گفتوگو با محسن هاشمی در آستانه برگزاری جشنواره آیین سنتی
در زمینۀ موسیقی تعزیه با آسیبهایی جدی روبهرو هستیم
سید محسن هاشمی پژوهشگر و کارشناس موسیقی معتقد است؛ با آسیبهایی جدی در عرصه موسیقی تعزیه روبه رو هستیم و ضرورت دارد این آسیب ها مورد توجه و رسیدگی قرار بگیرد.
موقعیت تعزیه و شبیه خوانی در این سال ها به چه سمت و سویی گرایش پیدا کرده و روند فعالیت ها در این عرصه چگونه ارزیابی می شود؟ از آنجا که تعزیه و شبیه خوانی هنری چندوجهی محسوب می شود و به طور مشخص موسیقی و نمایش را به طور همزمان و توامان ارائه می دهد این پرسش می تواند وجوه مختلفی را هم در برگیرد. در این ارتباط و با نزدیک شدن به نوزدهمین جشنواره آیینی و سنتی فرصتی پیش آمد تا این پرسش ها را با سید محسن هاشمی پژوهشگر و کارشناس موسیقی و عضو هیات انتخاب بخش شبیه خوانی این دوره از جشنواره در میان بگذاریم. این گفتوگو را در ادامه می خوانید.
فعالیت ها در حوزه شبیه خوانی و تعزیه در این سال ها در چه مسیری حرکت می کند؟
از آنجا که حوزه تحصیل من موسیقی است معتقدم با آسیبهایی جدی در عرصه موسیقی تعزیه روبه رو هستیم و ضرورت دارد این آسیب ها مورد توجه و رسیدگی قرار بگیرد. همچنین به عنوان پژوهشگر این حوزه باید تاکید کنم زمینه های متعددی برای تحقیق و پژوهش در این ارتباط وجود دارد که لازم است به طور گسترده به آن ها پرداخته شود.
مشخصاً از چه آسیب هایی حرف می زنید؟
در حقیقت این آسیب ها در زمینه ای وسیع تر و در کلیت حوزه تعزیه و شبیه خوانی آشکار می شود. به طور کلی روند فعالیت ها در این عرصه را از دو منظر کمی و کیفی می توان مورد بررسی قرار داد. واضح است که به لحاظ کمی رشد فزاینده ای را در این عرصه شاهد هستیم. اگر پیش از این تعزیه خوانی محدود به مناسبت ها و روزهای خاصی می شد، اما در حال حاضر تقریباً در تمام سال و در همۀ شهرها و روستاهای کشور اجراهای متعدد تعزیه رخ می دهد. اما پرسش این است که آیا تعزیه به لحاظ کیفی هم به همین اندازه رشد داشته است؟ واقعیت این است که نه تنها پیشرفت کیفی در این زمینه نداشته ایم بلکه حتی به نوعی شاهد پس رفت و سیر نزولی هستیم. در حقیقت این رشد فزاینده در تعدد اجراهای تعزیه متاسفانه با سطح کیفی مناسب در همه موارد همراه نیست.
این پسرفت در جنبه های کیفی شبیه خوانی و تعزیه به چه علت رخ داده است؟
علت اصلی آن به بیراهه رفتن و عدم آموزش های صحیح در این عرصه است. رابطۀ استاد و شاگردی و زاتو به زانو نشستن استاد و شاگرد که در قدیم در هنرهای سنتی ما وجود داشته در هنر تعزیه امروز تقریباً منسوخ شده و از میان رفته است. در واقع بحث آموزش در این عرصه طی سال های گذشته مغفول مانده و به فراموشی سپرده شده . در این ارتباط تنها معدود افرادی هستند که تلاش دارند تا نهضت آموزش را در این زمینه احیا کنند و شخصاً نیز دغدغه جدی در این باره دارم و معتقدم همۀ اشکال ها متوجه مغفول ماندن امر آموزش است. در حال حاضر جشنواره نمایش های آیینی و سنتی یکی از رویدادهای تاثیرگذار در معرفی آثار و فعالیت های اصیل و ارزشمند این عرصه است و اینکه بخش ویژه ای در این جشنواره به تعزیه و شبیه خوانی اختصاص داده شده جای تقدیر و تشکر از برگزارکنندگان و حامیان این رویداد دارد.
با این خلائی که در امر آموزش وجود دارد، گروه های شبیه خوانی در این سال ها بر پایۀ چه منابعی فعالیت های خود را دنبال می کنند؟
این روزها فیلم های تعزیه به وفور در دسترس است و اغلب گروه ها با رجوع به همین فیلم ها اجراهای خود را شکل می دهند. این در حالی است که بسیاری از این فیلم ها منابع ادارای اصالت محسوب نمی شوند و خود اشکالات و نواقص بسیاری دارند. به این ترتیب وقتی آثار فاقد اصالت در این عرصه مورد رجوع دیگر گروه ها هم قرار می گیرد، زنجیره ای از این نواقص و کاستی ها شکل می گیرد و به مرور وسعت می یابد. این آسیب حاصل نوعی سهل انگاری از طرف بعضی از گروه های تعزیه است که به خود زحمت شاگردی نزد استادان این عرصه را نمی دهند و استقبال چندانی از آموزش های اصولی و صحیح در این عرصه از خود نشان نمی دهند. این در حالی است که منابع دارای اصالت همچنان در دسترس علاقه مندان است و حافظۀ تاریخی اجرای تعزیه همچنان در جامعه حاضر است. درست است که بسیاری از اساتید این عرصه را از دست داده ایم اما خوشبختانه تعدادی از آنان هرچند انگشت شمار در دسترس هستند و می توان به آن ها رجوع کرد. معضل دیگری که در این زمینه باید به آن اشاره کرد نبود جریانی برای نقادی و بررسی آثار حوزه تعزیه و شبیه خوانی است. اگر چنین جریانی وجود می داشت و گروه ها با این روند روبه رو بودند که آثارشان در جایی نمره می گیرد و ارزیابی می شود، مطمئناً نتایج بهتری را شاهد بودیم.
به عنوان سئوال پایانی، پژوهش ها و مطالعات در عرصه تعزیه و شبیه خوانی در چه وضعیتی قرار دارد؟
متاسفانه در عرصه تعزیه و شبیه خوانی در این سال ها پژوهش های پرشماری صورت نگرفته است. بسیاری از مطالعاتی هم که در قالب پایان نامه ها در ارتباط با تعزیه انجام شده، فاقد ارزش های هنری است. حتی برخی از افراد سرشناس که به این زمینه ورود کرده و مطالعاتی را صورت داده اند، راه به جایی نبرده اند و نتوانسته اند به نتایج ارزشمندی دست پیدا کنند. مسئله این است که صرف علاقه مندی به موضوع پژوهش برای حصول نتایج ارشمند کافی نیست و لازم است پژوهشگران و محققان در این عرصه ابعاد و زوایای پیدا و پنهان هنر تعزیه را با دقت نظر و جدیت بیشتری مورد ملاحظه قرار دهند.