در حال بارگذاری ...
گزارش نشست آشنایی با سندیکای تئاتر آلمان

استقبال از تئاتر حتی بیش از استادیوم‌های بزرگ فوتبال

ایران تئاتر - مجید گیاهچی:اگر نگویم مهم‌ترین، بی‌شک یکی از مهم‌ترین برنامه‌های صنفی پیش‌بینی‌شده در "شانزدهمین دوره‌ی هفته‌ی بزرگداشت تئاتر"، که توسط خانه‌ی تئاتر در حال برگزاری است، دعوت از آقایان «ادل لاراکی» و «محمدعلی بهبودی»، نمایندگان سندیکای تئاتر آلمان است.

نشستی که در روز یک‌شنبه    هشتم اردیبهشت ۱۳۹۸    در سالن استاد امیرخانی خانه‌ی هنرمندان    برگزار شد و هر چند آقای بهبودی در نشست برگزارشده در سال ۱۳۹۷    اطلاعات با ارزشی در مورد تئاتر آلمان و فعالیت‌های صنفی هنرمندان تئاتر در آن کشور ارائه کرده بودند    اما حضور آقای لاراکی    معاون سندیکای سراسری تئاتر آلمان و رئیس سندیکای تئاتر استان نوردراین وستفالن    فرصتی بسیار مغتنم برای آشنایی با یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین سیستم‌های تئاتری جهان بود.

سیستمی که به‌قول  لاراکی    به‌تنهایی به‌اندازه‌ی فعالیت تئاتر در دیگر کشورهای جهان است و توانسته هنر "تئاتر" را به‌عنوان میراث معنوی کشور آلمان در یونسکو ثبت کند.

 

   بگذریم که در مقام میزبانی در این برنامه و در برنامه‌های دو روز نخست هفته‌ی بزرگداشت تئاتر    مشکلات و نارسایی‌هایی وجود دارد که در پایان همین مطلب به آن‌ها اشاره می‌کنم:

 

 در کشور آلمان مجموعاً 4350 تئاتر وجود دارد:

  150 تئاتر دولتی و 2000 تئاتر خصوصی که همگی از گروه ثابت کارکنان و هنرمندان برخوردارند.

  در کنار این تئاترها    2200 ساختمان تئاتر دیگر هم وجود دارد    با این تفاوت که گروه ثابتی ندارند و صحنه‌هایشان را به گروه‌های داوطلب    اجاره می‌دهند.

 

 آلمان دارای 16 استان یا ایالت است    و در سیستم دولتی آن (با 150 سالن) سه نوع تئاتر وجود دارد:

  تئاترهای شهر

  تئاترهای استان

  تئاترهای دولت مرکزی

 همان‌گونه که ذکر شد همگی علاوه بر هنرمندان میهمان که به‌فراخور از آن‌ها استفاده می‌شود دارای کارکنان و گروه ثابت هنرمندان هستند.

 برنامه‌ی اجرای تئاتر در این تئاترها    به‌شکل رپرتوار یا اجراهای دوره‌ای است    یعنی هر عنوان نمایش    در طول هفته    فقط چند بار روی صحنه می‌رود و در دیگر روزهای هفته‌    مطابق برنامه‌ریزی انجام‌شده    نمایش‌های دیگری اجرا می‌شوند    اما مطابق برنامه‌ای اعلام‌شده‌    اجرای هر نمایش در هفته‌های بعد و دوره‌های متعددی تکرار می‌شود (که گاهی این تکرارها بدون تغییر در مزانسن    بیش از صد سال است که ادامه دارد).

 تئاتر آلمان در سال 2018    از بودجه‌ی حمایتی 2.2 میلیارد یورویی برخوردار و در همین سال 150 تئاتر دولتی آلمان    پذیرای 20 میلیون نفر تماشاگر بوده‌ است.

درآمدهای حاصل از فروش گیشه در تئاتر آلمان در سال 2018    در بخش دولتی نیز چیزی حدود 20% کل کمک‌های دولتی و حدود 400 میلیون یورو بوده است.

البته آمار کل تماشاگران تئاتر در آلمان (با جمعیتی نزدیک به 83 میلیون نفر)     در سال 2018    مجموعاً 39 میلیون نفر بوده‌    که این تعداد تماشاگر از مجموع تعداد تماشاگران فوتبال    در کشوری که یکی از مهم‌ترین و پراستقبال‌ترین کشورها در عرصه‌ی ورزش فوتبال جهان است    بیش‌تر است.

در سال 2018    تعداد 7600 عنوان نمایش در آلمان اجرا شده که در این میان    4000 عنوان متفاوت بوده و در دیگر تئاترها اجرا نشده‌اند و تعداد 600 عنوان اجرا برای نخستین بار بر صحنه رفته‌اند.

 مجموع دست‌اندرکاران ثابت تئاتر آلمان    اعم از هنرمندان و کارکنان    40.000 نفر است.

 تنها برای مثالی در اهمیت تئاتر در آلمان    می‌توان اشاره کرد که شهری چون ماینینگن    با 21.000 نفر جمعیت    سالنی 750 نفره دارد.

 

آشنایی بیشتر

 برای آشنایی بهتر با وضعیت تئاتر در آلمان    اطلاعات دقیق‌تری در مورد شهر اسن    که محل فعالیت  ادل لاراکی است  ارائه می‌شود:

  اسن با 600 هزار نفر جمعیت (جمعیتی حدود یک یا دو منطقه‌ی تهران)    9 صحنه‌ی اجرای تئاتر در 4 ساختمان و با ظرفیت میزبانی از 4389 نفر دارد (این شهر در 1983    سه تئاتر داشت و تئاترهای دیگر به‌تازگی تاسیس شده‌اند).

  ظرفیت تئاترهای اسن: 1874 نفر/ 1103 نفر/ 410 نفر/ 382 نفر/ 200 نفر/ 169 نفر/ 100 نفر/ 90 نفر/ 61 نفر.

  در طول سال در این 9 تئاتر    حدود 1000 اجرا انجام می‌شود.

  این 9 تئاتر    مجموعاً از همکاری 750 نفر دست‌اندکار ثابت (و در سال 2018    تعداد 350 هنرمند میهمان) برخوردار بوده که در 100 شغل تئاتری    مشغول به‌فعالیت هستند (و جالب آن‌که این 750 نفر از 40 ملیت مختلف هستند    از جمله خود آقای لاراکی اصلیتی مراکشی دارد)

  تئاتر در اسن    در بسیاری از شب‌ها    میزبان بیش از 4000 تماشاگر و در طول سال پذیرای 330.000 تماشاگر است.

  تئاتر اسن از بودجه‌ی حمایتی 51 میلیون یورویی    در سال 2018    برخوردار بوده است (که 48 میلیون آن توسط شهر و 3 میلیون آن توسط استان تامین شده) و با احتساب درآمد حاصل از گیشه    مجموعاً بودجه‌ای به‌مبلغ 62 میلیون یورو    در اختیار فعالیت‌های تئاتری بوده است.

  کف و سقف بلیت تئاتر    بسیار متفاوت است و به‌ترتیب ۱. تئاتر‌های متعارف (گویشی)    ۲. رقص‌ها    ۳. اپراها و ۴. تئاترهای موزیکال و ترکیبی که از ارکستر استفاده می‌کنند    بلیت گران‌تری دارند تا آن‌جا که از بلیت 9 یورویی تا بلیت 450 یورویی به‌فروش می‌رسد.

  در همین شهر اسن و با توجه به معروف بودن اپرایش    تهیه‌ی بلیت بسیاری اپراها تنها برای دو سال بعد ممکن است.

  البته نظام تخفیفاتی هم پیش‌بینی شده    برای دانشجویان    هنرمندان و افرادی که تحت حمایت خدمات اجتماعی هستند.

  از جمله در تئاتری که آقای لاراکی فعالیت دارند    در روزهایی که تمام صندلی‌ها به‌فروش نرسیده‌اند    دانشجویان می‌توانند با پرداخت یک یورو    به‌تماشای نمایش بنشینند.

 

فعالیت سندیکایی

   پس از ارایه‌ی شمایی کلی از فعالیت‌های تئاتر در کشور آلمان    بخش دوم بحث برفعالیت سندیکایی متمرکز شد:

 شاید جالب باشد بدانیم کسی که در حرفه‌ای کردن مناسبات تئاتر در آلمان    تاثیر مستقیم    فراوان و اصلی داشته و خودش 26 سال مدیر تئاتر بوده    کسی است که تقریباً تمامی ایرانیان به‌خاطر شیفتگی‌اش به حافظ و فرهنگ شرق    تمامی مسلمانان به‌خاطر آشنایی‌اش با قرآن و تمامی جهانیان به‌عنوان شاعر و ادیب و نویسنده و نقاش و محقق و انسان‌شناس و فیلسوف و سیاست‌مداری که زبان‌هایی چون لاتین و یونانی و فرانسوی و انگلیسی و عبری و عربی و حتی فارسی هم می‌دانست و از بزرگ‌ترین چهره‌های فرهنگی تمامی دوران‌های جهان محسوب می‌شود و او کسی نیست جز: یوهان ولفگانگ فون گوته بزرگ (1749 - 1832)

با تلاش‌های او بود که تئاتر در آلمان حرفه‌ای شد و او قواعدی در 99 پارگراف    در تعریف شرایط یک بازیگر حرفه‌ای تئاتر    نگاشت.

 

 سه محور اساسی فعالیت سندیکایی :

 1- مدت کار  ،  استراحت و تعطیلات ؛برای سالم ماندن  ،  احساس امنیت شغلی    کسب انرژی و انگیزه‌ی دوباره و هماهنگی کار شغلی و زندگی خانوادگی

 2- اجرت مناسب ؛برای با احترام و شخصیت زندگی کردن و قدر و ارج دیدن    با دریافت حقوق متناسبی که بتواند حداقل زندگی آبرومند را تامین کند (این نکته عجیب است که علی‌رغم ان‌که وظایف هنرمند در جامعه اگر بیش از باقی مشاغل‌    چون معلمی یا استادی و پزشکی و ‌..‌. نباشد    کم‌تر نیست    اما همیشه نگاه متفاوتی نسبت به حق‌الزحمه‌ی هنرمند در نسبت با دیگر مشاغل وجود دارد)

 3- داشتن قرارداد ؛برای احساس امنیت شغلی    داشتن هویت هنری    امکان برنامه‌ریزی و شرکت در فعالیت‌های عام زندگی

 

 و از آن‌جا که بین کارفرما و هنرمندان و دیگر دست‌اندرکاران تئاتر    با توجه به جایگاه‌ها و موقعیت‌های متفاوت اجتماعی    عدم‌توازن قدرت وجود دارد    وجود نمایندگانی برای هنرمندان (سندیکا) را که بتواند در جهت برقراری توازن بیش‌تر قدرت و دفاع از حقوق هنرمندان فعالیت کند    ناگزیر برشمردند.

 

 سندیکاهای تئاتر در آلمان متاثر از سیستم فدرال کشور    هم‌چنین مدیریت تئاتر که متمرکز نیست   بلکه به‌شکل استانی اعمال می شود و بر پایه‌ی هیات‌های ویژه‌ی استانی شکل می‌گیرد و

روسای هیات‌های استانی    هیات امنای سندیکای سراسری تئاتر آلمان را تشکیل می‌دهند.

 

 سندیکای تئاتر آلمان به چهار گروه شغلی تقسیم می‌شود:

  سولو (هنرمندانی که کارشان تک‌نفره    انجام می‌شود: نمایش‌نامه‌نویس    کارگردان    بازیگر و ...)

  رقص (هنرمندانی که در فعالیت‌های رقص مشارکت دارند)

  کُر اپرا (هنرمندانی که در فعالیت‌های کر و اپرا فعال هستند)

  تکنیک (تمام دست‌اندرکارانی که در امور تکنیکی فعالیت دارند: صحنه    صدا    نور و .‌‌..)

 

 وظایف اصلی سندیکا:

  پی‌گیری خواسته‌های اعضا در زمینه‌های اجتماعی    حقوقی و مالی

  تصمیم‌گیری در مورد میزان دستمزد و برخورداری از حمایت‌های مصرح در شرایط کار    مطابق قراردادهای مشخص و از پیش تعریف‌شده

  توجه به تامین حقوق بازنشستگی

  تصمیم‌گیری در مورد اعتصاب در صورت لزوم

  تامین وکیل برای حل مشکلات قضایی اعضا با کارفرمایان

  انتشار یک ماه‌نامه و ارسال پستی آن به نشانی هر یک از اعضا

  گفت‌وگو و لابی مداوم با سیاست‌مداران با هدف تامین منافع صنف

در سندیکای سراسری تئاتر آلمان تنها 7 کارمند حقوق‌بگیر ثابت وجود دارد.

تمامی فعالیت‌ها توسط اعضای داوطلب و بدون دریافت حق‌الزحمه    انجام می‌شود و در واقع همین داوطلبانی که حقوقی دریافت نمی‌کنند    هستند که تصمیم‌گیرنده‌اند و وظیفه‌ی آن 7 نفر دریافت‌کننده‌ی حقوق    تنها پی‌گیری و اجرای تصمیمات آن‌هاست.

 

 هزینه‌های لازم برای فعالیت سندیکا از طریق پرداخت حق‌عضویت اعضا تامین می‌شود:

  مبنای پرداخت حق‌عضویت    پرداخت 1% از درآمد هر عضو است. البته حق‌عضویت کف و سقفی دارد که در صورت کسب درآمد کم‌تر یا بیش‌تر    مبنا قرار داده می‌شود و آن پرداخت حداقل 16 یورو (برای اعضای تازه‌کار 14 یورو) و حداکثر 67 یورو در هر ماه است.

از هر یورو مالیات پرداختی توسط هر آلمانی    40% به استان    20% به شهر و 40% به دولت مرکزی تعلق می‌گیرد.

 در آلمان حداقل حقوقی تعریف شده که شامل تمام اقشار و از جمله هنرمندان است و کسی نمی‌تواند دیگری را با پرداخت حقوقی کم‌تر از آن    به‌کار بگیرد.

 علاوه بر سیستم رفاه اجتماعی که از شهروندان و به‌خصوص بی‌کاران و نیازمندان حمایت می‌کند    هر آلمانی از یک بیمه‌ی بازنشستگی دولتی    برخوردار است که شامل خدمات بازنشستگی    درمانی    نگهداری از سالخوردگان و از کارافتادگی است    اما چون این بیمه نمی‌تواند نیازهای دوران پیری را تامین کند    صندوق‌های بیمه‌ای تاسیس شده‌اند تا کمبودها و نواقص بیمه‌ی دولتی را تامین کنند.

 

 در ارتباط با فعالیت‌های تئاتری بیش از 80 سال است که صندوقی تشکیل شده تا علاوه بر خدمات و بیمه‌های دولتی    بتواند حمایت‌های لازم و تکمیلی درمانی و بازنشستگی را تامین کند:

  برای عضویت در این صندوق حمایتی هر هنرمند    4.5 درصد از درآمدش را به صندوق پرداخت می‌کند و کارفرما موظف است به‌همان میزان به صندوق بپردازد (جمعاً 9%)

  از سوی دیگر از بابت فروش هر قطعه بلیت تئاتر در تمام آلمان    10 سنت به این صندوق تعلق می‌گیرد که شرایط بسیار مناسبی برای تقویت خدمات بیمه‌ای فراهم نموده است.

  مادام که هنرمند و دست‌اندکار تئاتری بتواند ماهیانه حداقل 12 یورو پرداخت کند    می‌تواند از خدمات این صندوق بهره‌مند باشد و اگر 36 ماه حق‌عضویت بپردازد    از حق‌بازنشستگی هم برخوردار خواهد شد و در صورت عدم‌توانایی در یافتن شغل یا بازنشستگی    از حمایت‌های صندوق برخوردار خواهد بود    هم‌چنین در صورت فوت    خانواده‌ی او از حمایت‌های این صندوق بهره‌مند می‌شوند.

  این صندوق علاوه بر بازنشستگی خدماتی در مورد هزینه‌های غیرمتعارف پزشکی    چون هزینه‌های دندان‌پزشکی    لنز و تصادفات و ... ارائه می‌کند.

  البته این صندوق فقط مختص کارکنان دائمی با قراردادهای مشخص است و کسانی که قراردادهای آزاد و غیردائمی دارند از حمایت صندوق‌های دیگری برخوردار هستند.

 

 برای حمایت از هنرمندانی که به‌شکل دائم و ثابت فعالیت ندارند    بیش از 35 سال است که صندوق حمایت از هنرمندان تشکیل شده است:

  50% از منابع این صندوق توسط هنرمندان    20% توسط دولت مرکزی و 30% توسط موسسه‌ای که هنرمند در آن فعالیت دارد    تامین می‌شود و تامین هزینه‌های اداری این صندوق (مکان و تجهیزات و کارکنان و ...) را دولت مرکزی برعهده دارد.

 

   بخش اول از بحث آشنایی با سندیکای تئاتر آلمان در همین‌جا به پایان رسید و ادامه‌ی بحث در جلسه‌ی ساعت 17 روز سه‌شنبه    10 اردیبهشت    ارائه می‌شود    اما در نیمه و پایان نشست فرصتی فراهم شد تا به پرسش‌های حضار پاسخ داده شود که در صورت استقبالی مناسب‌تر    می‌توانست بخشی بسیار مفیدتر باشد که امیدوارم در جلسه‌ی سه‌شنبه این‌چنین شود    برخی از موارد مطرح‌شده در پاسخ‌ها:

 

 بر مبنای قانون اساسی آلمان هنر    مطبوعات    مذهب و تحصیل در سراسر آلمان آزاد است و هیچ کس و قدرتی حق مداخله در آن‌ها را ندارد.

  دادگاه‌های بی‌طرف و مستقلی در آلمان وجود دارند که در صورت فشار و مداخله‌ی هر ارگان و قدرتی اعم از دولتی یا عمومی که ممکن است از سوی نهادهای رسمی قدرت موردحمایت باشند    می‌توان به آن‌ها مراجعه و مداخله‌کنندگان را منع و تعقیب کرد.

  البته هر آلمانی حق دارد از هر آن‌چه نادرست تشخیص می‌دهد و از جمله در نسبت با آثار هنری    شکایتی تنظیم بکند و دادگاه‌ها موظف به رسیدگی به شکایات هستند.

اما اصولاً ملت و دولت آلمان با توجه به تجربه‌ی دیکتاتوری و فاشیسم    بسیار محتاط و حساس هستند و به‌شدت به قوانین و از سوی دیگر به سلب آزادی    که احتمال قدرت گرفتن دیکتاتوری را افزایش می‌دهد    حساسیت دارند    بنابراین حتی در صورت بروز و وجود مشکلی    راه‌حل آن‌ها در تمامی امور رواداری و مدارا و تحمل است    مگر این‌که چاره‌ای جز دخالت و ممانعت وجود نداشته باشد‌.

  از سوی دیگر مسئولیت هر تئاتر با رئیس آن است و اگر کاری را مناسب نداند    می‌تواند مانع اجرای آن در تئاتر خودش بشود    اما امکانی برای ممانعت از اجرای آن در دیگر مکان‌ها و سالن‌ها ندارد.

  اجتماع    تشکل‌های مردمی    احزاب و کلیساها و ... هم می‌توانند نسبت به آثار هنری و از جمله تئاتر    معترض باشند و سابقه‌ی اعتراض کلیساها نسبت به معدودی تئاترها وجود دارد    اما هرگز موفق نشده‌اند از اجرایی ممانعت و جلوگیری کنند    چرا که حتی با داشتن چنین قصدی    در مواردی دادگاه‌ها مانع از دخالت آن‌ها شده‌اند.

  هم‌چنین شکایات یک حزب دست‌راستی به دادگاه‌ها سابقه دارد    اما تا کنون همیشه رای نهایی دادگاه‌ها به نفع هنرمندان صادر شده است.

  در صورت انجام عملی    خلاف قانون اساسی    هر دادگاهی می‌تواند مستقلاً ورود و اعلام‌جرم بکند    موضوعی که با توجه به نکته‌ی اشاره‌شده در مورد حساسیت‌ ملت و دولت آلمان نسبت به شکل‌گیری دیکتاتوری و البته پای‌بندی و مراعات هنرمندان    تا کنون اتفاق نیفتاده است.

  در آلمان پنج نوع دادگاه وجود دارد    که یکی‌ از آن‌ها ویژه‌ی بررسی شکایات هنرمندان است که هر چند منصوب قانون‌گذار است اما تقریباً خصوصی است    با انتخاب یک قاضی از طرف قانون‌گذار و 2 نماینده از طرف سندیکای هنرمندان و 2 نماینده از طرف اتحادیه‌ی کارفرمایان.

مجموعاً 6 شعبه‌ی دادگاه برای رسیدگی مقدماتی و 1 شعبه برای تجدیدنظر    در سراسر آلمان وجود دارد و البته سه مرحله استیناف بعدی هم پیش‌بینی شده است.

 

 در مورد تضمین‌هایی برای حفظ کیفیت آثار و در نغلطیدن تئاتر به سوی تجارت    سرگرمی‌سازی و به هر طریق دوری جستن آن از کیفیت‌های ناب هنری    هیچ نهاد و ارگانی جز خود مردم و تماشاگران نقش و تاثیری ندارند    تماشاگر است که با استقبال یا عدم‌استقبال از نمایش‌ها که تعدادشان خیلی زیاد است و در انواع روش‌ها و گونه‌ها و موضوعات ارائه می‌شود    نقش کنترل‌کننده‌‌ی کیفیتی را ایفا می‌کند.

  البته در رقابتی آزاد    هر استان و هر شهر و هر تئاتر خود را در رقابت با دیگر استان‌ها و شهرها و تئاترها می‌بیند و چاره‌ای جز حفظ و گسترش کیفیت آثار ندارد.

  از سوی دیگر توجه به فرهنگ و هنر با وضعیت درآمدی و معیشتی شهرها گره خورده و در صورت فقر فرهنگی    سرمایه‌گذاری در شهرها کاهش می‌یابد    چون امکان و فرصتی برای اوقات فراغت کارکنان و مخاطبان و گروه‌های هدف هر سرمایه‌گذاری    وجود ندارد    بنابراین افزایش فعالیت فرهنگی و هنری شهرها یک ضرورت برای بقا و گسترش امکانات و خدمات رفاهی در شهرهاست.

 

 اتحادیه‌ی جهانی سندیکاهای تئاتر شامل چهار بخش آسیا    آفریقا    اروپا و امریکا    در شهر بروکسل بلژیک مستقر است و بسیاری از سندیکاهای تئاتر کشورها در آن عضویت دارند.

 

 دانشگاه‌های تئاتر در آلمات بیش‌تر بر کسب دانش و تئوری تئاتر متمرکز هستند.

اما مدارس تئاتری با تمرکز 80 تا 90% بر کار عملی    مهم‌ترین تامین‌کننده‌ی هنرمندان تئاتر محسوب می‌شوند    در پایان هر دوره و با اجرای نمایشی از روسای تئاترها    دعوت می‌‌شود تا کار فارغ‌التحصیلان این مدارس را ببینند و در بسیاری موارد روسای تئاترها همکاران تازه‌ای را از میان آن‌ها انتخاب می‌کنند.

  رقابت برای شغل‌های هنری بسیار زیاد است و برای یک موقعیت شغلی گاه بیش از 600 داوطلب وجود دارد.

 

   و اما چند نکته:

  شانزدهمین دوره هفته‌ی بزرگداشت تئاتر    بی‌شک در نسبت با پانزده دوره‌ی پیشین    یک جهش است و چه از حیث کمی و به‌خصوص از نظر کیفی    رشد و ارتقای افزونی را نشان می‌دهد البته متاسفانه بدون زمینه‌سازی‌ها و بستر آفرینی‌ها و هماهنگی‌های لازم و ضروری.

  اگر فستیوال تئاتر فجر    مهم‌ترین رویداد اجرایی اداره‌کل هنرهای نمایشی محسوب می‌شود    برگزاری این هفته    به‌خصوص در ابعادی که در این دوره پیدا کرده را باید مهم‌ترین ظهور و بروز اجرایی خانه‌ی تئاتر در طول سال ارزیابی کرد که اهمیت آن به‌خصوص با توجه با ناکارآمدی و جوان بودن ساز و کارهای تصمیم‌گیری و مدیریت    اداری و پشتیبانی    تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی خانه‌ی تئاتر که بحمدالله همگی در حال پیشرفت هستند    دوچندان دشوار و صعب به‌نظر می‌رسد    که جا دارد از تمام کسانی که با تحمل نابسامانی‌ها و سختی‌ها از جان و دل مایه گذاشته‌اند و نه در حد بضاعت خود    که بیش از آن مصروف داشته‌اند    تشکر و قدردانی بشود.

  اما در عین حال این نباید مانع از آن شود که مشکلات و نارسایی‌ها را نبینیم و در جهت رفع آن‌ها نکوشیم    هر چند شاید در اثنای برگزاری این برنامه و در حالی‌که دو روز از آن گذشته شاید موقعیت خیلی مناسبی برای طرح کامل نقطه‌نظرات نباشد و جوانمردانه‌تر است که آن‌را به بعد موکول کنیم    اما با توجه به باقی ماندن چند روز از این هفته و از جمله جلسه‌ی دوم آشنایی با سندیکای تئاتر در آلمان    چند تذکر را لازم می‌دانم.

  شرایط متلاطم اجتماعی و اقتصادی و کار و فعالیت هنری    نوعی رخوت و بی‌حسی و بی‌اعتمادی ایجاد کرده که به‌خصوص بر مخاطبان جدی و حرفه‌ای تئاتر موثر است و هر چند از اساس تمایل زیادی برای حضور در مجامع و مراسم و نشست‌ها بروز و نشان نمی‌داده‌اند    مجموعه‌ی شرایط بر این عدم‌استقبال افزوده است.

  از سوی دیگر به جز همزمانی برگزاری جشنواره‌ی تئاتر دانشجویی و تداوم اجرا در سالن‌های تئاتر که بخش مهمی از مخاطبان را پراکنده می‌سازد    همزمانی برنامه‌های قابل‌توجه که می‌تواند مخاطبان مشترکی داشته باشد    یک آفت جدی و لطمه‌زننده است که حتماً لازم است در ادامه‌ی برگزاری برنامه‌های این هفته و در سال‌های بعد به آن توجه جدی بشود.

  مجموعه‌ی شرایط و تداخل‌ها باعث شده که استقبالی درخور و موردتوقع در دو روز ابتدایی و به‌خصوص برای برنامه‌ی آشنایی با سندیکای تئاتر آلمان    علی‌رغم تمام اهمیت و ویژگی و سطح عالی آن انجام نشود.

  انتظار این بود (و البته امیدوارم در روز سه‌شنبه محقق بشود) که بخش عمده‌ای از اعضای هیات‌مدیره‌های مرکزی و انجمن‌ها و کانون‌های خانه‌ی تئاتر (که قریب 150 نفرند)    مدیران ارشد بخش دولتی و عمومی تئاتر    روسای تئاترهای دولتی و عمومی و خصوصی    استادان و هنرمندان شناخته‌شده‌ی تئاتر    گروه‌های تئاتری و اعضای فعال در فعالیت‌های صنفی    دانشجویان و ... نهایتاً اصحاب رسانه در این نشست دعوت شده و حضوری پر رنگ داشته و این فرصت مغتنم برای دریافت پاسخ بسیاری از پرسش‌ها و یافتن کلیدهایی برای حل مشکلات و نارسایی‌های موجود در مناسبات تئاتر کشور را جدی بگیرند و از حضور این دو میهمان بزرگوار که خالصانه و با اشتیاق هر آن‌چه در چنته دارند را ارائه می‌کنند    استفاده کنند (جدا از این‌که دعوت از میهمانانی در این سطح    از اساس تابع پروتکل‌های تشریفاتی و مناسباتی تعریف‌شده‌ای است که در جلسه‌ی اول متاسفانه محقق نشد).

  با درک شرایط کاری و مشکلات فردی همگان که علی‌رغم تمایل‌شان    امکان حضور بسیاری را در برنامه‌ها فراهم نمی‌آورد    مطمئناً حضور موثرتر دوستان دست‌اندکار می‌توانست و می‌تواند بر جهت‌دهی مناسب‌تر به مباحث    مطابق نیازهای تئاتر ما بیفزاید.

امیدوارم دوستان با حضور خود در دومین نشست در ساعت 17 روز سه‌شنبه    10 اردیبهشت 1397    در سالن استاد امیرخانی خانه‌ی هنرمندان    این فرصت مغتنم را قدر دانسته و موجب بهره‌گیری مناسب‌تر تئاتر ایران از این حضور فرخنده و مبارک باشند.