گزارشی از سمینار بینالمللی تئاتر شرق
در ابتدای جلسه ناظرزاده کرمانی، با موضوع ریختارهای نمایشگانی سنتی و تئاتر سنتی هند سخنرانی کرد. وی در این باره گفت: علاقه من از تئاتر شرق به سالهای آخر تحصیلم در آمریکا و اوایل دهه ۸۰ برمیگردد. من در آن جا متوجه شدم که یک مرکز بزرگ مطالعات تئاتر شرق در دانشگاه هاوایی هست و همه نوع منابع دیداری و شنیداری درباره این جریانهای تئاتر گردآوری شده است.
رضا آشفته:
اولین روز سمینار بینالمللی تئاتر شرق؛ سنتگرایی و مدرنیسم با سخنرانی دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی، دکتر نیل ون در لیندن (هلند)، دکتر نگو کیملوآن (ویتنام) و دکتر الکساندر ساشا دونجرویچ (کانادا) در تالار سنگلج برگزار شد.
تئاتر هند
در ابتدای جلسه ناظرزاده کرمانی، با موضوع ریختارهای نمایشگانی سنتی و تئاتر سنتی هند سخنرانی کرد.
وی در این باره گفت: علاقه من از تئاتر شرق به سالهای آخر تحصیلم در آمریکا و اوایل دهه 80 برمیگردد. من در آن جا متوجه شدم که یک مرکز بزرگ مطالعات تئاتر شرق در دانشگاه هاوایی هست و همه نوع منابع دیداری و شنیداری درباره این جریانهای تئاتر گردآوری شده است. در آن زمان سه تئاتر ژاپن، چین و هند شناخته شده بود و در سالهای 90 و بعد از آن جریانهای تئاتری دیگری به تئاتر شرق اضافه شد؛ که تئاتر سنگاپور و مالزی بود. بعداً نوبت به تئاتر جزایر جنوب شرقی آسیا، فیجی و به دنبال آن تئاتر کره و اندونزی رسید.
وی با اشاره به تئاتر پست مدرنیستی که معتقد به کثرتگرایی است و بر پایه اندیشه ژاک دریدا و میشل فوکو مرجع تئاتر شرق در جهان شدهاند، افزود: اینها تئاترهایی هستند که سالها در حاشیه بودند و حالا جزء متن محسوب میشدند. در اواخر دهه 80 یوجینیو باربا بر اساس شگردها و شیوههای رقص کاتاکالی هند هنر نمایش سازمان داده میشود و این گونه تئاتر شرق بر تئاتر غرب تأثیر میگذارد و از این راه به تمام دنیا منتقل میشود. هند به عنوان بزرگترین و دموکراتیکترین کشور دنیا دارای گونههای تئاتری است که در دهه 80 تئاتر خود را به کل دنیا معرفی کرد.
ناظرزاده کرمانی که تعدادی از متنهای نمایشنامهنویسان معاصر هندی را به فارسی ترجمه کرده است و هماکنون در حال نگارش کتابی با موضوع نمایشنامهنویسی در هند است تصریح کرد: نکته مهم در مورد تئاتر هند این است که دارای 12 منطقه جغرافیایی است که هر کدام شکل نمایشی خاص خود را دارد. در تمام این 12 منطقه لغتهای فارسی به وفور دیده میشود و اسم شخصیتها فارسی-ایرانی در آنها هست. این به دلیل مهاجرت زرتشتیان ایرانی به هند پس از آمدن اسلام به ایران است، که در آنجا توانستهاند از طریق دین زرتشتی و فرهنگ ایرانی تأثیرگذار باشند. در نمایشهای حماسی هندی تأثیر ایرانی و زرتشتی را میبینیم. حماسههای هندی شبیه حماسههای ایلیاد و ادیسه در یونان هستند که بیانگر تأثیر حماسههای هندی بر حماسههای یونانی است.
تئاتر معاصر هند هم با تأثیر از تئاتر غرب، به ویژه تأثیر تئاتر انگلستان بر تئاترهای سنتی هند ایجاد شده و به همین دلیل یک ترکیب دوگانه در شکلهای تئاتر معاصر هند که با تئاتر غرب درآویخته است، دیده میشود.
تئاتر امروز یک تئاتر التقاطی است و برخی از متدهای غربی مانند استانیسلاوسکی، برشت و آرتو در آنجا تأثیرگذار بودهاند. بزرگترین هنرمند متأثر از تئاتر غرب رابیندرانات تاگور است. همچنین شماری نمایشنامهنویس در دهه 70 و 80 بسیار تحت تأثیر سبکها و گونههای غربی شدند و با سنتهای تئاتر هندی فاصله گرفتهاند، چون حس میکردند با تئاتر جهانی که تئاتر غرب محسوب میشود، بهتر میتوانند حرفهای خود را مطرح کنند.
تئاتر اندونزی
دکتر نیل ون در لیندن از کشور هلند درباره تئاتر اندونزی و با پخش فیلمی از تئاتر عروسکی سایه در آنجا سخنرانی کرد.
او مهمترین شکل تئاتر اندونزی را نمایش عروسکی وایانگ دانست که در بزرگترین کشور مسلمان دنیا شکل گرفته است. این نمایش عروسکی سایهای به نام وایانگ کولیت معروف است. وایانگ به معنای سایه و روح و کولیت به معنای حرف و قسمت است.
بنابر نظر این پژوهشگر تئاتر شرق، به دلایل مذهبی (اسلام) حضور انسان و عروسک در صحنه ممنوع است و به همین دلیل سایه جایگزین آن شده. در قرن 19 بنابر شرایط چون وجود شخصیت انسانی و عروسک ممنوع اعلام شده بود، نمایشگران یک پرده زدند و با یک چراغ روغنی و تلفیق با عروسک به صورت سایه این نمایش را اجرا کردند.
در آن دوره بیشتر داستانها از مهاباراتا و رامایانای هندی روایت میشد، و همین دلیل منع نمایشهای هندی در اندونزی شد و همین باعث ایجاد تئاتر عروسکی شد. سومین دلیل هم این که وجود انسانها و عروسکها حساسیت کار را بالا میبرد اما سایه چنین نظرگاهی را از بین میبرد. وایانگ کولیت نه تنها قدیمیترین شیوه که محبوبترین شیوه نمایش عروسکی در ایران است. این نمایش در مناطق جاکارتا و سوراوایا با روایانی به نام دالان اجرا میشوند که دالانها شخصیت بسیار محبوب و مشهوری دارند و مثل فوتبالیستها در غرب ستاره میشوند.
در هر کار عروسکی سایه گاملانها که شامل 10 تا 12 نوازنده موسیقی میشوند، حاضر هستند و البته باز هم دالان از این شخصیتها مهمتر است. از غروب تا طلوع خورشید، نوازندگان مینوازند و دلالان به صورت از بر داستانهای زیادی را روایت میکنند. با آن که وایانگ یک نمایش سنتی است، اما در طول هزار سال تحول یافته و امروز تبدیل به یک پدیده جهانی شده است.
رابرت ویلسون سه سال پیش بر اساس یکی از شکلهای آن تئاتری را در اروپا اجرا کرد.
همچنین از سوی سازمان جهانی یونسکو وایانگ کولیت در سال 2003 از عناصر فرهنگی غیرمادی به شمار آمده است.
تئاتر سنتی ویتنام
دکتر نگوکیم لوآن از کشور ویتنام که در تئاتر سنتی این کشور فعالیت میکند، پیشینه این تئاتر را از سال 1968 میداند که با هدف حفظ و نگهداری تئاترهای سنتی فعالیت خود را آغاز کرده است. این تئاتر تاکنون در بیش از صد جشنواره داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز متعددی را دریافت کرده است.
تئاتر عروسکی آبی که به فرهنگ سنتی ویتنام برمیگردد، نوعی هنر سنتی و محصول زندگی معنوی کارگران و کشاورزان است. این گونه نمایش از همین اواخر به عنوان میراثی غیرمادی در سازمان یونسکو ثبت شده است. تئاتر عروسکی هایفونگ که در سفر به اقصینقاط جهان اجراهای متعددی داشته، یکی از تئاترهای عروسکی حرفهای ویتنام است و جوایز متعددی را از جشنوارههای محلی تئاتر عروسکی به دست آورده است.
گروه ما در شهرهای مختلف آمریکا در سال 1992 اجرا داشته و در آگوست سال 2007 در جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی شرکت کرده است. بسیاری از روزنامهنگاران و منتقدان این نمایش عروسکی را دیده و از آن به عنوان میراث فرهنگی فراموش شده یاد کردهاند.
از سنتگرایی تا مدرنیسم
دکتر الکساندر ساشا دونجرویج از کانادا درباره تعامل فرهنگی تئاتر محلی و تئاتر جهانی سخنرانی کرد، و در مقاله خود به تئاتر معاصر و سبکهای اجرایی از آغاز دهه 1970 به بعد پرداخت و همچنین به خط سیر ارتباط محتوایی و نیز تنشهای بین فرهنگ محلی و فرهنگ جهانی، گفتمانهای پست مدرن و پس از استعماری و تبادلات بین فرهنگی و میان رشتهای اشاره کرد. در این مقاله از کار حرفهای گروهها و فعالان تئاتری همچون رابرت لوپاژ و گروه نمایشی یوجینو باربا به عنوان موارد و نمونههای عملی استفاده کرد. از این فعالان عرصه تئاتر برای ارائه این محتواها بهره گرفته میشود.