در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «خیانت به پینتر» به کارگردانی رضا الهی

انسان در چرخه جهان هستی محرکی کنش‌مند است

ایران تئاتر، کیارش وفایی: واکاوی شرایط اهمیت مهمی در شکل دادن یک رابطه و ادامه آن دارد با این پیش شرط که هر علت و معلولی ثمره یک دستاورد به حساب می‌آید. حال این ضرورت در جهت خلق لحظه‌ای رابطه مستقیم با درون هر شخص خواهد داشت تا موضوع‌های بیرونی قابل درک شود. ساختار اجتماعی انسان‌ها با در هم آمیزی این موارد سبب می‌شود تا ترکیبی از نوع و شکل رابطه‎ها به تصور کشیده شود که در آن هزارتویی منحصر بفرد رخ می‌دهد تا سرانجامی متمایز با سایر پایان‌ها فراهم کند.

جوامع انسانی که تشکیل شده باورهای بی‌شماری از دیدگاه و نظرات مختلف است این قابلیت را پیش می‌آورد تا هر شخص بنابر ذات درونی نسبت به جهان پیرامونش از خود واکنش نشان داده و عکس‌العمل‌های متمایزی را بروز بدهد. حال این کنش طبیعی در برخی اوقات منجر به شکست‌ها و پیروزهایی می‌شود که در آنها مرزهایی بعنوان حد و اندازه به وجود آید یا برداشته شود. اصولا تقابل بین انسان‌ها با قاعده‌های معمول یا انحصاری شرایطی را فراهم می‌کند تا جهان بیرونی در قالبی مشخص تعریف شده و مقرراتی مختص به خود را داشته باشد. البته در این میان زمان بروز کنش و بازگیری ثمره آن در واکنش هر انسان نامشخص خواهد بود که این اتفاق را بیشتر باید متوجه مولفه ارتباط دانست. شاید مولفه ارتباط یکی از کارآمدترین عنوان‌ها باشد که جهان هستی را بیشتر از همیشه دچار راز آلودگی می‌کند که این امر به مراتب جزو ساختار اصلی وجود و درون‌مایه‌های جهان درونی هر انسان شناخته می‌شود. بنابراین جهانی که اکنون پیش روی ما قرار داد با تمام داشته‌ها و نداشته‌های خود منبع اصلی این کنکاش پر زرق و برق است که می‌تواند در زمانی دو وجهی و یا چند وجهی جلوه کند. در واقع کشف اتفاق‌ها و صورت دادن آنها لازمه‌ای مهم است که در خود خاصیتی چندگانه دارد که گاهی علم و صنعت، گاهی هنر و زیبایی، گاهی جنگ و اسلحه و گاهی درک متقابل یا عدم آن را منجر به سرنوشتی متفاوت می‌کند تا همچنان انسان شکل کاملی از خود را نتواند به جهان هستی معرفی کند.

نمایش «خیانت به پینتر» با ساختاری که برای خود تعریف داده سعی دارد از ابتدا مختصات خود را به سویی هدایت کند که در آن شکل و نوع ارتباط و اتفاق‌ها با قانون جهانی که مخاطب شاهد آن است پیش برود تا شرایط کارکردی برای واکاوی فراهم کند. ضرورت این تصمیم با داشته‌هایی که برای شخصیت‌ها لحاظ شده شاید یکی از مهمترین رویکردهایی باشد که انسان را به اقتضای موقعیت و رابطه مقابل انسان دیگر قرار می‌دهد تا هر لحظه بتواند یک تلنگر یا تاکید بر لزوم آن ارتباط باشد. در واقع شکل ارتباط، تاثیرات جهان پیرامون، تاکیدهای درونی، بودن و نبودن‌ها، وجود یقین یا عدم باور جزو جزئیاتی به شمار می‌آیند که کلیتی کنش‌مند را در جهان متن و البته جهان این اثر شکل می‌دهند تا ساختار دراماتیک نمایش به نوعی متر و معیاری قابل دفاع داشته باشد. حال شخصیت‌ها بعنوان محرک‌های این شاخص بنابر برون‌ریزی‌هایی که در مقابل کنشی موثر از خود نشان می‌دهند از نگاهی سعی دارند که حرف‌های فرو خورده خود را بازگو کنند و از زاویه دیگر می‌خواهند که مرز نبودن‌ها بیشتر از بودن‌ها برایشان مشخص باشد. بنابراین از ابتدا شخصیت‌ها با تاکیدهای رفتاری و واکنش‌های مستقیم به مخاطب معرفی می‌شوند تا او آگاه باشد که اکنون در چه موقعیت و زمانی برشی از زندگی را به تماشا نشسته و دلیل این مقابله به مثل‌های لحظه‌ای چیست. شاید بتوان گفت موقعیت مکانی اثر زمینه‌ای مناسب است تا شخصیت‌ها که نسبت فامیلی با یکدیگر دارند بتوانند به شکل راحتری حرف بزنند، اعتراض کنند، داد مخالفت سر بدهند و در کل فضا را در زمانی به نفع خود هدایت کرده و از آن نتیجه دلخواه خود را بگیرند.

تناسب بین لحظات دراماتیک، شیوه اجرایی، قدرت تاثیرگذاری دیالوگ و ارائه فرم مورد نظر و محتوای دوسویه نیز جزو تاکیدهای منحصر بفردی است که جهان درون شخصیت‌ها را به جهان پیرامون آنها و البته مخاطب پیوند می‌دهد. در واقع شکل و جهانی که مخاطب شاهد آن است نمونه‌ای ما به ازایی از جامعه است که شاید او اخبار بسیاری از این دست موارد را دیده یا شنیده باشد. بنابراین شاکله‌ای که نویسنده و کارگردان این نمایش برای خود در نظر گرفته چندان دور از جامعه و تاریخ معاصر اکنون نیست. حال طراحی ضد و نقیض‌ها، عدم شفاف بودن یک زوج با یکدیگر و حضور برادر شوهر در خانه آن زوج فارغ از داده‌های خانوادگی، اجتماعی بسیار در خود از لازمه‌های دراماتیک خبر می‌دهد. زیرا شکل رابطه در این ترکیب نسبیتی تا اندازه‌ای محدود می‌شود و دایره‌های کنش و واکنش بسیار به هم نزدیک هستند که این داشته اوج و فرود لحظه‌ها را در نهایت خود قرار می‌دهد. حال لحن اثر فضایی مابین کمدی و تراژیک دارد که این موضوع نیز از جانب دیگر جنس برون‌ریزی را مشخص و هدایت می‌کند. لذا این طبیعی است که با نزدیک شدن دایره کنش و واکنش بر اساس ساختار ارتباط، تعلیق مولفه‌ایکارساز برای کشف و شهود مخاطب باشد، زیرا در این مجال زمان ارتباط و واکنش به رفتارها به حداقل خود رسیده و همه چیز در شکلی مینی‌مال آغاز و به اتمام می‌رسد با توجه به این نکته در پی تمام شدن یک واکنش، کنشی دیگر در کسری از ثانیه جهان اثر را پیش می‌گیرد و جلو می‌رود.

در جهان این اثر شخصیت‌پردازی یکی از کارآمدترین عنوان‌هایی بوده که نویسنده با تاکید به آن پرداخته تا بتواند واژه خیانت را به ترفندهایی که در ساختار اثر قرار است پیش آید معرفی کند. شاید اگر این دقت در شخصیت‌پردازی‌ها وجود نداشت اکنون مخاطب شاهد یک نمایش معمول و قابل پیش بینی بود که در آن شخصیت‌ها بعد از مشاجره‌های تکراری به هدف شخصی خود می‌پردازند و در نهایت همه چیز در تاریکی به پایان می‌رسد. البته در این نمایش نباید از طراحی موقعیت مکانی و طراحی صحنه هوشمندانه این اثر گذشت که مخاطب را بدون پیش زمینه و بهانه مستقیم وارد مکان اصلی ماجرا می‌کند تا بتواند درک درستی از شرایط اثر داشته باشد. نقش جزئیات و یا طراحی‌ها در این اثر بسیار مورد توجه است زیرا کلیتی را شکل داده است که هر سوی آن حرفی برای گفتن دارد. به طور مثال در روند تحلیل و طراحی کارگردانی استفاده از ترکیب میزانسن‌های قطری و سیال سبب شده تا شخصیت‌ها در زمان‌هایی آزادنه در فضا حرکت کرده و در مواقعی برای تاکید بر جمله یا حرف خود در نمایی که مخاطب او را به خوبی می‌بیند بایستد.

یادمان باشد که اهمیت دادن به جزئیات همیشه در بهترین حالت خود می‌تواند کلیتی را در اثر متبادر سازد که لحظه‌ها در ساحتی مشخص دراماتیک و تاثیرگذار جلوه کنند. البته این اتفاق از سوی دیگر رضایت مخاطب که هدف نهایی هر اثر را فراهم می‌آورد تا جهان نمایش را درک و باور کند.     




مطالب مرتبط

تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد
تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد

نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز»، نوشته حسین کیانی، به کارگردانی کارن کیانی و بازی بهروز پناهنده، از پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ در سالن کوچک تالار مولوی، روی صحنه خواهد رفت. 

|

گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند
گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند

دلارام موسوی، کارگردان «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»، ایده این نمایش را برگرفته از یک اتفاق واقعی در خانواده خود می‌داند که ماجرایش به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. او برای بازگویی داستان خود، شخصیت‌های نمایش را از قاب عکس بیرون می‌آورد و به آنها جان می‌بخشد.

|

نگاهی به نمایش «کفنم کجاست؟» به نویسندگی و کارگردانی احمد حامدی

در هزارتوی رازهای مگوی مردگان
نگاهی به نمایش «کفنم کجاست؟» به نویسندگی و کارگردانی احمد حامدی

در هزارتوی رازهای مگوی مردگان

بهنام حبیبی: روایت‌های گوناگون مردگان برخاسته از گور، از دنیای پس از مرگ، پیوسته در قالب‌ها و محتواهای گوناگونی به تصویر کشیده شده است. برخی از این روایت‌ها جدی و تراژیک و برخی دیگر با ...

|

«خونِ» روی صحنه می‌آید

«خونِ» روی صحنه می‌آید

نمایش «خونِ» به کارگردانی حسین قاسمی‌هنر با اجرایی از یک کودک 8 ساله در تالار مولوی روی صحنه می‌آید.

|

نظرات کاربران