در حال بارگذاری ...
...

مدیر شبکه 4 سیما در نشست تله تئاتر و مدیریت رسانه عنوان کرد:

تئاتر کمتر از موارد مشابه بین مخاطبان عام با اقبال روبروست و یکی از دلایل کم‌اقبالی‌اش این است که هم ساحت اندیشه و هم ساحت عواطف را در لایه‌های زیرین تحت تأثیر قرار می‌دهد و ما می‌دانیم که دانش بصری خیلی خوبی در بدنه جامعه ما وجود ندارد.

دکتر رضا پورحسین گفت: من به عنوان یک روان‌شناس تئاتر را یکی از رسانه‌های پرنفوذ و مدیومی می‌دانم که در لایه‌های زیرین شخصیت نفوذ می‌کند.
به گزارش سایت ایران تئاتر، دکتر رضا پورحسین مدیر شبکه چهار سیما روز گذشته در بخش سوم سمینار تئاتر و رسانه با موضوع "تله تئاتر و مدیریت رسانه" به ایراد سخن پرداخت.
وی در بخشی از سخنانش گفت: در کار "روان‌نمایش‌گری" فرد را وادار می‌کنیم تا خودش را به صحنه بکشاند تا به این وسیله از خودش بیرون بیاید یعنی خود را بروز دهد تا از خود بیرون بیاید، به عبارت دیگر انسان خودش را بازسازی می‌کند تا دیگران هم شاهد این بازسازی باشند.
وی ادامه داد: اگر کسی بهتر بتواند به لایه‌های زیرین وارد شود خودش را بهتر بازسازی می‌کند و اگر سطحی باشد یک بازسازی سطحی صورت می‌گیرد.
پورحسین ادامه داد: استفاده از متد تئاتر برای "روان نمایش‌گری" سال‌هاست که رایج است و در ایران هم نتایج خوبی داده است.
وی افزود: تئاتر کمتر از موارد مشابه بین مخاطبان عام با اقبال روبروست و یکی از دلایل کم‌اقبالی‌اش این است که هم ساحت اندیشه و هم ساحت عواطف را در لایه‌های زیرین تحت تأثیر قرار می‌دهد و ما می‌دانیم که دانش بصری خیلی خوبی در بدنه جامعه ما وجود ندارد.
وی ادامه داد: ممکن است یک مفهوم را در بدنه تئاتر ادامه دهیم و خیلی خریدار نداشته باشد اما همان مفهوم را در یک برنامه سطحی تلویزیونی نشان دهیم و با اقبال عمومی هم روبرو شود و این نشان‌دهنده پایین بودن سواد بصری جامعه است. شاید هم خود رسانه قصور داشته که نتوانسته این دانش را بالا ببرد.
مدیر شبکه 4 سیما گفت: تله تئاتر در سال 1337 یا 38 در تلویزیون آغاز شد. بعد از انقلاب فقط شبکه دو تله تئاتر پخش می‌کرد. سپس به شبکه چهار آمد. شبکه‌ای که معمولاً کسانی که از سواد بصری بالایی برخوردارند مخاطب آن هستند.
وی افزود: یک تئاتر صحنه‌ای را بیشتر از یک یا دوهزار نفر نمی‌بینند اما یک تله تئاتر را ممکن است میلیون‌ها نفر ببینند. بردن صحنه به سوی تله تئاتر و خالی کردن صحنه کار ثواب رسانه‌ای نیست. کار ثواب آن است که تله تئاتر برای رفتن مردم به سالن ایجاد انگیزه کند.
دکتر پورحسین ادامه داد: قطعاً کار مدیریت رسانه باید این باشد که مردم را به رفتن به سالن نمایش ترغیب کند.
وی در پایان یادآور شد: ما ادبیات نمایشی گسترده‌ای نداریم، تا بحال توفیق جدی در جذب متون ایرانی مناسب نداشته‌ایم و نقص‌های فراوانی داریم اما منتظر آثاری هستیم که ناظر بر فرهنگ خودی باشد.
داریوش مؤدبیان دیگر سخنران این جلسه نیز درباره دراماتورژی در تله تئاتر گفت: هنر نگارش نمایش در طی قرون و اعصار در هر کجا و به هر شکل سه رکن اساسی دارد. اول: شناخت داستان و داستان‌گویی، دوم: شناخت شنونده‌( در این مورد تماشاگر و مخاطب) و سوم شناخت مکان نمایش و ابزار و وسایلی که باید برای به تصویر کشیدن داستان به کار رود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: تئاتر تلویزیونی به چهار صورت بوده و خواهد بود که هر چهار مورد آن در کشور ما قابل استفاده است.
مؤدبیان افزود: اولین شکل گزارش اجرای تئاتر در تلویزیون بوده که در دوره‌های نخستین تلویزیون فقط گزارش اجرای صحنه را نشان می‌داد نه که امروز هم متداول است. این یک همکاری مشترک بین صحنه و تلویزیون است و وسیله‌ای برای افزایش مخاطب تئاتر صحنه‌ای به شمار می‌رود.
وی ادامه داد: شکل دوم، تئاتر استودیویی است. یعنی بازخوانی نمایشنامه‌ای که برای صحنه نوشته شده است. اولین کارگردان تلویزیونی تله تئاتر در کشور ما عباس جوانمرد است که نمایش "گرترود" را کارگردانی کرد و علی نصیریان کارگردان هنری آن بود.
پیش از آن دو نمایش صحنه‌ای از تلویزیون پخش شده بود به نام‌های "اتللو" کار مرحوم اسکویی و "مرفین" کار محمدعلی جعفری.
وی افزود: شکل سوم، تئاتر اقتباسی برای تلویزیون است که به زبان تلویزیون نزدیک می‌شود. متن اولیه و آنچه زمینه اقتباس قرار می‌گیرد ممکن است یک نمایشنامه تمام عیار باشد و ما آن را برای تلویزیون اقتباس کنیم.
این استاد دانشگاه افزود: شکل چهارم، تئاتر تلویزیونی یا Teleplay است که در فرهنگ ما تله تئاتر گفته می‌شود. تئاتر تلویزیونی یک برنامه تلویزیونی است نه گونه‌ای از تئاتر صحنه‌ای.