در حال بارگذاری ...
در پاتوق ایران تئاتر با مسلم قاسمی به بهانه برگزاری تئاتر صاحبدلان

مگر می‌شود در تنگ آب به دنبال نهنگ بود!

ایران تئاتر در آستانه برگزاری نهمین دوره تئاتر صاحبدلان، سلسله گفت‌و‌گوهایی را با صاحبنظران و فعالان هنرهای نمایشی و با محوریت بررسی ابعاد و زوایای تئاتر دینی صورت داده است. پیش از این نقطه نظرهای محمد مهدی رسولی، سیروس همتی، یدالله وفاداری و محمد حمزه زاده  را در این ارتباط خواندید و اینک گفت‌وگو با مسلم قاسمی از این مجموعه پیش روی شماست.

تئاتر دینی دارای چه مولفه هایی است؟ در فعالیت ها و رویدادهای مرتبط با تئاتر دینی در این دهه ها چه رویکردهایی  بیشتر رایج بوده است؟ و در حوزه تئاتر دینی چگونه می توان با دنیای امروز و باورهای کاوشگرانه امروز ارتباط برقرار کرد؟ ایران تئاتر به بهانه برگزاری نهمین دوره تئاتر صاحبدلان بر پایه این محورها گفت‌وگویی را با مسلم قاسمی نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و مدرس  هنرهای نمایشی صورت داده که در ادامه می خوانید. مسلم قاسمی کارشناس دو رشته مدیریت و کارگردانی است و به عنوان بازیگر، نویسنده، کارگردان، صداپیشه، پژوهشگر، مترجم ادبیات و ادبیات نمایشی کودک و نوجوان نیز مشغول فعالیت است. او تئاتر، نمایش خلاق و فن بیان را در دانشکده‌های تهران، علوم پزشکی و تربیت معلم تدریس کرده است. اجرای صدها نمایش سیار، خیابانی و صحنه‌ای در سراسر کشور و حضور در جشنواره‌های ایرانی و خارجی از دیگر فعالیت‌های این پیش‌کسوت حوزه تئاتر کودک و نوجوان به شمار می‌آیند. نقالی و پرده‌خوانی، ترجمه نمایش‌نامه و نزدیک به دویست عنوان داستان آموزشی و تربیتی و کتاب‌های تکنولوژی آموزشی، تالیف چندین مجموعه نمایش‌نامه برای کودکان و نوجوانان تحت عنوان "نمایش در کلاس درس" و نگارش و انتشار چندین مقاله در نشریات تخصصی فرهنگی و هنری از عمده آثار و فعالیت های او محسوب می شود. مسلم قاسمی بیش از دو دهه است که در کشور آلمان اقامت دارد و در حوزه هنرهای نمایشی در این کشور نیز فعالیت های متعددی صورت داده است.

 

تئاتر دینی دارای چه مولفه هایی است؟ آیا شخصاً در این ارتباط،  رویکرد خاصی را دنبال می کنید؟

به نام خداوند جان و خرد. اجازه بدهید ابتدا به واژه تئاتر دینی بپردازیم. و قبل از آن به واژه دین در زندگی انسان. هدف از رسالت پیامبران، انشاء و احیاء اخلاق و روش هایی برای  زندگی فردی و اجتماعیست، که همواره خود، الگو ونمونه آن بوده اند. پس دین جمله قوانین، دستورات و روش هاییست  برای زندگی و روابط انسان ها با یکدیگر که برای تشویق و ترغیب انسان ها به پیروی از این دستورات و دوری از نفی آنها، قوانینی نیز وضع شده است.   البته ما این دستورات و احکام را در جهان‌بینی ها و ایدئولوژی های غیر الهی نیز می بینیم که رهروان آن مکاتب، ملزم به رعایت دستورات آن هستند، بطوری که گاهاً لباس پوشیدن، آرایش ، سبک وشیوه ی زندگی آنها را نیز در بر می گیرد، که ما بیشتر از رعایت آن احکام و اشکال،  به نوع عقاید و جهان‌بینی عملی افراد پی می بریم، نه افکار درونی آنها! بنابراین، این اخلاق و عملکردهای اخلاقیست  که بیانگر نوع تفکر اعتقادی انسان است. واژه ثقیل  یا مبهمی هم نیست. دستورا ت  زندگی بر پایه  دین، از خوردن، خوابیدن، همزیستی و ارتباط با یکدیگر، کار و تلاش، خوشی و لذت، پیمان و وفای به عهد، احترام به یکدیگر و... شکل گرفته است؛ که تمامی اینها در واژه ای به نام اخلاق دینی و اعتقادی خلاصه شده است و تئاتر دینی نیز بنا بر نامی که برای خود اختیار کرده، باید از همین مولفه ها تبعیت کند. لذا، رویکرد شخصی اینجانب در ارتباط با تئاتردینی، نگاهی کاملاً، اخلاقی و عملگراست.

 اخلاق، شیره و عصاره اعتقادات فرد وجامعه است! هردین و یا هر جهان‌بینی ای  اگر منجر به سجایای اخلاقی آن نوع تفکر نشود، در حقیقت از کارکردهای دینی و رسالت خود باز مانده است، چنان که،  ما  نیز در تبیین و تفهیم واژه تئاتر دینی تا حدودی غفلت کرده ایم؛ و معمولا به نوعی تئاتر مذهبی، آن هم  از نوع بسیار نازل، خرافی ، سطحی‌نگر و بدون پشتوانه مطالعاتی لازم  رسیده ایم! اکثر شخصیت های ما در این نمایش ها انسان های بسیار ساده ای هستند که تنها با باورهای نَسَبیِ اعتقادی خود، منظری از بزرگان دین نشان می دهند که اکثر بر اساس روایات است تا مستندات، معجزات است تا کرامات و در نهایت، بیننده کاوشگر، بویژه نوجوانان را  با ده ها سئوال بی پاسخ و شک، روبرو می سازند. و اگر این شک ها به پاسخی  قانع‌کننده منتهی نشوند!؟

ما باید قبول کنیم که دنیای امروز و باورهای  کاوشگرانه امروز، با نسل های گذشته بسیار متفاوت هستند. با چرایی ها و باید ها و نباید های چالش بر انگیز. بویژه، این روایات و اقوال، رویاها و خواب ها، در قالب رویدادهای دینی و تاریخی بر روی صحنه زنده شده و جان می گیرند!!.

 در اکثر تئاتر های به اصطلاح فاخر دینی که با هزینه های بسیار سنگین تهیه می شوند،  چیزی جز نقل گوشه ای از تاریخ زندگی و اتفاقات  برخی بزرگان دین، آنهم  غالبا، با روایت های نه‌چندان مستند،  همراه رنگ و لعاب موسیقی، حرکات موزون، استفاده از امکانات ویژه صحنه و....نمی بینیم. در این نوع اجراها، سعی می شود با ترفندهایی،  حتی احساسات تماشاگران را نیز تحریک و اشکی نیز از آنها بگیرند و یا آن‌ها را لحظاتی گذرا و بدون بار معنوی اثرگذار به خلسه ای روحانی ببرند که، تاثیرات آنها بیشتر بصری و گذراست  تا تعلیمی، تربیتی و مانا ...  اینها اغلب نمایش هایی مناسبتی و سفارشی هستند که هر سیستمی می تواند برای  اعیاد و یا ایامی خاص آماده نماید و تماشاگر آن را هم  از ادارات و موسسات و ... فراهم کند. این تولیدات دقیقا همان کار مجلس وعظ و نوحه‌خوانی را می کنند با کمی مخلفات بیشتر، که  اینجانب، نام اثری دینی بر آنها نمی گذارم.

البته این نوع تئاتر در اروپا نیز قدمتی بسیار دارد و هم اکنون نیز کلیساها از نمایش های دینی و اخلاقی حمایت می کنند و همواره، کارناوال ها و تعزیه های مذهبی در مناسبت های گوناگون، تولد و عروج... مسیح،  از شکوه فراوانی برخوردارند. (همچنین در قرون وسطی، سازمان های زیادی حامی تولید و اجرای  نمایش های دینی، مذهبی درکشورهای انگلیس ، فرانسه،آلمان و ایتالیا  بوده اند. و از کلیساها بعنوان تالارهای نمایشی برای این گروه ها استفاده می شده.) فصلنامه رادیو تلویزیون:دکتر محمد مومنی.

درنمایش های سفارشی مذهبی، به زندگی مسیح، مصلوب شدن، عروج... او پرداخته می شد و  در نمایش های دینی، اغلب به مبارزه خیر و شر و جنگ میان فرشتگان و ابلیس و... موضوعات اخلاقی و معنوی می پرداختند . 

 

آیا مصداقی برای این مقایسه و رفتار دینی دارید؟

در سال های دفاع مقدس از طرف ستاد پشتیبانی جهاد، جهت ماموریتی فرهنگی به یکی از پادگان های غرب رفته بودیم. گروهی هنرمند و فرهنگی خلاق بودیم که همه کار می کردیم. در بدو ورود چیزی که دلمان را زد و مشاممان را آزرد ، فضای آلوده ، کثیف و غیر بهداشتی آنجا بود. بوی نامطبوع فاضلاب و لجن همه  را آزار می داد، این فضا، بر اخلاق و رفتار همه اثر گذاشته بود. در اولین نشست چنین تصمیم گرفته شد،  نه نمایش ، نه سخنرانی، نه نوحه و نه شعار جنگ جنگ... اولین جهاد،  جهاد نظافت و تغییر فضای جسمی و سپس روحی آنجا بود. از دستشویی ها و خوابگاه ها آغاز کردیم، آهنگ های شاد حماسی پخش کردیم، جشنواره نظافت گذاشتیم. یک هفته، فقط شستیم و ضدعفونی کردیم و رنگ زدیم و خاک ریزی و شن پاشی کردیم و روز هشتم مراسم اهدا جوایز به بهترین خوابگاه ها و زیباترین تزئینات و پیام ها.  آنوقت نمایشی فی البداهه، با موضوع روز و تازه شعار النظافه من الایمان را بر سر در هر سالنی و.... زدیم و مرامنامه ای برای حفظ  آنها.  با این عملیات ، روح و جسم پادگان متحول شد. آیا این شعار اسلامی و بقولی دینی، و نمایشی در مدح و ثنای... و یا حتی کمدی در بدو ورود هم، همین مصداق و اثر را داشت؟   باید بدنبال مصداق ها بود واخلاق عملی!

جامعه امروز ما نیازمند اخلاق دینی است. جوان امروز ما فاقد الگوهای زمینیست. فاقد الگوهای ملموس امروزی و قابل دسترس است. دستگاه های فرهنگی و هنری ما توان پاسخگویی به  این نسل جستجوگر را ندارند. تئاتر دینی، باید فضا را برای ابراز عقیده و گفتگو باز کند. گفتار و رفتار درست را نه در گفتن چند شعار، بلکه با مصداق های عملی، آن هم به گونه ای غیر مستقیم و هنرمندانه به جامعه بشناساند. هشدار بدهد، آگاه کند، تلنگر بزند، در حرکت های ظلم ستیزانه و حق طلبانه و عدالت خواهانه جامعه پیشرو باشد و حربه را از دست  دشمنان و فرصت طلبان بگیرد. (معضلات و مشکلات فرهنگی جامعه ما بسیارفراتر از صرفا بازی با این واژه هاست!)

 دین یعنی خرد، دین یعنی آزادگی، دین یعنی راستی ، درستی، دین یعنی درک متقابل و... تئاتر دینی یعنی تبلور این خصلت ها با زبان، فضا و فرهنگ روز جامعه است. مشکل جامعه امروز ما شعار زدگیست. جوان ما دیگر تحمل پند و اندرز های مکرر و تحکم ها و دلسوزی های دلواپسانه را ندارد. او به هرچه ما می گوییم با دیده شک  می نگرد، چه برسد به پند و اندزهای 24 ساعته رادیو و تلویزیون!.  دیگر هیچ پدری از راه تحکم و تنبیه نمی تواند فرزندش را تربیت کند، بجز آنکه او را بفهمد و با او رفیق باشد. بنابراین یکی از راه های تفوق به این مهم، وارد شدن از راه هنر و نمایش اخلاقگرا با هر موضوع و دیدگاهی. نمایشی که او را به چالش بکشاند ، با او همزبان شود، با او همراه شود تا او را باور کند. آنگاه بدون آنکه تو بخواهی او با تو همراه خواهد شد.

رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه ها و منابر و سخنرانی ها به اندازه لازم به مسایل مذهبی و تفسیر توضیح المسایل های مختلف پرداخته اند ،اما کسی ، گروهی و نهادی بطور جدی به معضلات روحی و اخلاقی و علل این تنزل ورود نکرده است. بزرگترین سازمان ما جهت نهادینه کردن اخلاق، تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش است که همواره کمیتش لنگ است و به آنی و آب خوردنی وزیر عوض می کند. وزارتی که باید بیشترین قدرت و مدیریت را داشته باشد. ما کجاییم! بدنبال چه می گردیم! بگذریم..

 یکی از رویکردهای خوب و مناسب که تا حدی در ذایقه فرهنگی ما تاثیر گذاشته  و جا افتاده، نمایش های خیابانیست که خوشبختانه از بخش های دائمی این جشنواره هاست. اما  هنوز روانشناسان، جامعه شناسان وهنرمندان فکور ما بگونه آکادمیک و جدی به آن ورود نکرده اند. تئاتر خیابانی این پتانسیل را دارد که بسیاری از عادات و خلقیات  بد اجتماعی را تصحیح، ترمیم و یا از بین ببرد. باور های غلط، خرافات،  شایعات مخرب، افراط و تفریط ....   را با شیوه ای مشارکتی توسط خود تماشگر به چالش بکشاند و به نتایج خوبی برساند. تئاتر دینی و جشنواره هایی با این عناوین می توانند با دادن موضوعات مناسب روز با نویسندگان حرفه ای قرارداد ببندند و  کارگردانی آنها را نیز به کارگرادن های صاحب سبک و خلاق پیشنهاد کنند.

 

این رویکرد از چه جهت می تواند در عرصه تئاتر دینی راهگشا باشد؟

سالها در زمینه داوری آثارنمایشی دینی در جشنواره های مختلف از جمله دفاع مقدس، ماه، صاحبدلان و... حضور داشته ام، متون بسیاری را مطالعه کرده  و شاهد اجراهای بسیاری بوده ام، همواره از موضوعات مورد مناقشه به وضوح دزدی اثر ، برداشت مستقیم از اثر، تعویض نام ها و تغییر ترکیب ظاهری و به نام دیگری ارائه نمودن،  و چرخیدن از این جشنواره به جشنواره های دیگر بوده! گاها یک متقاضی، 5 تا شش طرح را به دفتر جشنواره می فرستد تا نهایت یکی ازآنها مورد قبول واقع شود، اغلب موضوعات،  بیشتر حول محور تعزیه، نبود شمرخوان و موافق خوان و... نذر شمرخوان برای شفا، نذرکبوتران حرم، پناه حیوانات به ضریح...،  جان گرفتن شیر از پرده و دریدن فرد خاطی و...،  کوچ حیوانات به شهری که می گویند در  امان ...  هستند! و تعداد بسیاری از این نمونه ها که  مدت ها در جشنواره های مختلف با کمی تغییر دور می زنند و از مواهب آن بهرمند می شوند.  

امیدوارنه، دفتر تئاتر دینی و جشنواره صاحبدلان به پشتوانه  مدیریتی با تجربه و  به دلیل ارتباط مستمر با اساتید و کارشناسان دانشگاهی و حرفه ای، همواره سعی در ارتقاء فرهنگ این مقوله  داشته است. اینجانب شخصا بارها بطور جدی با این دفتر تبادل نظر و گفتگو داشته ام و منتقد و پیشنهاد دهنده برخی روش ها بوده ام و به  نظرم از جمله دفاتریست که می توان در آنجا بطور جدی در این باره به گفتگو نشست .  بارها به دعوت این دفتر برای دراماتورژی بعضی آثار که دارای موضوعی نو و مناسب بوده اند، به شهرهای مختلف سفر کرده ام که نتایج خوبی برای اثر و کارگاهی عملی و کاربردی برای تولید کنندگان آن  داشته که گزارش آنها نیز به دفتر تقدیم شده است. ما در آن فرصت، متن ها و اجرا ها را بطور موازی مورد برسی مجدد قرارمی دادیم و با استفاده از تکنیک های گوناگون تئاتری: نور، موسیقی، دکور، اکسسوار، رنگ و میزانسن ها و حذف و تصحیح و جابجایی برخی دیالوگ ها و منولوگ های مزاحم، رعایت سکوت و ضرباهنگ های بجا، با مشورت نویسنده و کارگردان و...آنرا به اثری  زیبا، قابل بحث و متناسب  موضوع  جشنواره، بدل می ساختیم. به نظر من اگر این روش کارگاهی ودانشگاهی ادامه می یافت ، دفتر تئاتر دینی در حال حاضر  تعدادی آثار خوب را  برای اجراهای مجدد و حتی چاپ و نشر  در آرشیو خود آماده داشت،  که ظاهرا گام هایی در این زمینه برداشته است.

 

رویکرد اخلاق مدارانه در تولیدات تئاتری تا چه اندازه می تواند به عرصه های دیگر فرهنگی ما تسری پیدا کند؟

 اززمانی که انسان به فکر ارتباط با یکدیگر افتاد، نمایش، نقش اصلی را بازی کرد. این ودیعه، بنوعی با انسان زاده شد و با شعور انسان رشد کرد. قبل از اینکه آدمی با ابزار گفتار آشنا شود با اصوات و تقلید و نمایش، منظور خود را به دیگری و به نسل های دیگر منتقل می کرد و بعد از گفتار نیز، ناقل فرهنگ ها و بازگو کننده رسم ها و آیین ها و تاریخ گذشته بود. این نمایش بود که با ابزار ویژه خود، کودکان را با شیوه زندگی و اخلاق اجتماعی برای اهداف آینده، آماده می ساخت. حکومت ها با ابزار نمایش روح سلحشوری، جنگاوری و یا پیروی از قانون و عدالت خواهی را به نسل آینده می آموختند. بسیاری از رسم های بد اجتماعی و خرافات، بوسیله نمایش ، بویژه نمایش‌های سیار و  خیابانی برنامه ریزی شده، منسوخ شده و فراموش شده اند. تئاتر دینی حتی می تواند به مقابله با خرافات و بدعت های ناپسند منتصب دینی بپردازد. می تواند از تئاتر های ویژه روی صحنه دفاع کند و آنها را حمایت نماید. دفتر نمایش های دینی همگام با الگو سازی، می تواند تئاتر های روی صحنه کشور را زیر نظر داشته باشد و به آثاری که به نکات اخلاقی جامعه و احیا روح اخلاق مداری ،حال چه در نمایش های بومی و چه ترجمه می پردازند، طی مراسمی در جشنواره های مهم کشوری جوایزی اهدا و آنها را مورد حمایت قرار دهد.  گستره تئاتر اخلاق گرا و مردمی ( چیزی که به درد جامعه و مردم بخورد، نه خوراکی برای دورهمی عده ای خاص)  باید در دانشگاه های هنر نیز مورد توجه قراگیرد و از خط کشی های معمول عبور نماید. بیشتر بد اخلاقی ها و بهانه جویی های نسل جدید، حاصل خط کشی هایی است که در مقوله فرهنگی ایجاد شده است. اصولا تئاتر یک هنر مادر و ناقل است که شامل همه هنرهست. از موسیقی ، نقاشی، شعر و آواز گرفته تا سینما، تصویر و... بنابراین این پتانسیل را دارد که بر روی همه هنرها تاثیر بگذارد.

 

در فعالیت ها و رویدادهای مرتبط با تئاتر دینی در این دهه ها چه رویکردهایی بیشتر رایج بوده است؟

بهتر است بپرسیم در این سال ها رویکرد و حال تئاتر ما چگونه بوده است! تئاتر مقوله ایست که از بطن جامعه قلیان می کند و به نوعی آینه هستی و روند فکری آن مردم است،  پس باید دید در این سال ها، حال مردم ما چگونه بوده است! حال اقتصاد ما، حال کار، کوشش و تلاش ما چگونه بوده است، ارتزاق و معیشت ما چگونه بوده است، حال عدالت و قضاوت ما چگونه بوده است، حال سیاست فرهنگی ما چگونه بوده است و نهایت، بنیه و دانش و دانشگاه ما چگونه بوده است! آنگاه خواهیم فهمید که حال تئاتر ما و رویکرد تئاتر ما چه بوده است! تئاتر و هنر یک ملت، متاثر از هویت و فرهنگ جاری آن است البته، با وام گرفتن از تاریخ گذشته و تجربیات گذشته، مگر می شود در تنگ آب به دنبال نهنگ بود! وقتی ظرف کوچک است، به دنبال چه می گردیم؟  نباید منکر برخی استثناها شد. مسلما وقتی چشمه ای از کوه روان می شود،  در این جریان سیال که همه بسوی کمال در حرکت هستند،  رگه هایی دوباره، به درون زمین فرو خواهند رفت، رگه هایی تبخیر خواهند شد، رگه هایی به مرداب و باتلاق خواهند پیوست و در این میان، رگه هایی نیز به رود و دریا خواهند پیوست، سهم این گروه بسیار اندک و نقش آنها بسیار کمرنگ و گاها بیرنگ هستند. 

در این سال ها به جهت خصوصی شدن سالن های تئاتری و بحث درآمدزایی، تحولاتی در کمیت و کیفیت اجراها صورت گرفته و اکثر کسانی که بنا به تازه کار بودن و یا ویژگی کارهایشان محروم از سالن های دولتی بودند، فرصت نمود، پیدا کردند. قاعدتاً این طیف برای مطرح شدن و ابراز وجود ونمایش  بیشتر خود، دست به ترفندهایی هم می زنند که که گاها به مذاق دستگاه نمایش خوش نمی آید و منجر به برخی ناهنجاری ها می شود. البته من فکر می کنم که هنر ما، موسیقی و تئاتر و سینمای ما در حال نوعی شدن و دگردیسی و پوست اندازیست که اگر در این برهه، خردمندان این هنرها، آگاهانه آن را بدست نگیرند و هدایت نکنند، کسان دیگری حتی از آنسوی آب ها آن ها را هدایت خواهند کرد. حرکت های صنفی، گروهی ، سمینارها و مقالات، نشان از تحولی در این روند است که نهایت،  این نوشتار به اینجا ختم می شود که نقش تئاتر دینی در این تحولات چیست؟  یک ناظر خاموش! یا یک کمک و همراه! آیا مگر ما در یک جامعه زندگی نمی کنیم، مگر مشکلاتمان مشترک نیست، آیا مخاطبان ما مگر از یک آموزش اجتماعی بهره مند نشده اند، قطعا اگر نگاه ما نگاهی خردمندانه و بسیط باشد، همه یک حرف می زنیم و همه با یک هدف و امید حرکت می کنیم. اصلاح ساختاری و فرهنگی یک جامعه ! آنگاه در خواهیم یافت که تئاتر دینی و غیر دینی وجود نخواهد داشت. همه یک هدف دارند اما با دیدگاه های مختلف،  که باید توان تحمل یکدیگر را داشته باشند.

 

شما چه تعریفی از تئاتر دینی و غیر دینی دارید؟

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، تئاتر با تعریف فعلی و معنی تاریخی آن در فرهنگ لغات، تحفه ایست که با همه ی حواشی اش همراه با موج منورالفکران، از غرب به ما رسیده است و موج روشنفکر نمایی نیز بر این مهمان فرهنگی، اثرات زیادی بخشیده، بگونه ای که در نوع تفکر اساتید، بویژه  از نوع کم بنیه و تازه کار و دانشجویانِ گاها یکشبه مویز شده، حتی به نوع لباس و حرکات و گفتار و ... آنها نیز رسوخ کرده و در حال حاضر با جهت گیری های سیاستمداران یک چشم فرهنگی و... نیز به نوعی سایش رسیده اند.

موجی که نه آنچنان اعتقادی به باورهای مردمی دارند  ونه با اخلاق اجتماعی میانه خوشی دارند  و نه خودشان هم می دانند چه می خواهند. مسلما این طیف ( بدلیل فاصله عمیق در فهم یکدیگر) واژه تئاتر دینی را در مقابل خود می بینند و نه در کنار خود. همه در وامصیبتا  همزبانند و کمتر کسی بدنبال یک گفتمان سازنده و هدفمند و ماناست. و مسلما در این بین تنها کسانی از این آب گل آلوده سود می برند که هم به نعل می زنند و هم به میخ . بیشترین امکانات را می گیرند و بیشترین داد و بیداد را سر می دهند.

متاسفانه جامعه فیلسوف و کارشناس ما از هر کلامی یک شناسنامه کامل برای افراد درست می کنند که تا عمر دارد با اوست. منظور من از اخلاق، نه نماز شب است ، نه تسبیح است و چفیه بر گردن انداختن و  نه نشان مهر بر پیشانیست ، نه دست به سینه بودن و لبخند ملیح زدن و... که اصرار براین علائم به بهانه اخلاص بیشتر، چیزی جز ریا و نوعی شارلاتانیسم و دکان دینی نیست! خوشبختانه مردم ما در این سال ها ، بویژه با ظهور فضای مجازی به درک بالایی از تشخیص سره از ناسره رسیده اند. اما بدلیل تنزل اخلاق اجتماعی، فحش، ناسزا، تهمت و مسخره نمودن و رفتارهای هنجار شکنانه را، یکی از راحت ترین ، نازل‌ترین، و شاید لذت‌بخش ترین راه مبارزه با این مفاسد  در پیش گرفته اند که نهایت، ضرر اصلی، فقط متوجه خود جامعه خواهد شد تا مفسدان و فرصت طلبان! 

آماده نمودن کودک و نوجوان برای فردای یک جامعه، تنها آموزش برخی علایم و دستورات نمادین دینی و مذهبی نیست، بلکه آماده نمودن روح و روان او برای پذیرش این الگوها و نمادها در آینده است. آنهم الگوهای ملموس و قابل باور!

و خلاصه،  معیار من  تئاتر دینی و غیر دینی نیست. بلکه تئاتر اخلاق مدار و هدفمند  است( آثار شناسنامه دار ایرانی  یا ترجمه) و... غیر از آن!

 

شما در آثارتان چه رویه ای را دنبال کرده اید؟

اعتقاد من از یک اثر هنری خوب،  ابتدا جذابیت بصریست و لذتی که از دیدن، شنیدن و حس کردن آن اثر به مخاطب منتقل می شود. البته منظور از لذت، ارضاء حس همزاد پنداری و همراه شدن با اثر است، چه بسا یک اثر هنری ناب، چنان تاثیر ناگوار وغم انگیزی  در مخاطب می گذارد که مدت ها او را با خود همراه می سازد و بخود مشغول می کند، اما آن شوک و آن هشدار باعث  تغییر و نگرشی نو در او می گردد، البته اگر در بن آن  اثر خرد و اندیشه ای انسانی و روحانی نهفته باشد، نهایت آن لذت درونی را انتقال خواهد داد. 

جهان متلاطم امروز ما جهان شک و تبدیل است، انسان ها به سرعت به سوی نو شدن و دیگری شدن پیش می روند، تنها چیزی که می تواند نگاه کمال گرایانه او را به دریچه ای  از نور و امید رهنما باشد اخلاق است.

شاید بیش از 40 سال است که تکلیف خودم را با خودم روشن کرده ام. طراحی کرده ام، عکاسی کرده ام، بازیگری توانایی هم به گفته دوستان بوده ام، موسیقی و شعر هم می دانم و اکثر آثارم با شعر و موسیقی همراه است. نقالی و پرده خوانی هم کرده ام و.... نهایت به این نتیجه رسیدم که باید برای آینده سازان این مرز و بوم کاری بکنم،  بدون سر و صدا و هیاهو. و آن نوشتن برای این گروه بزرگ از جامعه بود. از وقتی خودم را شناختم معلم بوده ام بنابراین، مدت ها می اندیشیدم چگونه می توانم بدون دستورالعمل و بخشنامه به کلاس‌های دانش آموزان رسوخ کنم . با تجربیاتی که از دوران قبل از انقلاب در  کانون پرورش فکری کودکان  داشتم و همچنین مسئولیت های فرهنگی و هنری در آموزش و پرورش و دیگر نهاد های پرورشی، نهایت متون درسی کودکان و نوجوانان دستمایه من شد  و تا بحال مجموعه نمایشنامه هایی را تحت عناوین دومی ها، سومی ها، ... الی ششمی ها بر اساس کتب درسی نوشته ام و دو مجموعه نیز برای مقطع راهنمایی که جملگی در انتشارات مدرسه چاپ شده اند . همچنین ده جلد کتاب نمایشنامه، تحت عناوین روایت های نمایش‌گونه زندگی انبیا که به شیوه پرده خوانی ، نقالی و نمایش مدرن نوشته و تدوین شده اند ، در حال چاپ دارم.   و مجموعه های دیگری از ناشران: سوره مهر، منادی تربیت ، پنجره ای به روشنایی، نمایش و کانون پرورش فکری کودکان و...  که نهایت بیش از 150 نمایشنامه کوتاه و بلند را در بر می گیرند به کودکان و نوجوانان عزیز تقدیم کرده ام که مبنای همه آنها:  تعلیم و تربیت  لذت بخش از راه نمایش هستند.  در بیان مسایل اخلاقی این مجموعه ها هیچ حد و مرزی در نظر گرفته نشده است. گاهاً نکاتی از مکارم اخلاقی ائمه نیز در این نمایشنامه ها آمده ، حتی ده ها نمایشنامه ترجمه هم در این مجموعه ها هستند، اما برای من بیش از هر چیز نگاه آموزشی و تعلیم و تربیتی غیر مستقیم از راه هنرنمایش بوده تا تعلیمات دینی یا....

قطعا موضوع تعلیم و تربیت، تنها یکی از اهداف اجرای نمایش در کلاس درس و محیط های آموزشیست. کودک و نوجوان در این پروسه به اهداف دیگری چون، اتکای به نفس، ابراز وجود و رسیدن به شکوفایی از راه بروز خلاقیت ها، مدیریت، تبعیت صحیح برای رسیدن به اهداف مشترک، احترام به جمع، تحمل یکدیگر در کار گروهی و... ده ها مورد دیگر مواجه خواهد بود.  در این نمایشنامه ها به اتفاقات گونانی از زندگی بزرگان ، ملی ، حماسی، علمی و شخصیت هایی چون بهلول و حتی افراد عادی بر می خوریم که زندگی و حرکتشان نمادی از تعلیم و تربیت و اخلاق هستند و می توانند در زندگی، راهنمای کودکان و نوجوانان  باشند. بطور مثال در دو مجموعه نمایشنامه های کوتاه و ساده برای اجرا در همه جا (بهشت فروشی و مردی که برای انسان شدن آمده بود) با وجود موضوعاتی از شخصیت ها و دیدگاه های متفاوت، ملاحظه شده که این نمایشنامه های کوتاه، حتی در بین دو نماز ظهر و عصر بجای سخنرانی های کوتاه توسط دانش آموزان در نمازخانه  اجرا می شوند که بسیار مورد توجه قرار گرفته اند در صورتی که من نامی از نمایشنامه های دینی بر آنها نگذاشته ام. در مجموعه نمایشنامه های مدرسه هم همینطور ... 

در زمینه ادبیات داستانی هم مجموعه ای  به نام داستان های پیامبران در قرآن که شامل 22 پیامبر می شود از انتشارات نوای مدرسه، که کاری مطالعاتی و پژوهشی در زندگی اخلاقی پیامبران است، سعی کرده ام  زندگی این رسولان از خرافات و اسرائیلیات که سایه بر برخی تفاسیر ما انداخته است پالایش یافته و این داستان ها بر مبنای احادیث و آیات قرآنی تالیف شوند و تصاویر آن ها نیزبصورت پرده نقالی، کل ماجرا را برای مربیان و قصه گویان همراه با متن روایت نمایند.  خوشبختانه این کتاب به زبان های آلمانی، آلبانیایی، ترکی استامبولی، چاپ ودر آن کشور ها منتشر شده اند و ترجمه زبان انگلیسی نیز در دست انجام است. کتاب دیگری نیز تحت عنوان 40 حکایت کوچک از انسان های بزرگ  نیز نقاشی و صفحه بندی شده و برای نشر به زبان آلمانی آماده شده است  که انشاالله بعدا به زبان فارسی منتشر خواهد شد. و ده ها جلد کتاب داستانی و تکنولوژی آموزشی برای کودکان تالیف و ترجمه و منتشر شده که چیزی بیش از 200 جلد می باشند.

 

و سئوال آخر اینکه چه کارهایی در این زمینه و یا... در دست نوشتن و چاپ دارید؟

  بیش از سی الی چهل جلد  ازکتاب های متنوع تکنولوژی آموزشی و داستانی در دست ناشران کودک دارم که به بهانه کاغذ مانده اند. به اضافه....مجموعه ای چهار جلدی به نام (قصه های نمایشی برای اولیا، مربیان و دانش آموزان)  از انتشارات مدرسه در دست چاپ، روایات نمایشگونه ، آ ریو برزن، آرش کمانگیر، داستان های شاهنامه و... بر می گردیم. مجموعه قصه، از زندگی در دهکده ای آرمانی و... (قصه های پشت کرسی) به روایت مرحومه مادر بزرگوارم. مشغول پیاده کردن نوار... (بردار آینه را) مجموعه خاطرات و تجربیات عملی  40 ساله پس از انقلاب. تحقیق و پژوهش میدانی در زمینه تئاتر بد آموز و بررسی پرسشنامه هایی که توسط مربیان و مدیران فرهنگی، آموزشگاه ها و دست اندر کاران تئاتر کودک تکمیل شده و در حال انجام هستند  و..  ارایه آن بصورت کتابی پژوهشی... و مهم ترین کتاب تالیفی، که حاصل تجربیات چهل و اندی ساله من در این زمینه است (نقش نمایش در آموزش و پرورش)  کتابی تجربی و تحقیقی، آموزشی برای دست اندر کاران تعلیم و تربیت و دانشجویان هنر و تربیت معلم و..

 

و حرف آخرتان...

 به اعتقاد من اخلاق یعنی مرام، یعنی وجود و معرفت، با هر عقیده و باور!

با کلامی منتسب به رسول خدا (ص) شما و همه هنرمندان اخلاق مدار را به خدا می سپارم .

«انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق»

برای (احیای) مکارم اخلاق و نیکی‌های اخلاقی مبعوث شده‌ام.




مطالب مرتبط

به بهانه نمایش برای نوجوانان

نوجوانی؛ سُر خوردن از دوران کودکی به جوانی
به بهانه نمایش برای نوجوانان

نوجوانی؛ سُر خوردن از دوران کودکی به جوانی

مسلم قاسمی: نوجوانی، سُر خوردن دوران کودکی به جوانی است؛ بنابراین نه تخیل محض است و خواب‌های رنگی کودکانه و نه دوره صلابت و استقلال جوانی! بحث امروز ما، این دوره گذراست! برای ما که در حیطه هنر، ...

|

گفت‌و‌گو با داور بخش خیابانی جشنواره تئاتر منطقه‌ای راه ابریشم (سمنان)

مسلم قاسمی: تئاتر خیابانی باید اتاق فکر داشته باشد
گفت‌و‌گو با داور بخش خیابانی جشنواره تئاتر منطقه‌ای راه ابریشم (سمنان)

مسلم قاسمی: تئاتر خیابانی باید اتاق فکر داشته باشد

مسلم قاسمی، داور بخش خیابانی جشنواره تئاتر منطقه‌ای راه ابریشم (سمنان)، بر این باور است که بدون توجه متفکرانه نباید توقع تحولی چشمگیر در این‌ گونه نمایشی داشت و لازم است اتاق فکری متشکل از کارشناسان آگاه و مسلط به دانش روز تشکیل شود تا ضمن برگزاری کلاس‌های آموزشی، تمام ...

|

نظرات کاربران (1)