در حال بارگذاری ...
مصطفی اسفندیاری در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر بیان کرد

افراطی‌گرایی صهیونیست به یهودیان آسیب های زیادی زده است

ایران‌تئاتر: بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم و اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها با مشارکت انگلستان از ۱۹۴۸ به بعد منطقه خاورمیانه کانون بحران، جنگ، درگیری و نسل‌کشی و آوارگی ساکنین فلسطین بوده است. مصطفی اسفندیاری کارگردان نمایش تلاش می کند در فرم روایی و اجرایی تکنیکالش به بررسی و واکاوی این مسئله مهم بپردازد.

در اصل هفت کودک یهودی جوابیه ای است در مورد شرایط دردناک غزه در زمان بمباران های اسرائیل در ژانویه 2009؛ نمایشنامه از هفت قطعه کوتاه شعرگونه تشکیل شده است و هر قطعه فشرده شده تاریخ ویژه و معینی از یهودیانی است که از آلمان به فلسطین مهاجرت کرده و کشور اسرائیل را بنیان نهاده اند. نمایشنامه هفت کودک یهودی اثری است درباره تشریح خشونت به کودکانی  که در صحنه های آغازین، توسط نازی ها بر کودکان یهودی اعمال شده و در پایان این تعرض به خشونت یهودیان علیه مردم و کودکان سرزمین فلسطین تبدیل می شود. در خلاصه داستان نمایش آمده: این نمایش شامل هفت قطعه کوتاه شعرگونه می‌باشد که هر فصل فشرده دوره مشخص از تاریخ معاصر مهاجرت یهودیان و تشکیل دولت اسرائیل را روایت می کند. در این نمایش پدران و مادران با طیف اندیشه گوناگون به مکالمه می نشینند تا بتوانند تاریخی را که با حوادث پر فراز و نشیب با آن مواجه بوده‌اند به فرزندان دختری خود آموزش دهند. هفت کودک یهودی آبان در سالن شماره ۱ عمارت نوفل‌لوشاتو اجرا می‌شود. با مصطفی اسفندیاری درباره فضا و اجرای نمایش گفت‌وگویی انجام داده ایم.

 

آیا نمایش هفت کودک یهودی یک تاریخ نگاری وضعیت سرزمین فلسطین و اشغالگران صهیونیست ها تا به امروز است؟

این نمایش بر اثر یک نمایش نامه خارجی اقتباس شده است و در سال 92 این کار را در جشنواره‌ای روی صحنه برده بودم. اجرای جدید یک بازآفرینی از اجرای قبلی با تغییرات کلی است و برای اجرای جدید متن دوباره بازنویسی شد. بن مایه اصلی اثر درباره تربیت نسل آینده یهود است که با تناقضی روبه رو است و خانواده های مختلف یهودی با اندیشه های گوناگون نسبت به تربیت نسل جوان اقدام می کنند؛ اما نمی دانند که چگونه این کار را انجام می دهند.

 

آیا بر اساس تردیدهای موجود و شرایطی که در آن زندگی می کنند؛ دچار این مسئله شده اند؟

این استیصال از هزاران سال پیش نزد قوم یهود وجود دارد و قوم سرگردانی هستند. طبق بررسی و تحقیقاتی که داشتم ریشه اصلی این سرگردانی معامله ای است که این قوم با خدا انجام داده اند و برای اینکه قوم برگزیده باشند سرگردانی را پذیرفتند. نکته مهم دیگر قربانی شدن یهودیان در بحث تفکرات صهیونیسمی است؛ همانطوریکه داعش لطماتی به اسلام زد.

 

در سال های اخیر جریانات تندرویانه به ادیان آسمانی لطماتی زیادی زده‌اند و مردم هم در این میان دچار آسیب و سختی شده اند؟

بله جریات تندرویانه بسیار چالش زا است و خیلی ها برای رسیدن به اهدافشان از طریق دین اقدام می کنند.

 

در بحث استفاده از نمادها در نمایش توانسته اید از کمترین نماد بهترین فضا و اطلاع رسانی را به مخاطب ارائه کنید. برجسته ترین نماد در نمایش شما چمدان هایی که در دست بازیگران است و بر آوارگی آنها تاکید دارد؟

قوم یهود خیلی زیاد به نمادها و سمبل‌ها اعتقاد دارد و تلاش می کند رازها و دانش هایش را در نمادها پنهان کند و در اجرا تلاش کردیم از زاویه دید یهودیان تقریری را نشان بدهیم. در دیالوگ نویسی‌ها نماد پردازی از شروع نمایش ارائه شد و در این بحث از تجربیات و تحقیقاتم در باره تطبیق دادن آیات تورات با کتب اسلامی استفاده کردم. در کنار این تجربیات از نظریات کارشناسان دینی و اسلامی بهره بردم.

 

چقدر تلاش کردید در ساختار نمایش از ارائه نگاهی کلیشه ای و تکراری دوری کنید؟

تلاش داشتیم تا خطوط قرمزها را رعایت کنیم و خیلی ها نگران بودند که از فضای نمایش تعبیر خاصی به وجود نیاید و بنابراین خیلی چیزها رعایت شد.

 

آیا دختر جوانی که در طول اجرای نمایش در جلوی تماشاگر و زیر میز حضور دارد به عنوان قهرمان اثر جایگاه دارد؟

این دختر نمادی از یک هویت است؛ هویتی که در طول سالها ساخته می شود. این هویت در بحث تربیتی قابل بازتعریف است. داستان نمایش از سال 1948 شروع می شود و البته تفکرات شکل گیری دولت مستقل یهود و صهیونیسمی از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و در کنگره بزرگ یهودیان مانیفیست خودشان را صادر کردند و در طول تایم نمایش هر قشری از یهودیان از دهه چهل به بعد را مورد بررسی قرار دادیم؛ به طور مثال در اپیزود اول نمایش قشر یهودیان مذهبی مورد بررسی قرار گرفت.

 

آیا زن قرمز پوش این بخش نماد چنین قشری است؟

بله زن مذهبی، شجاع و با ایمانی است و تاکید کردیم که از آن دوران دسیسه و توطئه‌ها شکل گرفت و نسل به نسل ادامه پیدا کرد. در اپیزود دوم مقوله قربانی دادن(هولوکاست) مطرح شد و در اصل بهانه ای است برای مظلوم نمایی و امتیاز گیری و تاسیس کشور مستقل برای یهودیان. در اپیزود سوم هم به مهاجرت اشاره می شود و نشان دادیم که یهودیان آماده مهاجرت می شوند و سفری دارند به جایی که نمی دانند کجا است و قرار است در این جای جدید چه اتفاقاتی برایشان رخ بدهد؛ می روند و به همین دلیل خیلی پراکنده و تشتت دارند و حرف های مختلفی میانشان مطر می شود و هر کسی ساز خودش را کوک می کند. از یک جایی به بعد همگی قانع می شوند که باید رفت. در اپیزود چهارم وارد ارض موعود و اورشلیم می شوند.

 

در این بخش بازی با چمدان در ساختار اجرایی نمایش به وجود می آید؟

بله این چمدان همانطوری که اشاره کردید؛ نمادی از سفر و سرگردانی و دانش دینی آنها است.

 

در این بخش آیا ساختار دایره ای شکل میزانسن حرکتی بازیگران تاکیدی بر جبر این آدم ها دارد؟

در این اپیزود با جبری مواجه هستیم و شخص پشت سری به زور چمدان را در دست نفر جلویی قرار می دهد و البته در این دست به دست شدن چمدان کدهایی ارائه می شود و بخشی از ماجرا به مهاجرت معکوس پرداخته می شود. در اپیزود پنجم که کوتاه ترین و شاد ترین اپیزود نمایش است و تاکیدی به زود گذر بودن خوشی یهودیان دارد و اینها هیچ وقت نمی توانند شادی پایدار و با دوامی داشته باشند.

 

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی

 

  




نظرات کاربران