در حال بارگذاری ...
افشین سلیمان‌پور در گفت‌وگو با ایران‌تئاتر بیان کرد

بازی کردن در نمایش تالاب هشیلان فوق العاده جذاب و دوست داشتنی بود

ایران‌تئاتر: بازیگری در آثار اجتماعی علی رغم اینکه ساده و آسان به نظر می رسد کار دشواری است؛ زیرا مخاطب نمونه‌های واقعی این نوع آدم ها را در دور و بر خود می‌بیند و اگر بازیگر نتواند واقعیت درست درون این شخصیت‌ها را نشان بدهد در برقراری ارتباط با مخاطب شکست می خورد.

افشین سلیمان پور بازیگر با سابقه تئاتر با درک درستش از مختصات نقش صادق تصویر درستی از این آدم را به مخاطب عرصه می کند. در تالاب هشیلان نویسنده وکارگردان با طرح مسائل و چالش های اجتماعی درون یک خانواده طبقه متوسط شهری تلاش می کنند تا آنها را در پیش چشم مردم و متولیان قرار بدهند.افشین سلیمان‌پور از اواخر دهه هفتاد وارد فعالیت‌های حرفه‌ای تئاتری از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. طعم آلوی جنگلی، گنجفه، شهر تنهایی من و چند متر مکعب عشق از جمله بازی های ماندگار سلیمان پور محسوب می شوند. نمایش تالاب هشیلان به تهیه‌کنندگی محمدعلی محمدی یک درام خانوادگی است که در جشنواره نمایشنامه خوانی مولوی مقام اول نویسندگی را کسب کرده است. این برای دومین بار است که این نمایش بعد از اجرای عموم در تالار مولوی در سال 88، در تالار قشقایی به روی صحنه می‌رود. تالاب هشیلان مهر و آبان ماه هر شب بجز شنبه‌ها راس ساعت 20  در تالار قشقایی تئاتر شهر به روی صحنه می‌رود. با افشین سلیمان‌پور درباره بازیش در نمایش تالاب هشیلان  گفت‌وگویی انجام داده ایم.

 

به عنوان بازیگر سال‌هاست که با نوشین تبریزی همکاری دارید. این همکاری بلند مدت برایتان چه ویژگی هایی دارد؟

این همکاری طولانی مدت ویژگی های مثبت و خوب زیادی دارد و چون همسر نوشین تبریزی هستم این شانس را دارم که از ابتدای شکل گیری نوشتن متن از کم و کیف کار آشنا شوم و این اشراف و آگاهی خوبی به من می دهد و تمام شخصیت های نمایش و زیر و بم هایشان را می شناسم. در این فرآیند چون من از کم و کیف کار آگاه هستم؛ فرصت بیشتری دارم تا فضای نمایش و نقشم را آنالیز کنم و با آمادگی کامل روی صحنه بروم. در ضمن چون ایشان توانایی های من را در بازیگری می شناسد نقش های مناسبی به من محول می کند. مثل نقش خاکستری و تا حدی منفیم در نمایش گنجفه.

 

آیا تا به حال پیش آمده که از نقشی خوشتان بیاید و از نوشین تبریزی بخواهید که نقش را به شما محول کند؟

تالاب هشیلان را ده سال پیش روی صحنه برده بودیم و من هم در آن اجرا نقش صادق را بازی کرده بودم. آن موقع بیشتر تمایل داشتم نقش حمید را بازی کنم؛ اما با مشورت با کارگردان قرار شد نقش صادق را بازی کنم. در اجرای جدیدم باز هم تمایل داشتم نقش حمید را بازی کنم و دوباره شرایط طوری رقم خورد که باز هم صادق را بازی کنم. نکته مهم این است که اگر با نقشی در آثار ایشان ارتباط برقرار نکرده باشم؛ در آن کار بازی نمی کنم. کما اینکه چند سال پیش ایشان نمایشی را روی صحنه برد که ترجیح دادم در آن بازی نکنم.

 

یکی از نکات مهمی که در تالاب هشیلان به عنوان یک اثر اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته نشان دادن سه نسل از یک خانواده طبقه متوسط شهری است. این ویژگی چقدر برایتان دارای اهمیت بود؟

این اثر به واسطه اجتماعی بودنش برای همه ملموس و قابل باور است و خیلی به زندگی رئالیستی مردم نزدیک است. سوالی هم که مطرح کردید از نگاهی درست است و در جایی زندگی می کنیم که شتاب زندگی تند و پرشتاب است و در این چرخه اتفاقات زیادی رخ می دهد و مثلا اصلا رخدادهایی که درجامعه ما رخ می دهد قابل مقایسه با اتفاقات رخ داده در کشور فنلاند و یا دانمارک نیست و در سر تیترهای خبرهای روز دنیا کمتر پیش می آید خبری و اتفاقی از این کشورها منعکس بشود.

 

در کشورهایی که اشاره کردید وضعیت زندگی و جغرافیایی خیلی متفاوت است با ایرانی که در خاور میانه و در کانون بحران ها قرار دارد تفاوت های بسیاری دارند؟

بله اصلا مدل زندگیشان هم با ما متفاوت است و به نظرم هم فرهنگ شرق و هم فرهنگ غرب ویژگی های خاص خودشان را دارند و نمی شود گفت که اهمیت کدامیک بیشتر و یا کمتر است.

 

به هر حال دغدغه و نوع نگاه نسل جوان که در نمایش سالومه و حمید آنها را نمایندگی می کنند با نوع نگاه پدر و مادر و پدر بزرگ خانواده خیلی متفاوت است؟

برای سالومه اتفاق تلخی رخ می دهد و زندگی خانواده تحت الشعاع این اتفاق می گیرد. پدر بزرگ که در آستانه هفتاد سالگی است در دو دهه قبل ورشکسته شده است و در نظر بگیرید مردی در 55 سالگی علی رغم داشتن عروس و داماد و فرزند دارایی نداشته باشد، زندگیش دچار بحران می شود.

 

در نمایش تالاب هشیلان شخصیت صادق به عنوان محوریت یک خانواده طبقه متوسط شهری چه جایگاهی در کم کردن تنش های موجود در خانواده دارد؟

صادق تلاش می کند مشکلات خانواده را به حداقل برساند. اوج شخصیت و منش این فرد، زمانی است که در نمایش خودش را تعریف کرد و عنوان می کند: هرگز نگذاشتم یه لقمه حرام بیاد تو این زندگی. و این نشان می دهد پاببند اصولی است و اهل دزدی و زد و بند نیست.

 

آیا صادق را می توانیم نمادی از یک پدری بدانیم که به علت داماد سر خانه بودن اقتدار لازم را ندارد؟

این نظر را قبول ندارم و روابط درون خانوادگی آنها متفاوت است. صادق مردی قانع است که حتی می تواند در یک اتاق هم زندگی کند و مناعت طبع دارد. نسیم همسرش جایی در نمایش اشاره می کند که بعد از ورشکستگی پدرش او را به صادق شوهر دادند. صادقی که پدرش در بازار حرمت و احترام داشت و صادق هم جایی دیگر در نمایش می گوید من هم مثل پدرم نه خان بودم و نه خان زاده؛ اما سالم زندگی کردم و تلاش کردم خانواده درست رو به جلو برود. در حالی که صادق آنقدر توانایی داشت که با دزدی و باند بازی می توانست به جایگاه مهمی برسد. فکر می کنم پاکدستی صادق یکی از خصلت های مهم اخلاقیش است و درست زندگی کردن کار دشواری است.

 

با داشتن چنین خصلت‌هایی صادق می تواند این ادعا را داشته باشد که با درستی زندگی کرده است؟

بله صادق در درونش چیزهایی دارد که برای من بازی کردنش فوق العاده جذاب و دوست داشتنی بود و این چند ماهه که درگیر ایفای این نقش هستم حالم خوب است و هر شب با انگیزه کامل روی صحنه می روم و آرزو دارم مخاطبی هم که به دیدن نمایش می آید بتواند با فضا، درونیات نمایش و شخصیت‌ها ارتباط درستی برقرار کند.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران