در حال بارگذاری ...
گفت و گو با کارگردان نمایش «اجازه دارم جیغ بکشم»:

همیشه دوست دارم فراتر از دنیای واقعی را ترسیم کنم

ایران تئاتر: علی ساسانی نژاد در ادامه اجرای نمایش های موزیکال خود، اینبار نمایش «اجازه دارم جیغ بکشم» را در تماشاخانه مستقل به روی صحنه برد.

ساسانی نژاد مدرک کارشناسی طراحی صحنه از دانشگاه هنر و معماری و کارشناسی ارشد خود را در رشته ویدئو پروداکشن از دانشگاه ام آی تی هندوستان گرفته است و پس از اجرای نمایش های «هیچستان یک حقیقت» در هند و «بانوی زیبای من» در هند و لبنان، نمایش «شط رنج» و «شبح اپرای تهران» را به روی صحنه برد و  «اجازه دارم جیغ بکشم» در حقیقت سومین نمایش حرفه ای او در ایران است.

در حاشیه یکی از اجراهای این نمایش فرصتی داد تا مصاحبه با او انجام دهیم:

 

چرا تصمیم گرفتید این نمایش را به روی صحنه ببرید؟

پس از اجرای نمایش شبح اپرای تهران در خانه هنرمندان، رضا افشاری نویسنده نمایش، متنی را برای اجرا به من پیشنهاد داد که بسیار جذاب بود و علاقه مند به اجرای آن شدم. نمایش در فضای گوتیک بود و حدود یکسال روی متن کار کردیم و هزینه زیادی هم برای آن صرف شد. اما سه بار برای اجرا آماده شد و هر سه بار مجوز نگرفت. در همان دوران آقای افشاری طرح یک صفحه ای برایم خواند و نظرم را در مورد آن پرسید. کار جالبی به نظرم آمد و تصمیم گرفتیم کار را برای اجرا آماده کنیم و بدین ترتیب نمایش «اجازه دارم جیغ بکشم» آماده اجرا شد.

 

درک من از نمایش این بود که تلاش گروه به این سمت است که با نگاهی فمنیستی، جایگاه زن را در خانه به نمایش گذارد. این نگاه را قبول دارید و اگر جوابتان مثبت است، احساس نمی کنید این نگاه کمی یک جانبه بود؟

من اصلا با این موضوع مخالفم چون شخصا فمنیسم را قبول ندارم. به عقیده من فمنیسم یک نگاه ضد زن است چون زن دارای ویژگی های متفاوت با مرد است و انتظار انجام کارهایی شبیه مردها ظلم به زن و عدم توجه به تلاش های زنانه اوست.

داستان نمایش در خصوص یک زن است که از سوی همسرش مورد تعرض قرار گرفته و با وجود زخم هایی که خورده زندگی را ادامه داده و به یک مشکل روانی دچار شده است. مشکلی که فقط خودش باید در مسیر درمانش تصمیم بگیرد و در نهایت شخصیت داستان بهترین راه را جدایی می بیند. این یک موضوع اجتماعی است و در جامعه زیاد اتفاق افتاده است و نمی توان به آن برچسب فمینیستی زد.

 

اما بهره گیری از یک دکور خاص و در نگاهی منفی بافانه شاید شعاری، استفاده از موسیقی سنتی و عاشقانه، درگیری های پرسوناژها و حتی فضای سورئال حاکم بر نمایش موید همین تفکر است. به عقیده شما آیا در یک فضای رئال و حتی مینیمال ارتباط بهتری با مخاطب برقرار نمی شد؟

من قبل از هر چیز باید بگویم که خیلی از هنرمندان ما در ایران چون ابزار ندارند مینیمال کار می کنند و متاسفانه فلسفه آن و ویژگی هایش را  یا نمی دانند و یا رعایت نمی کنند. من مینیمالی که از فقر می آید دوست ندارم. من روی کارگردانی و بازیگری سعی می کنم مینیمال باشم اما در دکور و موسیقی این کار را نمی پذیرم.

من طراحی صحنه خواندم و در حیطه مجسمه سازی نیز تجربه زیادی در هند کسب کردم همواره علاقه مندم از این زاویه نمایش را آماده اجرا کنم. این نگاه باعث می شود از فضای رئال فاصله بگیرم. همیشه دوست دارم فراتر از دنیای واقعی را ترسیم کنم و چیزی به تماشاگر ارائه شود که تا به حال تجربه نکرده است.

در خصوص سبکی که انتخاب شد باید بگویم، دو بخش ابتدا و انتهای متن داستان کاملا رئال بود و فقط بخش دوم سورئال نوشته بود و من در اجرا فضا را تغییر دادم.

ما در معماری سبکی به نام سازه های عظیم داریم که یک سبک مردانه است و برخی آن را دیکتاتوری می دانند. من ذاتا از آن دست افرادی هستم که در طراحی صحنه نگاه دیکتاتوری دارم. به عقیده من طراحی صحنه معمار اصلی نمایش است. طراحی صحنه است که به کارگردان می گوید میزانسن را چطور طراحی کند، بازیگر کجا حرکت کند و...

من از دکور صحنه استفاده کردم. بازیگران بر روی آن حرکت می کردند. چشم و دهان توتم و انگشتان دست، تار عنکبوت و ... همگی برنامه ریزی شده بود و به اجرا کمک کردند.

 

من این سوال را از آن جهت پرسیدم که عموماً مولفه هایی چون موسیقی، دکور، نور و ... همگی برای کمک به بازیگر و متن است و تماشگر برای برقراری ارتباط بیشتر با نمایش کمک می کند. آیا موزیکال بودن نمایش و دکور در این خصوص نقش خود را به درستی ایفا کردند؟

ببینید من تماشاگر ایرانی را می شناسم و می دانم چه چیز دوست دارد. گاهی باید حرکاتی انجام داد تا تماشاگر به سالن بیاید. موسیقی خوب، تصویر قشنگ و ... ساعات لذت بخشی برای تماشاگر ایجاد می کند. تئاتر برای من در وهله اول یک تفریح است و تلاش می کند تا حال تماشاگر را خوب کند و در ادامه چیز جدیدی به او یاد بدهد. من باید ابتدا حال او را خوب کنم و موسیقی، دکور، فرم اجرا و ... همگی در این مسیر است.

من همواره دوست دارم همه مولفه های نمایش اعم از موسیقی، دکور، بازیگری و ... و هر آنچه در اپرا تجربه می شود را در تئاتر ببینم و برای همین مسئله تلاش می کنم.

 

گفت و گو: علی رحیمی

 




نظرات کاربران