درباره وضعیت نشر نمایشنامه در ایران
موقعیت نشر نمایشنامه بر اساس شواهد کاملاً عینی و آماری کاملاً نومید کننده است. به طور کلی تیراژ کتاب پایین است و این میزان نمایشنامه تقریباً از تمام شقوق دیگر پایئنتر است .
سمانه سامانی: انتشار نمایشنامه یکی از راههای اعتلای هنر تئاتر در این مرز و بوم است که سرزمین هنر نام گرفته اما از آنجا که هنوز به شکل اصولی در زمینه هنر تئاتر فرهنگ سازی نشده، انتشار نمایشنامه نیز تحت شرایط مطلوب و حرفهای ممکن نشده است. به همین منظور با تعدادی از نمایشنامه نویسان کشور صحبت کردهایم. تا از زبان آنان با چند و چون انتشار نمایشنامه و چگونگی رشد و اعتلای آن مطلع شویم.
چگونگی وضعیت نشر
بهزاد فراهانی در مورد چگونگی وضعیت نشر نمایشنامه در ایران میگوید:« اخیراً برخی از ناشران تمایل به چاپ این نوع آثار پیدا کردهاند، از جمله نشر قطره و مرکز هنرهای نمایشی هم آثار نمایشی را منتشر میکنند اما این ایده هنوز عمومی نشده است چرا که تیراژ این آثار از 3 هزار نسخه بالاتر نمیرود و ما امیدواریم این مهم در آینده نزدیک تحقق یابد.»
محمد یعقوبی نیز در این مورد معتقد است که در چند سال اخیر - یعنی 5 و 6 سال گذشته - انتشار نمایشنامه نسبت به گذشته با توجه بیشتری از سوی ناشران مواجه شده است و این موضوع میتواند به دلیل افزایش تعداد فارغالتحصیلان و بهبود وضعیت تئاتر باشد. اما مسئلهای که این جا وجود دارد مشکل جذب نمایشنامه است. برای مثال باید گفت در کشور سوئد دولت همیشه از هر کتابی 3 هزار جلد برای کتابخانه شهرها خریداری میکند و ناشر میداند که کتابش به فروش میرسد. اما ناشر نمایشنامه در ایران همیشه مشکل مخاطب دارد و باید حمایت شود. این حمایت میتواند از طریق دولت و مراکز نمایشی کشور باشد. یک نمایشنامهنویس برای چاپ اثرش در ایران میتواند به ناشران دولتی و یا خصوصی مراجعه کند.»
نصرالله قادری به عنوان یک نمایشنامه نویس میگوید:« در دو دوره اول یعنی دوران جنگ و سازندگی برای نمایشنامهها عمده ناشران راغب ناشران دولتی بودند و ناشران خصوصی رغبت کمتری برای چاپ آثار ـ جز چند نویسنده صاحب نام ـ داشتند. از دوم خرداد به بعد چند ناشر خصوصی هم تمایل به چاپ نمایشنامه پیدا کرده اند و در حال حاضر 2 بخش خصوصی و دولتی این کار را انجام میدهند و حالا 2 نگاه وجود دارد. نگاه اول دید بخش دولتی است که تنها آثار خاصی را چاپ میکند و نگاه دوم بخش خصوصی است که باز نگاه حزبی خاص خود را دارد. بنابراین میتوان گفت همة آثار خوب قابل چاپ نیستند.
البته این بهانه وجود دارد که به علت فروش پایین از نشر نمایشنامه استقبال نمیشد اما باید گفت همه جا تیراژ پایین است و این مشکل همه جا وجود دارد و تنها کتابهای زرد هستند که تیراژ بالایی دارند. این هم نیاز به حمایت بخش دولتی دارد چرا که تقاضا وجود دارد به شرطی که دولت حمایت کند.»
محمود استادمحمد میگوید:« موقعیت نشر نمایشنامه بر اساس شواهد کاملاً عینی و آماری کاملاً نومید کننده است. به طور کلی تیراژ کتاب پایین است و این میزان نمایشنامه تقریباً از تمام شقوق دیگر پایئنتر است و از همه بدتر رفتار انتشاراتیها با نمایشنامهنویسهای جوان است، آنهایی که تازه شروع به کار کردهاند و اسمی ندارند. مدیر انتشارات تحقیرآمیز با آنها رفتار میکند تا جایی که من میدانم بیشتر جوانها خودشان برای چاپ آثارشان سرمایه میگذارند. باید گفت انتشار نمایشنامه در نهایت با تیراژ 1500 و یا 1000نسخه ماهیت نومید کنندهای دارد.»
مهرداد رایانیمخصوص هم معتقد است؛ با توجه به آمار موجود در سالهای 75 به بعد وضعیت مطلوبی در نشر نمایشنامه داشتهایم اما در6 ماهه دوم سال 83 با میزان رکود روبهرو بودیم. اما روند رو به رشد به دلیل افزایش دانشجویان و تقاضا است چرا که سالانه 1000 دانشجو وارد دانشکدههای تئاتری میشود.
چیستا یثربی به عنوان یک نویسنده، نمایشنامهنویس، مترجم و ناشر معتقد است که وضعیت نشر نمایشنامه در ایران فاجعهبار است.
یثربی میگوید: یک نمایشنامه برای چاپ باید 2 بار مجوز بگیرد. اولین بار از مرکز هنرهای نمایشی برای اجرا و برای چاپ هم باید مجدداً از ارشاد بهارستان مجوز بگیرد که البته بعضی مواقع نمایشنامههای اجرا شده مجوزی برای انتشار ندارند. مسئله بعد، تیراژ 1000 یا 2000 تایی است که هیچ کتابی با این تیراژ نمی تواند موفق باشد. میتوان به طور قطعی گفت که ما مرکزی برای فروش نمایشنامه نداریم چند جایی هم که وجود دارند به سختی کتابها را به صورت امانی میگیرند و یا تنها از انتشارات خودشان کتاب میگیرند. علاوه بر این هیچ ارگانی نمایشنامهها را نمیخرد. در صورتیکه نمایشنامهنویسی و نشر آن نیاز به حمایت دارد. با توجه به وضعیت انتشار میتوان گفت به زودی دیگر انتشار نمایشنامه نداشته باشیم.
بهترین شیوه
برای چاپ یک نمایشنامه میتوان سه راه را انتخاب کرد؛ قبل از اجرا، بعد از اجرا و یا همزمان با اجرای عمومی. هر کدام از این شیوهها ویژگیهای خاص خود را دارند اما کدام شیوه میتواند بازخورد بهتری در میان اهالی تئاتر داشته باشد؟
بیشتر نمایشنامهنویسان بر این باورند که انتشار نمایشنامه همزمان با اجرا مزایای بیشتری دارد. رایانی معتقد است: با این شیوه اجرایی مخاطب میتواند نگرش کارگردان نسبت به متن را ارزیابی کند یعنی یک ما به ازاء عینی را در مقابل نمایشنامه قرار دهد.
فراهانی نیز میگوید: اگر امکان هم زمان چاپ با اجرا فراهم باشد، مخاطب هم تئاتر را میبیند و هم نمایشنامه را میخواند و تحلیل میکند ،با این شیوه به تئاتر به دید یک پدیده اجتماعی کارآمد نگاه میشود.
محمد یعقوبی که این شیوه را امتحان کرده است، میگوید: با توجه به تجربه این شیوه در اجرای ”زمستان 66 ” بسیاری از مخاطبان علاقمند میشدند متن را داشته باشند و لحظاتی را که دوست داشتند بخوانند.
یثربی نیز با شیوه چاپ همزمان موافق است چرا که این شیوه هم باعث تطبیق اثر با اجرا میشود و دیگر اینکه بعد از اجرا مردم کنجکاو هستند که اثر را بخوانند و آنچه دیدهاند و دوست داشتند را داشته باشند.
استادمحمد میگوید: چاپ نمایشنامه قبل از اجرا هیچ گاه نمیتواند روی فروش اجرا تاثیری بگذارد هر چند که تیراژ هزار نسخه ای نمایشنامه نمیتواند اهمیت چندانی داشته باشد. انتشار نمایشنامه ”آی بیکلاه، آی باکلاه ” دکتر ساعدی با متن اجرایی که جعفر والی روی صحنه برد تفاوت چشمگیری داشت چرا که نمایشنامهنویس عجولی مثل ساعدی به دلیل اینکه فارسی زبان دومش بود و با دیالوگ تهرانی آشنایی نداشت، مسلماً در طول تمرین دیالوگهایش پرداخت میشدند. اما برای نمایشنامهنویس دیگری مثل نعلبندیان هیچ تفاوتی نمیکرد چرا که امکان تغییر وجود نداشت برای مثال در تمرین”پژوهشی...” هر مسئلهای که به وجود میآمد آوانسیان باید به نعلبندیان مراجعه میکرد.
پس انتخاب به این شیوه وابسته به نمایشنامهنویس است.
اما قادری معتقد است: بهترین شیوه انتشار نمایشنامه بعد از اجرا است چرا که میتوان تغییرات به وجود آمده در طول اجرا را لحاظ کرد.
مشکلات نشر نمایشنامه
تیراژ پایین چاپ نمایشنامه و استقبال کم رنگ ناشران برای انتشار این نوع آثار یک سری از مشکلات نشر نمایشنامه در ایران است؛ ما نمایشنامهنویسان به عنوان افرادی که درگیر این مشکلات برای چاپ آثارشان هستند به مسائلی از جمله عدم حمایت دولتی، توزیع نامناسب، بیتوجهی به مراحل چاپ و... اشاره میکنند.
چیستا یثربی میگوید: اولین مشکل ما این است که ناشرها کمتر نمایشنامه را برای چاپ قبول میکنند و به علت آشنا نبودن آنها با نمایشنامهنویسی و دیالوگ با غلط تایپی زیادی مواجه میشویم. تیراژها بسیار کم است و گاهی بعد از تمام شدن نمایشنامهها تجدید چاپ نداریم.
مهرداد رایانی با چند انتشارات برای چاپ آثارش فعالیت داشته و میگوید: گاهی انتشارات برای چاپ اثر کاملاً از ما منفک است مثل انتشارات جهاد دانشگاهی که ما هیچ نظارتی روی چاپ آثارمان نداریم. برخی از انتشارات هم توزیع نامناسبی دارند.
رایانی میگوید: در جدول نشر کتاب نشر ادبیات نمایشی تقریباً در انتهای جدول قرار دارد.
استادمحمد بر این باور است که چاپ نمایشنامه در ایران به هیچ وجه برای مجموعه تئاتر خیری ندارد، نه برای نمایشنامهنویس از لحاظ حق تالیف که بسیار ناچیز است، و نه از لحاظ تیراژ که سالانه هزار نسخه نمیتواند اهمیتی داشته باشد. اصل قضیه این است که دستگاههای فرهنگی نمیخواهند روی نمایشنامه نیرو و انرژی بگذارند. در غیر این صورت باید برای انتشار و پخش نمایشنامه بین مردم برنامهریزی شود.
استادمحمد میگوید: زمانی در دوران رژیم پهلوی این مسئله بود که رژیم از نتیجه تئاتر سیاسی میترسید و کودتای 28 مرداد باعث شد که تئاتر قلع و قمع شود اما حالا با توجه به اینکه تئاتر ما کاملاً دولتی است نباید این ترس وجود داشته باشد و حداقل باید به عنوان یک حرکت فرهنگی از آن حمایت شود.
قادری نیز میگوید: انتشارات نمایش برای مدتی که در مسئولیت یک خانم بود ، عمدتاً کتابهای خاص را منتشر میکرد که این موضع باعث اعتراض بسیاری از نویسندگان شد باید گفت اصولاً برای انتشار آثار باید وابسته به دیدگاه و حزب خاصی باشید تا بتوانید نمایشنامهتان را چاپ کنید.
بهترینها
چند سالی است که چند ناشر خصوصی هم در زمینه چاپ و نشر نمایشنامه فعال هستند. هر کدام از انتشاراتیها مسائل و مشکلات خاص خود را دارند چه مراکز دولتی و چه خصوصی. در این میان با توجه به این مشکلات برخی از این مراکز رضایت بیشتری از نمایشنامهنویسان را به خود جلب کردهاند.
نصرالله قادری تا به حال 17 نمایشنامه را منتشر کرده است. از جمله”غم عشق”، ”به من دروغ بگو”، ”خواب دریا”، ”فریادها و نجواهای دختر ترسا” و... در این میان با انتشارات نمایش، برگ، حوزه هنری، نیستان و... کار کرده است. او معتقد است: نیستان در این میان با توجه به کیفیت کار و وسواس در انجام فعالیتش یکی از انتشارات خوب برای نشر نمایشنامه است.
بهزاد فراهانی نیز تا به حال 7 نمایشنامه از جمله عروس، کوچ، مریم و مرداویج و... را با همکاری انتشارات قطره منتشر کرده است و معتقد است که این انتشارات دارای کیفیت کار و برخورد دموکراتیک از سوی مسئولانش با نمایشنامهنویسان است.
محمد یعقوبی نیز بیشتر کارهایش را با انتشارات اندیشهسازان انجام داده است و از وضعیت این انتشارات چه از لحاظ قرارداد و چه کیفیت کارها ابراز رضایت میکند.
محمود استادمحمد نیز حدود 7 نمایشنامه از جمله آسید کاظم، شب بیستویکم، دقیانوس، آخرین بازی، گل یاس و... را با همکاری دو انتشارات نیستان و ققنوس منتشر کرده است و میگوید: نمیتوان نوع عملکرد انتشارات خصوصی و دولتی را با هم مقایسه کرد. نشر نیستان با توجه به کمکی که میگیرد این حسن را دارد که در انتخاب آثار تنها به کیفیت کار نگاه میکند و نه مشهور یا غیر مشهور بودن، مذهبی یا غیر مذهبی بودن نمایشنامهنویس، و انتشارات ققنوس هم که مرکزی خصوصی است کارش را درست انجام میدهد اما نمیتوان آنها را با هم مقایسه کرد.
یثربی نیز در مجموع 17 نمایشنامه را با همکاری انتشارات نمایش، نیستان، جهاد دانشگاهی، قطره و نامیرا چاپ کرده است، که از این میان نیستان و قطره را معتبرتر از بقیه میداند.
همچنین رایانی در 8 سال فعالیت 6 نمایشنامه از جمله صبور، راه شور، عزیز مایی و... را منتشر کرده و با جهاد دانشگاهی و انتشارات نیستان همکاری داشته است که از این میان انتشارات نیستان را با توجه به کیفیت کار به عنوان ناشر بهتر انتخاب میکند.
سود یا ضرر
هیچ کدام از نمایشنامهنویسان تا به حال از راه انتشار نمایشنامههایشان موفق به جذب درآمد نشدهاند و این روش را برای درآمدزایی مناسب نمیدانند و منتها برای معرفی آثارشان دست به این فعالیت میزنند.
قادری میگوید: سالی سیصد هزار تومان برای چاپ یک نمایشنامه تنها میتواند هزینه تایپ یک نمایشنامه را تامین کند.
چه باید کرد
برای سامان بخشیدن به وضعیت نشر نمایشنامه در ایران چه باید کرد.
چیستا یثربی معتقد است: باید مرکزی برای حمایت از این فعالیت وجود داشته باشد و هر نمایشنامهای که چاپ میشود درصدی از آن خریداری شود. بخش دولتی باید از چاپ نمایشنامهها حمایت کند. ناشران باید به جوانها توجه بیشتری کنند، مسئله دیگر مراکز فروش است. باید کتابفروشیها و مراکز ثابتی برای فروش نمایشنامه داشته باشیم. علاوه بر این باید موازی کاری و سختگیریها در این زمینه کمتر شود.
یثربی میگوید: در زمان مسئولیت منتظری از هر نمایشنامه 200 یا 300 نسخه کتاب خریداری میشد و این حمایت باعث شد در این دوران تمامی آثار ایبسن با همکاری نشر فردا در اصفهان به چاپ برسد و این کمک بزرگی به اهالی تئاتر کرد. باید گفت اگر این وضع ادامه داشته باشد کمکم ادبیات نمایشی از تاریخ فرهنگها حذف میشود چرا که دستاندرکاران دلسرد میشوند.
مهرداد رایانی مخصوص ضمن اشاره به تشکیل مرکزی برای مسئولیت پذیری و هماهنگی انتشار کتب تئاتری میگوید: این مرکز باید آثار نمایشی را مورد توجه قرار دهند تا انگیزهای برای نگارش یک اثر خوب بوجود آید میتوان گفت یک وضعیت مطلوب اقتصادی میتواند اولین قوه محرکه باشد.
محمد یعقوبی نیز معتقد است: آثار هنری باید خریداری شود. دولت باید حمایت کند و آثار را برای مدارس، دانشگاهها و دانشجویان خریداری کند چرا که دانشکدهای که امکان خرید ندارد در این صورت میتواند مطمئن باشد که اگر کتابی منتشر شود بوسیله دولت در اختیار کتابخانهاش قرار میگیرد.
بهزاد فراهانی نیز امیدوار است امسال در نشستی که با مرکز اتحادیه ناشران کشور وجود دارد بتوان تیراژ نشر نمایشنامه را بالا برد و توجه اسپانسرهای تبلیغاتی را برای چاپ کتاب جلب کرد.