مصطفی مختاباد: پژوهش در تئاتر، حرکت به سمت اجراهای عمیق است
پایداری، در تاریخ تئاتر همیشه مطرح بوده و میتوان در یک جمعبندی تئوریک به این نتیجه رسید که این تفکر از آغاز، دغدغه هنرمندان تئاتر بوده است. اما آنچه پیرامون دفاع و پایداری در ایران نوشته شده، با آنچه در یونان یا اروپای میانه و سایر کشورها مورد توجه بوده، متفاوت است.
مصطفی مختاباد گفت: پژوهش، دریچهای جدید و یا به عبارت دیگر، چشم سومی را در تئاتر ایجاد میکند و سرآغازی برای حرکت به سمت اجراهای عمیقتر محسوب میشود.
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر مختاباد -کارگردان و نمایشنامهنویس- در گفتوگو با ستاد خبری چهارمین همایش پژوهشی تئاتر مقاومت افزود: هر اندازه در دیگر زمینهها توانا باشیم، بدون در نظر گرفتن ساحت نظری، با مشکل مواجه خواهیم شد. به علاوه بحثهای نظری کمک میکند تا در گفتمانها متفاوت عمل کنیم و در پایان به این میانجامد که خلاقیت، در صحنه تئاتر تقویت میشود.
وی بیان داشت: پایداری، در تاریخ تئاتر همیشه مطرح بوده و میتوان در یک جمعبندی تئوریک به این نتیجه رسید که این تفکر از آغاز، دغدغه هنرمندان تئاتر بوده است. اما آنچه پیرامون دفاع و پایداری در ایران نوشته شده، با آنچه در یونان یا اروپای میانه و سایر کشورها مورد توجه بوده، متفاوت است.
وی تاکید کرد: مطمئنا نحوه خلق اثر و پرداختن به موضوع جنگ، برای هنرمندان کشوری که جنگی نابرابرانه را پشت سر گذاشتهاند، به گونهای دیگر اتفاق میافتد.
وی افزود: جانبازیها و رنجهایی که ما در دفاع مقدس تجربه کردهایم، باعث شده تا نگاه هنرمندان انسانیتر شده و این یافتهها را با نسل جدید و تاریخ تقسیم کنیم، اما برای این کار باید نمایشنامهنویسانی داشته باشیم که با پشتکار به این حوزه بپردازند.
مختاباد همچنین گفت: اگر از زاویه جامعهشناسی به این مقوله نگاه کنیم، متوجه ضعفهای ریشهای تئاتر مقاومت میشویم؛ چون اگرچه در این حوزه تلاشهایی صورت گرفته، اما تئاتر مقاومت به تعالی روانی و زبانی دست پیدا نکرده است.
وی افزود: در حالی که شاعری مثل فردوسی موفق شده است حماسههای ایران را به این شکوه برساند؛ یا مثلا تعزیههایی که در تاریخ نمایش ایران داریم، توانستهاند حق مطلب را ادا کنند، لذا برای رسیدن به آن نقطه، به رنج، عشق و کوشش همه هنرمندان نیاز است.
این کارگردان و نمایشنامهنویس درباره تاثیر پژوهشهای علمی در روند فعلی تئاتر گفت: پژوهش، دریچهای جدید و یا به عبارت دیگر، چشم سومی را در تئاتر ایجاد میکند و سرآغازی برای حرکت به سمت اجراهای عمیقتر محسوب میشود.
وی اظهار داشت: هر اندازه در دیگر زمینهها توانا باشیم، بدون در نظر گرفتن ساحت نظری، با مشکل مواجه خواهیم شد. به علاوه بحثهای نظری کمک میکند تا در گفتمانها متفاوت عمل کنیم و در پایان به این میانجامد که خلاقیت، در صحنه تئاتر تقویت میشود.