در حال بارگذاری ...
...

درباره شیوه نمایش‌نگاری، ترجمه و تألیف سهراب افشار

ایبسن سراینده است اگر چه در سرتاسر بسیاری از نمایشنامه‌هایش یک سرود هم نیاورده، چون آمیزه ویژه‌ای از کردار و گفتار به میان آورده که در جای خود بی‌همتاست و تاکنون دیده نشده. پس چگونه سخن نمایش را به دو تیره سرود و نوشته ساده بخش می‌کنند. آغاز این بخش‌بندی را باید از دوره پیدایش رئالیزم و شیوه‌های نزدیک آن جست‌وجو کرد.

رضا آشفته
از همان ابتدا که به پهنه نمایش آمدم ... گفتند و شنیدیم که نمایش زندگی است، ‌نمایش به نشانه زندگی روی تماشاگاه (جولانگاه نمایش) زندگی جریان دارد و سپس گذاشتیم و جان مایه زندگی در نمایش را فرو گذاشتیم ... ولی آیا این اندیشه که زندگی نمایش‌ست ما را تنها گذاشت؟ خرد را پیش راندیم که اگر زندگی نمایش‌ست پس ناچار نمایش هم زندگی‌ست...
مطلب بالا بخشی از دیباچه کتاب "شیوه نمایش‌نگاری" است که توسط سهراب افشار در مقام مترجم،‌ گردآورنده و مؤلف (برگردان، ‌گردآوری و نگارش) و نشر نورسان منتشر شده است. این کتاب درباره فنون نمایشنامه‌نویسی است که طرح جلد آن هم به نشانه گریه و خنده تئاتر یا همان نماد تراژدی و کمدی اختصاص یافته است.
اگر بخواهیم بدانیم این کتاب واقعاً درباره چیست و چگونه تدوین شده، ‌همان بهتر که به روایت سهراب افشار در دیباچه توجه کنیم: در این دفتر چهار بخش پیش‌بینی شده است. در بخش آغازین کوشش بر این است که جان‌مایه و خرده‌هایی که نمایش را می‌سازد نشان داده شود و در بخش دوم چگونگی آمیزش خرده‌های نامبرده و هم‌آهنگی آن‌ها به اندازه توان بررسی می‌شود. در سومین بخش شگرد نمایشنامه‌خوانی و نیز برگردان سه گونه نمایش جور واجور از دفترهای "برنامه‌های نمایش"، "نوشته‌های انگلیسی" و "خواندن نوشته‌ها" با آوردن پرسش‌هایی هم‌چون پرسش‌هایی که دفتر یادشده ویژه بخش نمایشنامه‌ها به دست داده (مانند تمرین‌هایی در مورد نمایشنامه ژولیوس سزار) به تمرین در چگونگی برنامه‌ریزی، ‌ارزیابی و نویسندگی می‌پردازیم. بخش چهارم به نمایشنامه "آن سگ لجوج" نوشته نگارنده این دفتر می‌رسد به این گمان که شیفتگان با سود جستن از راهی که تا آن جا رفته‌اند، با بررسی گسترده از پهلوها و اندازه‌های گوناگون به سنجش و زیر و رو کردن آن و نیز یافتن دست‌آورد بپردازند. دست آخر گنجینه‌های گزیده در این دفتر، گزارش کوتاهی از راه کسانی که در ارزیابی نمایشنامه کاربرد دارد پیش‌کش می‌گردد.
سه نمایشنامه‌ای که در این کتاب به عنوان نمونه آثار معرفی و بررسی شده‌اند، عبارت است از "پسر وینزلو" نوشته ترنس راتیگان، "جعبه شن" از ادوارد آلبی و "کنش سخن" از ساموئل بکت.
ساده و آهنگین
در این کتاب گفت‌وگو نویسی، یا زبان نمایش به دو گونه عمده ساده‌نویسی و نمایش آهنگین تقسیم‌بندی شده است و در این باره می‌خوانیم:
ایبسن سراینده است اگر چه در سرتاسر بسیاری از نمایشنامه‌هایش یک سرود هم نیاورده، چون آمیزه ویژه‌ای از کردار و گفتار به میان آورده که در جای خود بی‌همتاست و تاکنون دیده نشده. پس چگونه سخن نمایش را به دو تیره سرود و نوشته ساده بخش می‌کنند. آغاز این بخش‌بندی را باید از دوره پیدایش رئالیزم و شیوه‌های نزدیک آن جست‌وجو کرد.
نوشته ساده آنست که به خودی خود بدون ضرباهنگ، فراز و فرود زیری و بمی و تهی از ساختارهای زیباشناسانه سرایندگی و ویژه همگان باشد و در این بخش همین تیره سخن بررسی می‌شود، گو این که در پایه به باور بسیاری کار، پهلوی سرایندگی دارد.
نمایش یونان باستان و به راستی همه نمایش‌ها تا سده هفدهم میلادی جولانگاه گفت‌وگوی آهنگین و بر سرایش و گزینه‌نگاری استوار بود. چنین گفت‌وگویی با این که کمتر ذاتی دریافت از راه گوشست، به هیچ روی حتی در شنوایی تماشاگرانی که می‌باید آمیزه ساده و برداشت‌های گره‌دار و پیچیده نمایش پوچی را هم دریابند ناخوشایند نیست. نمایش به درستی از سرود دیترامبیک آیین‌های ستایش آغازین یونان زاده شد و این سخن آهنگین همچنان به جا ماند تا پیدایش دوباره کلاسیسیزم اروپا درستی آن را پذیرفت. همچون نمایشنامه "ادیپ شهریار"، "سوفوکل"، نمایش یونان با پیوند به آیین‌های ستایش دوره‌ای بلند به جای ماند و با این مانائی فر و شکوهی که "آلدس هاکسلی" آن را "فرا راستین" می‌نامد به دست آورد.
نخستین چشم‌داشتی که از گفت‌وگوی ساده می‌رود اینست که در همه جور نمایه‌ها و با داشته‌های تماشاگاه کارا بوده و پیاده کردن آن گرفتاری به بار نیاورد. گفت‌وگوی نمایشی ساده بر پایه بودن چارچوب‌هایی که بر تماشاگاه و رویش برگزاری چیره است از گفت‌وگوهایی که به ناگزیر باید آهنگین باشد جدا می‌شود. آری گفت‌وگوی آهنگین را باید در تماشاگاهی ویژه به نمایش درآورد.
تمرین‌های کاربردی
سهراب افشار بر آن است که از خواننده کتابش دعوت کند تا قلم به دست گیرد و پس از آموختن نیازهای تئوریک و نظری به سراغ نمایشنامه‌نویسی برود. در بخش سوم کتاب شیوه نمایش‌نگاری، تمرین‌های کاربردی نمایشنامه‌نویسی را پیش می‌کشد تا از این راه بتواند به خواسته اصلی کتاب دامن زند و به همین منظور می‌نویسد:
پس پایه نخست بسته به خواندن، بررسی، ریزنگری و اندیشه درباره پیرامون خویشتن است که در گام‌های بزرگ‌تر از دانش‌های گوناگون به ویژه روان‌شناسی، مردم‌شناسی، فلسفه، دانش‌های دینی و کوتاه سخن هر دانشی که به گونه‌ای به بازشناسی مردمان، زندگی و خواست‌های آنان یاری کند، سردرمی‌آورد و در زمینه ارزیابی یافتن آنان در کار، به دست دهنده ردیابی اندیشه‌ها، پندارها و آرمان‌های نویسنده است.
واژه‌نگاری
اتفاقی که در نگارش کتاب شیوه نمایش‌نگاری جلب توجه می‌کند، واژه‌نگاری فارسی است. در روی جلد کتاب هم می‌بینیم که ترجمه و تألیف به صورت برگردان و نگارش آمده است. همچنین در داخل متن بسیاری از واژگان به فارسی سلیس برگردانده شده، برای همین آشنایی‌زدایی در آن موج می‌زند و نثری در خور توجه و تأمل در آن شکل گرفته است. در نتیجه عبارات و کلمات آشنایی مانند صحنه، شخص و اشخاص در این کتاب تبدیل به تماشاگاه، کس یا کسان شده است. همین‌طور می‌توان به نمونه‌های دیگری اشاره کرد که هر یک در نوع خود بی‌نظیر می‌نماید، به همین دلیل خواندن این کتاب ضمن آموزشی بودن، برای همگان به لحاظ نثر پالایش شده و روان خالی از لطف نیست. به ویژه اهل نمایش و منتقدان حوزه تئاتر از طریق این واژگان می‌توانند به فارسی شدن کلمات تأکید بیشتری داشته باشند، هرچند این کار به ظاهر ناممکن می‌نماید.
پیوست‌ها
در پیوست‌های کتاب هم در کنار شناساندن نویسندگان آمده در کتاب، یک بخش هم به واژه‌های کاربردی اختصاص یافته است. به عنوان نمونه، آکسیون Action که به کار، کنش، کردار، رفتار، عمل و اقدام برگردانده شده و این گونه تعریف شده است: "رویدادهای روانی و شورآفرین و پرتنش و یا جنب و جوش پیکر که درون‌مایه داستان نمایشنامه را به خواننده یا نمایش را به بیننده می‌رساند و ریشه آن از خواست کس بازی سرچشمه می‌گیرد. "
همچنین فهرست گنجینه‌های (منابع) بهره‌برداری شده نیز به این قسمت الصاق شده که دربرگیرنده پانزده کتاب فارسی و هفده کتاب به زبان بیگانه است.