در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «خانه» به کارگردانی ساغر اسماعیلی

محوریت باور همان شناخت کامل از خویش است

ایران تئاتر، کیارش وفایی: جهان پیرامون و اتفاق‌های آن جزو عناصری هستند که قادر خواهند بود تا اهمیت موضوع یا رویکردی را مورد تحلیل قرار بدهند تا انسان در مقابل آنها عملکردی مختص به خود را بروز بدهد. لذا در این شکل از ارتباط و روبرو شدن ملاک دستوری بیشتر متوجه نظریه‌ها و روابط است. البته اهمیت این کارکرد در عین پیچیده بودن نمایی از تجربه‌هایی است که هر انسانی آن را در کسب جهان‌بینی خود به کار گرفته تا آگاه باشد مرکز ثقل باورهایش به کدام سو بیشتر متمایل است.

اصولا باورهای درونی و بیرونی هر انسان بنابر مشاهدات و نگرشی است که او گاهی از درون به بیرون و در زمانی از بیرون به درون شکل می‌دهد. حال این اتفاق سبب می‌شود تا کنش و واکنش‌ها به شکل‌های مختلف صورت بگیرد تا فاصله و اندازه باور هر انسان باتوجه به داشته‌ها و نداشته‌هایش مشخص شود. شاید این رویه به آن جهت است که هر لایه از وجود انسان شگردهای خاصی برای معرفی خود به جهان پیرامون دارد. لذا با وجود چنین پیچیدگی‌هایی این انتظار از ساحت وجودی انسان می‌رود که در مقابل هر اتفاق یا رویداد، رفتاری متفاوت از خود بروز بدهد تا به نوعی تمایزها به شکل آشکاری نمایان شوند. بنابراین اهمیت این موضوع در میان انسان‌ها که جوامع بشری را شامل می‌شوند روالی طبیعی و معمول است که سبب می‌شود تا جغرافیا، تاریخ، اجتماع، فرهنگ و سایر داشته‌ها متناسب با جهتی باشد که انسان و در مقابل جهان از یکدیگر طلب می‌کنند. حال در این میان لحن، نحوه بیان و انعکاس‌های رفتاری تحلیل‌های مجزا و معناداری را به نمایش می‌گذارند تا ساختارهای بشری در عصر مدرنیته و جوامع به روز شده حرف‌های تازه‌ای برای گفتن داشته باشند. البته نکاتی که به باورهای درونی مربوط می‌شود جزو مواردی هستند که تغییرات زیادی نخواهند داشت که این مسئله تا اندازه‌ای کنش‌های بیرونی را در کنترل خود در خواهند آورد. لذا این طراحی وجودی انسان نیز این قابلیت را پیش خواهد آورد که هر شخص منبعی برای شرح رویدادهایی است که عده‌ای آن را قصه، روایت و یا تجربه‌ای برای نسل‌های آینده قلمداد می‌کنند. لذا شاید این رویه پست مدرن یکی از راهکارهایی باشد که بتواند جهان را در هر ثانیه به شکل نو همراه با اتفاق‌های جدید پیش روی انسان قرار بدهد تا او همیشه مجالی برای کشف و شهود داشته باشد.

نمایش «خانه» که نمایشنامه آن به قلم «نغمه ثمینی» یکی از نویسندگان معاصر تئاتر ایران نگارش شده است تلاش خود را به کار گرفته تا از طریق فضایی که در اثر فراهم آورده بتواند رویکردی نو را بنابر اتفاق‌ها و لحظاتی که در اختیار دارد به جهان اثر تزریق کند. شاید این تصمیم یکی از راهکارهایی است که بتواند ضرورت پیش آمدن رخدادها را با دلیل موجه‌ای برای مخاطب شرح بدهد. لذا جهان اثر بسیار به محتوا و اوقات دراماتیک قصه پایبند است که این مسئله سمت و سوی مشخصی به جهان این نمایش می‌دهد تا هر شخصیت‌ با تعریف‌های معلوم بتواند عملکردی متمایز نسبت به سایر شخصیت‌ها داشته باشد. البته این صورت نمایشی در اثر کارکردهای زیر لایه‌ای خاص خود را دارد که گویای آن است که روایت از ساختاری پست مدرن بهره می‌گیرد تا هر خرده پیرنگ ملاکی برای تشخیص فضای اثر از سوی مخاطب باشد. لذا عدم تمرکز بر یک قصه که شخصیت‌ها در این نمایش تحت تاثیر آن خواهند بود تا اندازه زیادی فاقد اعتبار خواهد شد، زیرا خرده پیرنگ‌ها باتوجه به ساختار اپیزودیک تصویر می‌شوند  و هر کدام برشی از یک زندگی با جریان‌های مختلف هستند که شخصیت‌ها بعنوان راوی و یا ما به ازایی از افراد جامعه آن را شکل می‌دهند. لذا این شکل از روایت که مختص به ادبیات پست مدرن است بسیار به محتوا و فرم آن یاری می‌رساند تا زبان و لحن هر شخصیت معنا و مفهوم مشخصی داشته باشد. در واقع جهان اثر بر مبنای روابط بین شخصیت‌ها و اتفاق‌هایی که برایشان پیش می‌آید زمینه‌ای را برای برون‌ریزی فراهم می‌آورند تا اهمیت روایت دو چندان شود. حال باتوجه به این موضوع موقعیت مکانی اثر شاید تنها شاخصی باشد که می‌تواند به شکل مختصاتی معلوم محور خرده روایت‌ها را در مسیرهای موازی به نتیجه‌ای معلوم سوق بدهد که این قابلیت نیز از دیگر داده‌های جهان متن این نمایش است که با دیدگاهی نو به خواسته خود می‌رسد.

شخصیت‌پردازی در جهان این نمایش یکی دیگر از مواردی است که تاثیرگذاری‌های مفیدی را فراهم آورده تا مخاطب بتواند با درک جزئیات قابل درک به عمق دیدگاه نویسنده و سپس کارگردان دست پیدا کند. حال فضاسازی با در نظر گرفتن موقعیت‌های نمایشی که در این اثر وجود دارد مولفه زمانی را با فاصله‌های مشخص در اختیار شخصیت‌ها قرار می‌دهد تا آن تمایز لحنی که از آن صحبت شد صحت و تایید خود را به نمایش بگذارد. لذا تصویرسازی‌هایی که برای درک فضا و تحلیل مسائل جهان متن در ساختار کلی وجود دارد از مواردی هستند که شخصیت‌ها را به نوعی وابسته خود می‌کنند تا آن تنهایی‌های درونی و بازتابش در جهان پیرامون دلایل موجه‌ای داشته باشند که از این طریق نشانه‌های بصری را با تحلیلی دراماتیک صورت بدهند. البته در این میان نباید از تعدد موقعیت‌های مکانی که تاثیرات مختص به خود را در شکل‌گیری روایت دارد فراموش کرد که این موضوع در جهان متن بسیار روندی رو به جلو به جهت ایجاد درک مستقیم در ذهن مخاطب داشته است.

اهمیت کارگردانی در این شکل از نمایش‌ها که متنی قابل توجه و دراماتیک دارد در آن است که میزانسن‌ها به شکل کاملا مستقیم و جدا از هر نوگرایی بی‌دلیل تحت تاثیر داده‌ها و داشته‌های جهان متن باشد. زیرا اگر این طور نباشد کلیت اثر به بی‌راهه خواهد رفت و به طور حتم شخصیت‌ها نمونه ما به ازای آن افرادی که مخاطب روزانه در پیرامونش می‌بیند نخواهد بود. کارگردان این نمایش در ساختار و طراحی خود تمام تلاش خود را به کار گرفته تا در ابتدا فضای اثر درک مخاطب را ترغیب به کشف و شهود درباره مسائل جهان اثر کند و سپس از طریق حضور شخصیت‌ها سعی داشته تا به وسیله خرده روایت‌ها را از طریق کنش و واکنش‌ها که اوج و فرودهایی دارند تا بتواند به نتیجه دلخواه خود نزدیک کند.

در انتها باید اشاره داشت که هم راستا شدن جهان متن و اثر نمایشی از مهمترین اتفاق‌هایی است که قادر خواهد بود مخاطب را همواره ترغیب به کشف کند. نکته‌ای که در نمایش «خانه» تا اندازه‌ای صورت گرفت تا مخاطب بداند شرح واگویههای هر شخصیت با چه دلیل و استدلالی بوده است و نه چیز دیگری.          




نظرات کاربران