در حال بارگذاری ...
...

نقد نمایش تکرار به کارگردانی علی مرادی حاضر در بخش فجر پلاس در فجر37:

ستارگانی که جان چون مرواریدشان را به وطن اهدا کرده‌اند

ایران تئاتر- سید علی تدین صدوقی :نمایش «تکرار» همانطور که از اسمش پیداست تکرار ذهنی ودرونی مدام یک بیمار روان درمان است که در دفاع مقدس مجروح شده و به واسطه شهادت همرزمانش و جراحاتی که برداشته  به لحاظ ذهنی در گذشته مانده است. او مدام حوادث یک شب خاص را به یاد می آورد.

او به یک آشفتگی ذهنی رسیده است که مخاطب از لابه‌لای حرف‌هایی که  می زند  به فهوای کلامش پی می‌برد، از خاطرات پدرش برای رفتن به صید مروارید در کودکی گرفته تا شعر «بارون می یاد نم نم رو پشت بوم عمم». این آشفتگی ذهنی در چرخه‌ای از تکرار حدود پنجاه دقیقه به طول می‌انجامد و ما در نهایت متوجه می‌شویم که او غواص بوده و در یک عملیات مهم شرکت داشته اما عملیات لو رفته و همه نوزده نفر غواص همراه او شهید شده‌اند. در انتهای نمایش فیلم غواص‌هایی که  در دفاع مقدس به مأموریت می‌روند نشان داده می‌شود.

خانیان  یک مونودرام  خلق کرده که سویه  سایکودراما نیز دارد. اما تکرارها البته هرچند که جز ذاتی سبک و سیاق نمایش هستند، در جاهایی زیاده می‌نمایند که می‌شد در شیوه کارگردانی و ایضا توسط تنها بازیگر نمایش به نوعی این حذف اضافات صورت پذیرد تا تبدیل به یک تکرار بیهوده نگردد. هرچند که شاید نویسنده خواسته همین را بگوید اما تکرار دراماتیک می‌تواند متفاوت‌تر از این باشد و تنها به  تکرار مدام چند جمله بسنده نشود.

این بیشتر به کارگردانی و هدایت بازیگر نیز باز می‌گردد. هرچند که تنها بازیگر نمایش سعی خود را کرده است و لحظات خوبی هم خلق کرده، اما به سوی نوعی مونوتن در حرکت و بیان و حس می‌رود و پس از گذشته ده دقیقه از نمایش، بازی‌اش تکراری می‌نماید که نباید این‌گونه شود. این تکرار در شخصیت پردازی، حس، بیان، نوع  آکسان گذاری،کنش‌ها و... باید متبلور شود نه آنکه اجرا در یک چرخه از تکرار گیر کند.

تنها بازیگر نمایش امید رهبری  تلاش وافری انجام داده و بعضاً لحظات نابی را هم خلق کرده است. هرچند که مرز بین واقعیت و لایه های ذهنی شخصیت و چیزی که اتفاق افتاده باید با ظرافت بازی و کارگردانی شود تا بتواند به مخاطب آن‌طور که باید انتقال پیدا کند.

به هر حال نمایش  « تکرار» کار شریفی است و تأثیر خاص خود را بر مخاطبمی‌گذارد. و آدم را با خود به روزهای دفاع مقدس می‌برد و غیر مستقیم گوشزد می‌نماید که چه کسانی و چه ستارگانی جان  چون مرواریدشان را به پیشگاه ملت  شریف ایران و خاک وطن و اعتقاداتمان اهدا کردند تا ما سرافراز و ایستاده بمانیم و نباید هیچ‌گاه این یادمان برود. به گروه خسته نباشید می‌گویم.