در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو با سیاوش جامع کارگردان حاضر در نهمین دوره تئاتر صاحبدلان

تلاشمان ایجاد همدلی تماشاگر با شخصیت‌ نمایش است

سیاوش جامع کارگردان حاضر در نهمین دوره تئاتر صاحبدلان می گوید: نمایش «باد که می نویسد» حس و حالی را ایجاد می کند که بیشتر از اینکه حس قضاوت مخاطب را برانگیزد، احساس همدلی را در او بیدار می کند.

سیاوش جامع کارگردان نمایش «باد که می نویسد» که در بخش صحنه ای نهمین دوره تئاتر صاحبدلان روی صحنه رفته در گفت و گو با ایران تئاتر در ارتباط با محتوا و مضمون این اثر بیان کرد: «باد که می نویسد» یک روایت عاشقانه ملهم از جنگ است. بیست سال از جنگ گذشته اما زندگی های پس از جنگ هنوز ناگفته ها و رازهایی به دنبال دارد. نمایش داستان زنی را روایت می کند که بنا بر اسناد بیست سال از شهادت همسرش که یکی از فرماندهان جنگ بوده می گذرد، ولی او هنوز با همسرش در مکاتبه دو طرفه است؛ و این ماجرا تبدیل به معمایی شده که حتی مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس به دنبال رازگشایی از آن است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این نامه‌ها در حال حاضر به نگارش درآمده‌اند و همین این موضوع باعث پیچیدگی و ایجاد شبهاتی می شود که خود آغاز ماجرایی دیگر است. این نمایشنامه را آرش عباسی در دهه هشتاد نوشته، اما به زعم من هیچ زمان یا جغرافیای مشخصی را نمی توان برای آن قائل بود و آنچه اهمیت دارد دغدغه های عاشقانه ای است که این زن دارد.

او در خصوص ویژگی ها و کارکردهای این متن نمایشی گفت: «باد که می نویسد» پیچیدگی های خاصی ندارد و اگر بخواهم این متن را در یک عبارت توصیف کنم باید بگویم با درامی خزنده سرو کار داریم که لحظه به لحظه تماشاگر را با خود پیش می برد. در این متن شاهد گره افکنی ها و فراز و فرودهای زیادی نیستیم و به بیان دیگر با درامی تنش آلود روبه رو نیستیم. اما در عین حال گزارشی است که تماشاگر را با خود همراه می کند تا لایه های درونی تر و عمیق تری از عواطف و احساسات انسانی را پیش روی او بگذارد. در متنی که آرش عباسی نوشته به نوعی از هدایت بازیگری وکارگردانی در آن مشهود است؛ که به بیان ساده جنسی از بازی ها و فضای رئالیستی را می طلبد. در حقیقت به زعم من اجرای چنین متنی با عبور از این فیلتر است که می تواند تصویری باورپذیر  و ملموس را به مخاطب خود ارائه دهد. در واقع نحوه روایت و پرداخت درام در این متن به گونه ای است که اجراگر را وادار می کند تا به موقعیت به شکلی دقیق تر و ملموس تر نگاه کند و به این ترتیب شکل رئالیستی اثر هم از طریق مابه ازاهایی که در ذهن خود می سازد برای او شکل می گیرد.

این کارگردان تئاتر همچنین در خصوص چالش هایی که در اجرای این اثر با آن ها روبه رو بوده گفت: نویسنده متن موقعیتی را ایجاد می کند که مخاطب در جایگاه قضاوت قرار نمی گیرد، بلکه او را با گزارش هایی روبه رو می کند که علیرغم واقع گرایی لایه های درونی شخصیت ها را با مخاطب در میان می گذارد. نمایش در عین حال حس و حالی را ایجاد می کند که بیشتر از اینکه حس قضاوت مخاطب را برانگیزد، احساس همدلی را در او بیدار می کند. به این ترتیب چالش اصلی در اجرای این متن باور پذیری موقعیت و شخصیت هاست که در بازخوردها متوجه شدم مخاطب نمایش با فضای اثر ارتباط برقرار کرده و مفاهیم مورد نظر متن را تا اندازه زیادی دریافت کرده است. واقعیت این است که در اجرای این متن نیز اصلی ترین چالشی که با آن مواجه بودیم ارتباط برقرار کردن گروه اجرایی با درونمایه و محتوای آن بود. معتقدم که اگر در نسبت با هر متن نمایشی بتوانیم به ان اعتقاد پیدا کنیم و آن را باور کنیم، بخش زیادی از مسیر را طی کرده ایم و کلید راه یافتن به جهان اثر را در اختیار خواهیم داشت.  

کارگردان نمایش «ورود خانم ها ممنوع» در بخش پایانی سخنانش نیز در ارتباط با شرایط اجرای این اثر بیان کرد: به دلیل تغییراتی که در برنامه اجرایی مجموعه تئاترشهر رخ داد، آماده سازی اجرای نمایش را می بایست زودتر از زمانی که پیش تر تعیین شده بود صورت می دادیم. به همین دلیل تغییراتی در نحوه اجرا اعمال شد و در نهایت بهتر دیدم تا از دکور صرف نظر کنم و با کمترین عناصر فضای نمایش را طراحی کنم. خوشبختانه این مسئله در نهایت لطمه ای به اجرایمان نزد و با پیش انگاره هایی که نسبت به فضای اثر در ذهن داشتم توانستیم از پس این چالش برآییم و حس و حال متناسب با متن و روایت را برای مخاطبمان ایجاد کنیم.

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران