در حال بارگذاری ...
...

معصومه رحمانی در گفت و گو با ایران تئاتر بیان کرد

شخصیت جسی در شب بخیر مادر دوگانه و پیچیده است

معصومه رحمانی در گفت و گو با ایران تئاتر بیان کرد

شخصیت جسی در شب بخیر مادر دوگانه و پیچیده است

ایران تئاتر: یک رابطه پر تنش و چالش زا میان مادر و دخترش نقطه محوری درام نمایش شب به خیر مادر است و معصومه رحمانی به خوبی از پس ارائه پستی و بلندی های نقش جسی بر آمده است. او بعد از درخشش در نقش کیت در نمایش آنا کارینا و همکاری با حمید امجد در نمایش سه خواهر و دیگران، ماه قبل در نمایش لانه خرگوش در نقش مادری به نام به کا که می کوشد سوگ فرزند خردسالش را از دیگران مخفی کند بازی اثر گذاری از خودش ارائه کرد.

معصومه رحمانی جزء نسل بازیگرانی است که در عین جوانی سالها است که تجربه بازیگری در صحنه نمایش دارند و بیش از یک دهه است که در سطح اول تئاتر با بزرگانی نظیر محمد یعقوبی، حمید امجد، محمد رحمانیان، نیما نادری و سایرین همکاری کرده است. بازی در نقش یک دختر پایین شهری درنمایش یوبیتسومه، زن رومانتیک و پر احساس قیطریه، زن کارگر نمایش سینمای من، زن روشنفکر نوشتن در تاریکی و یک دقیقه سکوت جزء کارهای شاخص بازیگری رحمانی محسوب می شود. داستان این نمایش درباره زندگی مادر و دختری است که دختر به مادرش می‌گوید قصد خودکشی دارد. دختر برای این تصمیم بسیار مصمم است و مادر در ابتدا تصور می‌کند او شوخی می‌کند اما به مرور متوجه می‌شود تصمیم دختر جدی است و از آن کوتاه نمی‌آید. این دختر از همسرش جدا شده، پسرش بزهکار است و خودش بیماری صرع دارد. کشمکش عاطفی میان این مادر و دختر منجر به اتفاقی تکان‌دهنده می‌شود. نمایش شب بخیر مادر اثر مارشا نورمن با ترجمه حمید احیاء و کارگردانی فرید سلیمانی شهریورماه ساعت 18:15 در مجموعه تئاتر دیوار چهارم روی صحنه می‌رود و بازیگران این نمایش مریم بوبانی و معصومه رحمانی هستند. با معصومه رحمانی درباره ایفای نقش جسی گفت وگویی انجام داده ایم.

 

ایفای نقش جسی به دلیل شرایط روحی و پست و بلندی های شخصیتش برای هر بازیگری می تواند جذابیت داشته باشد؛ شما بر اساس چه ویژگی هایی بازی در این نمایش را پذیرفتید؟

برای من کیفیت متن و نقش مهم است. ماه قبل در نمایش لانه خرگوش بازی کرده بودم که برنده جایزه پولیتزر شده بود و این نوع متن های امریکایی به شدت شخصیت محور هستند و برای بازیگر بستر خوبی را فراهم می کنند تا توانایی هایش را محک جدی بزند. برای من ایفای نقش جسی هم جذابیت زیادی داشت و نویسنده خیلی ریز و دقیق پرداخت شخصیتی روان شناسانه ای از جسی ارائه کرده است و ایفای نقش جسی چالش های زیادی دارد.

 

آیا جسی نمایش شب به خیر مادر تفاوت زیادی به لحاظ شخصیتی با به کای نمایش لانه خرگوش دارد؟

همینطور است و 180 درجه با هم تفاوت دارند؛  جسی زن میانسالی است که با مادرش زندگی می کند و بر خلاف کا که درصدد ساخت و ساز زندگیش است، به پایان خط زندگیش رسیده است و هیچ نقطه امیدی برای خودش متصور نیست.

 

آیا می توان این برداشت را داشت که جسی به نهیلیسم رسیده است؟

اتفاقاتی در زندگی جسی رخ داده که او را به سمت خودکشی سوق می دهد. او به تفکری می رسد که زندگی در این دنیا برایش امکان پذیر نیست.

 

آیا این تفکر ریشه در شخصیت متزلزل جسی دارد؟

بله البته از نگاهی اقدام به خودکشی هم به شجاعت نیاز دارد و جسی تسلیم ناکامی های زندگی شده و این نشان از ضعف او است. به نظرم جسی دارای دوگانگی شخصیتی است.

 

چقدر وضعیت خانوادگی و طبقاتی جسی در به وجود آمدن چنین شرایط سختی نقش و سهم دارد؟

نقدهای زیادی برای این نمایش نامه نوشته شده و اجراهای زیادی هم در ایران از این متن روی صحنه رفته است. همه متفق القول هستند که در هیچ جای متن به طرز شفاف و واضحی به علت خودکشی جسی اشاره ای نشده است. البته اشاراتی می شود که چندان واضح نیست. بحث خاستگاه اجتماعی نکته ای نیست که در نمایش عامل اصلی وضعیت نابسامان روحی جسی باشد. خود جسی جاهایی اشاره می کند که زیاد از خود و عملکردش راضی نیست و می گوید آن چیزی که باید می شدم نشدم.

 

آیا می توانیم این برداشت را داشته باشیم که در ژن جسی میل به خودویرانگری و مرگ وجود دارد؟

جسی در زندگیش به واسطه خانواده اش و ازدواج ناموفق  پروسه ای را طی کرده که در نهایت باعث شده که از من واقعی خودش فاصله بگیرد و میل و رغبتی برای ادامه حیات نداشته باشد.

 

از سوی جسی تلاشی برای تغییر وضعیت زندگیش هم نمی بینیم؟

چیزی که در گفت وگوهای مادر و دختر در نمایش وجود دارد باعث می شود جسی به این نتیجه برسد که برای تغییر شرایط زندگی تمام تلاشش را انجام داده است، اما آنقدر خلع سلاح شده که ناتوان است که تلاش بیشتری انجام بدهد. به هرحال جسی جدا از مسائلی که به آن اشاره کردم بیمار است و پدر و مادر هم رفتار و برخورد مناسبی با او نداشته اند و این مسائل بسیار در وضعیت روحی او موثر هستند. هر آدمی شرایط خاص خودش را دارد و چه بسا اگر کس دیگری جای جسی بود نمی رفت به سمت خودکشی و تصمیم جسی نشان از عدم روحیه و بیمار بودنش دارد و هیچ آدم قوی و سالمی چنین رویه ای را در پیش نمی گیرد.

 

با توجه به صحبت های شما می توانیم این جمع بندی را داشته باشیم که جسی آدم شکست خورده و غیر سمپاتی است؟

می شود با یک تحلیل کاملا بی طرفانه رفت به سمت این موضوع که همیشه آدم ها در رویه و تفکرشان خودشان را محق می دانند که عملکرد و کارشان درست و عاری از خطا است. جسی هم از زاویه دید خودش حرف می زند که محقانه به نظر می رسد. به هر حال هر مخاطبی می تواند از شرایط و عملکرد جسی استباط خاص خودش را داشته باشد و می تواند با نظر من هم تفاوت داشته باشد.

 

جسی دارای بیماری صرع است؛ بیماری که به واسطه ماهیتش بیمار را منزوی می کند و در رفتن از بیرون خانه محتاطش می کند. بیماری صرع چقدر در این گوشه نشینی جسی تاثیر دارد؟

در نمایش هم به این موضوع به عنوان یک بیس مهم تاکید می شود؛ اما نکته ریز روانکاوانه وجود دارد که ما نمی دانید آیا بیماری صرع برای جسی چنین چالشی را به وجود آورده و یا به خاطر ابتلا به این بیماری فرافکنی می کند و شاید مسئله اش چیز دیگری باشد.

 

آیا جسی را صاحب ایدئولوژی و جهان بینی می دانید؟

معتقد نیستم که جسی دارای تفکر عمیقی باشد؛ البته او روزنامه می خواند و اخبار را هم از طریق تلویزیون دنبال می کند و اطلاعاتش سطحی است.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی