در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش تصعید به کارگردانی محمد صاحبی

اعجاز انسان در حرکت عروسک

ایران تئاتر- حنیف سلطانی: نمایش عروسکی «تصعید» با مخاطب قرار دادن بزرگسالان، قدم های محکمی را در ارائه نمایش عروسکی مدرن برداشته است، قدم هایی که امید است پابرجا و مستدام باشد، چرا که جای خالی چنین نمایش هایی برای مخاطب بزرگسال در این سال ها به شدت احساس می شد.

نمایش عروسکی «تصعید» با طراحی صحنه ای هندسی و جذاب و توجه به جزئی ترین وسایل و اجزای صحنه، و بهره گیری از نورهای مات و سرد و موزیکی مونوتون و یکنواخت، فضایی برای مخاطب خلق می کند که پیش از ورود جنازه و تشریح آن توسط تنها عروسک جاندار صحنه، باز هم می داند که با فضایی وهم، راز آلود و ترسناک مواجه است، این مرموز بودن که در عروسک بی مو و پیر نمایش نیز قابل جستجو است، پیرمردی کُند، روتین و مرموز، که در جایی سرد و نیمه تاریک اعمالی را انجام می دهد که احتمالن غیرقانونی و البته عجیب است، اعمالی بدون دیالوگ که همراه با کندی حرکت و عملکرد عروسک هرگز اجازه نمی دهد مخاطب لحظه ای خسته بشود و حتی پلکی بزند، همه چیز در سکوت با موزیک متنی در جریان است، جنایتی که مسمئز نمی کند و همراهی تماشاگران را نیز با خود دارد. کارگردان نمایش که خود در طراحی و ساخت عروسک نیز نقش داشته است، به خوبی می دانسته که عروسک مورد نظرش باید از چه جزئیات و خصوصیاتی بهره ببرد، شناختی که منجر به حرکت عروسک توسط سه عروسک گردان می شود و با قابلیت های انعطافی عروسک، همه چیز برای نمایش یک جنایت آرام مهیا می شود، انعطافی که حتی برای انگشتان دست عروسک هم در نظر گرفته شده است و در لحظاتی بسیاری از نمایش خود روایتگر جنایت حاضر در صحنه است. برخی تمهیدات کارگردان مانند الکترونیکی کردن اجزای صحنه، صدای چند سگ در چاله، دستگاه اتوماتیک قهوه ساز و حتی آرامش عروسک هنگام نوشیدن قهوه قبل از جنایت آنقدر کارکردگرا و مناسب است که هم خنده و هم ترس را برای مخاطبان خود به همراه دارد و هر لحظه به مخاطب خود ثابت می کند که این نمایش نیازی به دیالوگ ندارد و همه چیز با چشم غیرمسلح قابل رویت و ملاحظه است، حرکات سرد و ماشینی عروسک روتین و همیشگی بودن فرآیند تشریح جنازه را روایت می کند، خط تولیدی که هم اجزای طبیعی مانند تخت چرخدار، چاقوی جراحی و حتی قرقره بالابر و هم اجزایی غیرطبیعی مانند ترازو و پر پرنده ای به جای سنگ ترازو، که قلب جسد تشریح شده را وزن می کند! استعاره هایی از این دست مانند خورده شدن قلب توسط نقاشی دیواری، مجموعه نشانگانی را می سازد که توانایی تعابیر گوناگونی را در پی داشته باشد و هر مخاطب بسته به زاویه دید و جهان فکری خود آنرا تعبیر و تفسیر کند و درست بزرگترین نقطه عطف نمایش همین گیجی مخاطب در پایان نمایش و موجی از تعابیر و تفاسیر گوناگون در ذهنش است. نمایش «تصعید» را باید جزو آن دسته نمایش هایی به حساب آورد که نیاز جامعه امروز است و در کنار آن، به خاطر فرم و محتوای خود، قابلیت حضور در جشنواره های جهانی را نیز دارد و می تواند نماینده خوبی برای جامعه نمایشی ایران باشد.




نظرات کاربران