رضا بهبودی بازیگر نمایش «ملاقات»در گفتوگو با ایرانتئاتر:
در آثار دورنمات مخاطب با قهرمانهای گناهکار سروکار دارد
ایرانتئاتر: رضا بهبودی در سال های اخیر علی رغم حضور موثرش در سینما، در تئاتر نیز نقش های مهمی را در همکاری با بزرگان تئاتری خلق کرده است. بهبودی در نمایش «ملاقات» نیز یکی از دو نقش اصلی(آلفرد) را ایفا کرده است؛ شخصیتی که به واسطه عملش در جوانی اینک در سنین پیری دچار چالش بزرگی میشود.
رضا بهبودی بازیگر باسابقه، محجوب و کاربلد تئاتر و سینما فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما تئاترسال 1376 و عضوگروه تئاتر لیو است. بهبودی شروع فعالیت حرفه ای خود را ازسال 1376 با بازی در نمایش بینوایان بهروز قریب پور آغاز کرد. بهبودی تا به امروز در آثار سینمایی و نمایشی بسیاری در مقام بازیگرحضور داشته، از آن جمله می توان به در انتظار گودو، شهرهای نامرئی، اتاق صدا، گلن گری گلن راس، کالیگولا، خواستگاری، باغ آلبالو، خرس، سریال روزگار قریب، پاداش، آبروی از دست رفته، آزمایشگاه، اشکان انگشتر متبرک و سفرزمان اشاره کرد. بهبودی همچنین نمایشهای بر پهنه دریا و همه چیز میگذرد تو نمیگذری را نیز کارگردانی کرده است. وی به خاطر بازی فیلم اینجا کسی نمی میرد برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بینالمللی فیلم یاس شد. رضا بهبودی به عنوان مدرس کلاسها و کارگاههای مختلفی برای آموزش اصول و مبانی بازیگری برای علاقمندان این حرفه برگزارکرده که برگزاری کارگاههایی در دانشکده سینما تئاتر، دانشگاه سوره و موسسه کارنامه از آن جمله است. نمایش «ملاقات» اثری موقعیت محور و جذاب و پر کشش؛ برگرفته از یکی از بزرگترین متن های دورنمات یعنی «ملاقات با بانوی سالخورده» روی صحنه رفته است. نمایشی که بارها در ایران توسط بزرگانی نظیر استاد حمید سمندریان اجرا شده است. نمایش «ملاقات» به کارگردانی پارسا پیروزفر اسفند و فرودین ماه در تالار اصلی تئاتر شهر راس ساعت 19:30 روی صحنه در حال اجرا است. در این اثر نمایشی(به ترتیب حروف الفبا) علی ابدالی، نسترن امیرعبدالهیان، زینب ایزدپناه، رضا بهبودی، افسانه پرمر، پانتهآ پناهیها، پارسا پیروزفر، سیاوش چراغیپور، احسان حاجیانی، مهدی حسینینیا، افشین خورشیدباختری، امید رضایی، مونا رضایی، امیر صادقی، مجتبی علیرضالو، مونا غیاثی، نسیم قدسالهی، نیما قطبی، تیام کریمایی، سیاوش کریما، هومن کیایی، امیر محمدی، ایوب محمودنیا، مریم مسچیان، بهاره مصدقیان، نیما مظفریپور، الکس ملککرم، داریوش موفق، مهدی میلانی، پیمان ناجی و امیر هرمزینژاد به عنوان بازیگر حضور دارند. با رضا بهبودی درباره حضور در این نمایش و ویژگیهای شخصیتی آلفرد و همکاری پربارش با پارسا پیروز فر گفت وگویی انجام داده ایم.
آیا بازی و حضور در متنهای نام آشنا و معروف نظیر«ملاقات» اثر دورنمات برای یک بازیگر فرصت است و یا یک چالش محسوب میشود؟
بیشتر دارای چالش است؛ زیرا به هر حال عدهای از مخاطبان اجراهایی از این نوع متنها را دیدهاند و در کنارش تفاسیر و نظرات منتقدان و اهالی فن را درباره این نوع متنها خوانده و شنیدهاند و با دیدگاه و پیشزمینه ذهنی به دیدن اجرا میآیند و این مسئله برای گروه اجرایی نمایش برای اینکه اجرایی متفاوت و قابل قبولی ارائه کنند مهم است و گروه باید تلاش کند نسبت به سایر اجراها گام روبه جلویی برداشته باشد. زمانی که به سراغ اجرای این نوع متنها میرویم باید با مختصات و شرایط جامعه هم همگام باشیم و بتوانیم اثر به روزی خلق کنیم.
آیا میتوانیم نمایش«ملاقات» را یک اثر موقعیت محور که درام بر اساس تقابل میان آلفرد و کلارا شکل میگیرد با رویکرد شخصیت محور بدانیم؟
به این مسئله که نمایش«ملاقات» شخصیت محور است اعتقاد ندارم. البته این نکته را قبول دارم حضور دو شخصیتی که اشاره کردید در خلق درام پر رنگ است، اما موقعیت موجود در فضای داستانی محور اصلی تمام اتفاقات و رویدادها است.
شهر کوچکی که این آدمها در آن زندگی میکنند با مسئله سخت و لاینحلی روبه رو است؟
شهر به واسطه مسائل اقتصادی آن روزگار اروپا شرایط حادی دارد و اغلب مردم بیکار و فقیر هستند؛ از آن طرف هم کلارا برای رسیدن به خواستهاش پول هنگفتی را به ساکنین شهر پیشنهاد میدهد، تا بتواند زندگیشان را سروسامانی بدهند. در هر اثر حرفهای و درجه یک موقعیت محور شخصیتهایی اثرگذار و کنش مند وجود دارند. اغلب متنها به جز متنهایی که نام اسم خاصی روی آنها مثل هملت و اتللو وجود دارد بر اساس موقعیت موجود درامشان شکل میگیرد. از اسم نمایش هم بر میآید که ملاقات میان دو نفر موقعیتی را ایجاد کرده است. در این اثر موقعیت موجود کل آدمهای شهر را درگیر کرده است و بر اساس آن باید تصمیم بگیرند و علی رغم تصمیم یکپارچه تمام اهالی شهر بهتدریج از این توافق دور میشوند و فضای جدیدی به وجود میآید.
در این میان و در کوران حوادث آلفرد دچار دگرگونی شخصیتی میشود؟
آلفرد در این پروسه طی شده چالش زا به خودشناسی میرسد که او هم گناهکار و مقصر است و این تم اصلی تمام آثار دورنمات است و مخاطب با قهرمانهای گناهکار سروکار دارد.
نوع تحول آلفرد که یک کاسبکار موفق در شهر محل زندگیاش است با توجه به خاکستری بودن شخصیتش گام به گام و تدریجی به نظر میرسد؟
آلفرد مثل بقیه اهالی شهر ورشکسته است و البته با مردم عادی تفاوت دارد و مغازهای دارد که مایحتاج روزانه مردم مثل شیر، قهوه و سیگار را فراهم میکند.
نکته حائز اهمیت وجود منافع شخصی است که باعث میشود تمام اهالی شهر به تدریج برعلیه آلفرد موضع بگیرند و قصد تحویل دادن او به کلارا برای مجازات شدن را دارند؟
مردم هم در شرایط پیچیدهای قرار دارند و کلی قرض و بدهی دارند. در این شهر کوچک همه به یکدیگر مقروض و در عین حال طلبکار هستند و این نکته بینظیر و جذابی در پیرنگ داستانی متن است. این فرآیند باعث شکل گیری تخاصم بین اهالی میشود و این وضعیت بغرنج است و نمیتواند پایدار بماند. بنابراین مردم شهر ابتدا متوجه نقشه و ترفند کلارا نیستند و مرعوب تجربه و هوش او میشوند. کلارا زنی مقتدر و توانمند است که در اغلب کشورها دفتر و نمایندگی دارد. کلارا آدمی است که روانشناسی آدمها را خوب بلد است و میتواند نقاط ضعف و قدرت آدمها را آنالیز کند؛ او میداند که باید آدمها را در وضعیتی قرار داد که خودشان دست به عمل بزنند. این زن در جایی از نمایش بعد از مخالفت شهردار با مجازات آلفرد میگوید من صبر میکنم و در اصل منظورش این است که مطمئن است که به خواستهاش میرسد.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی