ایران تئاتر به بهانه هفته دولت بررسی میکند
باید و نبایدهای نقشآفرینی نهاد دولت در صحنه تئاتر کشور
ایران تئاتر:چه تصورها و انتظاراتی از نقش نهاد دولت در ارتباط با هنرهای نمایشی عموماً از سوی هنرمندان و فعالان این عرصه مطرح می شود؟ ایران تئاتر به بهانه هفته دولت به مرور بخشی از آرا و نظرها در این باره پرداخته است.
تلقی های متفاوت و متکثر جامعه تئاتر کشور از نقش نهاد دولت در حوزه هنرهای نمایشی، همچنین تعاریف فعالان تئاتر از مفهوم تئاتر دولتی را شاید بتوان پردوام ترین مسئله دهه های گذشته در این عرصه به حساب آورد. این تلقی ها که گاه نقش نهادهای دولتی در فعالیت های تئاتری را تنها به وظایف حمایتی محدود می کند و گاه به عنوان اصلی ترین نهادهای سیاست گذاری در این حوزه معرفی می کنند، طیف های مختلفی از جامعه تئاتر کشور را در بر می گیرد. اما میانگین آنچه از این آرا برمی آید چه تصورها و انتظاراتی را از نقش نهاد دولت در ارتباط با هنرهای نمایشی پیش روی ما می گذارد؟ ایران تئاتر به بهانه هفته دولت به مرور بخشی از این آرا و نظرها پرداخته است.
همزیستی تئاتر خصوصی در کنار تئاتر دولتی
مسعود دلخواه کارگردان و مدرس تئاتر در این ارتباط می گوید: تاریخ هنر و رشد و گسترش آن در دورههای مختلف، نشاندهنده این موضوع است که هـر چـه تعریـف دولـت و مـدیران فرهنگی و هنری از فرهنگ و هنر با تعاریف هنرمندان از این مقوله به هم نزدیکتر شود، امکان همزیستی تئاتر خصوصی در کنار تئاترهای دولتی بیشتر شده و بهطورکلی به نسـبت نزدیکـی دو دیـدگاه، امکان رشـد و شـکوفایی تئـاتر بیشتر خواهد شد و هر چه شکاف بین این دو دیدگاه بیشتر باشد، امکان تعامل، همکـاری و اعتمـاد متقابـل بین هنرمندان و مدیران دولتی و درنتیجه، امکان شکوفایی تئاتر کمتر. این موضوع، یعنی وجود این تناسب معکوس با آوردن نمونههایی تاریخی بهسادگی قابلاثبات است. در تئاتر یونان باستان، هنرمندان با حمایت و تشویق همهجانبه دولت بـرای شـهروندان (مـردم) بـه نوشتن و اجرای آثار نمایشی میپرداختند. در آن زمان، جدا از وجود باورهای مشترک نسـبت بـه خـدایان و اسطورههای ملی و مذهبی، بین این سه عنصر اصلی (مردم، هنرمند، دولت) درواقع نوعی نزدیکـی دیـدگاه نسبت به معیارهای اخلاقی، ارزشهای اجتماعی و حتی درکی مشترک درباره نقـش تئـاتر در آمـوزش و تربیت اجتماعی، روانی و معنوی شهروندان وجود داشت که تفاوت یا تضاد بین هنر موردنظر دولتمـردان و آزادی عمل هنرمندان را به حداقل میرساند.
نمونههای مختلف تاریخی بازگوکننده این واقعیتاند کـه تناسـب معکـوس بـین مالکیـت و کنتـرل دولتها بر تئاتر و آزادی عمل هنرمند وجود دارد، یعنی هر چه این کنترل بیشتر باشد، آزادی هنرمنـد طبعـاً کمتر است و برعکس و در همینجاست که عدم اعتماد یا نگرانی دوسویه شکل میگیرد. از سوی دیگر، اگر تأکید و دغدغههای اصلی تئاتر، صرفاً لذت و تفریح باشد و در آن افـراط شـود، ایـن هنر میتواند به سطحیترین شکل سرگرمی که تهی از اندیشه و تأثیرگذاری است، نزول کنـد.
تعامل دولت با هنرمندان و جامعه تئاتر
سید مجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارتباط با تلقی عمده ای که درخصوص مفهوم تئاتر دولتی در کشور ما وجود دارد می گوید: تصوری در ایران وجود دارد مبنی بر اینکه دولت باید مداخله کند. علیرغم اینکه جامعه هنری از لحاظ فکری و سیاسی دخالت دولت را اعمال منویات و گفتمانهای او میداند اما این علاقه را دارد که دولت این کار را انجام دهد. البته در ظاهر این را نمیگوید ولی این تمایل را دارد. مسئله این است که در صورتیکه در قانونگذاریها و اقتضائات صنفی دولت وارد شود، تبعاتی در پیش دارد. زیرا دولتها باهم فرق دارند و در ایران با تغییر جناحها وضعیت کاملاً متفاوت میشود. اما دولت نباید ساماندهی جامعه تئاتر را انجام دهد و در صورتی که این اتفاق توسط دولت رقم بخورد تمام مواردی که از پیش مسئله بودند -مانند ایجاد رانت- مجدداً ایجاد میشوند. البته این در خصوص همه هنرها صدق میکند اما تئاتر وضعیت و شرایط خاصی دارد.
باید بخشی از ساماندهی نهاد تئاتر بهوسیله خود جامعه تئاتر صورت پذیرد حتی در صورت مخالفت دولت، جامعه تئاتر باید مقاومت کرده و خود آن را انجام دهد. وزارت ارشاد واداره کل هنرهای نمایشی تشکلی به عنوان «انجمن هنرهای نمایشی» را به وجود آورد که جایگزین «انجمن نمایش» شد که پیش از آن وجود داشت که هر چند در ابتدا اهداف دیگری داشت ولی در حال حاضر به شبکه ارتباطی تبدیل شده که گروه های نمایشی در استان ها متصل به این انجمن هستند. حتی نوع حمایت دولت نیز از این گروه ها از طریق این انجمن صورت می گیرد. دولت خوب باید سیاستگذار و ناظر خوبی باشد اما نباید عاملیت را بر عهده بگیرد که در غیر این صورت توزیع نامتوازنی که مطلوب هیچ کس نیست ایجاد می شود.
سیاستگذاری، حمایت و نظارت وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هنرمندان و دولت به صورت مشارکتی، در کنار هم یک خواسته را گام به گام پیش ببرند.
چتر حمایتی دولت بر فعالیت های تئاتری
فرشید ابراهیمیان مدرس و عضو انجمن جهانی منتقدان تئاتر هم در خصوص نقش نهاد دولت در امور مرتبط با هنرهای نمایش می گوید: نقش نظارت کیفی مسئولان بر روند تولیدات نمایشی نهتنها مخل جریان خصوصیسازی در تئاتر کشور نمیشود، بلکه به اعتماد بیشتر مخاطبان به سطح کیفی آثار تولیدی و دورماندن از سطحینگری میانجامد. تئاتر، هنری زنده و پویاست و بر همگان آشکار است که این هنر با مخاطب زنده است؛ پس در حقیقت مشتریان این کالای پربها مخاطبان آن هستند که با صرف سرمایه آن را بهدست میآورند و در ادامه این کالا به سبب تاثیری که بر ذهن و روان مخاطب خود میگذارد به چنان سرمایهای بدل میشود که با هیچ متر و معیار مادی قابل مقایسه نیست! به همین سبب با نگاهی به سیر تطور و بالندگی این هنر به روشنی میتوان حمایت دولتها و کشورها از این کالای پر سود را رصد کرد، چراکه ثمره و حاصل آن به تقویت بنیانهای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، تربیتی و حتی سیاسی همان جوامع انجامیده است. بر همین اساس شاهدیم این کالا بهدلیل محسنات بیپایان و بیمثالش همواره زیر چتر حمایتی کشورها و دولتمردان آنها بوده و پیوسته از نعمت یارانههای دولتی بهره برده است. حتی همان دولتمردان با نظارت مستمر و دقیق خود پیگیر این امر بودهاند که این کالای غیرقابل تبادل به مرزهای سقوط، تباهی، ابتذال، سادهنگری و نابودی رهنمون نشود!
مبحث دیگری که تاکنون کمتر ازسوی بخش دولتی به آن پرداخته شده تلاش برای تفهیم این نکته به حامیان بخش خصوصی هنر تئاتر است که مسئله نظارت بر تولید آثار نمایشی با حمایت بخش خصوصی بهمعنای دخالت مستقیم و اعمال سلیقه در کمیت و کیفیت آثار نیست، مسئله مهم آن است که این نظارت به قواعد اثر تولیدی نمایشی در راستای ضوابط و قوانین است.
تا زمانی که نقش نظارتی دولت بر روند تولیدات نمایشی بخش خصوصی جنبه فرمایشی پیدا نکند، ادامهدار بودن این روند نهتنها مخل جریان خصوصیسازی در تئاتر کشور نمیشود که باعث اعتماد بیشتر مخاطبان به سطح کیفی آثار تولیدی و این به خودی خود مسبب افزایش تعداد مخاطب و در نتیجه رشد اقتصاد هنر در سایه حضور فعال بخش خصوصی و فقط نظارت کیفی و محتوایی از سوی نهادهای دولتی میشود.
انتظار هنرمندان تئاتر از حمایت های مالی دولت
محمود فرهنگ کارگردان تئاتر و مدیر دفتر تئاتر دینی اداره کل هنرهای نمایشی در ارتباط با انتظاراتی که بعضاً از نقش و جایگاه نهاد دولت وجود دارد می گوید: تجربه نشان داده هر زمان در بدنه نظام فرهنگی کشور صحبت از حمایت مالی از تولید آثار هنری به میان میآید، نگاه عموم هنرمندان بهدست گشاده دولت و جیب جادویی آن است، انگار آن نقدینگی و موجودی آن تمامی ندارد! بهویژه این رویکرد و نگاه میان هنرمندان حوزههایی بیشتر جاری است که گستره عرضه آثار هنری به مخاطب در آن شاخهها محدودتر میشود. با توجه به این شرایط، وقتی پای برنامهریزیهای سالانه یا تخصیص ردیف بودجههای دولتی برای تولید و ارائه هنر در سطح جامعه در میان است، هنرمندان حوزه تئاتر، بسیار بیشتر از سایر شاخههای هنری بر طبل بیحمایتی و مهجور بودن هنرشان میکوبند و در این میان سعی میکنند در تخصیص ردیف بودجه دولتی در قالب یارانههای فرهنگی، هر آنقدر در توانشان است به جای تلاش برای رونق اقتصاد هنر و محصولات هنریشان بیشتر به نگاه حمایتگرانه دولت از فعالیتهای هنری توجه داشته باشند.
حمایتهای معنوی دولت در عرصه هنرهای نمایشی
حسین طاهری مدیر کل اسبق هنرهای نمایشی هم در ارتباط با نقش نهاد دولت در هنرهای نمایشی کشور می گوید: حداقل کمکی که اداره کل هنرهای نمایشی میتواند انجام دهد، حمایتهای معنوی برای تئاتر است. ما در این بخش مکلف هستیم که بسترسازی وهمگرایی کنیم و همچنین زیرساختهای تئاتر را مثل فعالیتهای تئاتر در آموزش و پرورش، دانشگاهها ایجاد کنیم. در اینکه دولت باید به تئاتر کمک کند، شکی نیست. مطمئنا باید برای همه هنرها بسترسازی و نمونهسازی کنیم. بخشی از تئاتر هم دولت است، اما خوشبختانه نسل جوان و پرتلاشی در حال ایجاد فرصتهای اقتصادی است. البته ما مکلفیم چارچوبهایی را در نظر بگیریم که این شکوفایی به خوبی اتفاق بیافتد و کمترین آسیب وارد شود.
تجربه حمایت از تئاتر در کشورهای اروپایی به گونهای است که هیچ کمکی به طور مستقیم به تئاتر نمیشود. اما با روشهای دیگری به طور غیرمستقیم به تئاتر کمک میشود. ما هم باید بتوانیم چنین بستری را فراهم کنیم و با یک نگاه کلان برای تعیین مسیر آینده تئاتر کمک کنیم. البته بحث عدم وابستگی در شرایط فعلی اجتنابناپذیر است. طبعا تئاتر نباید خیلی خود را وابسته به بدنه دولتی کند. جامعه تئاتر نباید سبد چرخش مالی خود را تنها در وزارت ارشاد و مرکز هنرهای نمایشی ببیند، این جراحی باید به آرامی انجام شود.خوشبختانه در خانواده تئاتر همدلی و همگرایی نسبت به خیلی جاهای دیگر بیشتر است و البته این توقع وجود دارد که بیشتر باشد.