در حال بارگذاری ...
در آخرین سخنرانی‌های روز پایانی سمینار مطالعات اجرا مطرح شد

 رخدادهای فضای عمومی یادآور اشکالی از هنر اجرا است

در روز پایانی سمینار مطالعات اجرا پیش از برگزاری گفت‌وگوی پایانی این سمینار سه سخنرانی دیگر از سوی شرکت کنندگان در این رویداد ارائه شد.

به گزارش ایران تئاتر بعد از ظهر سه شنبه 8 مرداد در روز پایانی سمینار مطالعات اجرا که در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد سه نویسنده و پژوهشگر به ارائه مقالات خود پرداختند.

« بررسی امکان های اجرا در مناسبات جنسیت و بدن ها در ایران، با نگاهی به تبارشناسی بدن از مظر فوکو» عنوان نخستین مطالعه ای بود که از سوی سپیده شمس در این روز ارائه شد. شمس در تشریح مطالعه خود بیان کرد: فوکو بدن را همواره ابژه قدرت می داند و در عین حال که تاکید می کند بدن اولین جایی است که قدرت بر آن تاثیر می گذارد، در همان لحظه ها جولانگاه مبارزه با قدرت هم هست. یعنی در عین حال که بدن پذیرش قدرت را دارد در حال مبارزه با قدرت هم هست. فوکو معتقد است؛ بدن در هر شکلی که آن را در نظر بگیرید در عرصه سیاسی جای دارد و هرگز نمی توانیم بدن را خارج از این فضای معنایی در نظر بگیریم. در این سال ها اجراهای زیادی را در خیابان ها رخ می دهد که شکل هایی از اجرا را به ما یادآوری می کند. خیلی وقت ها به خصوص که تئاتر خوانده باشیم به این فکر می کنیم که رخداد های سیاسی و اجتماعی که در خیابان اتفاق افتاده چقدر به اجرا و پرفورمنس شبیه است. واقعیت این است که در این سال ها اجراگری دارد شکل خاصی پیدا می کند و این بدن سیاسی را که فوکو روی آن تاکید می کند ما این روزها در خیابان ها می بینیم. آنچه که ذهن مرا در این ارتباط درگیر کرده اجراگری زنان است که نسبت به سال های قبل از شمار بیشتری برخوردار شده است. در ایرانِ امروز، رابطۀ جنسیت با قانو ن­های اجتماعی و عرفی وارد بر آن در بسیاری از موقعی ت­ها شکل­ هایی از اجرا را رقم می ­زند. این اجراها گاهی در حوزۀ قانو ن­ های اجتماعی مردان رخ می ­دهد اما به­ خاطر وجود قوانین اجتماعی و عرفی بسیار در حوزۀ حضور اجتماعی زنان، بدن زنان در ایران بیشتر از مردان، امکان موقعیت ­هایی برای اجرا را میسر می­ کند. این اجراها که اغلب به­ صورت رخدادی و اعتراضی در جامعه بروز می­ یابند، می ­تواند بستری برای حضور مردمِ تماشاگر و بروز افکار و عقاید آنها در کوچه و خیابان باشد تا جایی که پایانِ اجرا را مردم تماشاگر رقم بزنند و اینچنین، این اجراها، به مفهومی کامل از اجرا دست یابند. 

در ادامه سمینار نیز محمدرضا علی اکبری به ارائه مطالعه خود با عنوان «ناگهان/ همیشه شاهزاده (یک تاریخ نگاری)» پرداخت و گفت: این مطالعه یک تاریخ نگاری با تمرکز بر مفهوم در هم تنیدگی فرهنگ های جامعه است. نمایش «همیشه شاهزاده» به کارگردانی یرژی گروتفسکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین اجراها در تاریخ معاصر تئاتر جهان است. نمایش « ناگهان هذا حبیب اله...» نوشته عباس نعلبندیان و به کارگردانی آربی آوانسیان نیز از مهم ترین اجراهای تاریخ معاصر ایران است که از جنبه های فنی مختلفی می توانند مورد توجه قرار بگیرند. این دو نمایش که به فاصله دو سال از یکدیگر در جشن هنر شیراز و سپس تهران اجرا شدند فارغ از تاثیرات قابل بررسی شان بر تئاتر ایران از نظر شکل و محتوا شباهت هایی با یکدیگر دارند؛ از نظر موضوعی و محتوایی، درونمایه قربانی و شهادت، تقابل جمع و فرد و از نظر شکلی و اجرایی دو مفهوم پویایی و ایستایی. مضمون اصلی دو نمایش و رویکرد اجرایی آن ها در اجرای همیشه شاهزاده بر بستر فرهنگ لهستانی، مسیحی و حتی کمونیستی و در اجرای ناگهان بر بستر فرهنگ ایرانی، شیعی، مسیحی از جهت کارگردان نمایش ساخته و پرداخته شده که تفاوت های اساسی فرهنگی، تاریخی و سیاسی شان  را نباید از نظر دور داشت. این پژوهش می کوشد با مقایسه جنبه های مشترک و مضمونی دو نمایش با مطالعه میزانسن و صحنه پردازی این دو اجرا از طریق بررسی منابع تصویری و گزارش های موجود، زیبایی شناسی و تمهیدات طراحی و کارگردانی گروتفسکی و آوانسیان در به صحنه آوردن مضمونی مشابه را با تکیه بر پرسش های اساسی تاریخ نگاری تئاتر و البته منظری اسطوره شناسانه و نمادپردازانه مقایسه و تحلیل کرد.

« واکاوی مفهوم اجرا در دو ساحت فرهنگی ایران و هند، با تمرکز بر مبانی اجرا در ناتیاشاسترا و نقالی ایرانی» آخرین مطالعه ارائه شده در سمینار مطالعات اجرا بود که از سوی مهشید حسینیان ارائه شد. حسینیان در این ارتباط بیان کرد: این پژوهش یک تحلیل و تطبیق میان رشته وار را در دو گستره فرهنگی مشابه دنبال می کند. مسئله اصلی تحقیق این است که در سنت نمایش نقالی ایران چه جلوه های نظری مشترکی با ناتیاشاسترا هست. بندهای اصلی این پژوهش به ریشه های مشترک فرهنگی ایران و هند، معرفی و ارائه ویژگی های مشترک نمایش های سنتی ایران و هند، ناتیاشاسترا و پتواژ ، شیوه های اجرا در درام سانسکریت و ریشه های مشترک آن با نقالی و تعزیه، جایگاه زن در هر دو کشو، و در فصل آخر نمایش جادو اشاره دارد.

 




نظرات کاربران