با رفتن رادی وجدان نمایشنامهنویسی از جامعه تئاتر رخت بربست
استادمحمد با انتقاد از نمایشنامهنویسان سخنش را آغاز کرده و گفت: مسأله بودجه، مدیریت، تبعیض، بایکوت و... چیزهایی است که مسائل را گردن آنها میاندازیم اما آنچه به نمایشنامهنویسی ارتباط دارد به خود نمایشنامهنویسان بازمیگردد. ما نمایشنامهنویس نیستیم فقط مینویسیم. آخرین نفر از نسل قبل رادی بود که رفت. البته این انحصار تحمیل شده که بیضایی تافته جدابافته است و در هیچ محاسبهای جا نمیگیرد را میپذیرم و من هم جدایش میکنم، پس با رفتن رادی آنچه به عنوان وجدان نمایشنامهنویسی وجود داشت از جامعه تئاتر رخت بربست.
زهرا شایانفر:
نخستین جلسه شورای راهبردی تئاتر در سال 87 با حضور 13 نویسنده، مترجم و ناشر نمایشنامه، روز گذشته در خانه هنرمندان ایران تشکیل شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، حاضران در این جلسه عباس جهانگیریان، محمود استادمحمد، دکتر فرشید ابراهیمیان، بهزاد فراهانی، رحمت امینی، حسین ملکی، محمد یعقوبی، امیر یاراحمدی، عباس شادروان، فرامرز طالبی، علیاکبر قاضینظام، آندرانیک خچومیان و... با موضوع تألیف، ترجمه، پژوهش، آموزش، نشر و توزیع ادبیات نمایشی به آسیبشناسی حوزه نمایشنامه و ارائه برخی راهکارهای اجرایی پرداختند.
عباس جهانگیریان، در آغاز این جلسه به ارائه گزارشی از عملکرد شورا در سال قبل، مصوبات اجرا شده و موضوعات مطرح شده در جلسات پرداخت و گفت: همچون جلسات گذشته که به تعیین جایگاه تئاتر حرفهای، هویتبخشی تالارها، مدیریت هنری تالارها و تئاتر شهرستان پرداختیم، در این جلسه نیز با حضور نویسندگان، پژوهشگران و ناشران به مبحث نمایشنامه از همه ابعاد خواهیم پرداخت تا نظرات دوستان به شکل مصوبه درآمده و در اختیار رئیس مرکز هنرهای نمایشی قرار گیرد.
با تأیید حاضران در جلسه "آسیبشناسی و شناخت موانع" به عنوان موضوع بحث انتخاب شد.
بهزاد فراهانی در بحث آسیبشناسی تألیف به تربیت گروه وسیعی از درامنویسان جوان در کشور اشاره کرده و گفت: پیش از انقلاب با همه مشکلات نمایشنامهنویسی، یک حسن وجود داشت و آن هم شناخت حد و حدود خود بود. متأسفانه پس از انقلاب از یک سو رابطه بین گذشتگان تئاتر قطع و از سوی دیگر نه تنها نمایشنامهنویسان شناخته نشدند بلکه کنار هم گذاشته شدند.
وی این اتفاق را باعث لجام گسیختگی دانش درامنویسی عنوان کرده و افزود: امروزه نیازهای میهن و تاریخ، تکیهگاه درامنویس نیست زیرا که او بیشتر تواناش را بر مقبولیت مصرف گذاشته است.
وی هنردوستی را مسبب از بین رفتن خلاقیت عنوان کرده و گفت: هنر از پیش فرموده و سفارش شده آنقدر با رانتها تشدید میشود که درامنویس را مجبور به رعایت آن میکند. این روند اگر ادامه پیدا کند مسئولیتاش بر عهده این جمع است.
وی محدودیتهای موجود را مانع فعالیت نهادهای صنفی عنوان کرده و ابراز امیدواری کرد با تشکیل نهادی برای درامنویسی جریان فستیوالی نوشتن، سفارشی نوشتن و... پایان پذیرد.
فرامرز طالبی، از نویسندگان گیلانی حاضر در این جلسه ابتدا از دلایل شکلگیری جلسه، مسئولیتها و اهداف آن پرسید که عباس جهانگیریان به او پاسخ داد. در ادامه نویسنده-کارگردان شدن افراد، مشکلات نشر در شهرستانها و عدم همکاری ناشران دولتی در چاپ و توزیع کتاب و ارزیابی نقش نمایشنامهنویسان در اتفاقات سال گذشته مورد تأکید قرار گرفت.
طالبی تقویت انجمنها و کانونهای نمایشنامهنویسی را خواستار شده و با اشاره به همکاری نکردن اداره کل ارشاد رشت در فعالیتهای تئاتری به خصوص در زمینه اختصاص سالن به گروهها، رفتن تئاتر به شهرستانها و آموزش نمایشنامهنویسی را یکی از موارد تقویت این هنر دانست.
دکتر فرشید ابراهیمیان نیز در آغاز سخن مسأله تئاتر وارداتی و پذیرش جامعه را مطرح کرده و افزود: تعریف نمایشنامه در دورههای مختلف تغییر کرده و در جهان امروز واژه "شو" برای آن استفاده میشود. یک بار برای همیشه باید تعریف درستی از تئاتر بدهیم و اهدافش را تأمین کنیم. دنبال چه هدفی هستیم؟
وی توجه عمومی نمایشنامه را پشتوانه آن عنوان کرده و بر حمایت دولتی از تئاتر تأکید کرد. ابراهیمیان رویکرد اجتماعی و پرداختن به وضعیت انسان در کشور خودمان را راه به دست آوردن توجه عمومی دانست.
محمدامیر یاراحمدی بر معین نبودن استراتژی و هدف اشاره کرد و گفت: ابتدا باید درباره مقاومتی که برای کارورزی تئاتر وجود دارد صحبت کرد. زیرا به نظر میآید این مسئولان هستند که نیاز به آسیبشناسی دارند چرا که در مقابل کارورزی فرهنگی آن مقاومت میکنند. هر آن دایره نظارت بیشتر میشود چون سفارش شدت مییابد و فشار بیشتری برای سوق دادن نمایشنامهنویسی به آن سفارش اعمال میشود.
محمد یعقوبی نیز به عنوان نماینده انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتر بر شناسایی نمایشنامهنویسی به عنوان شغل تأکید کرده و قراردادهای تیپ را راهی برای تکمیل کاری که قانون انجام نداده عنوان کرد. جهانگیریان هم بحث تعامل مرکز و انجمن را به فرصتی دیگر موکول کرد.
رحمت ایمنی با اشاره به فضای دانشگاهها و سیاستهای کلی نظام گفت: جریان درامنویسی در حال قطع شدن است و برخی اتفاقات متوقف شده مانند کتابهای تجربه، نمایشنامهخوانیها و غیره.
تأکید میکنم که شرایط غیرخلاقانه است و بسیاری از دوستان به دشواری خودرا وادار به نوشتن میکنند اما بچههایی را میبینیم که به سرعت وارد این حیطه میشوند و سرانجام در کنج خلوت، درام را به عنوان ادبیات برمیگزینند.
وی در پایان با اشاره به حمایتهای دولتی، حمایت از ناشران آزاد و انتقال تجربیات از نسل گذشته به حال را خواستار شد.
عباس شادروان هم در ادامه به درام تفننی و درام حرفهای اشاره کرد.
وی بسته شدن اجراهای سال 87 و حتی به نوعی سال آینده را دلیل بیعلاقهگی نویسندگان دانست و نگاه حرفهای به آن را مورد تأیید قرار داد. او رشد تیراژ کتابها را در نسبت قابل قبول با رشد مراکز دانشگاهی ندانست.
عباس جهانگیریان نیز پیشنهاد داد: انتشارات مرکز هنرهای نمایشی در کنار توجه 40درصدی به تألیف، ترجمه را نیز مدنظر داشته باشد.
آندرانیک خچومیان با اشاره به وضعیت چاپ و نشر در کشورهای همسایه، چاپ فصلنامه ویژهای برای نمایشنامههای ترجمه شده را پیشنهاد داد و برنامهریزی برای ارتباط با کشورهای دیگر را خواستار شد.
وی خرید کتاب از ناشران توسط امور استانها را یکی از راهکارهای توجه به مشکلات توزیع کتاب عنوان کرد.
محمد یعقوبی نیز ایده صادرات نمایشنامه و ترجمه نمایشنامههای ایرانی به زبانهای دیگر را مطرح کرد.
دکتر ابراهیمیان بر پرهیز از سبکهای جدید تأکید کرده و توضیح داد: مجموع نیروهای جامعه باید حرکت کند تا یک سبک به وجود آید. بدیهی است که بدون این نیروهای جامعه، انسان شرقی پذیرای ایسمهای جدید نیستم و با آن ارتباط نمیگیرم.
علیاکبر قاضینظام، مدیر هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری نیز با اشاره به فعالیتهای سازمان در زمینه برپایی دورههای آموزشی در فرهنگسراها، تقویت کانونهای نمایش فرهنگسراها و افزایش سالنهای موجود سازمان برای تأمین محلهای مناسب اجرای تئاتر، استمرار اجراهای نمایشی را زمینهساز اتفاق فرهنگی عنوان کرد.
وی به چاپ نمایشنامههای مسابقه نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان و مسابقه مشاهیر جهان اسلام اشاره کرد و گفت: سازمان میتواند موضوعات مرتبط با فرهنگ شهری و انقلاب اسلامی را برای چاپ حمایت کند. از سوی دیگر دکتر سرسنگی نیز تقویت کتابخانههای فرهنگسراها را در دستور کار دارد. اگر ناشران کتابهای خود را با تخفیف در اختیار ما بگذارند برای تقویت کتابخانهها خریداری خواهد شد.
وی تهیه کارت خرید کتاب را یکی از اقدامات خانه سینما عنوان کرد که میتواند از سوی خانه تئاتر نیز بررسی و اقدام شود.
در بخش دیگر این جلسه محمد یعقوبی فراخوان جشنوارهها را که بر اورژینال بودن متن تأکید میکنند عامل لطمه به نمایشنامهنویسی ارزیابی کرده و بر اجرای آثار برتر ادبیات نمایشی تأکید کرد.
عباس جهانگیریان تهیه CD و فیلم از اجراها را یکی از نکات مهم در ایجاد ارتباط نسلهای مختلف دانست.
استادمحمد با انتقاد از نمایشنامهنویسان سخنش را آغاز کرده و گفت: مسأله بودجه، مدیریت، تبعیض، بایکوت و... چیزهایی است که مسائل را گردن آنها میاندازیم اما آنچه به نمایشنامهنویسی ارتباط دارد به خود نمایشنامهنویسان بازمیگردد. ما نمایشنامهنویس نیستیم فقط مینویسیم. آخرین نفر از نسل قبل رادی بود که رفت. البته این انحصار تحمیل شده که بیضایی تافته جدابافته است و در هیچ محاسبهای جا نمیگیرد را میپذیرم و من هم جدایش میکنم، پس با رفتن رادی آنچه به عنوان وجدان نمایشنامهنویسی وجود داشت از جامعه تئاتر رخت بربست.
وی نمایشنامهنویسی را یک کار هنرمندانه دانست و افزود: کسانی که زیر علم تکنیک کف زدند و ما که همه امکانات را بخشیدیم الان چوباش را میخوریم. چوب خالی کردن نمایشنامه از هنر را.
وی با اشاره به این که امروزه افرادی هستند که 30 نمایشنامه اجرا شده دارند اما کسی نمیشناسدشان ولی افرادی چون حکیم رابط، آرمان امید، طالبی، مفید و... با یک نمایشنامه مطرح شدند، گفت: نمیتوان هم نوشت، هم از سلاله رادی بودو هم کار کرد که عبارت "سری که درد نمیکند دستمال نمیبندیم" به آن اطلاق شود. اگر کسی حذف یا بایکوت شده به آن دلیل است که ما پذیرفتهایم و اگر نمیپذیرفتیم هم نمایشنامه مینوشتیم، کار خلاقه میکردیم، آدم خلق میکردیم و هم جامعه صاحب نمایشنامهنویس میشد. گذشت نداریم که نمایشنامهنویس شویم. همان ساعدی که از همه ما معقولتر بود از جانش میگذشت و مینوشت و تازه خوب هم نمینوشت. الان دوست نداریم که گوشه چکمان مخدوش شود. آدمهایی رفاهطلب شدهایم و خوب یاد گرفتهایم پول بشماریم.
در پایان این جلسه اعلام شد به دلیل گستردگی مباحث، تکمیل موضوع نمایشنامه در جلسات دیگر انجام خواهد شد.
در حاشیه:
- جلسه شورای راهبردی تئاتر در حالی برگزار میشد که دسته گلی بر صندلی و تصویری از استاد اکبر رادی حضور او را به دیگران یادآوری میکرد.