در آخرین شب پاتوق جشنواره آیینی سنتی چه گذشت:
نقالی، سیاه بازی، پرده خوانی و شرح رسوم کهن ایرانی
ایران تئاتر: آخرین شامگاه نوزدهمین جشنواره آیینی و سنتی، عمارت کاظمی میزبان آخرین اجرای آثار قهوهخانه نمایشهای ایرانی بود که با حضور جمعی از هنرمندان، علاقهمندان و گروههای نمایشی از ساعت ۲۱ الی ۲۳ در شب گذشته، جمعه ۲۵ مردادماه برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر، عمارت کاظمی در محله امامزاده یحیی منطقه 12 تهران آخرین شب میزبانی خود را به جای آورد و همچون سه شب گذشته پذیرایی خیل مخاطب نمایشهای آیینی سنتی بود که هر یک برای دیدن محتوایی خاص علاقه خود به آنجا آمده بودند.
مراسم آخرین شب اجرای قهوه خانه نمایشهای ایرانی نوزدهمین جشنواره آیینی سنتی با اجرای «واسونک» که برگرفته از ترانههای اصیل شیرازی که مشخصا برای اجرا در جشنهای عروسی و مراسم شادی ساخته و پرداخته میشوند توسط گروه «جوانمردی» و با حضور «داوود فتحعلی بیگی» دبیر جشنواره آیینی سنتی آغاز شد.
نقالی داستان «کُله دست»
اولین نقالی آخرین شب نوزدهمین جشنواره آیینی سنتی توسط مجتبی حسنبیگی آغاز شد. او در ابتدا با رخصت گرفتن از هنرمندان و یاد کردن از مرشد «ترابی» و سایر پیشکسوتان این فن و تقدیر از اساتید شروع کرد. این هنرمند با صدایی رسا و تبحر در شیوه نقالی خود توانست روایت رویارویی «رستم» و «شمس کوس ابن شمیلا» که به «کُله دست» مشهور است را با زبانی روان و قابل درک برای مخاطب بازگو کند. روایتی که در آن لحنی شاعرانه حماسی و شوری خاص برای هدایت قصه از جمله ویژگیهای آن بود. وی نیز بعد از اجرای خود به لزوم هواداری و حمایت از پیشکسوتان نقالی اشاره داشت.
نمایش «جی جی وی جی – الاغ سوار - دیگ به سر»
دومین اجرای شامگاه روز جمعه توسط گروه «جوانمردی» ادامه پیدا کرد. در بخش نخست نمایش «جی جی وی جی» که در آن از عروسکهای دست کشی استفاده شد که اشاره به سنت و فرهنگ شهر شعر و غزل یعنی شیراز میکند که از زمان قاجار تاکنون ادامه دارد. روایتی که همراه با موسیقی، قصهای نشاط آور را توسط راوی و عروسکها برای مخاطب بازگو میکند. در این نمایش شخصیتهای «قیطرون»،«قلی خان» که عروسک هستند بعنوان پیش برنده قصه همراه با گروه موسیقی روایت را همراه با راوی شرح میدهند که در آن این دو شخصیت به جنگ «ولوله جادو» و فرزندان او میروند و در نهایت به ازدواج «فرنگیس» و «قلی خان» منجر میشود. در این نمایش از شیوههای نقالی نیز استفاده شده که ترکیبی از نمایشهای عروسکی و موسیقی است. بخش دوم اجرای این گروه نمایشی به «الاغ سوار» مربوط است که به نوعی همان پیش پردهخوانی تعریف شده است که لحنی ریتمیک و روایتی شاعرانه با خود به همراه دارد. بخش آخر اجرای این گروه شیرازی نمایش «دیگ به سر» بود که اجرایی فرحبخش و نشاط آور است تا همراه با موسیقی با وجه تصویری خود باعث خندیدن مخاطب شود.
نقالی «خواستگاری بانو گشسب»
سومین نمایش از اجرای آثار قهوهخانه نمایشهای ایرانی مربوط به نقالی «خواستگاری بانو گشسب» دختر «رستم» بود. روایتی ماجرای ازدواج بانو گشسب (دختر رستم) که خواستگاران فراوانی داشت که هر کدام از این خواستگاران پهلوان بودهاند و هر یک ماجرایی داشتهاند شرح داده میشود. لحن ادبیات کهن و حماسی این نقل از جمله مزایای این اجرا بود که توانست ماجرا را برای مخاطبها نیز با پیش آوردن جزئیات بسیار جذاب کند. شیرین امامی در اجرای خود با تاکید بر استفاده درست از لازمههای نقالی روایت خود را اوج و فرود اتفاقهای روایت نظم میبخشید تا بتواند ماجرای یکی از شخصیتهای حماسی و پهلوانان ایران زمین را به تصویر در آورد که البته تاثیرات شاهنامه در شکل گرفتن این کارکرد بیتاثیر نبوده است.
پرده خوانی «یوسف و زلیخا»
پرده خوانی «یوسف و زلیخا» بعنوان چهارمین بخش از اجرای آثار قهوه خانه نمایشهای ایرانی به روی صحنه میرود که داوود فتحعلی بیگی، دبیر جشنواره آیینی سنتی آغازگر آن است. وی در ابتدا مقدمه پرده خوانی را با تبحری مختص به خود شرح میدهد که مخاطبها با آن ارتباط خوبی برقرار میکنند. در ادامه نیز این استاد گرانقدر اجرا را به شیوا رضایی و رضوان کرباسی میسپارد و آنها روایتی که در آن داستان به پادشاهی رسیدن «حضرت یوسف» و عشق «زلیخا» را در قالب نقالی، پرده خوانی پیش روی حضاری که عمارت کاظمی گرد یکدیگر آمده بودند شرح دهند. اهمیت این پرده خوانی جزئیات آن است که همراه با قصهگویی با لحنی روایت گونه مخاطب را ترغیب برای دانستن و آگاه شدن میکند. در واقع لحن به کار گرفته شده در این پرده خوانی نیز تاثیراتی بر باور مخاطب ایجاد کرده تا بخواهد این روایت را بشنود و دنبال نماید.
نقالی «رستم و اسفندیار»
نقل نبرد «رستم» و «اسفندیار» در ادامه اجرای نمایشهای حاضر در آخرین شب نوزدهمین جشنواره آیینی سنتی توسط داریوش نصیری روی صحنه آمد. روایتی که در آن «اسفندیار» در طلب تاج و تخت پدرش «گشتاسب»، با پذیرفتن دستور از سوی پدر خود برای جنگ با «رستم» به سیستان میرود. شاید بتوان گفت یکی از مزایای باورپذیری مخاطب در این گونه از نمایشهای ایرانی آن باشد که لحن، زبان حماسی و شنیدن از قهرمانپروریها بسیار تاثیرگذار عمل میکند. راوی این نمایش با ترکیب لحن و حرکات نمایشی مختص به این نقالی توانست شرح حالی از این نبرد بازگو کرده و کار خود را با پایانی مناسب به اتمام برساند.
نقل «سیاه»
بخش پایانی اجرای آخرین شب از اجراهای نمایشهای آیینی سنتی با روی صحنه آمدن نادر شهسواری از شیراز انجام شد. او در ظاهر و لباس شخصیت «سیاه» با زبانی طنز که برگرفته از رویدادها و اتفاقهای امروز است شخصیتهای «رستم»، «سهراب»، «تهمینه» و افراسیاب را وارد روایت خود کرده و با شرح حالی از آنها در این ایام مخاطب را ترغیب به نشاط و خندیدن میکند. اصولا در چنین نمایشهایی تلنگرهای اجتماعی و فردی جزو لازمههای آن به شمار میآیند سبب میشود مخاطب فارغ از لذت و نشاط به نکات مهم آن توجه نماید. از مزایای این نمایش باید به خلاقیت متن و اجرای متفاوت این هنرمند شیرازی اشاره داشت.
از جمله اتفاقهای جمعه 25 مردادماه باید به اجرای مجدد نقل موسیقایی «گفتگو با ساز» با هنرمندی «صادقعلی فرجی فرد» از بندرعباس اشاره داشت که بعد از اجرای خود مورد استقبال و تشویق از سوی حضار قرار گرفت.
نوزدهمین جشنواره آیینی سنتی با دبیری «داوود فتحعلی بیگی» بعد از طی شش روز فعالیت در روز شنبه بعد از برگزاری مراسم اختتامیه در تالار سنگلج به کار خود پایان میدهد. امید است که در سال آینده با حمایتهای بیشتر، رویکردهای متفاوت و استقبال هنرمندان این جشنواره آغاز شود. آمین.