در حال بارگذاری ...
رضا الهی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر عنوان کرد

پینتر به مکث و سکوت هایش مشهور است

ایران‌تئاتر: رضا الهی در نمایش خیانت به پینتر ضمن حفظ ارزش های متن اصلی، اثر قرائت و خوانش خودش را از این متن انجام می دهد و با جسارت و نوجویی از مکث های پینتری عبور می کند. هارولد پینتر نویسنده معاصر انگلیسی زبان جز نمایش نامه نویسان دارای سبک در تئاتر و ادبیات است.

 نمایشنامه خیانت اثری مشهور از هارولد پینتر است که از پایان، آغاز می‌شود و رضا الهی تغییرات زیادی در ساختار و نوع روایت اثر داده است. شخصیت های نمایشنامه خیانت سعی می کنند با دیالوگ های پشت هم و کوتاه خود را از گودالی که در آن افتاده‌اند نجات دهند اما هر چه بیشتر حرف می‌زنند بیشتر به درون گودال فرو می‌روند. آن‌ها به ظاهر مشغول گفتگو و برقراری ارتباط هستند اما در نهایت، مخاطب در می یابد که شاید اتفاق اصلی داستان، عدم ارتباط واقعی میان شخصیت های نمایشنامه خیانت بوده است. در خیانت همه چیز در حال تهدید شدن است. انسان ها و زندگیشان در مرز فروپاشیدن تهدید می‌شود. در نمایش خیانت به پینتر اسماعیل کمالی دهقان، عرفان امین و پریا مهاجرانی(بازیگران)، عماد درویشی(مشاور متن)، شقایق انصاری(دستیار کارگردان)، سارا اعظم پناه(طراح صحنه)، شایان حبیبی(طراح نور)، محمد عابدی نسب(ساخت دکور) و پریسا شمس(دستیار صحنه) به همکاری می‌پردازند. قابل ذکر است این نمایش‌ از آثار شرکت‌کننده در بیست و دومین جشنواره تئاتر دانشگاهی بود. همچنین نمایش خیانت به پینتر که ماحصل تلاش تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران است نیز در دوره اخیر از جشنواره تئاتر دانشگاهی، در بخش هایی همچون بازیگری مرد، نمایشنامه و طراحی صحنه کاندید دریافت جایزه شد. علاقمندان می توانند برای دیدن نمایش همه روزه به جز شنبه‌ها راس ساعت 18 به مرکز تئاتر مولوی دانشگاه تهران  مراجعه کنند. با رضا الهی درباره اجرایش و خوانش متفاوتش به متن پینتر گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا استفاده از آثار پینتر به خصوص درباره به کارگیری جملات کوتاه و چند معنایی و در آخر هم از مکث های مشهور این نویسنده جز دغدغه های کاریتان محسوب می شود؟

نمایش من با آثار پینتر و نمایش نامه خیانت وی  تفاوت هایی دارد و در اجرایم به سبک فرمال پرداخته ام. همانطوری که اشاره کردید پینتر به مکث و سکوت هایش مشهور است. در مصاحبه ای پینتر گفته بود مکثی را از یکی از کارهایش حذف کرده و در ادامه کل متن تغییر پیدا کرد؛ بنابراین با این جمله متوجه جایگاه مکث و سکوت در آثارش می شویم.

 

شما در اجرایتان از این مکث و سکوت ها به جزصحنه پایانی استفاده نکردید. دلیلش چیست؟

زیرا می خواستم نمایشم را به فضای ذهنی خودم نزدیک تر کنم. شروع کارم اینگونه نبود که متن پینتر را بخوانم و بر اساس ایده اخذ شده شروع به نوشتن متن کنم.

 

ایده شکل گیری متن چگونه به وجود آمد؟

ایده اصلی نوشتن متن در سر کلاس های رفیق نصرتی از اساتید دانشگاه تهران به وجود آمد؛ ایشان موقعیتی را به دانشجویان ارائه کرد و بر اساسش دانشجویان اتودی زدند و اتود من از سایر بچه ها متفاوت تر شد.

 

موقعیتی که برای کار به شما ارائه شد در باره چه موضوعی بود؟

مردی وارد خانه می شود و برادرش را با لباس حمام می بیند و به جای اینکه با او دعوا کند مشغول حرف زدن می شود. در همه اتودها فرجام کار با دعوا و زد و خورد بین دو بردار تمام می شد و من قضیه را هجو کردم.

 

در شروع نمایش هم زن و هم برادر مرد انتظار خشونت فیزیکی از سوی او را دارند؟

زن به طور عامدانه چنین موقعیتی را در خانه به وجود آورده بود تا مرد آن را ببیند. در ادامه کار برایم جذاب شد و مشغول نوشتن متن نمایش نامه شدم. در مسیر بعدی نوشتن کنش شخصیت اصلی برایم خیلی جلب توجه کننده شد. کسی که در نهایت تنها می ماند، کسی که میخواهد با زن و برادرش وارد دیالوگ بشود و موفق به چنین کاری نمی شود. در آخر نمایش هم برایش قبول شکست کار دشواری است.

 

بنابراین سمپاتی شما بیشتر با شخصیت عارف است؟

بله و می خواستم تنهایی عارف در ته نمایش  اتفاق بیافتد. اگر من در طول نمایش مکث و سکوت های پینتری را حذف نمی کردم؛ دیگر این مکث و تنهایی عارف در ته نمایش دیده نمی شد.

 

به هر حال ارتباط گیری با آثار پینتر از جانب تماشاگر کار سختی است و معمولا دوستداران سبک کاریش به آثار او علاقمند هستند؟

بله، متن های پینتر چه به لحاظ اجرا و چه به لحاظ ارتباط گیری با مخاطب متن های دشواری هستند.

 

نام نمایش اصلی خیانت پینتر است، اضافه شدن کلمه «به» آن بر اساس چه ویژگی انجام شد؟

ممیزی باعث شد از نام خیانت به پینتر استفاده کنیم. تکنیکی که پینتر در اثرش سوای تکنیک زمانی استفاده می کند، تکنیک صحبت غیر از موضوع اصلی است و در نمایش می بینم که شخصیتها از همه چیز صحبت می کنند به جز خیانت. من از زاویه دیگری به قضیه نگاه کردم و به نظرم این سه نفر به دلیل اینکه جرات بیان مطرح کردن خیانت را ندارند آن را بیان نمی کنند. آنها راجع به دکتر رفتن و بیماری آسم زن صحبت می کنند تا بتوانند مسئله و مشکل بین خودشان را حل کنند. تلاش کردم در کار بیشتر از زیر متن اثر بهره برداری کنم.

 

جاهایی به واسطه تحقیری که زن شوهرش را می کند تماشاگر حس انزجار و تنفری از او پیدا می کند. آیا عامدانه تلاش کردید چنین حسی را به وجود بیاورید؟

همچنین وضعیتی در فضای نمایش و تحقیر کردن مرد توسط زن وجود دارد، اما در صحنه پایانی که زن قصد رفتن دارد و می گوید تو فکر می کنی آدم خوبی هستی، اما آدم خوبی نیستی. مخاطب به او حق می دهد.

 

البته این حرف نظر زن است و می تواند درست هم نباشد؟

در کل نمایش روی این قضیه بررسی می شود و رفتارهای عارف جای نقد دارد و حرف زن به نظرم درست است.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 

 

 

 




نظرات کاربران