در حال بارگذاری ...
گفت و گو ایران تئاتر با عبداله حلیات از بنیانگذار جشنواره فتح خرمشهر:

چگونه یک جشنواره با جیب خالی شروع شد

ایران تئاتر- علی رحیمی: در ایام برگزاری جشنواره سراسری فتح خرمشهر، فرصتی پیش آمد تا مروری داشته باشیم به چگونگی شکل گیری این جشنواره مردمی، که به اعتقاد عبدالله حلیات از بنیانگذاران آن، با جیب خالی شروع شد.

22 سال پیش، 5 جوان خرمشهری با دست خالی دست به کار بزرگی زدند که هیچ کس فکر نمی کرد امروز ثمره آن بر تئاتر کشور تاثیر گذار باشد. سال 1377 برای تئاتر خرمشهر یک رنسانس جدید بود. یک نوسازی از جنس خرمشهر که آن سالها مردمش تازه در شمیم خوش زندگی بارآرامش، در گیر بهسازی شهرشان بود و تئاتر خرمشهر از همین سال به مرور دیده شد.

در جریان برگزاری جشنواره سراسری فتح خرمشهر،  گفت و گویی با عبداله حلیات مسئول امور هنری اداره فرهنگ ارشاد اسلامی در سال 1377 و از بنیانگذاران این جشنواره انجام دادیم و در خصوص چگونگی تولد و رشد و نمو آن انجام دادیم:

 

از شکل گیری تئاتر فتح خرمشهر بگویید، چه شد که تصمیم گرفتید چنین جشنواره ای برگزار کنید.

قبل از هر چیز باید بگویم که من تنها بنیانگذار این جشنواره نیستم. در آن زمان من مسئول امور هنری اداره فرهنگ ارشاد اسلامی و جزو هیئت انجمن هنرهای نمایشی خرمشهر بودم. اوایل دوران بازسازی خرمشهر بود و ما هم می خواستیم یک بازسازی هنری با همکاری هنرمندان به وجود آوریم. یک روز به مناسب فتح خرمشهر جلسه ای گذاشتیم تا برنامه ای ویژه برای این ایام برگزار کنیم. در این جلسه من، محمد رضا مطوری، سید یوسف موسوی، رضا دریس و عادل غزوان حضور داشتیم. ایده جشنواره را آقای مطوری در آنجا مطرح کردند. اول کمی نگران بودیم چون یک جشنواره از نظر اجرایی نیازمند سالن، اعتبار و امکانات خاصی است اما به لطف خدا و تلاش این دوستان، برگزار شد و ادامه یافت.

 

در جشنواره اول، اعتبار و امکانات چطور به دست آمد؟

شاید باور نکنید اما جشنواره اول با پول بچه ها برگزار شد. اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر نه اینکه نخواهد بودجه بدهد، نداشت که بدهد. برنامه ما جزو تقویم فرهنگی نبود و نمی شد اعتباری به آن اختصاص داد. این بود که خرج جشنواره که حدود 50 تا 100هزار تومان شد، از جیب خودمان دادیم.

در کنار آن، ما یک مشکل دیگر به نام سالن داشتیم. در آن زمان خرمشهر سالن نداشت و معظلی بود برای ما، اما به لطف خدا و حمایت مسئولان این مشکل هم خیلی زود رفع شد. آقای بهزاد کرامت در آن زمان مسئول امور تربیتی وقت خرمشهر بود. پیش ایشان رفتیم و موضوع را مطرح کردیم. ایشان سالنی 250 نفر در اطراف شهر داشت، موافقت کرد در صورتی که جشنواره مشارکتی برگزار شود سالن در اختیار ما بگذارد. ما هم پذیرفتیم و سالن هم آماده شد.

در آن زمان برای گروهها نه هتل داشتیم و نه جایزه مناسب. یادم می آید جوایز گروههای برتر اتو، ظروف، پتو و ... بود. خیلی سختی کشیدیم اما خدا را شکر آبرومندانه برگزار شد.

 

چند گروه در جشنواره اول حضور داشتند؟

جشنواره اول با حضور هنرمندان خرمشهر و آبادان برگزار شد. فراخوان دادیم و در نهایت 5 گروه - 4 گروه از خرمشهر و یک گروه از آبادان- حاضر شدند. هر روز هم یک نمایش برگزار می شد.

افشین هاشمی که در آن زمان در دانشگاه صنعت نفت آبادان تحصیل می کرد با نمایشی که از آبادان آمد، بود.

 

واکنش مردم به این جشنواره چگونه بود؟

شاید باور نکنید اما با اینکه سالن در مرکزیت شهر نبود اما در هر 5 روز برگزاری جشنواره  سالن 250 نفره پر می شد و حتی در برخی نمایش ها، خیلی ها ایستاده تماشا می کردند.

 

پس از این دوره جشنواره از سوی مسئولان رسمیت پیدا کرد؟

 خیر. جشنواره در سالهای اول در تقویم فرهنگ خرمشهر نبود و مردمی برگزار می شد. به خاطر دارم در جشنواره دوم جناب آقای رحمانیان تازه به سمت مدیرکل فرهنگ و ارشاد خرمشهر رسیده بود و از جشنواه اطلاعی نداشت. پیش ایشان رفتم و موضوع را در میان گذاشتم و گفتم کاری کنید که جشنواره پا بگیرد.

گفت واقعیت این است که هیچ اعتباری برای جشنواره نداریم اما سعی می کنم از جایی دیگر اعتبار را تامین کنم. خدا خیرش بدهد با شعار «بروید جلو خدا کمک رسان است» ما را حمایت کرد و این جشنواره را تا سر منزل ملی شدن رساند.

به لطف خدا، ما تا جشنواره سوم با هنرمندان شهرستان های خرمشهر و آبادان جشنواره را برگزار کردیم. در سال 79 با درخواست هنرمندان سایر شهرستان ها این جشنواره استانی شد و تا سال 1384 بدون آنکه در تقویم فرهنگی شهر قرار گرفته باشد با کمک مردم و مسئولان شهری مثل فرمانداری، سپاه، شهرداری و ... برگزار شد.

در سال 1384 گروهی از هنرمندان استان های مرزی نیز تقاضای حضور در جشنواره را دادند و تا سال 1387 جشنواره به همین منوال اینبار به صورت منطقه ای جشنواره برگزار شد.

 

چه شد که تصمیم گرفتید جشنواره راه ملی کنید. به هر حال یک جشنواره ملی نیازمندی هایی مثل اعتبار، هتل، جوایز، هزینه های داوری ، تبلیغات و ... دارد، چگونه از عهده آن بر آمدید؟

در سال 86 که جشنواره به صورت منطقه ای و با حضور هنرمندان استان های هرمزگان، خوزستان، ایلام، آذربایجان غربی و کرمانشاه برگزار می شد از جناب دکتر ایمانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دعوت کردیم که به عنوان مقام مدعو در مراسم اختتامیه حضور یابند. ایشان در مراسم اختتامیه وقتی جو حاکم بر جشنواره را دید خیلی خوشحال شد و گفت این جشنواره حس خوبی به من می دهد، در وزارتخانه تعریف شده است؟

گفتیم: نه متاسفانه هنور در تقویم هنری نیست و با مشارکت مردم و مسئولان استان اجرا می شود.

ایشان در همان جا قول دادند که این جشنواره از سال آینده ثبت ملی خواهد شد و بدین ترتیب ما از سال 1387 به صورت ملی جشنواره را برگزار کردیم.

حس خیلی خوبی بود به خصوص آنکه تا آن سال به هر نحوی بود جشنواره برگزار می شد. کمک  مسئولان از خاطرمان نمی رود. در اینجا می خواهم یادی هم از مرحوم آقای غضبان زاده رئیس حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان بکنم. ایشان از جشنواره چهارم یا پنجم بود که جوایز جشنواره را متقبل شد و تمامی جوایز را اهدا می کرد.

 

یک دوره هم به نظر جشنواره بین المللی برگزار شد. از آن دوره بگویید چه شد که احساس کردید می شود جشنواره فتح خرمشهر را بین المللی برگزار کرد؟

ما این تصور را نداشتیم. واقعیت این است که ما می دانستیم که هر سطحی نیاز به امکانات دارد. باید به یک استانداردی از امکانات و اعتبارات اعم از هتل، سالن، تجهیزات و ... برسیم تا بتوانیم پذیرش شویم.

زمزمه های بین المللی شدن جشنواره از دوره دوازدهم به گوش رسید و در دوره پانزدهم با دبیری جناب آقای سپهر رسمیت یافت. در آن دوره از 9 کشور تقاضای نمایش داشتیم و نمایش های دو کشور افغانستان و تاجیکستان به اجرا درآمد. اما به دلیل عدم پذیرش از سوی گروههای با کیفیت، در نهایت نتیجه خوبی عایدمان نشد.

 

22 دوره از جشنواره مقاومت فتح خرمشهر با تمامی سخت های و کمبودهایش می گذرد، فکر می کنید چه عاملی باعث ماندگاری این جشنواره شده است؟

همین کلمه «مقاومت» که در ابتدای نام جشنواره آمده است راز موفقیت ماست. فتح خرمشهر در تقویم ایران نماد مقاومت و پایداری است و باور کنید ما در تمام دوره ها نسبت به تمام بی مهری ها مقاومت کردیم. مثل این دوره که آقای آذرنگ برای آبرومندانه برگزار کردن جشنواره سختی های زیادی را متحمل شده است.

یادم می آید نبود امکانات باعث شد تا در جشنواره دوازدهم مسئولان وقت اعلام کنند می خواهیم محل جشنواره را جابجا کنیم و به شهر دیگری ببریم. من آن روز گفتم جشنواره فتح خرمشهر نماد این شهر است اگر شلمچه را جابجا کردید این جشنواره هم جابجا می شود. مقاومت کردیم و ماندگار شدیم چون اساس این جشنواره مقاومت است. خدا را شاکریم که امروز بیست و دومین دوره آن را می گذرانیم. و امروز خودم با نمایش «لگا» قرار است در جشنواره ای که با پوست و استخوان نگه داشتیم، به روی صحنه بروم.




نظرات کاربران