نگاهی به اجراهای تجربی تئاتر در تماشاخانه های تهران
تجربههای انگشتشمار
ایران تئاتر:رسانههای نوظهور هنر تئاتر همچون نمایشهای مستند، تجربی، پرفورمنس، تئاتر تعاملی و گونههایی از این دست سهم قابل توجهی از پویایی و تکثر فعالیتهای نمایشی را به خود اختصاص میدهند.
شاخههای جدید هنرهای نمایشی با وجود اینکه توانستهاند تا اندازهای در جشنوارهها و رویدادهای تئاتری کشور به موقعیتی تثبیت شده دست پیدا کنند، اما در صحنههای عمومی سالنها و تماشاخانهها کمتر با چنین آثاری روبهرو میشویم. این درحالی است که رسانههای نوظهور هنر تئاتر همچون نمایشهای مستند، تجربی، پرفورمنس، تئاتر تعاملی و گونههایی از این دست علیرغم انگشتشمار به دلیل تنوع و تعدد شیوههای اجرایی سهم قابل توجهی از پویایی و تکثر فعالیتهای نمایشی را به خود اختصاص میدهند. از آنجا که شناسایی و معرفی آثاری که شیوههای نوینی را در اجرا پیش گرفتهاند می تواند در نشانهگذاری این فعالیتها موثر واقع شود، در گزارش پیشرو آثار متفاوت اجرایی در جدول نمایشهای دی ماه را مرور میکنیم.
تئاتر مستند و تکنیک روایی ورباتیم
« شهرزاد» به نویسندگی و کارگردانی سحر محمدی که در «عمارت روبهرو» روی صحنه رفت، اثری در حوزه تئاتر مستند است که مضمونی بر پایۀ یک شخصیت شناختهشده را دنبال می کند. شخصیت این نمایش خود را چنین معرفی میکند: «من کبرا امینسعیدی، نام مستعار شهرزاد، تاریخ تولد من 1325، در تهران در میدان راه آهن...»
در بخشهایی از متن نمایش، "شهرزاد" جایی که کبرا امینسعیدی خود را به تفضیل معرفی میکند، از حضورش در عالم هنر، ورودش به سینما و کار کردن با نامآورترین کارگردانان آن زمان میگوید؛ به قول خودش " موج نوی سینمای ایران". اما موفقیت های شهرزاد در عرصه بازیگری روح پر تلاطم او را راضی نمیکرد. او که مینوشت و میسرود، تصمیم گرفت کتابهایش را چاپ کند. اولین مجموعه شعرش را با عنوان «با تشنگی پیر میشویم» چاپ کرد که بسیار مورد توجه منتقدان و شاعران و نویسندگان هم عصرش قرار گرفت و خیلی زود در میان روشنفکران آن دوران برای خود جایی پیدا کرد. شهرزاد که منتقد سر سخت سینمای مبتذل پیش از انقلاب بود، باید فیلم میساخت و عنوان اولین فیلمساز زن تاریخ سینمای ایران را برای خود یدک میکشید؛ عنوانی پر طمطراق که زیر گرد گذر سالها فراموش شد؛ و شهرزاد فراموش شد، جز نزد اندکی که او را میشناختند.
نمایش "شهرزاد" نگاهی است مستند به زندگی کبرا امین سعیدی. تلاشی است برای روایت فراز و نشیبهای زندگیاش بر اساس روایتهای شخصی کبرا امین سعیدی. تکنیک روایی این نمایش ورباتیم است؛ تئاتر لفظ به لفظ و عین به عین. مواد اصلی شهرزاد گزارشهایی آرشیوی از شهرزاد و نیز مصاحبه گروه سازنده اثر با او است؛ گزارشهایی که با نهایت وفاداری به اصل روایت ( حتی در نظر گرفتن لغزش های کلامی، اشتباهات لفظی و تپقها) پیادهسازی و تنها با تعیین خط سیری تاریخی از زندگی شهرزاد تدوین شده است. روایتی ساده و بیپیرایه که در تلاش است چهره زخم خورده کبرا امین سعیدی در بستر تاریخ را کمی ترمیم کند و جلا ببخشد.
اجرای چندرسانه ای و نمایش ایمایی
نمایش «دال» به نویسندگی و کارگردانی علی زمانی که در پلاتو مولوی اجرا می شود، اجرایی به صورت تک مخاطب است. مدت اجرا، برای هر مخاطب، حدود ده دقیقه و در هر روز تعداد مخاطبان نمایش ۱۱ نفر است.
این اثر ایده ای بر پایۀ صلح، نه بر مبنای چگونگی بودن صلح بلکه چراییِ نبودن صلح را دنبال می کند. از خیلی سال های پیش(هزاران هزار سال پیش) روح مادر سالارانه در جهان هستی حکم فرما بوده به سبب همین امر جهانی بدون جنگ و قتل خونریزی وجود داشته -سپس به مرور زمان این روح مادرسالارانه تبدیل به روح پدرسالارانه شد ،به همین منوال جهان هستی به فضایی جنگ محور تبدیل شد. این نگرش بدور از مباحث فمینیستی است. در نمایش دال فضایی ایزوله برای مخاطب مهیاست، فضایی که این زمان رو به وی (مخاطب)میدهد تا لحظه ای تآمل کند در بطن جهان هستی و چرایی نبودن صلح و چگونگی و چرایی تبدیل این روح . نمایش دال در دو بخش طراحی شده است؛ در بخش اول اتفاقات جهانی در سلطه پدرسالاری و در بخش دوم نتایج و ماحصل آن به تصویر کشیده می شود.
بخش اول اثر نمایشی ایمائی به مدت 6دقیقه و 40 ثانیه است که خود به دو قسمت تقسیم شده و در یک قسمت با هدایتگری و روایت بازیگر مرد و در قسمت دیگر با هدایتگری و روایت بازیگر زن شکل می گیرد.با پایان نمایش، مخاطب بدون هیچ دخالت مستقیمی توسط گروه و فقط با استفاده از علائم و هدایتگرها به اتاق بعدی که قسمت دوم کار است راهنمایی میشود. یک صندلی به همراه یک دستگاه تلویزیون و یک دستگاه پخش ویدیو در این اتاق تعبیه شده است. یک فیلم به مدت 1 دقیقه و 30 ثانیه در دستگاه پخش قرار دارد که به خواست و توسط خود مخاطب پخش می شود. این فیلم وضعیت فعلی جهان را به تصویر می کشد. یک امبیانس صدایی متشکل از خاطرات و داستان های مختلف نیز ماحصل این فضای مسموم و بد را به مخاطب انتقال می دهد. بعد از اتمام 3 دقیقه ، تابلو خروج روشن می شود و مخاطب از اتاق خارج می شود. مدت زمان کامل این اجرا 9 دقیقه و 40 ثانیه میباشد . اجرای "دال" تک مخاطب است.
اجرای مبتنی بر مکان
«مواجهه با ورنوسفادرانی» به نویسندگی، طراحی وکارگردانی رضا سعیدی که این روزها در «خانه هنر پیچازی» اجرا می شود، درباره یک مکان است. آقای ورنوسفادرانی به عنوان مدیر ایده پردازی یک شرکت تبلیغاتی تصمیم می گیرد همزمان در دو مکان زندگی کند. در این اجرا تماشگران همراه بازیگر خانه ای بازسازی شده که تبدیل به موزه شده است را بازدید می کنند تا سرگذشت صاحبخانه را بشنوند و ببینند.
خانه آقای ورنوسفادرانی خانه ای کوچک است که او دلش می خواهد تغییرش دهد اما اجازه ندارد. تماشاگر این اجرا محدود است چون خانه آقای ورنوسفادرانی کوچک است و بیشتر از بیست نفر گنجایش ندارد. تماشاگر پا به پای آقای ورنوسفادرانی خانه را میگردد و همزمان با او زندگی اش را کشف می کند. بزرگ ترین نگرانی آقای ورنوسفادرانی این است که شما از این زندگینامه لذت ببرید و یا دچار حس نوستالژی شوید ، پس حواستان باشد اگر آدم خاطره بازی هستید سراغ این نمایش نروید.
گروه هر شب در خانه هنر پیچازی اجرا دارد. شعاری که برای اجرا در نظر گرفته شده این است : «ما خیلی تبلیغ نمی کنیم، مهمان ویژه هم نداریم چون آقای ورنوسفادرانی عاشق سکوت است».
اثری تلفیقی بر مبنای روانشناسی و تئاتر
«جرات داشته باش» با اجراگردانی سیمیندخت عسگری که در گالری زرنا اجرا می شود، اثری تلفیقی بر مبنای روانشناسی و تئاتر و به شیوۀ تئاتر شوراییاست. امروزه اثبات شده که از طریق ابزار های جذاب و خلاقانه میزان تاثیر پذیری انسان ها از مباحث روانشناسانه بسیار بیشتر است و این نمایش می تواند نمونه ای از این رویکرد باشد.
در این اجرا که مخاطبین هم در آن دخیل هستند، هدف عوامل اجرا و بازیگران مشابهت سازی یکی از موقعیت های آشنای زندگی برای مخاطب است؛ به گونه ای که او با یکی از دو پرسوناژ اصلی کار همذات پنداری کند؛ خود را به صورت نمادین در آن شخصیت پیدا کند و از دنیای خارج از خود ، رفتار خود را تماشا کند. بعد از رخ دادن این پدیده که تقریبا در یک چهارم ابتدایی اجرا صورت می گیرد از مخاطبین راه حل خواسته می شود تا برای یکی از شخصیت ها که معمولا همان شخصیتی است که مخاطب با او همذات پنداری کرده است راه حلی ارائه دهد و حتی به صحنه پا بگذارد و به جای او بازی کند .
در قسمت ابتدایی نمایش که توسط بازیگران انجام می گیرد، مخاطب موفق می شود خود را در قالب یکی از شخصیت ها ببیند و در ادامه نمایش او پیش برنده داستان خواهد شد و باید برای وضعیت مورد نظر راه حل ارائه دهد و یا آن را بازی کند. به این ترتیب مخاطب در واقع ناخودآگاهانه گویی برای خود در زندگی خود راه حل کشف می کند و ارائه می دهد. این نمایش علاوه بر افزایش اعتماد به نفس و بالا بردن جرات ورزی می تواند باعث رشد و افزایش مهارت حل مساله در مخاطب شود.