در حال بارگذاری ...
پیشنهاد هفته 17

تالاب هشیلان، اثر پرتوهای گاما و بانو آئویی

ایران تئاتر- رضا آشفته: این هفته سه نمایش متفاوت و در عین حال با پیچش های روحی و روانی و چالش های واقعی را پیش رویتان قرار می دهم که در ضمن از منظر سه بانو از نسل های مختلف فعالان تئاتری ما به اجرا رسیده اند؛ باشد گزینش و دیدن این کارها ضمن لذت بخشی بتواند به لحاظ تحلیل و کارآمدی در زندگی تان همواره راهنمایتان باشد.

نمایش تالاب هشیلان کار نوشین تبریزی، نمایش اثر پرتوهای گاما بر گلهای همیشه بهار کار مهتاب نصیرپور و بانو آئویی کار فاطمه بختیاری از جمله مواردی است که در این هقته به عنوان پیشنهاد هفته هفدهم مد نظر قرار گرفته اند.

 

تالاب هشیلان

اگر به نمایش های مرتبط با جنگ، اگر به روایت های عاشقانه، اگر به فضاهای ملودرام با چاشنی واقعیت های تلخ زندگی علاقه مندید حتما نمایش تالاب هشیلان نوشته و کار نوشین تبریزی را در برنامه تئاتر دیدن تان قرار دهید. این نمایش درواقع به آسیب های ناشی از جنگ هشت ساله تحمیلی می پردازد که هنوز هم دردهایش در میان مردم کوچه و بازار پراکنده است و این روایت دردناک هنوز هم تمامی ندارد.

این نمایش، داستان یک خانواده ایرانی است که هرکدام از کاراکترهای این نمایش داستان مجزا از زندگی خود را روایت می‌کند و در نهایت نیز تمامی این داستان‌ها به یک داستان ختم می‌شود. دختری به نام سالومه عاشق پسر خاله جبهه رفته اش به نام حمید است اما این پسرخاله نمی خواهد بین آنها وصلتی باشد و دختر به ناچار زن یوسف برق کش می شود و قصه در پیچ و خم وصل ناچاری و ناسازگاری این زوج به جدایی و قطع نخاعی شدن دختر می انجامد و...

نمایش «تالاب هشیلان» به نویسندگی و کارگردانی نوشین تبریزی بعد از گذشت ۱۰ سال جهت اجرای عموم، از ۱۸ مهر در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است. نمایشی که در ده سال پیش در نمایشنامه خوانی تالار مولوی برنده شد اما به اقتضائات زمان اجرایش هر سال به تعویق افتاد و امسال با یک گروه با حوصله و تدبیر به سرانجام رسیده است. نمایش در سبک و سیاق رئالیستی دارد اجرا می شود و در آن واقعیت هایی منطبق با همین روزهای ما که در آن روابط خانوادگی، بروز سنت ها و اخلاقیات،  دانشگاه رفتن و ازدواج و بسیاری از باورها پرداخته می شود، به اجرا درآمده است.

این نمایش یک درام خانوادگی است که در سال ۸۸ نوشته شده است و جمعی از بازیگران نام آشنای تئاتر در آن به ایفای نقش می‌پردازند. نمایش «تالاب هشیلان» را محمدعلی محمدی تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد و نوشین تبریزی، افشین سلیمان پور، مسعود شاه کرمی، یعقوب صباحی، محمد صدیقی مهر و آیه کیانپور از جمله بازیگران این نمایش هستند.

 

اثر پرتو های گاما بر روی گل های همیشه بهار

اگر به روایت های واقعی علاقه مندید و اگر از سبک و شیوه نوشتاری نویسندگان آمریکایی خوشتان می آید و در عین مسائل خانوادگی را با تحلل روان شناسانه مدنظر قرار می دهید حتما به دیدن نمایش «اثر پرتوهای گاما بر گل های همیشه بهار» به کارگردانی مهتاب نصیرپور بروید که روزهای پایانی اش را در تالار مهرگان سپری می  کند.

«اثر پرتوهای گاما بر گل‌های همیشه بهار» نوشته پل زیندل و ترجمه شهرام زرگر است. مهتاب نصیرپور بازیگر باسابقه تئاتر و سینما که سال گذشته با نمایش «لیلا و چند مسافر دیگر» به کارگردانی محمد رحمانیان روی صحنه بود، این نمایش را کارگردانی می‌کند. محمد رحمانیان که از کارگردانان شیوه پرداز و ژانر شناس است، در این کار در مقام دراماتورژ بر آن بوده که آنچه را در صحنه می گذرد، برای مخاطب ایرانی و امروزی قابل فهم تر گرداند.

«اثر پرتو های گاما بر روی گل های همیشه بهار»، نخستین و معروف‌ترین نمایشنامه پل زیندل (۲۰۰۳-۱۹۳۶)، نمایشنامه‌نویس آمریکایی که او را در سال 1970 برندۀ جایزه پولیتزر کرد.

داستان نمایش درباره یک خانواده فقیر در محله برانکس در دهه پنجاه میلادی است. زیندل در این اثر با طرح مضمونی علمی به ترسیم لایه های روانی و روابط عاطفی شخصیت ها می پردازد. این نمایش نامه در دو پرده اجرا می شود و روایت «تیلی»، دختری نوجوان است که با مادری آشفته حال به نام «بئاتریس» و خواهری مدعی زندگی می کند و تنها نقطه امیدواری و لحظه های خوب او بررسی تاثیری است که پرتوهای گاما بر گل های همیشه بهار دارد، که به عنوان پروژه های علمی روی آن تمرکز کرده است.

مغازه ی سبزی فروشی ای که تیلی در آن زندگی می کند بیشتر شبیه به دیوانه خانه است تا خانه. مادر او زنی تلخ و سنگدل است ولی با این وجود خواهان عشق دخترش است. خواهر او از صرع رنج می برد. گذشته از همۀ این ها تیلی سعی می کند در این آشوب آرزوهایش را زنده نگه دارد.

با آنکه این متن گویای نویسنده ای خوش فکر است و می توان متن اش را برابر کرد با متون یوجین اونیل، تنسی ویلیامز، آتور میلر و ادوارد آلبی اما هنوز فقط یک متن از او در ایران ترجمه و اجرا شده است.

  پل زیندل در 15 مه 1936 در نیویورک متولد شد. زیندل دبیرستانی بود که اولین نمایشنامه‌اش را نوشت. او سراسر نوجوانی به نوشتن نمایشنامه ادامه داد، اما در دانشکده در رشتۀ شیمی تحصیل کرد. حین تحصیل یک دورۀ نویسندگی خلاق را زیر نظر ادوارد آلبی، نویسنده مشهور، گذراند. از آن پس آلبی تبدیل به حامی و معلم او شد. زیندل ده سال بعد را به عنوان معلم شیمی و فیزیک در یک دبیرستان گذراند.

زیندل نمایشنامۀ اثر پرتوهای گاما بر روی گل‌‌های همیشه بهار ساکنان کرۀ ماه در 1964 نوشت. این نمایشنامه در 1971 در برادوی به روی صحنه رفت و موفقیت زیادی را برای زیندل همراه آورد؛ در 1971 جایزۀ بهترین نمایشنامۀ پولیتزر را برد، در 1972 پل نیومن بر اساس آن یک فیلم سینمایی ساخت و...

زیندل در مجموع 53 کتاب منتشر کرد. او اغلب برای کودکان و نوجوانان می‌نوشت. زیندل در سال 2003 درگذشت.

 

بانو آئویی

اگر به تئاتر و فرهنگ ژاپنی علاقه مندید و اگر برایتان امر اقتباس و دراماتورژی بسیار مهم است، حتما اجرای بانو آئویی را که این روزها در تالار مولوی با تهیه کنندگی و کارگردانی فاطمه بختیار اجرا می شود، از دست ندهید.

بانو آئویی که دراماتورژی آن بر عهده سهیلا نجم بوده است، برداشتی آزاد از نمایشنامه یوکیو میشیما است. این تئاتر به عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد و با تکیه بر پژوهش در تئاتر شرق تولید شده و به روی صحنه می‌رود.

آئویی نو اوئه، که در زبان فارسی با نام بانو آئویی ترجمه و شناخته شده، نمایشنامه‌ای کوتاه از یوکیو میشیما، کارِ سال ۱۹۵۴ است.

میشیما این نمایشنامه را بر اساس یک نوی دورهٔ موروماچی به همین نام نوشته است؛ و این نوی کهن خودْ سرگذشت آئویی نو اوئه از داستان گنجی را به نمایش می‌کشد و احتمالاً کارِ سه‌آمی موتوکیو است.

بازگشت به سنت‌های نمایشی سرزمینشان و دمیدن روح تازه در کالبد سرد و ایستای آن سنت‌هاست که بانو آئویی را یک متن در خور تامل می سازد.

آئویی شخصیتی است در داستان گنجی، از داستان‌های بسیار قدیمی ژاپنی. این داستان در سده ۱۱ به رشته تحریر در آمده. آئویی ۱۶ ساله در این داستان همسر گنجی ۱۲ ساله است. زنی مغرور و سرسخت که از روابط متعدد همسرش به تنگ آمده. بعد از مدتی آن‌ها صاحب فرزند می‌شوند و روابطشان رو به بهبود می‌گذارد اما در ادامه راه، آئویی از دنیا می‌رود. میشیما داستانی را از صدها سال پیش به قرن حاضر می‌کشاند. قصر و فضای امپراطوری را تبدیل به بیمارستان می‌کند و گنجی سلحشور را به پسری صرفاً خوش قیافه.

به هر تقدیر می دانیم که پرداختن به نمایش هایی که در آن پیچش های درونی آدمها به چالش کشیده شده باشد، امری دشوار و ناممکن است اما در این اجرا تلاش شده است که به مرزهای باورمندی برسند چنانچه میشیما نیز در این اقتباس مدرن به دنبال سازگاری این محتوای روحی و روانی در زمانۀ اکنون بوده است و اتفاقا پرداختن به چنین نقطه نظراتی در دنیای نوین امری ضروری است برای هشیار نگه داشتن هر مخاطبی که می خواهد بر ابعاد پنهانی و سایه روشن های وجودش آگاهی بیابد.

 




نظرات کاربران