کیوان نخعی در گفتوگو با ایرانتئاتر عنوان کرد
نشر نمایشنامه نیازمند حمایت جدی مدیران فرهنگی است
ایرانتئاتر: کیوان نخعی نویسنده، کارگردان و مدیر فرهنگی سالها است که در حوزه تئاتر فعالیت موثر و مستمری دارد. وی فارغالتحصیل کارگردانی تئاتر و در سمت مدیریت روابط عمومی اداره برنامههای تئاتر، مدیریت تماشاخانه سنگلج و مدیریت کتابخانه تخصصی تئاترشهر فعالیت داشته است. او پیش از این به عنوان کارشناس در واحد هماهنگی تئاتر استانهای کشور مشغول به فعالیت بود.
- کیوان نخعی که عضو هیات موسس انجمن نویسندگان و منتقدان خانه تئاتر است، تا سال ۱۳۸۱ در نشریات گوناگون نقد تئاتر و سینما مینوشت. نگارش نمایشنامههای هپروت، جایی که پیادهرو تموم میشه، سفر سه نفره سرهنگ، سر شاخ، پارازیت، غریب طوس و تنگنا، کارگردانی نمایش خشم، نمایش عروسکی پسماندگان و نمایش غریب طوس، مدیریت اجرایی نمایش پنجرهها، نگارش فیلمنامه سینمایی نامههای باد، تلهتئاتر جاده باریک میشود و ساخت فیلم کوتاه آسمان سربی از فعالیتهای هنری نخعی محسوب می شوند. با کیوان نخعی درباره فعالیتهای جدید او گفتوگویی انجام داده ایم.
- در بحث چاپ و انتشار نمایشنامه در سال 98 چه فعالیت هایی را انجام داده اید؟
فعالیتم را در سال جدید با ارائه نمایش نامه جایی که پیادهرو تموم میشه که در نمایشگاه کتاب توزیع شده است؛ آغاز کردم. همچنین دو نمایشنامه های سر شاخ و پارازیت هم که توسط نشر آریا گوهر به چاپ رسیده است در نمایشگاه هم عرضه شده است. قبل از برگزاری نمایشگاه کتاب تعدادی از نسخ چاپ شده این دو نمایش نامه به فروش رفته بود و معتقدم اگر این آثار در جاهای مرتبط مثل برخی از کتابفروشیهایی که در حوزه تخصصی تئاتر و سینما فعالیت دارند توزیع می شد؛ میتوانست بیشتر در دسترس علاقمندان قرار بگیرد. خود من هم با در اختیار قرار دادن تعدادی از نسخ این آثار به جاهایی مثل کتابفروشیها و مجموعه تئاتر شهر تلاش کردم این ارتباط به وجود بیاید.
- وضعیت استقبال مخاطبان نمایشگاه کتاب از این دو اثر چگونه است؟
- نکته جالب این است کلیه نسخ موجود از این دو نمایش نامه تا روز دوم برگزاری بیست و هشتمین دوره نمایشگاه کتاب به فروش رسیدند و هنوز هم مخاطبانی به غرفه انتشاراتی مراجعه می کنند و در خواست تهیه این دو نمایش نامه را دارند و متاسفانه به دلیل مشکلات و بحران کاغذ نتوانستیم سریع برای چاپ دوم کتاب اقدام کنیم و از طرفی برای چاپ دوم با توجه به افزایش سرسام آور کاغذ باید قیمت نمایش نامه چند برابر شود و تهیه اش برای مخاطب سخت خواهد شد.
یکی از راههای مقابله با چالش های چاپ کاغذی، چاپ در فضای مجازی است؛ آیا به این راهکار هم فکر کرده اید؟
بله، توسط برنامهای با عنوان فیدیبو این کار را انجام دادهایم که برای مخاطبان خارج از کشور هم قابل دسترس است و قیمتش هم بسیار ارزان تر از چاپ کاغذی است و به نفع مخاطب است.
- دلیل استقبال از نمایش نامه های سر شاخ و پارازیت را در چه عواملی می دانید؟
دلیل اصلی چنین استقبالی این است که این آثار چند باری در مراکز تئاتری توسط دوستان کارگردانی نظیر نیما ذاکر نمایشنامه خوانی شدهاند و نام آشنایی برای علاقمندان تئاتر هستند. با توجه به اینکه نمایشنامه سر شاخ تعداد زیادی کاراکتر دارد. در خیلی از آموزشگاههای بازیگری برای تمرین در اختیار هنرجویان قرار میگیرد تا تمام افراد کلاس بتوانند در یک نمایش بازی کنند و اثری کاربردی برای آموزشگاهها است.
آیا برای استفاده برای تدریس و نمایش نامه خوانی از شما اجازه می گیرند و یا چون قانون کپی رایتی نداریم بدون مجوز اقدام به چنین کاری می کنند؟
بستگی به شرایط دارد. اغلب دوستانی که اقدام به نمایش نامه خوانی می کنند با من تماس می گیرند و با موافقتم اجرایشان را انجام می دهند. با چنین شرایطی استقبال از این دو نمایش نامه طبیعی است و این امر نشان می دهد هنوز هم نمایش نامه مخاطبان جدی در کشورمان دارد.
- در نمایشنامه سر شاخ به سراغ ارائه چه مضمونی رفته اید؟
- مضمون سرشاخ درباره شهری است که با دوری از انسانیت، خوی حیوانی قویتری پیدا کردهاند. خوی حیوانی افراد این جامعه با شاخ در آوردن آنها نشان داده شده است. در آغاز افراد در مواجهه با این موضوع میگویند کسی که شاخ درآورده باید روانه زندان شود. اما در ادامه با شاخ درآوردن همه افراد جامعه اعتقادها به سمتی گرایش پیدا میکند که کسی که شاخ ندارد باید به زندان انداخته شود! در این راستا افراد جامعه منفعت خود را در نظر میگیرند و قوانین را تغییر میدهند و کسی را که شاخ ندارد متهم میکنند. این اثر نمایشی به زمان و مکان خاصی اشاره ندارد و حتی کاراکترهای آن را نیز دکتر، مرد، زن، مدیر سیرک، زن جوان و… تشکیل دادهاند. نمایش سرشاخ قصد دارد بدون اشاره به مکان و یا جامعهای، دوری افراد جامعه از انسانیت و پیش رفتن به سوی خوی حیوانی را نشان دهد. این اثر می خواهد مخاطبش را با فرجام دوری از انسانیت آشنا کند.
- وضعیت استقبال مخاطبان از نمایشنامه جایی که پیاده رو تموم میشه به چه نحوی است؟
این نمایش نامه توسط انتشارات آریاگهر توزیع شده است و در نمایشگاه کتاب در دسترس علاقمندان قرار دارد. مضمون این نمایشنامه در باره زن و شوهر متمولی است که زندگی یکنواختی دارند. توجه اصلی زن به رسانه ها معطوف است و این زوج چند سالی است که از خانه بیرون نرفته اند و تصور می کنند حضور در اجتماع برایشان تنش زا و خطرناک است. شوهر علی رغم میل باطنیش چنین رویه ای را در پیش گرفته است و زن با بیرون رفتنشان از خانه مدام مخالفت می کند. جایی این وضعیت شکسته می شود و باگیر کردن زن در دستشویی مرد مجبور می شود تعداد زیادی از آدمها مثل آتش نشان و دکتر را برای نجات زن به خانه بیاورد و ارتباطش با دنیای بیرون آغاز می شود. این متن هم بارها در تهران و سایر شهرستانها اجرا و نمایش نامه خوانی شده است.
- درنمایش پارازیت به سراغ ارائه چه مفاهیمی رفته اید؟
پارازیت درونمایه اجتماعی دارد و به دانستن واقعیت در مورد دیگران و دخالت در امور شخصی و تبعات آن اشاره میکند. داستان با آوردن یک رادیوی قدیمی شروع می شود که می تواند حرف های دیگران را پخش کند. شخصیت اصلی داستان حقایقی درباره همسایه خود میفهمد که سبب انزوای او می شود.
حرف پایانی؟
نشر و کتاب در حال حاضر وضعیت بدی دارد و جنس کتابخوانهای امروزی با کتابخوانهای نسلهای قبل تغییر پیدا کرده و سطح سرانه مطالعه کاهش پیدا کرده است و در نمایش کتاب هم استقبال مثل سال های قبل نیست. دلیل عمده بخشی از این رکود بحث قیمتها است و به نظرم بخش دولتی نگاه ویژه ای به امر نشر و اختصاص سوبسیدهای های فرهنگی باید داشته باشد.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی