گفتوگوی ایرانتئاتر با کارگردان روایت فرزانه از جمعه 14 آبان :
یک نمایشنامه کلاسیک با روایت امروزی
ایرانتئاتر: فرزند کشی چه آگاهانه و چه ناآگاهانه در فرهنگ شرق و غرب ریشه کهنی دارد؛ رستم ناخواسته فرزندش سهراب را در میدان کارزار می کشد و مدهآی جاه طلب و بی رحم نیز خون دو فرزند خردسال بی گناهش را به دلیل خیانت همسرش بر زمین می ریزد. محمد حسین زیگساری با تلفیق داستانی واقعی و داستان اسطورهای مدهآ نمایش روایت فرزانه از جمعه ۱۴ آبان را خلق کرده است.
اغلب مخاطبان، زیگساری را با استاد کهنموئی برنامه خندوانه می شناسند. وی فارغ التحصیل دکترای فلسفه هنر و کارشناسی کارگردانی تئاتر است. باغ وحش شیشه ای، آسایشگاه و چشم برهم زدن نمایش هایی است که زیگساری روی صحنه برده است. در خلاصه داستان نمایش آمده: یونگ در مقاله ای با نگاهی به اسطوره وتان یکی از خدایان اسکاندیناوی، تجلی این اسطوره را در هیتلر می یابد و در واقع کهن الگوها از بین نمی روند بلکه در ناخودآگاه جمعی حضور دارند و در رفتار فرد یا رفتار جمعی ظهور پیدا می کنند و در طی تحقیقی در مورد مده آ کاراکتر نمایش اورپید در یونان باستان، نمونه مشابهی در همین نزدیکی ها یافتم که دلایل و انگیزههای مشابهی با کاراکتر مده آ داشت. نمایش روایت فرزانه از جمعه ۱۴ آبان نوشته و کار محمدحسین زیکساری مهر و آبان ساعت ۱۹:۳۰ در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه است. درباره کارگردانی و اجرای نمایش روایت فرزانه از جمعه 14 آبان گفت وگویی انجام داده ایم.
آیا نمایش روایت فرزانه از جمعه 14 آبان نمایشی تلفیقی از یک واقعه مستند و یک تراژدی کلاسیک به نام مدهآ است؟
مدتها بود بر اساس دغدغههایم که روی کهن الگوها کار می کردم متوجه شدم که هایدگر فیلسوف بزرگ در یکی از نوشتههایش به مقالهای از یونگ اشاره می کند. محور این مقاله یونگ وتان است که یکی از خدایان اساطیری اسکاندیناوی است و او را با هیلتر مقایسه می کند و بر طبق نظریه اش کهن الگوها از خدایان به اسطوره ها رسیده اند و از بین نرفته اند و در روزگار مدرن به رفتار جمعی و فردی آدمها ورود پیدا کرده اند.
بنابراین هایدگر به جهان شمول بودن این کهن الگوها و خدایان در تمام ادوار تاریخ زیست بشر اعتقاد دارد؟
بله و البته اینها به صورت خیلی کم رنگ شده در قالب آدمهای مختلف جاه طلب و خشونت گرای این روزها دیده می شوند.
به هر حال خصلتهای خوب و بد بشری در این خدایان دیده می شود؟
همینطور است. از نگاه خیلی از روان پزشکان متدها و الگوهای خودشان را از آثار کلاسیک و کهن الگوهایی مثل ادیپ و غیره وام گرفته اند. علی رغم اینکه نمایش نامه مده آ ریشه غربی دارد؛ اما مدهآ یک زن شرقی است و گویا خاستگاه شهری در گرجستان بر می گردد.
آیا برای شما واقعه مستند قتل دو کودک در تهران توسط مادرش استارت اصلی شکل گیری نمایش شما است؟
بله در حدود دو سال پیش این مطلب را خواندم؛ در مصاحبه این زن بعد از دستگیری انگیزهها و دیالوگهایش من را به یاد مدهآ انداخت. خشونتی که این زن انجام داد بر اساس مهر مادری بود و چون شوهرش را کشته بود و می دانست حکمش قصاص است و بنابراین بچه ها را هم کشته تا سرنوشت بدی پیدا نکنند. برایم جالب شد زنی در دنیای مدرن به چه درجه ای از شقاوت می تواند برسد که این جنایت را انجام بدهد. بنابراین دغدغه ام این بود که یک نمایشنامه کلاسیک را در یک روایت امروزی بیان کنم.
تجربههای قبلی نشان داده در برخی از این آثار تلفیقی حاصل کار چندان هماهنگ و یک دست از آب درنیامده است؛ در شروع کار با این چالش چگونه کنار آمدید؟
من هم به این چالش فکر کرده بودم؛ در نهایت مصمم به اجرای نمایشم بودم. حالا هم ممکن است برخی ها عقیده داشته باشد نمایش درنیامده و عدهای هم خلافش را معتقد باشند و با نمایش ارتباط برقرار کرده باشند. در نظر دارم برای حضور نمایش در جشنواره تئاتر فجر در متن تغییراتی را اعمال کنم و بازنویسی مجددی انجام می دهم تا به رضایت کامل برسم.
این عدم رضایت کامل شما در چه بخش هایی از نمایش وجود دارد؟
بیشتر به متن ارتباط دارد و بازیگران طبق نظرات من کارشان را درست انجام دادند. البته در این حوزه نوشتاری، کار سختی در پیش داشتیم و داریم؛ زیرا یک روایت کلاسیک را با داستان مستندی در بستر امروزی در تهران معاصر بتوانیم درست و مناسب روایت کنیم.
به نظر می رسد با توجه به کار قبلیتان که متنی از پینتر را انتخاب کرده بودید؛ به اجرای نمایشهایی بر اساس متنهای پیچیده و چند لایه علاقه دارید؟
آسایشگاه که بر اساس نوشته پینتر اجرایش کردم چهارمین نمایشم صحنهایم بود. آثارم در بحث فضا، نوع اجرا، قصه و مدل بازیها با هر کار دیگری تفاوت دارد. دوست دارم در هر کارم فضای جدیدی را تجربه کنم و از نمایش قبلیم عبور کنم. به طورحتم در کار بعدیم هم فضای جدیدی را تجربه خواهم کرد.
از منظر روان شناسی چگونه می توانیم به احوالات شخصیتهای نمایش شما نزدیک بشویم؟
در نمایش تاثیر متقابل دو زوج روایت می شود. در این میان انگیزههایی وجود دارد و در یک شب بعد از خاتمه اجرا تماشاگری به من گفت در انتهای نمایش مرد خیلی راحت حرف زن را می پذیرد و این عین واقعیت است و برای خودش در زندگی مشترک چنین تجربه ای به وجود آمده است. من هم پاسخ دادم برای خلق شخصیت زوج معاصر نمایش از الگوهای واقعی گرته برداری کردم. به هر حال در این دوران آدمها موجودات پیچیده ای هستند. اگر به دنیال راز گشایی از علت چنین مسئله ای باشیم به جواب های کلیشه ای خواهیم رسید. معتقدم اتفاقاتی که این دوران رخ می دهد دارای لایه های عمیقی است و دلیل عمده اش بلاتکلیفی انسان مدرن است و نمی داند چه کاری باید انجام بدهد و تکلیفش با خودش مشخص نیست و مدام در زیر بمباران رسانه ها قرار دارد و آرامشی وجود ندارد. در همین راستا است که نویسنده مدرنی مثل پینتر آثارش را خیلی مبهم می نویسد.
با حضور در برنامه خندوانه نشان دادید بازیگر توانایی هستید چگونه در نمایش روایت فرزانه از جمعه 14 آبان بازی نکردید؟
امسال هم دو فیلم کوتاه هم ساخته ام. برای خودم این اصل را دارم در کاری که کارگردانی آن را انجام می دهم بازی نکنم. کارگردان جدا از تعاریفی که برایش قائل هستند مهم ترین ویژگیش این است که از بیرون کارش را نگاه می کند و موقعی که بیاید داخل اثر این ویژگی از بین می رود.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی