در حال بارگذاری ...
...

یادداشت صمد چینی‌فروشان منتقد نمایش‌های خیابانی جشنواره فجر

انواع تئاترهای فضای باز، محیطی و... مشخصاً تئاتر خیابانی محصول یک ضرورت تکاملی و پاسخی به یک نیاز اجتماعی بوده‌اند: ضروت آزادسازی تئاتر از قید محدودیت‌های خودساخته و نیاز به فروپاشی سدهای ارتباطی موجود میان آدم‌ها و هم‌اندیشی هنری برای درک، فهم و تحلیل پیچیدگی‌های دنیای مدرن.

امسال و پس از گذشت بیش از یک دهه از شروع به کار نمایش خیابانی به صورت حرفه‌ای در ایران، انجمن نمایش خیابانی خانه تئاتر برای اولین بار در تاریخ نمایش ایران دست به نقد و بررسی نمایش‌های خیابانی جشنواره بین‌المللی فجر زد. صمد چینی‌فروشان از جمله منتقدانی بود که نمایش‌های خیابانی جشنواره را به تماشا نشست.
ضرورت بازشناسی آسیب‌های تئاتر خیابانی ایران
1- انواع تئاترهای فضای باز، محیطی و... مشخصاً تئاتر خیابانی محصول یک ضرورت تکاملی و پاسخی به یک نیاز اجتماعی بوده‌اند: ضروت آزادسازی تئاتر از قید محدودیت‌های خودساخته و نیاز به فروپاشی سدهای ارتباطی موجود میان آدم‌ها و هم‌اندیشی هنری برای درک، فهم و تحلیل پیچیدگی‌های دنیای مدرن.
2- تئاتر،‌ طی حدود بیش از 2500 سال دگرگونی و تکامل به تدریج از صحنه زندگی عمومی مردم به درون حصارهای بسته و به میان مخاطبان محدود رانده شد؛ وظایف آموزشی-ترویجی و نقش تهییجی، اصلاحی و اجتماعی خود را وانهاد و به یک جریان محفلی محدود و به رسانه‌ای یک‌سویه بدل گردید. قرن بیستم که شاید بشود آن‌را قرن خودآگاهی انسان و رهایی بشریت از توهمات چندهزار ساله نام نهاد، شاهد تجربه‌های تئاتری پررونقی بودکه هدف از این تجربه‌ها ریشه در مفاهیم نظری و فلسفی داشته‌اند و برخی دیگر از ضرورت‌های زندگی روزمره و الزامات زندگی مدرن ریشه گرفته‌اند که تئاتر خیابانی مستقیماً به این جریان تعلق دارد.
3- از اولین پژوهش‌ها و تجربه‌های اجرایی در خلق فضای یکپارچه صحنه‌ای و یافتن ترکیبی معنادار از عناصر صحنه، دکور، نور، صدا، موسیقی، لباس،‌ بازیگر و حرکت، در دهه‌های پایان قرن نوزدهم که زمینه‌های نقد و بازنگری در فرایندهای اجرایی تئاتر سنتی را (که در آن تجمیع عناصر صحنه و نه ترکیب هماهنگ معنادار آن‌ها، محور طراحی‌های بصری، شنیداری و حرکتی عناصر صحنه است) فراهم کرد، تا به امروز، به تدریج صحنه از مکانی وانمودی (که بر حسب قرارداد، محل وقوع رویدادهای تئاتر تلقی می‌شد) به فضایی بدل شد که خود جزئی از رویداد محسوب می‌شود.
4- از زمان اجرای "هاپتمن" از نمایشنامه تاریخی "بافندگان" که خود متأثر از ابداعات کارگردان آلمانی دیگری به نام "ماینینگن" بود تا انواع نمایش‌های خیابانی دهه‌های دوم و سوم قرن بیستم در روسیه که به تدریج به سرزمین‌های اقماری اتحاد جماهیر شوروی و به سرتاسر اروپا کشیده شد، تا نوآوری‌های صحنه‌ای "مایر هولد"، "راینهارت"، "آپیا"، "گریک"، "پیسکاتور" و ابداعات متنی "آوتور"، "برشت" و... تا شکل‌گیری گروه‌های تئاتری غیرتجاری پیشروی نظیر لیوینگ تئاتر، هپینینگ، پرفورمنس تئاتر و... تئاتر و صحنه تئاتر مسیر پر تب و تابی را برای رهایی از قیود کلاسیک صحنه، دکور،‌ مکان و فضا و... طی نموده و روش‌هایی برای خلق فضاهای نمایشی خلاق تجربه کرده است که تئاتر را هر چه بیشتر و تنگاتنگ‌تر با زندگی روزمره آدم‌ها پیوند زده است.
5- تئاترهای محیطی،‌ تئاتر فضای باز و تئاتر خیابانی، از حضور خود در زندگی روزمره آدم‌ها در خیابان‌ها، محله‌ها، روستاها،‌ محل کار و در دل طبیعت، اهداف معین آموزشی، انتقادی، مشارکتی، ارتباطی و تکنیکی ویژه‌ای را دنبال می‌کنند و در صدد پاسخگویی به نیازهای انسانی-اجتماعی ویژه‌ای هستند که در فقدان آن‌ها، موجودیت‌شان بیرون از قاب صحنه و فضاهای بسته کلاسیک، عملاً بی‌دلیل و بی‌معنا جلوه می‌کرده است.
6- اگر جذابیت‌های تئاتریکال و هنری را از تئاتر خیابانی حذف کنیم و اگر در این گونه جذابیت‌ها، به ویژگی‌های ضد قراردادی یا سنت‌ستیز این جریان در کنار جنبه‌های آموزشی-انتقادی، مشارکت‌جو،‌ عقل‌گرا و روشنگر آن بی‌توجه بمانیم و جهت‌گیری آن در راستای تبدیل تجربه تئاتری به تجربه‌ای آئینی و براندازی مرز میان هنر و واقعیت روزمره را هم نادیده بگیریم، از تئاتر خیابانی و اجرای تئاتر در فضای آزاد،‌ سرگرمی‌ای بسیار ابتدایی و کاملاً بی‌تأثیر -چیزی نظیر تئاتر خیابانی ایران- به دست خواهیم داد.
7- تئاتر خیابانی در ایران هنوز هم تئاتری بی‌هدف و بی‌هویت است و حضور آن حداکثر افشاگر تداوم محدودیت‌ها و کمبودها در حوزه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تئاتر ایران کمبود سالن‌های نمایشی علی‌رغم اشتیاق جوانان هنرمند و فارغ‌التحصیلان رو به افزایش تئاتر به سبک هویت هنری و سرگرمی و ابهام هر دو حوزه مدیریتی و هنری در ارائه تعریفی روشن از این نوع تئاتر است.
8- یک گروه تئاتر خیابانی در دست‌یابی به اهداف تعریف شده برای این نوع از تولید هنری با سئوالات چندی روبه‌روست که نوع و ماهیت پاسخ‌هایی که به آن‌ها ارائه می‌دهد فرم و محتوای کار آن‌ها را معین می‌کند.
الف) قصد از اجرای این تئاتر خاصه در فضای خارج از سالن تئاتر چیست؟ اعتراض به محدودیت‌های تئاتر صحنه‌ای یا ...؟
ب) اجرای این تئاتر چه هدف معنایی و محتوایی را تعقیب می‌کند و در دست‌یابی به این هدف چه حجمی از آگاهی را به مخاطب منتقل می‌نماید؟
پ) انتظار می‌رود با ارائه این تئاتر چه حجمی از رفتار و کنش اجتماعی تماشاگر تغییر کند و درکدام جهت دستخوش تحول یا اصلاح شود؟
ت) آیا هدف، ‌ترویج یا تبلیغ ایدئولوژی یا مرام و مسلک خاصی است، یا نقد و نفی آن؟
ث) فضا و محیط اجرا چه حجمی از بار معنایی را در خود حمل می‌کند و چه نقشی در تثبیت معنای نمایش دارد؟
ج) به کدام یک از علایق فرمی، سبکی و بیانی مخاطبان خود پاسخ می‌دهد و یا از آن‌ها برای تقویت و تحکیم ارتباط استفاده می‌کند؟
چ) سهم جذابیت‌های شنیداری-دیداری و تئاتریکال در آن چقدر است و در فقدان این جنبه‌ها سایر عناصر از چه میزان قدرت برای جذب تمرکز مخاطب برخوردارند؟
ح) نمایش، چه میزان از مشارکت مخاطب را در فرایند رویداد پیش‌بینی یا موجب خواهد شد؟
خ) ماهیت این مشارکت چیست و چه هدف کارکردی، ‌معنایی، محتوایی و اجتماعی را تعقیب می‌کند؟
9- اکنون با توجه به آنچه که گفته شد به ارزیابی چهار نمایش خیابانی "دنیا با چشمان بسته" به کارگردانی امیر کربلایی زاده، "لطفاً مشغول باشید" کار رسول حق‌شناس، "چوپان فداکار، دهقان دروغگو" کارگردان حامد بی‌آزار، و "بیس" کار حسین محمدحسین از جزیره قشم، اجرا شده در بخش خیابانی بیست و ششمین جشنواره تئاتر فجر می‌پردازیم. دو نمایش اول و سوم در حیطه تئاتر خیابانی و دو نمایش دوم و چهارم در حوزه تئاترهای میدانی قابل بررسی هستند. صرف‌نظر از بازی بسیار طبیعی و کاملاً درک شده هنرآموز نوجوان فائزه سفرزاده در نمایش "دنیا با چشمان بسته" و بازی‌های هماهنگ و بسیار پرتحرک و سنجیده امیر رونقی و سیدوحید میریونسی در نمایش "چوپان فداکار... " هر دو نمایش از جلب مشارکت تماشاگر در سطحی فراتر از ظرفیت‌های تئاتر صحنه‌ای بازمی‌مانند و همچنان آثاری یک‌سویه، غیرمشارکتی، غیرآموزشی و عاری از جنبه‌های تهیجی و تئاتریکال، و به درجات مختلف، ناتوان از توجیه حضور خود در فضا و مکان اجرا (فضای باز تئاترشهر) باقی می‌مانند. ولذا تا قرار گرفتن در چارچوب ژانر، هنوز فاصله بسیار دارند؛ البته در مورد "دنیا با... " نباید از مطابقت و همخوانی شخصیت و فضا ناگفته گذر کرد هر چند، نمایش از محدوده صرف این همخوانی فراتر نمی‌رود.
اما دو نمایش میدانی "لطفاً مشغول باشید" و "بیس"، نمایش‌هایی با ویژگی‌های تئاتریکال خاص هستند؛ اولی که کاری از اعضای کانون سندروم داون و نمونه‌ای جسارت‌آمیز و موفقی از کاربرد تئاتر در درمان بیماران خاص است، در نوع خود به خاطر حضور نمایشی آگاهانه کودکان سندرومی (برای نخستین بار) در برابر جمع کثیر تماشاگران، علی‌رغم ساده‌انگاری بیش از حد طرح،‌ نمایش‌واره‌ای قابل تحسین با ویژگی‌های تئاتریکال منحصر به فرد است. نمایش "لطفاً مشغول باشید" اگر چه در چارچوب تئاتر خیابانی یا میدانی قابل ارزیابی نیست اما نمایش هر قدرتی از قابلیت‌های آموزشی، بیانی و هویت‌بخش تئاتر است اما نمایش "بیس" کاری از گروه نمایش "لابستر" از قشم، نمایش میدانی-آیینی با ظرفیت‌های خام تئاتریکال فوق‌العاده قدرتمندی است که متأسفانه به دلیل وابستگی بیش از حد به کلام و استفاده حداقل از ظرفیت‌های ذاتاً تئاتریکال آیینی خود و عدم بهره‌گیری از فضا و امکانات مشارکتی گسترده‌ای که در اختیار دارد، نمایشی با موفقیت بسیار اندک است. در این نمایش، برخلاف سه اثر پیش گفته، کلام، ژست، حرکت، رقص، موسیقی و آوا، ‌عناصر و اجزای ساختاری صحنه را تشکیل می‌دهند، هر چند نگره صرف‌روایی مانع ارتقاء این عناصر به رمزگان‌های نمایشی و ترکیب یکپارچه و معنادار عناصر دیداری و شنیداری در تولید فضای تئاتریکال نمایش است.
صمد چینی‌فروشان
عضو کانون منتقدان تئاتر ایران