در حال بارگذاری ...
به مناسبت سالروز واقعه بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی

رخدادهای تاریخ انقلاب اسلامی در آیینۀ تولیدات نمایشی

ایران تئاتر: تاکنون چه تجربه‌هایی در عرصه هنرهای نمایشی در ارتباط با وقایع تاریخ انقلاب صورت گرفته و این دست تولیدات نمایشی از چه ویژگی‌هایی برخوردار بوده‌اند.

رخدادها و حوادث تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان دستمایه‌هایی برای درام پردازی تا چه اندازه دنبال شده و تولیدات نمایشی ارائه شده با این دست مضامین از چه جنبه‌هایی این رخدادها را بازتاب داده قرار داده‌اند. واضح است که این رخدادها به طور بالقوه واجد ظرفیت‌های دراماتیک بسیاری است و از جنبه‌های مختلفی می‌توان مورد واکاوی قرار داد. اما تاکنون چه تجربه‌هایی در عرصه هنرهای نمایشی در این ارتباط صورت گرفته و این دست تولیدات نمایشی از چه ویژگی‌هایی برخوردار بوده‌اند. فرارسیدن هفتم تیرماه سالروز واقعه انفجار تروریستی در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال 60 به عنوان یکی از حوادث تاریخ انقلاب اسلامی بهانه ای را فراهم کرده تا به ظرفیت‌های دراماتیک این مضامین نگاهی داشته باشیم.

 

«هفت روز از تیر 60»؛ تجربه ای در عرصه تئاتر مستند سیاسی

«هفت روز از تیر 60» به عنوان اثری نمونه ای که مشحصاً با مناسبت پیش رو یعنی سالروز واقعه هفتم تیر در ارتباط است، می‌تواند به عنوان مثالی برای پرداختن به تولیدات نمایشی در این عرصه مورد توجه قرار بگیرد.

این نمایش به نویسندگی کامران شهلایی و کارگردانی مشترک کامران شهلایی و محمد لارتی که به طور مشخص به واقعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی می‌پرداخت و در تیر ماه 96 در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه رفت. این نمایش که از آن با عنوان نخستین تئاتر مستند سیاسی در ایران نام برده شده با استناد به مدارک انقلاب اسلامی و گفت‌و‌گو با برخی افراد و شخصیت‌های انقلاب شکل گرفته است.

کامران شهلایی نویسنده و کارگردان این نمایش در این ارتباط می‌گوید: نگارش متن نمایش «هفت روز از تیر شصت» حدود ۵ ماه به طول انجامید. ما مفتخریم که نخستین تئاتر مستند سیاسی تاریخ ایران را تولید کردیم که در آن حتی به قدر واژه‌ای غیرمستند حرف به میان نیامده است. وقایع بشماری در برهه‌‎های گوناگون انقلاب اسلامی وجود دارد که ویژگی‌های دراماتیک زیادی در آن مشهود است و به شرط پرداختی درست و منطقی به طور قطع مورد استقبال از سوی مخاطبان نیز قرار می‌گیرد. علاقه زیادی به تاریخ 4- 5 سال ابتدای انقلاب دارم و در فرصت‌های طولانی درباره آن مقطع زمانی تحقیق کرده‌ام. در سال‌های ابتدای انقلاب وقایع تروریستی زیادی در تهران اتفاق افتاد و بزرگ‌ترین حادثه تروریستی در ایران، حادثه تروریستی 7 تیر 1360 است. برای من عجیب بود که درباره این موضوع هیچ اثر نمایشی، سینمایی و یا حتی مستندی ساخته نشده است. آرزوی شخصی من این است که یک مستند چند قسمتی درباره آن حادثه بسازم، اما در وهله اول ترجیح دادم یک نمایشنامه در این مورد بنویسم و زمانی که برای نگارش این متن اقدام به تحقیق و جست‌وجو کردم، متوجه شدم که درباره سال‌های اول انقلاب و به‌طور کلی درباره تاریخ معاصر کشور آثار هنری زیادی تولید نشده است.

محمد لارتی یکی از کارگردانان این نمایش نیز در ارتباط با نحوه شکل گرفتن این اثر می‌گوید: تلاش کردیم خرده داستان‌ها و اتفاقات دراماتیکی را که برای نگارش یک متن نمایشی مناسب است از این تحقیقات و مصاحبه‌ها به دست بیاوریم. در نتیجه با حجم وسیعی از اطلاعات روبه رو شدیم که از فرط زیاد بودن می‌تواند در قالب یک سریال هم ساخته شود. ما داستان‌های بسیار جذابی از این اتفاق بیرون کشیدیم که قادر است همه طیفی را به خودش جذب کند. افرادی که در این واقعه شهید شدند همگی از قشر نخبه جامعه بودند. وزیر، نماینده مجلس، تحصیل کرده‌های خارج از کشور و ... در میان شهدای هفتم تیر هستند که زندگی‌های جالبی هم داشته‌اند بنابراین به دلیل وسیع بودن اطلاعات و منابع امکان اینکه داستان همه این افراد در یک تئاتر گنجانده شود، وجود نداشت به همین دلیل در اجرای این نمایش تمرکز بر شخصیت شهید بهشتی و شهید جواد سرافراز گذاشته شده است.

 

رویکردهای عمومی در پرداختن به وقایع انقلاب اسلامی

پرداختن به وقایع و رخدادهای مشخص در تاریخ انقلاب اسلامی به جز نمونه ای که به آن اشاره شد، کمتر دستمایه یک اثر نمایشی قرار گرفته و در این ارتباط بیشتر آثار تولید شده رویکردی عمومی به فضای سال‌های انقلاب را مورد توجه قرار داده‌اند. در بخش دوم این گزارش تعدادی از این دست آثار را مرور می‌کنیم.

نمایش « آهسته با گل سرخ»  به کارگردانی هادی مرزبان  که تازه‌ترین اجرایش را آبان ماه سال گذشته در تماشاخانه سنگلج پشت سر گذاشت یکی از نمایش‌های شاخص در این عرصه است.

داستان نمایش آهسته با گل سرخ ماجرای زندگی خانواده‌ای است که در سال 57 و روزهای  نزدیک انقلاب زندگی می‌کنند.  پدر خانواده، چایی‌فروش عمده در یکی از بازارهای تهران است. ساسان پسر او به آلمان رفته و به خواسته پدر نمایندگی پخش چای دایر کرده است. سینا به همراه نامزد خود ساناز قرار است به اتریش برود و حین درس خواندن نمایندگی چای نیز دایر کند. جلال، برادرزاده دیلمی از رشت برای تحصیل در رشته معماری به تهران می‌آید، اما به علت بسته بودن دانشگاه‌ها، به خانه دیلمی می‌آید .در بیرون از خانه  مدام صدای شعارهای مردم و شلیک گلوله می‌آید اما اعضا این خانواده نسبت به همه این اتفاقات بی‌تفاوت هستند.

هادی مرزبان در ارتباط با ویژگی‌های نمایشنامه « آهسته با گل سرخ»  می‌گوید: سوای جذابیت‌های دراماتیک متن ، کمتر نمایشنامه‌ای وجود دارد که این‌قدر دقیق و درست به بررسی وقایع انقلاب 57 در قالبی هنرمندانه پرداخته باشد . تاریخ انقلاب به‌قدری وقایع جذاب و دراماتیک دارد که باید در قالب ادبیات نمایش و تئاتر به آن پرداخت. نکته مهم دیگر این است که جوان امروزی کمتر از وقایع و شرایط اجتماعی دهه پنجاه و وقوع انقلاب اطلاع دارد؛ بنابراین علاقه داشتم با اجرای این متن جوان‌ها را با وقایع آن دوران آشنا کنم. خیلی از این جوان‌ها تصور می‌کنند که این انقلاب ساده به دست آمده است . در رئالیسم این ویژگی وجود دارد که اگر آدم‌ها را تحلیل کنیم هر کدامشان برای اعمالی که انجام می‌دهند محق هستند. این رویه در آثار بزرگانی نظیر چخوف و رادی هم قابل دیدن است. در نوشته‌های رادی هم تک تک آدم‌ها محق هستند.عبدالحسین خان دیلمی در ابتدای امر فردی است که کار و زندگیش تجارت است و به هیچ چیز دیگر منجمله حوادث اجتماعی توجهی ندارد. او آینده بچه‌هایش را در قاب  تجارت و شغلش می‌بیند. اما او در روند انقلاب دیر یا زود با سایر مردم همراه خواهد شد. سینا دیلمی پسر بزرگ خانواده هم که جوان خوشگذرانی است، برای کارهایش به خودش حق می‌دهد و دوست دارد جوانی کند . در این میان جوانی ( جلال) از شهرستان وارد می‌شود که رنج کشیده و اهل کار است ومی‌خواهد با تحصیل و کوشش به حقش  برسد و شاگرد اول هم می‌شود.

ایوب آقاخانی نمایشنامه نویس، کارگردان و بازیگر تئاتر که نمایشنامه‌های چندگانه ای را در ارتباط با شخصیت‌های تاریخ انقلاب اسلامی به نگارش درآورده، در یکی از این نمایشنامه‌ها با عنوان «تکه‌های سنگین سرب» که شخصیت شهید چمران را محور این اثر قرار داده است.

آقاخانی خود در خصوص این اثر می‌گوید: تولید نمایشنامه «تکه‌های سنگین سرب» به اواسط سال 92 بازمی‌گردد. نگارش طرح، تحقیق و پژوهش درباره این سوژه و برخی صحنه‌های اولیه نمایشنامه از همان زمان شکل گرفت اما به خاطر سختی‌هایی که نگارش این متن به نویسنده تحمیل می‌کند و به دلیل گسستگی داستان و حساسیتی شخصی که می‌خواستم درباره‌اش بنویسم و البته دیده شدن فیلمی که تنها یک برش منفعل و خنثی از سایه کاراکتر شهید چمران به مخاطب نشان می‌داد، کار برایم سخت و پیچیده شد چون من باید تلاش می‌کردم رگ حیاتی‌تری را برای پرداختن به زندگی و فعالیت‌های شهید چمران پیدا کنم و اثری ساده تر و صادق تر به نگارش درآورم. وقتی برای نگارش این نمایشنامه شروع به مطالعه کتاب‌های شهید چمران کردم، انگار فضا تمامی نداشت؛ به طوری که یک سال و نیم گذشت تا من بتوانم این نمایشنامه را به اتمام برسانم و در زمستان 93 بود که سرانجام متن نهایی آماده شد. مهم‌ترین کاری که نگارش این اثر را برای من سخت کرد این بود که من به عنوان یک نمایشنامه‌نویس کجای این داستان را طوری بنویسیم که برای مخاطب جذاب باشد. به اعتقاد من وجوه انسانی و شخصی زندگی شهید مصطفی چمران که پر از تناقض‌های عجیب و غریب است و او این تناقضات را در زندگی‌اش مستتر می‌کرد، از موارد دیگری بود که من به آن توجه ویژه‌ای داشتم. چمران نه به عنوان یک شهید؛ بلکه به عنوان یک مهره دراماتیک واجد اهمیت است. چمران گرچه شهید گرانقدری است؛ ولی به واسطه داشتن شخصیت پیچیده وجوه دراماتیک دارد.

آقاخانی موفق شد نمایشنامۀ «تکه‌های سنگین سرب» را در مهر ماه 94 روی صحنه ببرد و اجراهای این نمایش  به نوبۀ خود بازخوردهای قابل توجهی را به دنبال داشت.

نمایش 1357 دیگر اثری است که این رویکرد عمومی را در پرداختن به وقایه تاریخ انقلاب دنبال می‌کند. این نمایش در سال 1389 در فرهنگسرای رازی به روی صحنه رفت.

عباس اقسامی" کارگردان نمایش "1357" درخصوص ایده شکل‌گیری این نمایش و امور فنی آن می‌گوید: این نمایش طرح و ایده‌ای بود که براساس یک مقطع تاریخی که از 28 مرداد تا بهمن 1357 است، به گونه‌ای شکل گرفت که اتفاقات این دوره از تاریخ را به صورت زنجیر‌وار به هم متصل می‌کند و همچون پازل در کنار هم می‌آورد تا واقعه بهمن 1357 که پر فراز و نشیب‌ترین واقعه در تاریخ انقلاب است را به مخاطبان ارائه کند. در این برهه زمانی اتفاقات و حوادث دراماتیکی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است رخ داده که امروزه بدان‌ها پرداخته نمی‌شود. بنابراین در این نمایش با تمرکز بر این مقطع زمانی نموداری از کودتا و سقوط دولت دکتر مصدق تا بهمن سال 1357 را ترسیم می‌کنیم، که البته در اینجا متذکر می‌شوم به علت محدودیت در زمان نمی‌توانستیم به تمام تاریخ بپردازیم ولی سعی شد نقاط مهم و سرنوشت‌ساز را که در تغییر سیر تاریخ نقش داشته‌اند، در نمایش "1357" بگنجانیم.  به همین دلیل مخاطب این نمایش در زمان تماشا با نمایش کلاسیکی روبرو نمی‌شود تا قصه را دنبال کرده و با فراز و نشیب‌های داستان گره‌افکنی و گروه‌گشایی‌ها را شاهد باشد، بلکه این نمایش با شکل اپیزودیکی که دارد از تئاتر مستند بهره گرفته است. در این نمایش به نوعی از تکنیک کلاژ استفاده شده است؛ چرا که از ترکیب اتفاقات مختلف تاریخی و اپیزودهایی که در کنار هم قرار دارند شکل کلی داستان را که شکل‌گیری انقلاب و به وجود آمدن دگرگونی و تغییر در سیستم یک کشور است را، ترسیم کرده‌ایم. گروهی از فارغ‌التحصیلان رشته تئاتر در تولید این نمایش از اسنادی مربوط به مطبوعات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، فیلم‌های مستند و کتبی که به شرح وقایع این دوره از تاریخ پرداخته‌اند، بهره گرفته‌اند.

نمایش خیابانی "دوربین انقلاب" نوشته و کار "اسماعیل صرامی" هم که در بخش انقلاب بیست‌ونهمین جشنواره تئاتر فجر اجرا شده بود نمونه ای دیگر از این دست است. .

این نمایش بدون دیالوگ و با زبان جهان شمول، وقایع 30 سال تاریخ انقلاب را به مدت 30 دقیقه برای مخاطبان یادآوری و مرور کگرده بود.

کارگردان این نمایش در توصیف آن گفته بود: این نمایش به تمامی اتفاقات انقلاب از فرار شاه تا پس از ارتحال امام خمینی (ره) به صورت لحظه‌ای می‌پردازد و روایت‌گر تخیل یک کارگردان است که از طریق دوربین فیلمبرداری این حوادث را برای تماشاگران ضبط می‌کند.. این نمایش برای نخستین بار در تاریخ تئاتر خیابانی، با حجم و دکوری وسیع به شکل متفاوت‌تری نسبت به دیگر تئاتری‌های خیابانی اجرا شد.

 

 




مطالب مرتبط

محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است
محمد لارتی، کارگردان حاضر در بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر:

«چند روایت نامرتب»، نمایشی از دردهای ناشی از تنهایی است

محمد لارتی، کارگردان نمایش «چند روایت نامرتب» معتقد است هدف نمایش او، نمایان­‌ساختن زخم­‌ها و دردهای ناشی از تنهایی است. زخم­‌ها و دردهایی که نه‌تنها جامعه ما، بلکه همه جوامع جهان با آن‌ها روبه‌رو هستند و درمان این دردها، نیازمند اراده جمعی و بشری است تا این چالش‌ها و ...

|

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی
کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب» مطرح کرد

نمایشی با سه اپیزود، حول محور تنهایی

کامران شهلایی، یکی از کارگردانان نمایش «چند روایت نامرتب»، اثری که از طریق ورود به بخش تازه‌ها وارد مسابقه تئاتر ایران چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شد، می‌گوید این نمایش سه اپیزود با حضور یک بازیگر مرد و سه بازیگر زن، حول محور تنهایی است.

|

نظرات کاربران