گفت و گوی ایران تئاتر با پریسا محمدی بازیگر اتاق بی خوابی + اتاق پذیرایی
نمایشی که هر روز یک روایت متفاوت دارد

ایرانتئاتر: نمایش اتاق بی خوابی + اتاق پذیرایی واکاوی موجز و مبتنی بر اصول رواشناسانه درباره چالش های زن و شوهری است و نمایش، اثر بازیگر محوری محسوب می شود.
پریسا محمدی در این نمایش در نقش نرگس با توجه به مختصات نقش ویژگی های درون گرایانه این زن خسته از مناسبات زندگی زناشویی را در بازیش منعکس می کند.اتفاقات قصه اتاق پذیرایی، 2 ساعت پیش از اتاق بیخوابی رخ میدهد. این دو اپیزود داستان مستقلی دارند و در اتاق پذیرایی بخشهایی از اتاق بیخوابی پخش خواهد شد تا تماشاگر در صورتیکه اپیزود اتاق بیخوابی را ندیده باشد، متوجه داستان آن شود. داستان این نمایش در مورد زندگی زناشویی است که مرد در آن خیانت کرده است و جانمایه این اثر نمایشی به انسان مدرنی که با طلاق و کجخلقی به دنبال و در جستوجوی عشق است؛ میپردازد. نمایش اتاق بیخوابی+ اتاق پذیرایی تیر و مرداد ماه ساعت 21 در سالن شماره یک خانه نمایش مهرگان روی صحنه است. اتاق بیخوابی روزهای فرد اجرا میشود و اتاق پذیرایی روزهای زوج روی صحنه میرود . با پریسا محمدی درباره حضورش در نمایش اتاق بی خوابی+ اتاق پذیرایی و ویژگی های نقش نرگس گفت وگویی انجام داده ایم.
در نمایش محبوبه ها یک نقش برون گرایانه را تجربه کردید و در نمایش اتاق بی خوابی+ اتاق پذیرایی در قالب شخصیت نرگس نقشی درون گرایانه رابازی می کنید. این تفاوت ایفای نقش ها برایتان چه ویژگی هایی دارد؟
برایم تجربه نقش های متفاوت خیلی حائز اهمیت است. مرضیه نمایش محبوبه ها در ظاهر و رفتارش یک نوع رفتارهای مردانه و قلدرانه دیده می شود و در بازیم تاکید بر این مسئله دارم. نکته مهم درباره مرضیه این است که در آخر نمایش تماشاگر را سوپرایز می کند. بعد از اینکه مسعود شاه محمدی متن نمایش نامه اتاق بی خوابی +اتاق پذیرایی را برای بازی به من پیشنهاد کرد و مطالعه اش کردم با فضای نمایش و نقش ارتباط برقرار کردم و بازی در آن را پذیرفتم. نکته مهم این بود که تلاش کردم بازیم مطابق با ذهنیات کارگردان از نقش نرگس باشد.
بر خلاف نظر بسیاری از افراد، ایفای نقش های درون گرایانه که اکت کمی دارند دشوارتر از سایر نقش ها است. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟
نرگس، نقش بسیار دشواری است و پر از سکون و مکث بود و در تمرینات کارگردان هم تاکید داشت که از کمترین حرکت در بازی در قالب این نقش استفاده کنم در پروسه تمرینات طولانی نمایش در مدت سه ماه به تدریج به یک زبان مشترک رسیدیم و دلیل عمده این طولانی شدن تمرینات شیوه اجرایی نو و جدید آن بود که برای اولین بار نمایش دو اپیزوده در ایران اجرا می شد و کاراکترهای نمایش در دو فضای متفاوت با یک خط داستانی مشخص قرار می گرفتند. بنابراین دراصل ما برای روی صحنه بردن دو نمایش تمرینات را انجام دادیم و همکاری با مسعود شاه محمدی برایم فوق العاده جذاب بود و نکات جدید بازیگری را از ایشان آموختم.
آیا کارگردان نمایش برای آشنایی بیشتر شما با جنس بازی که نیاز دارد؛ به شما توصیه نکرد که کارهای قبلیش را ببینید؟
ایشان به من پیشنهاد دادند که بیشتر فیلم های اروپایی نظیر معلم پیانو ساخته میشل هانکه را ببینم که حاوی نوع نگاه خاص روانشناسانه صاحب اثر بود؛ البته من شناخت نسبی از این جنس بازی ها داشتم.
با توجه به واکنش های متناقض نرگس در قبال امیر مشخص نمی شود که او آیا عاشق همسرش است و یا از او نفرت دارد؟
نرگس می گوید پرنده ای که در قفس زندگی می کند، بلد است پرواز کردن را بازی کند و من هم دارم در این زندگی بازی می کنم و اگه امیر بازی کردن را خوب بلد است من هم بازیگر خوبی هستم. آدم های این نمایش دچار گمگشتگی شده اند و برای پیدا کردن خودشان تنها راه حلشان عشق است و باید عشق ورزی کنند و معتقدم نمایش ما اثری عاشقانه است.
باتوجه به اتفاقات درون صحنه به نظر می رسد ابراز این عشق بیشتر از سوی زن انجام می شود؟
نه، هردوی شان یک نگاه دارند و وضعیت انسان مدرن امروز است که دنبال تعالی می گردد و در این فرایند دچار گمگشتگی می شود و در نوع رابطه امیر و نرگس جدل و دعوایی دیده نمی شود.
جایی در نمایش امیر با تهییج کردن زن او را تحریک می کند تا او را بکشد. ریشه این رفتار امیر چیست؟
امیر بیشتر می خواهد این نکته را به نرگس یادآوری کند که او تحت هیچ شرایطی نمی تواند او را بکشد و به او اثبات می کندکه فقط می خواهد با کارهایش یک جور قدرت نمایی کند.
آیا امیر به طور کامل تمام خصلت های نرگس را علی رغم اینکه در طول ده سال زندگی رابطه عمیق و محکم عاطفی با او نداشته می شناسد؟
امیر با توجه به نوع شخصیتش به خوبی خصلت های نرگس را می شناسد؛ البته این شناخت دو طرفه است البته قصه نمایش ما قصه یک زن و مرد نیست، بلکه زندگی دو انسان است.
به نظر می رسد در نگاه کارگردان نمایش با توجه به برخی از دیالوگ های امیر یک نوع نگاه ضد زنانه هم دیده می شود. چقدر به این مسئله اذعان دارید؟
قطعا این نوع نگاه ضد زنانه وجود ندارد؛ به نظرم نگاه کارگردان فرا جنسیتی است.
اما حرف امیر مبنی بر اینکه حتما مریم بر می گردد تایید می شود و مریم به خانه آنها باز می گردد؟
امیر به عنوان یک آرتیست و هنرمند مثال می زند که مریم مثل بومرنگ دوباره برمی گردد. در این نمایش نمی خواستیم اشاره به سطحی بودن کاراکترهای زن نمایش داشته باشیم و از طرفی این برگشت دوباره مریم نه خصلت مثبت و نه خصلت منفی تلقی می شود.
یکی دیگر از نکاتی که زن نمایش را تا حدی خاکستری نشان می دهد این است که او هم با شوهرش مقابله به مثل کرده و با مرد جوانی در ارتباط است؟
بحث نمایش ما اصلا خیانت نیست و مسائل کلان تری در نمایش مد نظرمان بود که مهم ترینش نشان دادن رابطه چهار تا انسان بود. من حتی در تمرینات فکر می کردم که باز هم ممکن است در خانه این زن و مرد باز شود و آدم های دیگری هم بیایند و دراصل رابطه یک سری آدم در نمایش نشان داده می شود که با یک سری خطوط به هم متصل می شوند و گاهی هم این خطوط قطع می شود و در نهایت نقطه پایانی این خط سیر می تواند یک عشق واقعی باشد و باعث بشود که به آرامش برسند.
به نظر می رسد که همچنان در کنار بازیگری در تئاتر به سایر دغدغههایتان هم می پردازید؟
بله، از دهه هفتاد فعالیتم را در حوزه بازیگری شروع کردم. رشته تحصیلیم هم جدا از نقاشی ادبیات نمایشی است و در این سه دهه بیشتر بازیگری کرده ام و سال قبل هم اولین تجربه کارگردانیم را انجام دادم. سالن داری و مدیریتش هم کار جذاب و در عین حال چالش برانگیزی است.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی