در حال بارگذاری ...
نسرین درخشان زاده در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر مطرح کرد

دنیای ذهنی یک معتاد پر از پیچیدگی است

ایران‌تئاتر: یک زن و شوهر جوان و معتاد و چالش های متعدد زندگیشان درام نمایش عمل را شکل می دهند. همیشه برای بازیگران چه در سینما و چه در تئاتر ایفای نقش آدم های معتاد جذابیت‌های زیادی دارد.

نسرین درخشان زاده که در سال های اخیر هنرمندانه ایفاگر نقش های چند وجهی و  مشکل و دشوار بوده است؛ به خوبی ابعاد شخصیتی یک زن معتاد جوان به نام سمانه را در بازیش ارائه کرده است. او دوسال قبل با توانمندی یکی از این شاه نقش های بهرام بیضایی به نام افرا معلم جوان  را در نمایش نامه ای به همین نام بازی کرد.نسرین درخشان زاده دو سال قبل هم در نمایش خواب زمستانی یکی از نقش‌های محوری و دشوار این نمایش که شخصیت زن نویسنده روان پریشی(فرشته انصاری) بود را بازی کرد؛ نقشی که بازی مونولوگی در بخش دوم نمایش دارد و نسرین درخشان زاده به خوبی پستی و بلندی های نقش را ایفا کرده است. در کارنامه بازیگری درخشان زاده همکاری با بزرگانی نظیر دکتر علی رفیعی هم دیده می شود. آمادئوس، خاطرات و کابوس های جامه دار و یرما از جمله نقش های مهم کارنامه بازیگری درخشان زاده است. عمل نوشته مهدی اسدزاده است که با کارگردانی شکوفه طاهری شهریور و مهر ماه ساعت ۲۱:۳۰ در سالن شماره ۲ عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می‌رود. در خلاصه داستان نمایش آمده است: مرگ هیولایی است کوچک. از میان دودها بیرون می‌زند، شکارمان می‌کند و به آشیانه‌اش برمی‌گردد. با درخشان زاده درباره بازیش در این نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

اغلب بازیگران چه در دنیا و چه ایران دوست دارند در طول دوران کاریشان نقش شخصیت های معتاد و روان پریش را بازی کنند. شما در نمایش خواب زمستانی نقش یک زن نویسنده روان پریش و در نمایش عمل هم نقش یک زن معتاد را بازی کردید. این نوع نقش ها چه جذابیت هایی برای بازیگر دارد؟

خیلی برای قبول بازی در این دو نمایش به این مختصاتشان فکر نکردم؛ اما نکته مهم برایم متن هایشان بود. همیشه برای قبول بازی در یک نمایش باید متن دراماتیک و قوی باشد. در هر دوی این نمایش ها، متن بسیار شاخص بود. شاید با برخی از شرایط متن چندان ارتباط برقرار نکرده باشم؛ اما کلیت کار این نمایش(عمل) برایم خیلی ویژه بود. عرفان ابراهیمی را از نمایش افرا که هر دو بازی داشتم می شناختم. زمانی که برای بازی در نقش سمانه با من تماس گرفت؛ من درخواست متن کردم.

 

به چه دلیل عرفان ابراهیمی از شما برای بازی در این نمایش دعوت کرد؟

چون تهیه کننده نمایش هم بود؛ بعد از خواندن متن و مشورت گرفتن از دوستی تصمیم به بازی در این نمایش گرفتم.

 

آیا از ابتدا در متن این شکست فضای زمانی نمایش و ساختار رئالیستی و ساختار سورئال در متن وجود داشت؟

در متن وجود داشت؛ اما در تمرینات گسترش بیشتری پیدا کرد.

 

آیا متن این پتانسیل را دارد که هر شب بشود در بازیتان تغییراتی داشته باشید؟

به هر حال چارچوب های ثابتی در متن وجود دارد که نمی شود خیلی تغییرش داد. به خاطر حس و حال متن یک چیزهایی در لحظه اتفاق می افتد و ممکن است با شب قبل اجرا تفاوت داشته باشد.

 

معمولا برای ایفای نقش های متفاوت مثل معتاد و روان پریش به خصوص بازیگران به سمت استفاده از الگوهای بیرونی سبک متد اکتینگ می روند. آیا شما هم چنین کاری را انجام دادید؟

موقعی که به شخصیت سمانه فکر می کردم؛ در ابتدا این تصویر سازی را داشتم که نوع لباس پوشیدنش چگونه است. مدت‌ها در اینترنت درباره نوع پوشش زنان معتاد جستجو کردم. من به صورت فیریکی به این سمت نرفتم؛ البته مهدی اسد زاده نویسنده متن در این مورد کمک زیادی به من انجام داد و خیلی خوب این نوع شخصیت‌ها را می شناخت.

 

آیا دو شخصیت معتاد اصلی نمایش به صورت رئال در ذهن نویسنده شکل گرفته بودند؟

بله حامد و سمانه واقعی را نویسنده دیده بود و وجود خارجی دارند و به همین سبک و سیاق زندگی می کردند. مهدی اسد زاده و عرفان ابراهیمی هر دویشان منبع قابل رجوع خوبی برای من در جهت شنایی بهتر با شخصیت سمانه بودند. در زمان شروع تمرینات هم یک سری تحقیقات انفرادی در اینترنت درباره زنان معتاد انجام دادم.

 

اینکه نوع پوشش و لباس بازیگری که نقش معتاد را بازی می کند بر تنش متناسب باشد به باور پذیری مخطب از اینکه با شخصیت معتادی در صحنه مواجه است کمک زیادی می کند؛ چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

همینطور است و باید حس و حال مختص به نقش در درون بازیگر به وجود بیاید. اگر حس و حال مورد نظر وجود نداشته باشد؛ هر چقدر هم گریم و نوع پوشش بازیگر مناسب باشد بازهم در صحنه نمی تواند کار خاصی انجام بدهد.

 

آیا تلاش کردید خودتان را به نقش نزدیک کنید؟

بله برای نزدیک شدن به نقشی که از من دور است کار زیادی انجام دادم. من تمام تلاشم را انجام دادم؛ اما به طور حتم دنیای شخصی یک زن معتاد آنقدر پیچیدگی دارد که نمی شود کامل همه اش را درک کرد.

 

یکی از چالش های مهم ایفای نقش آدم های معتاد این است که ممکن است بازی بازیگر به سمت بازهای کلیشه ای برود؛ با این مسئله چگونه برخورد کردید؟

در تمرینات دو ماهه و هر روزه نمایش تعامل کاملی میان بازیگران و کارگردان وجود داشت و این امر باعث شد که تمام توجه مان برود به این سمت که نرویم به سراغ استفاده از کلیشه های نام آشنا و ژست هایی که معمولا بازیگران در ایفای نقش معتاد از آن استفاده می کنند. همنطوری که اشاره کردم نویسنده بر اساس دو نمونه واقعی سمانه و حامد را نوشته بود.

 

آیا با این دونفر ملاقاتی داشتید؟

نه اصلا مواجه نداشتیم و به حرف های نویسنده بسنده کردیم و امیدوارم در بازیم توانسته باشم از این کلیشه ها دور باشم.

 

در سال های اخیر برخی از بازیگران جوان مثل سارا بهرامی که پیشینه تئاتری دارند تلاش کرده اند تصویر متفاوت و جدیدتری از معتاد نشان بدهند. آیا به این نوع بازی ها رجوعی داشتید؟

کارگردان ترجیح می داد فیلم و یا بازی خاصی در این زمینه نبینیم و با ذهن و فکر رها تمرین کنیم و نقش را خودمان در بیاوریم. آنقدر دیالوگ ها، فضا و موقعیت‌های نمایش درست و به جا بود که به نظرم احتیاجی هم به این کار نبود و من در ذهنم تصویر کاملی از سمانه داشتم.

 

به چه دلیل در طول داستان نمایش فقط تمرکز به خانواده حامد قرار دارد و خبری از خانواده سمانه نیست و آیا احتیاجی به این کار نبود؟

راجع به این قضیه هم صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که سطح خانوادگی حامد از خانواده سمانه پایین تر است.

 

جایی هم سمانه به داشتن خواستگاران مناسب به لحاظ وضع مالی قبل از ازدواج با حامد اشاراتی دارد؟

بله به مرور موقعی که سمانه وارد این خانواده می شود و اعتیادش به وجود می آید؛ او هم تبدیل به یکی از آنها می شود.

 

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

 


 




نظرات کاربران (1)