در حال بارگذاری ...
...

حمید سمندریان درباره تلفیق لحظه‌های تراژدی و رگه‌های کمدی در اجرا توضیح داد: این ویژگی دورنمات است. زیرا اعتقاد دارد تراژدی مطلق وجود ندارد. تراژدی زمانی می‌توانست اتفاق بیفتد که بشر دارای مسئولیت بوده، فقر و گناه را می‌شناخته و مسئولیت کارهایش بر عهده خودش بوده است. اما اینک در هیاهوی قرن ما که هنوز نژاد سفید تلاش می‌کند برتری خود را به نژاد سیاه ثابت کند دیگر قوانین تراژدی کارآیی ندارند. در این جهان دیگر فرد گناهکار نیست، بلکه یک جمع گناهکار وج

حمید سمندریان درباره تلفیق لحظه‌های تراژدی و رگه‌های کمدی در اجرا توضیح داد: این ویژگی دورنمات است. زیرا اعتقاد دارد تراژدی مطلق وجود ندارد. تراژدی زمانی می‌توانست اتفاق بیفتد که بشر دارای مسئولیت بوده، فقر و گناه را می‌شناخته و مسئولیت کارهایش بر عهده خودش بوده است. اما اینک در هیاهوی قرن ما که هنوز نژاد سفید تلاش می‌کند برتری خود را به نژاد سیاه ثابت کند دیگر قوانین تراژدی کارآیی ندارند. در این جهان دیگر فرد گناهکار نیست، بلکه یک جمع گناهکار وجود دارد و ما همگی گناهکاران بی‌گناهی هستیم. بنابراین چارچوب تراژدی باقی می‌ماند، اما آنچه تماشاگر را ملتهب می‌کند لحظه‌های طنز آن است. امروز زورگو یعنی عادل و دنیا مطیع است چون ضعیف است. جمعیتی که ابتدا جنایت را رد می‌کند و با فقر درون خود را به نمایش می‌گذارد.

زهرا شایان‌فر
نشست رسانه‌ای نمایش "ملاقات بانوی سالخورده" با حضور حمید سمندریان، خسرو خورشیدی، علی رامز، فرخ نعمتی، احمد ساعتچیان، پیام دهکردی و گوهر خیراندیش در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر در این نشست حمید سمندریان ضمن تشریح آشنایی‌اش با دورنمات نویسنده این نمایشنامه و نظریات او درباره متن، تئاتر و واقعیت زندگی به مشکلات پشت سر گذاشته شده تولید و اجرا در شرایط بازسازی تئاتر شهر پرداخت.
وی در آغاز یادآور شد: کارگردان حرف‌اش را با اجرا زده و صحبت‌هایی که درباره اجرا می‌شود ناشی از برداشت‌های متفاوتی است که تماشاگران متنوع کار از آن دارند.
وی این اثر دورنمات را دارای ابعاد مختلف دانست و گفت: محور اندیشه‌ای که در این اجرا به آن پرداختم نابودکنندگی فقر بود، فقری که انسان، زیستن و اندیشیدن را نابود می‌کند.
سمندریان با اشاره به اولین اجرای خود از ملاقات بانوی سالخورده در 35 سال قبل و محور قرار گرفتن عدالت در آن اجرا گفت: دورنمات به عنوان یک وجود انفرادی عدل را طوری می‌بیند که از زاویه دید دیگری ظلم مطلق است.
تراژدی مطلق وجود ندارد
حمید سمندریان درباره تلفیق لحظه‌های تراژدی و رگه‌های کمدی در اجرا توضیح داد: این ویژگی دورنمات است. زیرا اعتقاد دارد تراژدی مطلق وجود ندارد. تراژدی زمانی می‌توانست اتفاق بیفتد که بشر دارای مسئولیت بوده، فقر و گناه را می‌شناخته و مسئولیت کارهایش بر عهده خودش بوده است. اما اینک در هیاهوی قرن ما که هنوز نژاد سفید تلاش می‌کند برتری خود را به نژاد سیاه ثابت کند دیگر قوانین تراژدی کارآیی ندارند. در این جهان دیگر فرد گناهکار نیست، بلکه یک جمع گناهکار وجود دارد و ما همگی گناهکاران بی‌گناهی هستیم. بنابراین چارچوب تراژدی باقی می‌ماند، اما آنچه تماشاگر را ملتهب می‌کند لحظه‌های طنز آن است. امروز زورگو یعنی عادل و دنیا مطیع است چون ضعیف است. جمعیتی که ابتدا جنایت را رد می‌کند و با فقر درون خود را به نمایش می‌گذارد.
اجرای "گالیله" وصیت‌نامه هنری من است
این کارگردان تئاتر درباره اجرای نمایش "گالیله" توضیح داد: گالیله یکی از افراطی‌ترین‌های خواست‌های من است. اجرای آن اعتراض من به این دنیایی است که حرف‌های رک را نمی‌پذیرد. هنوز چشم‌ام به دنبال گالیله است. شاید با اجرای "ملاقات بانوی سالخورده" بخشی از یخ‌هایی که دور اثر هنری بسته شده شکسته شده باشد و کنایه‌های ریز آن دیگر مشکل‌ساز نیست. پیشنهادهایی برای اجرای بعدی به من رسیده اما با اینکه از شکسپیر می‌ترسم (سخت‌تر از آن است که یک کارگردان معمولی مثل من بتواند آن را کار کند) شاید تمرینات "مکبث" را شروع کنم. گالیله شاید بیافتد در آن دنیا. اما دوست دارم گالیله وصیت‌نامه هنری من باشد بنابراین هر چه دیرتر بهتر.
اسلایدهایی که پخش نشدند
خسرو خورشیدی طراح صحنه نمایش "ملاقات بانوی سالخورده" درباره طراحی صحنه نمایش توضیح داد: قرار بود روی بدنه قطعات صحنه اسلایدهایی پخش شود اما به دلیل ضعف تجهیزات تئاتر مجبور شدم از آن چشم بپوشم. بنابراین طرح‌ها روی حجم‌ها نقاشی شده‌اند.
وی افزود: می‌خواستم نوعی سادگی در صحنه باشد که با نشان دادن اسلایدها حتی برای صحنه جنگل، طراحی شده بود. کسانی که طراحی صحنه می‌کنند می‌دانند در قوی‌ترین نورها هم می‌توان از اسلاید استفاده کرد اما اینجا گر چه سالنی بسیار زیباست اما اصلاً سالن تئاتر نیست. در ورودی و خروجی یکی است و از نظر تکنولوژی صحنه، فاقد امکانات لازم است.
اجرا از زبان بازیگران
فرخ نعمتی بازیگر این نمایش درباره حضورش در "ملاقات بانوی سالخورده" گفت: اگر دعوت حمید سمندریان نبود به هیچ وجه حاضر نبودم به سمت تئاتر بیایم.
احمد ساعتچیان دیگر بازیگر این نمایش از شاگردی سمندریان گفت و حمید سمندریان نیز با نقل خاطراتی از دوره هنرجویی ساعتچیان و دیگر هنرجویانش در این گروه مقایسه بازی بازیگران کارکشته و جوان را کاری غیرممکن دانست و افزود: منتظر کسانی هستم که امروز شاگردان من هستند. شاگردانم را با ذوق و عشق به کار پرورش می‌دهم؛ بنابراین همه آن‌ها با علاقه کار می‌کنند و به مرور سرند می‌شود. اما عده‌ای که می‌مانند و تحمل می‌کنند عده‌ای هستند که به ذات این هنر عشق ورزیده‌اند نه شهرت. احمد یکی ازآن قریحه‌هاست.
پیام دهکردی نیز با اشاره به بیماری‌اش گفت: همین که کسی مثل سمندریان خوش ایده، خوش فکر و پرانرژی کار می‌کند غنیمت است. وی نقدهای منتقدان تئاتر را بدون در نظر گرفتن شرایط اجرای نمایش ارزیابی کرد.
گوهر خیراندیش نیز از آموختن پی در پی از سمندریان گفت و درباره مراحل مختلف تمرین افزود: در این اجرا هر شب ایده‌ای جدید وجود دارد که به کار جذابیت می‌دهد. ما هر روز با اجرایی جدید و فکری نو روی صحنه می‌رویم.
ضرورت اجرای به موقع نمایش
حمید سمندریان در بخش دیگری از این نشست گفت که نمایش زمانی به روی صحنه رفت که چند روز تا پخته شدن اثر وقت نیاز بود.
وی افزود: معمولاً مشکلاتی پیش می‌آید که می‌بینید از لحاظ انرژی، شرایط و ابزار کم می‌آورید. اگر متن به موقع نمی‌رسید از چارچوب اداری خارج می‌شدیم، بنابراین آن را زودتر اجرا کردیم.
وی درباره مشکلات فنی سالن مثل بلندگوهای کنار سالن، قوس صحنه و تأثیر آن بر کار گروه، میزانسن‌ها و طراحی‌ها توضیح داد: وقتی بلندگوها کنار سالن است صدای بازیگر خورده می‌شود. تخم مرغی بودن صحنه باعث می‌شود کار بارها و بارها برای زاویه دیدهای متفاوت تغییر کند و من که یک کار رئال و فرم‌گرایی را کنار هم داشتم مجبور شدم بین صحنه‌ها انتخاب کنم.
وی توضیح داد که بلندگوها باید پشت سر بازیگر قرار گیرد تا بعد از صدای بازیگر شنیده شوند و درباره کف پوش‌های سالن گفت: به دلیل وجود مواد لغزنده در صحنه صدا روی آن سر می‌خورد و انعکاس‌های غیرقابل پیش‌بینی پیدا کرده است.
وی درباره نقش بانوی سالخورده توضیح داد: این نقش طوری اجرا می‌شود که من نقش را می‌بینم. وظیفه کارگردان این است که گروهش را بر مبنای تشخیص پیش ببرد. کارگردان در زمان اجرا با 400 فکر متفاوت برخورد می‌کند اما با اجرایش ایدئولوژی‌اش را نشان می‌دهد. کارگردان نباید نقش‌هایش را تحلیل کند. کسانی که ایراد بی‌خود می‌گیرند از نقاشی، باله و تئاتر بی‌اطلاع هستند.
رامز نیز به جای سمندریان درباره صحنه قتل گفت: اگر قرار بود جنایت را یک نفر انجام دهد مسأله پیدا می‌کرد این جنایت یک عمل دسته‌جمعی است. در اجرای 30 سال قبل ورزشکار قتل را انجام می‌داد.
سمندریان نیز توضیح داد که نظر دورنمات این بوده که این یک اقدام جمعی باید باشد و او نیز تشریک مساعی را در اجرا مدنظر قرار داده است.
انتخاب در میزانسن
سمندریان در بخش دیگر این جلسه درباره اختلاف سطح بازیگری در این نمایش به انتخاب میزانسن‌های پراهمیت به دلیل نواقص سالن اجرا اشاره کرد و توضیح داد: من در اجرا عکس‌العمل نشان دادن بازیگران را قدغن کرده‌ام. این کارگردان است که باید تشخیص دهد چه بازی‌هایی دیده شود. این طراحی در یک ارکستراسیون به وضوح دیده می‌شود. به خاطر گویش دقیق اثر است که همه سازها نباید با هم بنوازند.
جذابیت واقعیت فشرده
حمید سمندریان درباره فاصله گرفتن اجرا از رئالیست توضیح داد: دورنمات گر چه رئال را تجلیل می‌کند، اما می‌گوید برای فشرده کردن، روزمره‌ها نباید دربست به تئاتر منتقل شود بلکه باید واقعیت بدون اضافات و به صورت فشرده در تئاتر بیاید. وقتی تئاتر نیاز می‌شود که زندگی فشرده شود. هر جا ساختار هنری با واقعیت نمایش مسابقه دهند هنر از زندگی جلو می‌زند.
حمید سمندریان در بخش پایانی این نشست درباره دیدگاهش نسبت به اجرای مکبث گفت: ما با دو شکسپیر مواجه هستیم. شکسپیر شاعر و یک شکسپیر نمایشگر. هنوز درباره کاری که تاکنون تجربه‌ای در آن نداشته‌ام نمی‌توانم صحبت کنم. نمی‌دانم چه خواهد شد. من می‌خواهم در کارم یک انسان جهان شمول را نشان دهم.