در حال بارگذاری ...
مرور ایران تئاتر بر فعالیت‌های حوزه کارکردهای اجتماعی تئاتر در سال 97

تئاتر در خدمت توانمندسازی جامعه

فعالیت‌هایی که در حوزه کارکردهای اجتماعی تئاتر در یک سال گذشته و در فضای تئاتر کشور رخ داد، چه تجربه‌هایی را شامل می‌شود. ایران تئاتر در روزهای پایانی سال ۱۳۹۷ مروری بر این تجربه‌ها داشته است.

کارکردهای اجتماعی تئاتر در فهرست رویدادهای تئاتری سال 97 چه سهمی را به خود اختصاص داده و این کارکردها اغلب در کدام جنبه‌ها مورد توجه هنرمندان و فعالان عرصه هنرهای نمایشی قرار گرفته است؟ یک نگاه اجمالی به این فهرست نشان می‌دهد که اقبال به تاثیرگذاری‌های ویژۀ هنرهای نمایشی در کشور ما اغلب در ارتباط با گروه‌ها و طیف‌های خاصی از اجتماع شکل می‌گیرد و به سرانجام می‌رسد. اما عمدۀ فعالیت‌هایی که در این خصوص در یک سال گذشته و در فضای تئاتر کشور رخ داد، چه تجربه‌هایی را شامل می‌شود. ایران تئاتر در روزهای پایانی سال 1397 نگاهی به نمایش‌ها و اجراهایی داشته که به طور مشخص در حوزه کارکردهای اجتماعی تئاتر شناخته می‌شوند.

 

تجربه‌های اجرایی در حوزه تئاتر کاربردی

نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی میرکمال میرنصیری با بازی 30 نفر از معلولان و مددجویان ساکن آسایشگاه کهریزک از پروژه‌های شاخص سال گذشته در حوزه تئاتر درمانی بود که از ۲۰ آبان در تالار وحدت روی صحنه رفته بود و در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر نیز حضور داشت. این نمایش حاصل تجربه 18 سال نمایش درمانی این کارگردان است. میرکمال میرنصیری در گفت وگو با ایران تئاتر همزمان با اجرای این اثر عنوان کرد: مددجویانی که در این اثر حضور دارند از نظر سواد و تحصیلات در سطوح مختلفی قرار دارند و از آنجا که این نمایش متن سنگینی دارد، آماده سازی آن‌ها برای ارتباط با متن و آماده سازی نمایش برای اجرا در سطح حرفه ای نیاز به زمان زیادی داشت. همینطور شرایط جسمی آن‌ها به دلیل معلولیت و کم توانی امکان تمرینات متمرکز و فشرده را از ما می‌گرفت که این امر هم یکی از دلایل طولانی بودن پروسۀ آماده سازی نمایش بود. اما شاید مهم‌ترین عامل در طولانی  شدن پروسۀ زمانی نمایش این بود که اغلب این دوستان اعتماد به نفس و خودباوری لازم برای حضور در یک نمایش حرفه ای را دارا نبودند و رسیدن به این خودباوری طبیعتاً در یک بازه زمانی کوتاه ممکن نیست. اساساً کارکرد اصلی این نمایش به عنوان یک پروژه در زمینۀ نمایش درمانی  هم در وهلۀ اول تقویت همین جنبه‌ها در میان مددجویان بود.  

نمایش «پرواز کبک ها» به نویسندگی داوود کیانیان و کارگردانی حمید کیانیان اثری در این حوزه است که باهم یاری موسسه خیریه توانمندسازی بچه‌های باران اسفند ماه 97 در تالار هنر روی صحنه رفت. در این نمایش معلولان جسمی حرکتی نقش‌آفرینی داشتند همچنین تعدادی از معلولان نه به‌عنوان کاراکتر داستانی بلکه به‌عنوان شخص حقیقی درصحنه حضور یافتند.حضور این معلولان چه آنها که نقش‌آفرینی می‌کنند و چه آن گروهی که به‌عنوان بازیگر به تماشاگر شناسانده می‌شود می‌تواند از نحله‌های تئاتر پداگوژیک باشد زیرا دیده شدن و حضور در برابر تماشاگر می‌تواند برای آنها جنبه درمانگرانه داشته باشد و به توان‌افزایی آنها منجر شود..

 نمایش «ساعت پنج شد بابا» به کارگردانی گلنار اکبری که در سی‌و‌هفتمین جشنوارۀ بین‌المللی تئاتر فجر در در تالار استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه رفت، اثری در حوزۀ تئاتر درمانی است و نقش آفرینی‌های آن را هنرمندان کم‌توان بر عهده داشتند. گلنار اکبری در گفت‌وگو با ایران تئاتر در خصوص این تجربه عنوان کرد: کار بر روی این نمایش تجربه‌ای شیرین ولی در عین حال بسیار دشوار بود. واقعیت این است که وقتی کار با افراد کم‌توان را انتخاب می‌کنیم انتظار دشواری‌ها و حتی پیش آمدهای غیرمنتظره بسیاری را داشته باشیم. اساساً آماده‌سازی اثری با مشارکت معلولین نیاز به زمان زیادی دارد تا طی آن به رشد و هماهنگی برای درک بن‌مایه‌های اثر و همینطور توانمندی‌های لازم دست پیدا کنیم. در بسیاری موارد لازم است تا در چنین تجربه‌هایی کار را از مقدمات اولیه تئاتر شروع کنیم و پیش برویم. البته منظور از این حرف این نیست که سهم هنرمندان کم‌توان را در آماده‌سازی نمایش‌ها انکار کنیم؛ مسئله این است که پروژه‌های مبتنی بر تئاتر درمانی اساساً در حین مراحل آماده‌سازی است که به توانمندی‌های لازم برای اجرای آثار منجر می‌شوند و نتیجۀ نهایی تا اندازۀ زیادی حاصل روش‌ها و شیوه‌هایی است که هنرمندان کم توان را قادر می‌سازد تا به کیفیت‌هایی که به عنوان اهداف پروژه تعریف شده دست پیدا کنند. به این ترتیب در حقیقت همین توانمندی‌ها و کیفیت‌ها در ادراک مسائل و توانمندی در بروز آن‌ها است که کارکرد اصلی تئاتر درمانی محسوب می‌شود. این دست تاثیرات هنر نمایش را که حتی در مسائل روزمرۀ هنرمندان کم توان قابل مشاهده است به هیچ وجه نمی‌توان انکار کرد. همین که یک معلول برای تمرین تئاتر از خانه بیرون می‌آید، احساس می‌کند نقش مهمی به او داده‌اند و وظایف تاثیرگزاری دارد، حس خوبی پیدا می‌کند و این احساس و اعتماد به نفس در زندگی شخصی او تأثیر مستقیم دارد. این افراد بازیگرانی نیستند که برای کارگردان پیشنهاد ویژه‌ای داشته باشند و مسئولیت شکل دادن به نمایش تا اندازۀ زیادی برعهده کارگردان خواهد بود.

نمایش «جرات داشته باش» با اجراگردانی سیمین‌دخت عسگری  که دی ماه 97 در گالری زرنا اجرا شد، اثری تلفیقی بر مبنای روانشناسی و تئاتر و به شیوۀ تئاتر شورایی است. در این اجرا که مخاطبین هم در آن دخیل بودند، هدف عوامل اجرا و بازیگران مشابهت سازی یکی از موقعیت‌های آشنای زندگی برای مخاطب است؛ به گونه ای که او با یکی از دو پرسوناژ اصلی کار همذات پنداری کند؛ خود را به صورت نمادین در آن شخصیت پیدا کند و از دنیای خارج از خود ،  رفتار خود را تماشا کند. سیمین‌دخت عسگری اجراگردان و مدیر این پروژه در خصوص این تجربه ایران تئاتر گفت: «جرات داشته باش» به لحاظ اجرایی تلفیقی از هنر اجرا یا پرفورمنس، همچنین تئاتر شورایی است. اجرا از این جهت که اجازه دخالت مخاطب را در اثر می‌دهد به مرزهای پرفورمنس نزدیک می‌شود و از سوی دیگر با توجه به اینکه مخاطب ابتدا به عنوان تماشاگر در اجرا حضور می‌یابد و بعد در موقعیت اثر قرار می‌گیرد، با تئاتر شورایی ارتباط پیدا می‌کند و به این ترتیب در این اجرا جنبه و هدف آموزشی برایمان برجسته تر بوده است. متن « جرات داشته باش» اقتباس شده از کتابی به همین نام نوشتۀ فردریک فانژه روانپزشک فرانسوی است و شخصیت‌های اصلی اجرا یعنی استاد و شاگرد هم از شخصیت‌های همین کتاب اخذ شده است. محتوای این کتاب درباره اعتماد به نفس است ولی در روانشناسی پیش از اعتماد به نفس از عزت نفس حرف می‌زنیم؛ کتاب در واقع بر ساختارهای عزت نفس افراد تمرکز دارد. اجرای ما سه فصل پایانی کتاب را بیشتر مورد توجه قرار داده است؛ در این بخش از کتاب تاکید می‌شود کسانی که اعتماد به نفس ندارند و اغلب این مشکل در کودکی‌شان شکل می‌گیرد، آن‌هایی هستند که « منِ بی ارزش» دارند و احساس بی کفایتی دارند. این‌ها از طریق نوعی کمال گرایی افراطی یا جبرانی سعی می‌کنند مشکلات را حل کنند که نمونه چنین وضعیتی در شخصیت استاد در اجرای ما جلوه گر می‌شود. شخصیت شاگرد هم افرادی را نمایندگی می‌کند که هنوز به مرحلۀ کمال گرایی افراطی نرسیده‌اند.

نمایش«پدرآن» به کارگردانی مهدی فرشیدی سپهر که مهر ماه سال گذشته در تالار هنر روی صحنه رفت و اجراهای موفقی را نیز در بیست و پنجمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان پشت سر گذاشت،ترکیبی از ویژگی‌های اجرایی چند گونۀ نمایشی با کارکردهای اجتماعی است که از این جهات نیز می‌تواند تجربه‌ای متفاوت در عرصه نمایش‌های کودک و نوجوان تلقی شود. در این نمایش نوجوانان مشارکت کننده در نمایش هستند که تحولی درونی را تجربه می‌کنند. « پدرآن» از این جهت موفق به ارائه هویتی بینابینی شده و علاوه بر انتقال پیام‌های آموزشی معین، به زبانی دراماتیک با مخاطبینش سخن می‌گوید و از این حیث تاثیرگذاری بر عواطف مخاطب را شدت می‌بخشد. «پدرآن» از سوی دیگر تا اندازه‌ای هم از خصلت‌های تئاتر شورایی بهره می‌برد، اما بیشتر در نوعی ارتباط درونی است که انگیزش‌های مخاطب را در راه یافتن به جهان نمایش دنبال می‌کند. به این ترتیب با وجود اینکه کارگردان نمایش در آغاز برای چند دقیقه با تماشاگران وارد گفتگو می‌شود، اما در ادامه فاصلۀ فیزیکی مخاطب و اجراگران همچنان پابرجا می‌ماند. به عبارت دیگر ابعاد تعاملی تئاتر شورایی که مشارکت جدی مخاطب را هم در بعد فیزیکی و هم بعد روانی و عاطفی اثر دنبال می‌کند، علی‌رغم اینکه در نمایش « پدرآن» نشانه‌هایی از آن را می‌توان یافت، اما در لابه‌لای روایت و درام پنهان می‌شود تا کارکردهای تئاتری در پیشبرد اهداف مورد نظر کارگردان همچنان کارآمد باقی بماند.

نمایش شورایی « آینۀ شر بزدا، خیر نما» به کارگردانی پیام عزیزی که در بخش محیطی هشتمین دوره تئاتر صاحبدلان در فضای تئاتر شهر در به اجرا در آمد نیز تلاش کرد تا تجربه‌ای جدید را در باب تئاتر شورایی و با بهره گیری از عناصر تعزیه به مخاطب ارائه نماید. پیام عزیزی کارگردان این نمایش در گفت و گو با ایران تئاتر، در خصوص ایده تلفیق نمایش شورایی و عناصر بیان کرد: مقصود اصلی از این تلفیق این بود که مخاطب عام را در معرض تجربه شناخت تازه ای از موقعیت شخصیت‌هایی قرار دهیم که اگرچه پیش‌تر با آن‌ها آشنایی داشته‌اند، اما به دلیل جایگاه تاریخی و دینی در موقعیت ویژه ای قرار دارند. این شناخت در نمایش ما به این شکل حاصل می‌شود که مخاطب با مشارکت مستقیم در اجرا نمودی از درک این شخصیت‌ها را ارائه می‌دهد که مبتنی بر میزان آشنا بودنش با آن‌ها خواهد بود.در این مسیر به دلیل اقتضائاتی که قرار گرفتن در نقش شخصیت‌های مذهبی ایجاب می‌کند و حساسیت‌هایی که در این باره وجود دارد، این تجربه را با دو شخصیت شمر و حر که نمادی از موقعیت‌های خیر و شر هستند ایجاد کردیم و مخاطبین نمایش در قالب این دو شخصیت است که روبه رو با تجربه درک و شناخت تازه ای از آن‌ها را پیدا می‌کنند. هدف از این تجربه دریافتن این نکته است که هر یک از مخاطبینی که در اجرا مشارکت می‌کنند، با توجه به شناخت قبلی از شخصیت‌های مورد نظر چگونه می‌توانند نمودی از موقعیت‌های این شخصیت‌ها را ارائه بدهند و چگونه خود را در قالب این نقش‌ها تصور خواهند کرد.

«لثه‌های پشت دندان‌هایت را آزار بده»، به کارگردانی محمد معیری و نویسندگی علی اشکان‌نژاد از دیگر تجربه‌های نمایشی سال گذشته بود که دی ماه امسال در تماشاخانه شانو روی صحنه رفت. محمد معیری کارگردان این اثر در ادامه مسیر خود این بار متنی را با رویکرد «پِداگوژی»، اما در زمینه اى متفاوت و بسیار چالش برانگیز انتخاب کرده است. پداگوژی را اگر به معنای روش آموزگاری یا فن و علم تعلیم تصور کنیم، کارگردان در این اثر، انگاره اى نوین برای آن در نظر گرفته است.
او با خلق شرایطى عجیب و دشوار، سعی دارد مفاهیم عمیق فلسفی - روانکاوانه را با استفاده از مدیای تئاتر، آن هم در فضایی به شدت اگزیستنسیل، به تماشاگر عرضه کند. تشکیک در گستره‌ی معناى لذت، سادومازوخیزم پنهان و آشکار، درک گسترده تر از مفهوم درد و نظایر این‌ها، در این پرفورمنس پداگوژیک، دستمایه‌هایی جدی‌اند. در این روند، مخاطب در نقاطى متفاوت از کار، نه تنها با اکنونِ خود، چه بسا با گذشته خود نیز، دست و پنجه نرم خواهد کرد. در طى این اجرا، تماشاگر، در هر جایگاه و نسبتى با خود و محیط، به مواجهه اى تنگاتنگ و شاید تجربه نشده با درون خود خواهد رسید.

نمایش ”الیور توئیست” است که در بیست و پنجمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان روی صحنه رفت، در راستای شعار جشنواره “کودک و حقوق اجتماعی” و با عنایت به  نقش کودکان و نوجوانان در ”منشورحقوق شهروندی” از بین کارهای متقاضی حضور در بخش‌های غیر رقابتی بیست و پنجمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان انتخاب شده بود. در این نمایش پنج نفر از نوجوانان پسر کانون اصلاح و تربیت تهران به کارگردانی اسماعیل فیروزی بر اساس طرحی از فرهاد درودگر و با بازیگردانی پارسا پولادوند ایفای نقش کردند. در این اثر تلاش شده داستان‌هایی از زندگی خود بچه‌ها  با داستان‌هایی از جامعه همسان‌سازی و بیان شود و نوعی نگاه جامعه‌شناسانه به یک جرم صورت بگیرد.

نمایش «مختک» به نویسندگی و کارگردانی کاظم ارجمندنیا ازنمایش هایی بود که درهشتمین سال دوره برگزاری تئاتر صاحبدلان برای اجرا در بوشهر انتخاب شد. در این نمایش آیینی-مذهبی که بر گرفته از رسم و باورها و اعتقادات زنان بوشهری به مختک(گهواره) علی اصغر بود از معلولین کم توان ذهنی، جسمی حرکتی، اعصاب و روان و نابینا برای بازی استفاده شد. 

 

تجربه‌های کارگاهی در عرصه تئاتر کاربردی 

سال گذشته تجربه‌هایی در حوزه‌های مختلف تئاتر کاربردی نیز به غنای کارکردهای اجتماعی سال 1397 افزود.

دومین همایش علمی نمایش درمانی ایران به دبیری مجید امرایی اردیبهشت ماه سال 97 در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد. در دومین سمینار علمی نمایش درمانی ایران پنج مقاله داخلی و خارجی ارائه شد، ضمن اینکه دو کارگاه عملی با حضور ژان پیر کلاین و ادیته وی ارمی از استادان شناخته شده هنر درمانی میزبان شرکت کنندگان بود. «بررسی تاثیر سایکو درام» بر خودپنداره جوانان خطرپذیر پسر دوره دوم متوسطه شهرستان مهاباد نوشته امید پیروی اسلامی، «اثر بخشی تئاتر درمانی بر ناگویی هیجانی زوجین معلول جسمی حرکتی» نوشته محبوبه صلاحی و امیر طباطبایی و «اثر بخشی سایکودراما بر میزان عزن نفس و ابراز وجود دانش آموزان» نوشته حامد حجام زاده از جمله موضوعاتی است که در دومین همایش علمی نمایش درمانی ایرانی مورد بررسی قرار گرفت.

کارگاه تئاتر گروهای اجتماعی؛ اکتشاف شهری، روش اقتباسی  که نام اختصاری آن با عنوان «تئاتر جامعه- گروه» در رسانه‌ها منتشرشد، یکی از تجربه‌های شاخص در حوزه تئاتر کاربردی بود که با حضور آدلاید روزن و دستیارش لورن ریسیک از کشور هلند همزمان با سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر برگزار شد. این کارگاه آموزشی پیرامون شناخت فضاها و نحوه زیست آدم‌های متفاوت در این فضاها، ارتباط برقرار کردن با آن‌ها، دیدن این‌گونه فضاها تا رسیدن به ایده اجرایی، شکل گرفت؛ که طی جلسه سوم کارگاه، شرکت‌کنندگان بر اساس یکسری اتودهای مشارکتی به ایده نهایی دست پیدا کردند.

دوره کارگاهی «تئاتر پداگوژیک» ویژه مربیان، آموزگاران، کتابداران، کارورزان آموزشی، هنرجویان و علاقه‌مندان به هنر تئاتر از دیگر تجربه‌ها در این عرصه بود که مهر ماه سال گذشته از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان برگزار شد. «درآمدی بر تئاتر پداگوژیک: پیشینه، تعاریف، گونه‌ها و کارکردها»، «نقش بازی‌های نمایشی در فرآیند تئاتر پداگوژیک»، «نمایش خلاق: تئاتر پداگوژیک و کنش جمعی» و «پداگوژی، تئاتر شورایی و الگوی بوآل-فریره» از سرفصل‌های اصلی این دوره کارگاهی‌ بود.

و بالاخره؛ کارگاه مبانی تئاتر مجسمه دیگر تجربه کارگاهی در این زمینه بود که از سوی مؤسسه نمایش خلاق، بازی و یادگیری با همکاری انجمن نمایش استان خوزستان، اسفندماه سال گذشته در شهرستان امیدیه برگزار شد.

 

 

 




مطالب مرتبط

کاظم نظری در اختتامیه رپرتوار «تئاتر کاربردی» مطرح کرد

با وجود سالن‌های خوب، شاهین‌شهر می‌تواند به دنیا معرفی شود
کاظم نظری در اختتامیه رپرتوار «تئاتر کاربردی» مطرح کرد

با وجود سالن‌های خوب، شاهین‌شهر می‌تواند به دنیا معرفی شود

آیین اختتامیه نخستین رپرتوار استانی «تئاتر کاربردی» شاهین‌شهر در تالار شیخ‌ بهایی این شهر و با حضور مدیرکل هنرهای نمایشی و فعالان عرصه تئاتر برگزار شد. کاظم نظری در این مراسم گفت خیلی خوشحالم که سالن تئاتری را در شاهین‌شهر دیدم که حتی در تهران هم مانند آن وجود ندارد.

|

نظرات کاربران