در حال بارگذاری ...
حسنیه زاهدی در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر عنوان کرد؛

استفاده درست از ویدیو آرت باعث غنی شدن انتقال پیام به مخاطب می‌شود

ایران‌تئاتر: در سال های اخیر نسل جوان مستعدی با تحصیلات دانشگاهی وارد بدنه تئاتر شده‌اند که تلاش می‌کنند تا با زبان متفاوتی با تماشاگر امروزی تئاتر ارتباط برقرار کنند. در نمایش نیست یک کارگردان جوان تلاش می کند با نوع روایتگری و مشارکت دادن تماشاگر در ساختار تئاتر مستندگونه اش دغدغه، چالش ها، بیم و امیدهای چهار زن جوان از طبقات مختلف جامعه با تفکرات متفاوت را به مخاطب نمایش ارائه کند.

نمایش نیست که سال گذشته در تئاتر شهر برای جشنواره تئاتر دانشگاهی در یک شب دو اجرا رفت و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت؛ تجربه‌ای بر پایه‌ ظرفیت‌های تئاتر مستند است و روایتگر زنانی است که در اضطراب ناپدید شدن یک زن دیگر از تفکرات، ترس‌ها و نگرانی‌هایشان سخن می‌گویند. نمایش نیست به نویسندگی امین عظیمی، کارگردانی حسنیه زاهدی مهر و آبان ماه هر شب ساعت ۱۸:۰۰ به مدت یک ساعت در تئاتر شهر به روی صحنه می‌رود. با حسینیه زاهدی درباره بن مایه و ساختار اجرایی نمایش نیست گفت وگویی انجام داده ایم.

 

آیا نمایش نیست را می توانیم یک اثر زن محور درباره احوالات، چالش ها و دغدغه های زنان امرور جامعه بدانیم؟

هدف از اجرای این نمایش ارائه یک کار زن محور نبوده است؛ نقطه شروع نمایش با قصه سهیلا آغاز می شود و هدفم روایت یک اتفاق و رخداد واقعی بوده که چندی قبل رخ داده است. در ادامه ماجرا و شروع تمرینات به این مسئله فکر کردم زنانی که ماجرا را روایت می کنند با نگاه جهان شمول تری این کار را انجام بدهند و دغدغه این زنها هم مطرح شود. در کلیت ما روایتی از زندگی این زنان را انجام دادیم و قضاوت درباره حرف‌هایشان برعهده مخاطب قرار داده شد.

 

نوع قضاوتی که می تواند بسته به تفکرات و نقطه دید هر تماشاگری متفاوت باشد؟

همینطور است و این تفاوت وجود دارد.

 

آیا سهیلا قهرمان نمایش محسوب می شود و یا ویژگی دیگری برایش قائل هستید؟

سهیلا یک جورهایی قهرمان نمایش است؛ زیرا او داستان نمایش را شروع می کند و در ادامه موتور درام را به حرکت در می آورد. روایت قصه زندگی سهیلا است که باعث می شود شخصیت های زن نمایش هم درباره خودشان حرف بزنند.

 

در برخی از آثار نوشتاری و اجرایی معمولا بخشی از شخصیت نویسنده و یا کارگردان در شخصیت‌های نمایش مورد استفاده قرار می گیرد. در نمایش نیست به چه میزان از شخصیت واقعی خودتان در پردازش این شخصیتها استفاده کردید؟

در هر سن و سال و طبقه اجتماعی خانم ها یک سری مشکلات و دغدغه ها را دارند. البته برای آقایان هم این مشکلات با شکل و سیاق دیگری وجود دارد؛ اما در نمایش نیست به مشکلات زنان پرداخته ایم. این زن ها به لحاظ شخصیتی با من تفاوت های زیادی دارند و جنس دغدغه هایمان هم متفاوت از هم است. در کلیت من این جنس از زنان را دیده بودم و از آنها شناخت خوبی داشتم و خیلی از مسائلی که در نمایش روایت می کنند ریشه حقیقی در زندگیشان دارند و آنها از نزدیک آنها را تجربه کرده بودند.

 

آیا بر اساس تجربه زیسته واقعی بازیگران را برای نمایش انتخاب کردید و یا در تمرینات با شنیدن دغدغه هایشان از آنها استفاده کردید؟

تمرینات نمایش به صورت کارگاهی انجام شد و نویسنده نمایش در سر تمرینات حاضر بودند و نکات بسیاری در این حضورها به نمایش نامه اضافه شد و خیلی از اتودهایی که بازیگران انجام می دادند مورد نظر نویسنده قرار گرفت. در کنار این مسائل یک سری از مستندات به صورت فایل صوتی درباره پردازش شخصیت سهیلا مورد استفاده قرار گرفت.

 

به چه دلیل از ساختارهای مختلف اجرایی مثل تئاتر مستند و تئاتر مشارکتی استفاده قرار دادید؟

ساختار اجرایی نمایش از دل خود اثر بیرون آمد و در ابتدا داستان اصلی نمایش داستان زندگی واقعی سهیلا بود و این  نوع فرم، فرم مورد علاقه ام در تئاتر است.

 

استفاده از یک ساختار ترکیبی در کارگردانی یک نمایش کار بسیار دشوار تر از اجرای یک نمایش با یک ساختار است؟

همینطور است. نکته مهمی که قصد بیانش را به مخاطب داشتم با این فرم ترکیبی امکانش فراهم بود. در کنار این مسائل در ساختار نمایش از مستند بودن فاصله گرفتیم و این امر در تمرینات شکل گرفت.

 

آیا چیدمان صندلی های سالن در روبه رو هم برای ارتباط و مشارکت تماشاگر با نمایش و بازیگران انجام شد؟

بله در این چیدمان تماشاگر بیشتر با نمایش درگیر می شود. کما اینکه من در نمایشم دغدغه اجتماعی را دنبال می کردم و دوست داشتم داستان سهیلا جهان شمول تر بشود و تعامل با تماشاگر هم باعث می شد او جزیی از نمایش بشود و خودش را در چنین فضایی حس کند.

 

آیا برای میزان این مشارکت تماشاگر خط کشی از قبل تعیین شده ای داشتید و یا تعیین حدود آن را به بازیگران نمایش واگذار کرده بودید؟

به هر حال خط کشی و مرز بندی درباره میزان و نحوه مشارکت تماشاگر در نمایش وجود دارد و یک جاهایی هم اختصاص به کار بداهه دادیم که تشخصیش بر عهده بازیگران است. تجربه نشان داده در چنین فرم اجرایی نمی شود همه چیز را از قبل تعیین کرد و البته نمی خواستیم زیاد وارد بازی با تماشاگر بشویم؛ زیرا ممکن بود از روح اصلی نمایش فاصله بگیریم.

 

استفاده از ویدیو آرت بیش از دو دهه است که در تئاتر در خدمت فضاسازی و القای مفاهیم تصویری مورد قرار گرفته است. شما بر اساس چه ویژگی هایی از ویدیو در نمایش استفاده کردید؟

ویدیوهایی که در نمایش مورد استفاده قرار گرفت بیشتر جنبه مفهومی دارد و ارتباطی موثری هم با شخصیت مرد نمایش دارد که بخشی از زندگیش روایت می شود. این مرد همسر سهیلا است که در آخر نمایش یکی از بازیگران نمایش درباره اش می گوید" فخرالدین رفته سر کار قبلیش که فیلمبردار مجالس عروسی است تا دوباره فعالیت شغلی داشته باشد." بنابراین استفاده از ویدیو آرت نسبت مستقیمی با شغل فخرالدین دارد. از نگاهی فیلم هایی که در بخش ویدیو آرت پخش می شود به خوبی می تواند باعث ارتباط مفهومی تماشاگر با نمایش بشود و نگاهی مستند به این قضیه وجود نداشت.در واقع استفاده درست از ویدیو آرت باعث غنی شدن انتقال پیام به مخاطب می‌شود.

 

آیا شما قضاوت درباره نحوه عملکرد فخرالدین و نوع رابطه اش با سهیلا را بر عهده تماشاگر قرار دادید؟

تلاش کردم فقط روایتی از این ماجراها و اتفاقات داشته باشم و تماشاگر درباره همه مسائل نمایش قضاوتش را انجام بدهد.

 

وجود پارازیت‌های صوتی و تصویری چه کارکردی در ساختار نمایش دارد؟

این پارازیت ها در خدمت فضاسازی نمایش بود و برایم این قضیه مهم بود و خیلی درست و مناسب در ساختار نمایش جا نمایی شد. به هر حال همه این مسائل موقعی موفق است که تماشاگر با آن ارتباط برقرار کند و راضی از سالن نمایش خارج بشود.

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران (1)