در حال بارگذاری ...
مژگان خالقی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد

خودکشی یکی از موضوعات جدی نسل‌های مختلف است

ایران‌تئاتر: رابطه میان دو زن و دو مرد شاکله درام نمایش امشب اینجا را شکل می دهد. نمایشی موثر و حرفه ای از یک کارگردان زن تئاتری به نام مژگان خالقی که در هر اثرش گام روبه جلویی برمی دارد.

خالقی امسال سال پر کاری را تا به حال تجربه کرده است؛ چندی قبل در نمایش دروغ به ایفای نقش زن طبقه متوسط فرانسوی پرداخت و قبل از آن در نمایش بیوه سیاه  بیوه سفید نقش یک زن مظلوم افغان و چالش های متعددش در یک جامعه بسته و توتالیه  را به شایستگی بازی کرد.مژگان خالقی در سال‌های اخیر تجربیات موفق و خوبی در حوزه بازیگری داشته است و بازی در نمایش بوف کور در نقش زن اثیری بسیار اثر گذار بود است. خالقی در کارنامه کاریش سابقه همکاری با بزرگانی نظیر ابراهیم حاتمی کیا، محمد یعقوبی و هادی مرزبان را دارد. وی عضو انجمن بازیگران و کارگردان های خانه تئاتر ایران است "چکامه رستاخیز، کاپوچیونو، وقتی کابوس تمام می­شود، پلکان، ویتسک، پرسه های موازی، هلند- آمستردام، نوشتن در تاریکی، یک دقیقه سکوت، اسب های پشت پنجره، بچه کشی، ماه در مرداب، در جمعیت گم شد، حورا، جشن سالگرد، معلم مدرسه، کارگردانی نمایش بازی استریند برگ، کارگردانی نمایش کلاغ، نگارش و کارگردانی نمایش کهکشان راه شیری، بازیگردان  و بازی درفیلم سینمایی چ و بازی در سریال بیداری از جمله آثار مهم کارنامه کاریش محسوب می شوند. خالقی در طول دوران فعالیت حرفه ایش جوایزی زیادی به دست آورده است؛ دریافت جایزه­ دوم بازیگری زن از جشنواره بین­‌المللی تئاتر دانشگاهی 1389، دریافت جایزه دوم بازیگری زن از جشنواره استانی 1388، دریافت جایزه­ بهترین بازیگر زن از جشنواره ی فیلم کوتاه 1388 و دریافت جایزه دوم بازیگری زن از جشنواره تئاتر تجربه 1387 ازجمله جوایز مهم او محسوب می شوند. وی سابقه تدریس بازیگری در تالار هنر اصفهان و آموزش در چند ورک شاپ را دارد. نمایش امشب اینجا به نویسندگی و کارگردانی مژگان خالقی و دراماتورژی محمد چرم‌شیر شهریور و مهر ماه ساعت 19:30 در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر با بازی میترا حجار، هانا کامکار، ترلان پروانه و جواد مولانیا روی صحنه است.  با مژگان خالقی درباره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا در نمایش امشب اینجا نقطه پیش برنده درام بحث خیانت است؟  

داستان نمایش درباره زنی است که  ۱۵ سال و ۳ ماه و ۲ روز پس از مرگ خودش، به خواب و ذهن خواهرش می‌آید و آن بخش نهان و روابط پنهانی زندگی خودش را روایت می‌کند و در عین حال به شکل موازی، دختر آن زن در جست‌وجوی آخرین نامه‌ای است که از مادرش باقیمانده و قصه این نمایش حول محور این دو روایت و کاراکتر می‌گذرد. موضوع اصلی این نمایش اجتماعی است و اصولا چندان با کارهایی که پیوندی با جامعه ندارند؛ نمی‌توانم ارتباط برقرار کنم. در گروه ما همیشه یک نگاه، اندیشه نو و یک روایت تازه در اجرای نمایش مورد توجه است و همواره رویکردمان پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی و آشنایی‌زدایی از وقایع و حوادث روزمره است. نمایش چند محور اصلی دارد؛ خودکشی و خیانت دو بنیان اصلی درام نمایش هستند. تلاشی نکردم که موضوعی را پر رنگ تر از موضوع دیگر نشان بدهم. به هر حال خودکشی یکی از موضوعات جدی نسل‌ها است و از کودکی هم به ما یاد داده نشده که راه حلی برای مشکلات‌مان بیابیم؛ در نتیجه خیلی سریع و راحت با بروز مشکلی به خودکشی فکر می‌کنیم. این موضوع  در زندگی من هم تاثیر گذاشته و از آنجا که همواره هویت، تنهایی و فرجام آدم‌ها مسئله‌ و دغدغه‌ام بوده بر آن شدم تا دراین نمایش تاحدی به این مقوله بپردازم.

 

نکته قابل اشاره در تئاتر و سینمای ما در این چند ساله اخیر اقبال تماشاگران از آثاری است که که به تم خیانت می پردازند و خود شما هم ماه قبل در نمایش دروغ که محورش خیانت بود بازی کردید و نمایش بسیارپرمخطب بود؛ آیا با نگاه جذب مخاطب از تم خیانت در نمایش استفاده کردید؟

در ابتدا که متن را می نوشتم به این مسئله فکر نکرده بودم؛ اما موقعی که تصمیم به اجرای نمایش گرفتم این مسئله برایم دارای اهمیت شد. قرار بود  نمایشی با عنوان سگ‌ها و استخوان‌های مادرم را با محوریت جنگ بالکان اجرا کنم؛ نمایشنامه این اثر هم توسط نشر ایماژ منتشر شده است. اما شرایط طوری رقم خورد که  امشب اینجا را زودتر اجرا کنم.

 

آیا دلیل جذاب بودن بحث خیانت در سینما و تئاتر، پر رنگ شدنش در جامعه است؟

بله مصداق عینی وجود دارد. در مورد خودکشی هم خیلی از افراد در طول زندگیشان حداقل یکبار به آن فکر کرده اند.

 

آیا خود شما هم به خودکشی فکر کرده اید؟

بله اگر اینطور نبود؛ در اثرم مورد استفاده قرار نمی گرفت.

 

معمولا در درام های عاشقانه بحث خیانت با ساختار مثلث گونه مورد استفاده می شود؛ اما در امشب اینجا این رابطه عاشقانه تبدیل به مربع شده است. دلیل این مسئله چیست؟

بر اساس حضور این چهار شخصیت چهار نامه در فضای مربع شکل نمایش داریم و ایده منوچهر شجاع در طراحی صحنه این بود که دست نوشته های نامه در همه جای دکور نمایش وجود داشته باشد و در دکور صحنه  به سمت یک مینی مالیسم و ایجاز رفتیم که در متن، در شکل دیالوگ‌ها هم دیده می شود و هیچ چیز اضافه‌ و آکسسواری در صحنه نیست و همه چیز بر عهده بازی بازیگر در این دکور کم حجم است. این فضا کمی فرایند تمرین ما را پیچیده تر کرد و در تمرینات شکل کار کامل شد. معتقدم طراحی صحنه به این معنی نیست که یک چیز تزیینی، جالب و متفاوت در صحنه دیده شود. طراحی صحنه این نمایش به شدت داینامیک و پویا است و عناصری هم که در صحنه وجود دارند، تماتیک با متن مرتبط هستند.

 

یک جاهایی  با توجه به نوع طراحی دکور و روی آوردن شخصیت ها به گفتن خواب ها و رویا هایشان نمایش یک پیسکو درام  به نظر می رسد. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

یکی از دوستانم که روانشناس است بعد از خواندن متن به من گفت که نشانه های روان شناسانه بسیاری در آن وجود دارد. ایده‌آل من این است که تماشاگر بیاید و یک خواب در اجرای نمایش ببیند و از سالن خارج شود.

 

معمولا آدم‌ها در خواب صادق تر هستند؟

نمی توانم بگویم صادق تر هستند؛ اما از حساب و کتاب های رایج فاصله می گیرند.

 

شکست زمان به چه دلیلی مورد استفاده قرار دادید؟

اگر کارهای من را دنبال کرده باشید همیشه از روایت تک خطی صرف فاصله گرفته ام و زیاد هم به قصه گویی صرف علاقه ندارم. تلاش کردم از روایت غیر متقاطع استفاده کنم تا زمان تاریخ تقویمی و تاریخ ذهنی در فضای نمایش دیده شود.

 

بازیگر توانایی هستید و به نظر می رسد نقش آذر نمایش هم بسیار مناسب جنس بازیتان بود؛ چرا آذر را بازی نکردید؟

هنگام نوشتن آذر به بازی خودم فکر می کردم؛ اما متن نمایش بسیار اجرایش دشوار و سخت بود و نیاز داشت من روی کارگردانی تمرکز کنم.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

  

 




نظرات کاربران