گفت وگو با خیراله تقیانیپوربه بهانه برگزاری جشنواره تئاتر آئینی سنتی
نگارش نمایشنامه ایرانی به دلیل محدودیت منابع با دشواری همراه است
ایران تئاتر:خیراله تقیانیپور نویسنده و کارگردان تئاتر حاضر در نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی معتقد است؛ اگر متن نمایش ایرانی بدون تحقیق و پژوهش نوشته شود مخاطب به راحتی متوجه می شود. هنرمند نمیتواند برای مخاطب ایرانی تعزیه بخواند بدون اینکه دستگاهها را بشناسد و مخاطب خیلی سریع این عدم آگاهی را متوجه میشود .
تئاتر سنتی همواره توانسته در صورت اجرای درست و حرفهای مورد توجه مردم قرار بگیرد ؛ چرا که هنری است که از بطن زندگی مردم شکل گرفته است. خیراله تقیانی پور سالها است که در تئاتر حضور موثری را تجربه میکند. وی در اجرای برخی از نمایش هایش از جمله بوقلمون تلاش کرده با استفاده از المانهای روز جامعه و تلفیق آنها با نمایش سنتی شیوه جدیدی را در اجرای نمایش به مخاطب عرصه کند. برخی از نمایشهایی که او تاکنون بازیگری ،نویسندگی و کارگردانی کار کرده است عبارتند از: فریاد خاموش خاطره ، سایه سکوت، خاک، خبرنگار، یک روایت تازه از اونور قاب ،خوابنماها، هفت کوپه از یک قطار ،آخرین پست شب یلدا ، روزی، گذری، روزگاری، تهران،قصه تابلوی زرد ،پری ، عصاره اجدادی تهران و کلنل. با تقیانی پور در باره مختصات تئاتر آئینی و سنتی و برگزاری جشنواره گفتوگویی انجام دادهایم.
در سالهای اخیر برخی از کارگردانهایی که در حوزه تئاتر سنتی ایرانی فعالیت میکنند تلاشهایی در جهت احیا و رونق دوباره نمایشهای سنتی با استفاده از نشانهشناسی مسائل روز اجتماع داشتهاند که نمونه آخرش اجرای موفق نمایش استاد نوروز پینه دوز است. این نوع تلاشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا در مورد نمایشی که مثال زدید باید عنوان کنم که اجرای خوبی نبود. برخی از مواقع ما به دنبال شتر ، گاو ، پلنگ هستیم و نمایش اشاره شده نه شتر است و نه گاو و نه پلنگ . تعریفی که در باره نمایش ایرانی داریم برگرفته از آئین و سنت ما است . مرحوم اکبر رادی هم نمایشنامه ایرانی مینوشت که درباره مردم ایرانی و با زبان بومی شمال کشور بود؛ اما با رویکرد غربی که ریشه در آئین و سنتهای ایرانی نداشت. از طرف دیگر نمایشنامههای بهرام بیضایی و برخی از آثار علیرضا نادری ، محمد رحمانیان و حمید امجد مبتنی بر فرهنگ ایرانی بوده اند. معتقدم در این حوزه سال به سال دچار پسرفت هستیم.
دلیل این پسرفت چیست؟
مهمترین نکته در این مورد تا چه اندازه بها دادن به نمایشهای ایرانی در دانشگاههای هنری کشور است و اینکه چقدر از جوانان دانشجو در باره تحقیق و نوشتن متنهای ایرانی حمایت انجام میگیرد . نکته قابل اشاره دیگر سختیهای نوشتن متنهای ایرانی است.
به چه دلیل نوشتن متنهای ایرانی دشوار است؟
به دلیل آنکه باید مبتنی بر تحقیق و پژوهش مدون و کاملی باشد. اگر متن نمایش ایرانی بدون تحقیق و پژوهش نوشته شود مخاطب به راحتی متوجه می شود. هنرمند نمیتواند برای مخاطب ایرانی تعزیه بخواند بدون اینکه دستگاهها را بشناسد و مخاطب خیلی سریع این عدم آگاهی را متوجه میشود . شاید در اجراهای خارج از کشور که مخاطبش شناختی از نمایشهای ایرانی ندارد بشود کارهای بدون شناخت و تحقیق اجرا کرد و آنها متوجه نشوند، اما در کشورمان چون این هنرها خاستگاه مردمی دارد کیفیت نمایشها مورد داوری و قضاوت قرار میدهند . یادم میآید در زمان حیات استاد حمید سمندریان به ایشان گفتیم که قصد داریم در یک سالن تعزیهای اجرا کنیم و خیلی رک و صریح به کار ما ایراد گرفتند و عنوان کردند که به سختی میتوان تعزیه را در سالن اجرا کرد. البته شدنی است اما باید با شناخت و دانش زیاد رفت به این سمت . از طرفی کارگردان تئاتر برای اجرای نمایشهای سنتی با مشکل محل مناسب نمایش هم مواجه است.
در ارتباط با محل اجرا دقیقاً به چه مشکلاتی اشاره دارید؟
از همان ابتدا که میخواهید کار سنتی و ایرانی روی صحنه ببرید شما را ارجاع میدهند به سالن تبعیدی و فاقد امکانات لازم تماشاخانه سنگلج . این سالن قدیمی بعد از تعمیرات و بازسازی در چند سال قبل سیستم آگوستیک صدایش از بین رفت و اکنون فاقد استانداردهای لازم و مورد نیاز است. هر کارگردانی دوست دارد برای کاری که با زحمت و در یک پروسه چند ماهه آماده اجرا میکند در مقیاس وسیع دیده شود و مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و این دوستان هنرمند ترجیح میدهند اجرایشان در تئاتر شهر و سایر سالنهای استاندارد و پر مخاطب روی صحنه برود . موقعی که من و امثال من مجبور هستیم در تماشاخانه سنگلج کارمان را اجرا کنیم که مدیریتش اعتقادی به نمایشهای سنتی و ایرانی ندارد با خودمان فکر میکنیم که چرا باید وارد این پروسه سخت ، پر زحمت و بدون اثر بشویم. در کلیت نمایش ایرانی کار کردن در شرایط فعلی مقرون به صرفه نیست .
در بخشی از گفتههایتان به لزوم تحقیق و پژوهش در نمایشهای سنتی ایرانی اشاره کردید. در حالی که ما با منابع مکتوب اندکی مثل برخی از نوشته های جعفر شهری و یا چند نویسنده معاصر اواخر عهد قجری مواجه هستیم. این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟
بله، با شما موافقم که در این حوزه با منابع مکتوب گستردهای مواجه نیستیم. اما باید نگاهمان وسیعتر باشد و به هنرها و آئینهایی مثل آئین زورخانه ای هم توجه داشته باشیم. آئینهای زورخانهای کشور ما بههر حال یک نوع نمایش است . تلاش کردم در اجرای نمایش بوقلمون روی آئین زورخانهای تمرکز بیشتری داشته باشم ، اما با منابع خاصی برخورد نکردم . شش ماه تمام به دنبال یافتن منابعی بودم که دست آخر چند عدد کتاب از کاظم کاظمینی به دست آوردم و بعد رفتم به سمت تحقیقات میدانی و به چند زورخانه و قهوهخانه قدیمی مراجعه کردم و تا حد زیادی به شکل دیالوگها و منش پهلوانهای قذیمی نزدیک شدم. برای نوشتن متن نمایشنامه بوقلمون جوایزی زیادی به دست آوردم ؛ از جمله به عنوان بهترین نمایشنامه از جشنواره بین المللی تئاتر فجر . بعد من این نمایش را روی صحنه بردم؛ آن هم با هزینهای که برای نوشتن این متن دشوار و پر زحمت برابری میکرد با هزینهای که دوستان بدون زحمت برای اقتباس از نویسندگان خارجی دریافت میکردند. بنابراین چرا باید خودم را به دردسر بیاندازم و چند ماه زمان صرف نوشتن این نوع متنها کنم . در زمان نوشتن نمایشنامه دو روی روایت نادری رفتیم به سراغ روایت زندگی نادر شاه که فقط به عنوان منبع با کتاب خواجه تاجدار و چند اثر از نریمان نریمانوف مواجه شدیم. خب مسئولین هم از جوانها برای کار در این حوزه حمایت خاصی هم انجام نمیدهند.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی