختر امروزی است که توسط یک جوان اغفال می‌شود از سویی دیگر وروره جادو آن جادوگر پلید و ترسناک نیست.

در نمایش بنگاه تئاترال نمایشگران می‌خواهد با خنداندن وروره جادو ؛جادوی او را باطل کنند اما وروره جادو می‌گوید:من از شادمانی لذت می‌برم.

نسیم تاجی هم با شناخت نمایشنامه  بنگاه تئاترال می‌کوشد با ارجاعات پیاپی به شخصیت‌های حقیقی بازیگران وارجاع به گونه‌های دیگری نمایش بینامتنیت Intertextuality را پدید آورد تاجی برای بیان اندیشه اش ازرسانه سودمی برد در این نمایش صدای فیلم گوزنها  شنیده می‌شود جایی که سید تماشاگران را به تماشای نمایش دیدن یک نمایش خنده دارسنتی دعوت می‌کنند . همچنین صدای نمایش عفریته چین و ما چین و نمایش بنگاه تئاترال تاجی می‌کوشد با این آمیختگی صدا ما را به تماشای نمایشی پیرامون نمایش (متادرام ) فراخواند.

تاجی با این استراتژی می‌خواهد تئاتریکالیسم نمایش خود را به وجود بیاورد.بگوید من می‌خواهم با این لابیرنت زمانی و مکانی (ارجاعات به نمایش‌های آشنا ) شمارا در بطن یک نمایش (بنگاه تئاترال) قرار بدهم که این بنگاه تئاترال نمایشی است پیرامون نمایشگران سنتی می‌باشد و از سویی ما دربنگاه تئاترال شاهد نمایشی هستید که این نمایشگران تولیدمی کنند.

نمایش بنگاه تئاترال مبتنی بر تیپ است اما  تیپ‌هایی که به کاراکتر تبدیل نمی‌شود ونمی تواند عنوان تیپ کاراکتر را به آن‌ها افزود .از سوی دیگر بازیگر سیاه نمایش (هادی شیرمحمدی) به گمانم به علت کم‌تجربه بودن توانایی آن را ندارد که به شخصیت محوری نمایش تبدیل شود .ازاین رو سیاه بادیگر تیپ های نمایش همسان است نه فراتر سیاه یک نقش است مانند دیگر نقش های نمایش وبه شخصیت محوری نمایش تبدیل نمی شود. هادی شیرمحمدی با خلاقیت فردی و هدایت کارگردان شوخی‌های گفتاری سیاه را روزآمد می‌کند اما سیاه‌بازی شیرمحمدی تنها  به بداهه گویی و متلک‌پرانی‌های نمکین او محدود می‌شود.

منابع:

1- خسروامیری. بیومکانیک  .http://vista.ir/articleمجله الکترونیکی ویستا به نقل از پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر

2-فریده میرشکار.متادرام. انتشارات نمایش چاپ اول 1378